PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : فلسفه عید نوروز در ایران باستان



R A H A
03-18-2013, 01:23 PM
فلسفه عید نوروز
در ایران باستان




http://www.picofa.org/images/chtxc7sp1ljca3j49h4d.jpg


نوروز یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده از دوران باستان است که اکنون در مناطق مختلف ایران و کشورهای فارسی زبان آغاز فصل بهار را جشن میگیرند.


این جشن برخلاف همه جشنهای مختلف سالانه با شور و شوقی وصف ناپذیر همراه با جنب و جوش فراوان در میان ملتها در اولین روز بهار آغاز میشود.


افسانههای بسیاری برچگونگی پیدایی این جشن وجود دارد که ازآن جمله میتوان به برتری این جشن به لحاظ عدم برابری نام ماه و روز اشاره کرد.


طبق روایات مختلف تاریخی، جشن نوروز پیش از زمان حکومت پادشاهی هخامنشی بوجود آمده و در ایران همراه با آیینهای خاص برگزار میشده و همچنان نیز با کمی تغییرات اجرایی برگزار میشود.

خانه تکانی

یکی از مظاهر جشن نوروز، هیجان، آشفتگی و درهم ریختگی است که باستانیان ریشه نا آرامی را در آرامش و اساس پریشانی را در سامان یافتگی میدانستند خانه تکانی ازجمله آئینهای نوروزی است که نشان از درهم ریختگی و هیجان و سپس نظم و نظافت دارد.


براساس این آئین، ایرانیان باستان، با آمدن بهار، تمام خانه خود را برای نظافت زیرورو کرده و حتی گاهی خانهها را رنگ آمیزی میکردند و یا دستکم همان اتاقی که هفت حسین را درآن میچیدند، سفید میکردند.


مردمان آن روزگار، اثاثیه کهنه را به دور میریختند و اسبابی نو جایگزیناش مینمودند.شکستن کوزه را که جایگاه آلودگیها و اندوههای یک ساله بود واجب میدانستند. ظرفهای مسین را به رویگران میسپردند، نقرهها را جلا میدادند، گوشه و کنار خانه را از گرد و غبار پاک میکردند، فرش و گلیمها را ازتیرگیهای یک ساله میزدودند.


این آئین همچنان درمیان ایرانیان مرسوم است و همه ساله ازسوی مردم اجرا میشود.


سبزکردن سبزه

ایرانیان باستان، از چند روز به عید مانده سبزه سبز میکردند. آنان دانههای گندم، جو، برنج، لوبیا، عدس، ارزن، نخود، کنجد، باقلا، کاجیله، ذرت، و ماش را سبز کرده و بالیدن هریک از این دانهها را به فال نیک میگرفتند و بر آن بودند که آن دانه در سال نو موجب برکت و باروری خواهد بود.


خانوادهها بطور معمول سه قاب از گندم و جو و ارزن سبز میکردند: هومت، نماد اندیشه نیک، هوخت، نماد گفتار نیک و هوورشت، نماد کردار نیک و فروهر نیاکان را موجب بالندگی و رشد آنها میدانستند.


مراسم بازگشت مردگان

ایرانیان باستان عقیده داشتند، با آمدن نوروز، فروهرها (ریشه کلمه فروردین) یا ارواح درگذشتگان (از اسفند تا فروردین) به دنیا باز میگردند و اگر خانه را تمیز و بستگان را شاد ببینند خوشحال شده و برای بازماندگان خود دعا میفرستند. ازاین رو چند روز به نوروز مانده در خانه مشک و عنبر میسوزاندند وشمع و چراغ میافروختند.


همچنین خانمها بهترین غذا را میپختند و بر گور درگذشتگان خود میپاشیدند و یک روز پیش از نوروز را که همان عرفه یا علفه و یا به قولیبیبیحور مینامیدند، به خانهای که در طول سال درگذشتهای داشت به پرسه میرفتند و دعا میفرستادند ومیگفتند که برای مرده عید گرفتهاند است.


بخشی ازاین رسم همچنان درمیان ایرانیان مرسوم است، بطوری که در آخرین شب جمعه سال، با گلهای بهاری از جمله سنبل به دیدار اهل قبور و درگذشتگان خود میروند و برای درگذشتگان خود طلب مغفرت میکنند.


چراغانی نوروزی

چراغانی نوروزی از دیگر سنتهای قدیمی ایرانیان باستان است.

در آن روزگار، اقوام آریایی به هنگام فرا رسیدن نوروز بر در و بام خانهها و بلندی دژها مشعل روشن کرده، آتش افروخته و یا آن که چراغی روشن بردر خانهها آویزان میکردند.


حاجی فیروز

آمدن حاجی فیروز یا آتش افروز در روزهای پایانی سال و همزمان با آغاز سال نو شمسی از بازماندههای آئین ایرانیان باستان است که نشان از درهم ریختگی نوروز دارد.

در این ایام افرادی با صورتهای سیاه برای تمثیل در کوچه و بازار به آمد و رفت میپرداختند و بدین گونه فاصله میان مرگ و زندگی و هست و نیست را در هم میریختند و قانون و نظم یک ساله را محو میکردند.


نوروز خوانان و یا حاجی فیروزها، جوانانی هستند که به زبان فارسی ترانه نوروز میخوانند و از آمدن نوروز خبر میدهند و مژدگانی دریافت میکنند.


آنان چنین میخواندند: باد بهاران آمده، نوروز سلطان آمده، مژده دهید ای دوستان، این سال نو باز آمده است.


در روستاها و شهرهای مازندران و اردبیل نیز از نیمه ماه اسفند، گروههای نوروزی خوان راه میافتند و در کوچه وخیابانها نوروزیه میخوانند. این رسوم، کماکان درآئین نوروز امروزه مشاهده میشود.میرنوروزی

علاوه بر آئین ظهور حاجی فیروز در خیابانهای شهر رسم میر نوروزی نیز در گذشتههای دور مرسوم بوده است.

میرنوروزی (جابه جا شدن ارباب و بنده) طبق این رسم، به قصد تفریح، کسی را از طبقههای پایین برای چند روز یا چند ساعت به سلطانی بر میگزیدند و سلطان موقت، طبق قواعدی، اگر فرمانهای بیجا صادر میکرد، از مقام امیری برکنار میشد است.

حافظ نیز دریکی از غزلیاتش به حکومت ناپایدار میر نوروزی گوشه چشمی دارد: سخن در پرده میگویم، چوگل از غنچه بیرون آی که بیش از چند روزی نیست حکم میر نوروزی.شیرینیهای نوروزی

در بسیاری از نقاط ایران با فرا رسیدن نوروز نان و شیرینی پیش از نوروز میپختند و در شب عید در سفرهها میگذاردند، آنان اینکار را برای خوشامد گویی از ارواح نیاکان انجام میدادند.


امروزه با گسترش زندگی شهر نشینی، پختن شیرینی خانگی برای مراسم عید نوروز در شهرها زیاد مرسوم نیست و مردم برای پذیرایی از مهمانان نوروزی خود شیرینی و آجیل تهیه میکنند، البته پختن شیرینی عید نوروز و نیز آماده نمودن تخم مرغهای رنگی در روستاهای کشور همچنان مرسوم است.


سفره هفت سین

از اصیلترین و جذابترین پیک نوروزی میتوان به سفره هفت سین اشاره کرد. ایرانیان با فراهم نمودن هفت سین به شماره هفت امشاسپند یا دوازده شماره مقدس برجها، اقلامی را در سفرهای در خانههای خود برای حلول و شکوفایی روز نخست بهار فراهم میآورند.


دراین سفره چیزهای از قبیل آب و سبزه نماد روشنایی و افزونی، آتشدان نماد پایداری نور و گرما که بعدها به شمع و چراغ مبدل شد، شیر نماد نوزایی و رستاخیز و تولد دوباره، تخم مرغ نماد نژاد و نطفه و آیینه نماد شفافیت و صفا گذاشته میشد.


همچنین سنجد نماد دلدادگی و زایش وباروری، سیب نماد رازوارگی عشق، انار نماد تقدس، سکه تازه ضرب نماد برکت و دارندگی، ماهی نماد ماه سپری شده اسفند، نارنج نماد گوی زمین، گل بید مشک گل ویژه اسفند نماد امشاسپند سپندارمز از دیگر این اقلام است.

گلاب که بازمانده رسم آبریزان یا آبپاشان است و نان پخته شده از هفت حبوب، خرما، پنیر، شکر، شاخههایی ازدرخت مقدس انار، بید، زیتون، انجیر در دستههای سه، هفت یا دوازده تایی و کتاب مقدس از دیگر مواردی بود که در سفره هفتسین گذارده میشد.


اکنون ایرانیان از رسوم برجای مانده آن دوران، به هفت حسین برگرفته از سیر، سرکه، سماق، سنجد، سمنو و سبزه و سیب و گلهای خوشبو از قبیل سنبل و سوسن بسنده میکنند.


دکتر بهرام فرهوشی (تاریخ شناس) در کتاب جهان فروری، مبنای هفت حسین را چیدن هفت سینی یا هفت قاب برخوان نوروزی بیان میکند.


هفت سینی، بعدها با حذف (یای) به صورت هفت حسین درآمده است. هنوز هم در بعضی از روستاهای ایران این سفره را، سفره هفت سینی میگویند.


روز عید یا نوروز

بالاخره روز موعود یا نوروز همزمان با آغاز بهار از راه میرسد. دراین روز در وقت تحویل سال تمام خانواده اقوام ایرانی در کنار یکدیگر جمع شده و گرد هم مینشستند و منتظر شلیک توپ و آغاز سال جدید میشدند. سال نویی دگر با قرائت سورهای از قرآن با دعای یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول و الاحوال، حول حالنا آلی احسن الحال، حلول میکند و با شلیک توپ و آتش بازی در آسمان همگان از حلول سال نو با خبر میشدند. پس از آن بزرگ خانواده از درون قرآن پولی برداشته و به اعضای خانواده هدیه میداد و عید را تبریک میگفت.


آغاز سال جدید و رسوم برگزاری آن در هر کشوری متفاوت است و به دین، فناوری اطلاعات و نژاد آن باز میگردد.


این آئین درمیان زرتشتیان به گونهای دیگر برگزار میشد یعنی پس ازتحویل سال، بزرگ خانواده بلند میشود و به هر یک از افراد خانواده یک قاشق عسل یا شربت و سه دانه شیرینی یا سه دانه میوه خشک و یا سه سکه که بر روی برگ سبزی است هدیه میدهد و چنین است که هر دینی رسمهای خودش را دارد.