Mohamad
03-17-2013, 08:53 PM
این روزها یادمان شصت و دومین سالگشت ملی شدن صنعت نفت ایران است..
http://www.picofa.org/images/db6pcesc1umuoij7vl.jpg (http://www.picofa.org/)
.29 اسفند 1329خورشیدی..
.روزی درخشان نه تنها در تاریخ معاصر ایران ،بلکه در تاریخ خاورمیانه و مشرق زمین و شمال آفریقا...روزی که به راستی هیمنه استعمار بریتانیا به دست پرتوان ملتی تاریخ ساز و فرهنگ مدار ،چون ملت ایران در هم شکست و به قول حسنین هیکل،دم شیر پیر بریده شد.منکران ارجمداری این روز بزرگ لازم است دیدگا های دولتمردان بریتانیا ،چون خطارات ایدن وزیر خارجه وقت بریتانیا را بخوانند که پرده از دشواری هایی بر می دارد که توسط ایرانیان بر بریتانیا وارد آمد.
.ایران زمین در سده اخیر روزهای درخشان و سرنوشت ساز کم ندارد...14 مرداد روز پیروزی جنبش ملی مشروطیت،21 آذر1325 روز نجات آذربایجان و کردستان از چنگال استالین و البته..29 اسفند 1329 خورشیدی...روزی که ملت ایران توانست به مدد هوشمندی و یگانگی ملی و میهن دوستی ایرانی کاری انجام دهد کارستان و به پشتوانه جنبشی دموکراتیک نقطه عطفی را در سیاست جهانی پی افکند....در این روز با تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت از سوی مجلس سنا ...فرایند ملی شدن صنعت نفت ایران این گونه نهایی شد...
به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به صلح جهانی امضا کنند گان ذیل پیشنهاد می نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود..یعنی تمام عملیات اکتشاف و استخراج و بهره بر داری در دست دولت قرار گیرد...
به دنبال پیشنهاد این طرح از سوی کمیسیون ویژه مجلس به رهبری شادروان دکتر محمد مصدق بود که ایرانیان کاری انجام دادند کارستان و در کارزاری سربلند شدند که تا آن زمان حتی تصورش هم محال می نمود...چه برسد آنکه رویه اجرایی به خود گیرد..
.نخستین کوشش ها برای ملی شدن نفت در سالهای پس از 1310 صورت گرفت...کوشش هایی که به دست تیمور تاش پی گیری می شد...اما به رغم پاکدلی ها و به دلیل سیاست های هژمونی طلب و استعماری بریتانیا ناکام ماند..
دومین گام پس از شهریور 1320 آغاز شد..در زمانه ای که شوروی ها ایران را اشغال کرده و توده ای ها آشکارا می گفتند که حال که برای بریتانیا منافعی در جنوب هست برای برقراری موازنه بایستی نفت شمال نیز به شوروی ها واگذار شود تا موازنه برقرار باشد !!!دکتر مصدق که در آن زمان و در پاییز 1323 نماینده اول تهران در مجلس چهاردهم بود با پیشنهاد طرحی به شدت با پروژه بیگانه پرستانه توده ای ها و شوروی و افرادی چون سید جعفر پیشه وری و حزب کردی کومله -ژ-کاف مخالفت کرد و از این روی بود که دولت ها از هرگونه مذاکره با بیگانگان برای اعطای امتیازی نفتی منع شدند...
بیگانگان شوروی گرا سعی داشتند با مطرح ساختن ملی شدن نفت جنوب حریم نفوذ روسها را در شمال ایران نگاهبانی کنند و البته با مخالفت جدی شادروان مصدق مواجه گشتند.
همین طرح ملی و ایران خواهانه ابتکاری دکتر مصدق سبب شد روس ها نتوانند آذربایجان و کردستان را در زمان بنیاد فرقه های استالین ساخته از ایران جدا سازند....پس از پیروزی ایران در زمان پس از فروپاشی فرقه های استالین ساخته، زمینه های ملی شدن فراگیر نفت آغاز شد...و تنها مخالف این طرح یکسره ملی ،نشریات حزب توده از قبیل شهباز و به سوی آینده که با دشنام به شادروان مصدق او را قره نوکر پیر استعمار می خواندند !!!!!! و به جای پشتیبانی از جنبش ملی ایران به دنبال منافع استالین و شوروی بودند و از دیگر سو عوامل استعمار بریتانیا که می دانستند اگر نفت ایران ملی شود جنبش ملی ایران در سراسر منطقه چونان شعله ای فراگیر خواهد شد و بساط استعمار پیر را در هم خواهد پیچید...و این گونه نیز شد..
.مرور خاطرات سر آنتونی ایدن و چرچیل آکنده از اضطرابی است که یادگار روز های جنبش ملی ایرانیان است..این جنبش فراگیر شد و نفت تمامی کشور های منطقه به تاسی از جنبش فرهنگ مدار ترین کشور آسیاسی ملی شد و آوازه رهبر جنبش از هند و پاکستان و مالزی و اندونزی تا عراق و مصر و سوریه و الجزایر و تونس پیچید و نشریه TIME دکتر مصدق را مرد سال 1952 انتخاب نمود...تصویری که خاورمیانه را پشت سر مردی نشان می دهد که به مدد اندیشه دموکراتیک و یکسره آزادی خواهانه پشتیبانی مردم و تمامی مسوولانی که دل در گرو ایران دوستی داشتند توانست ،از ناممکنی ممکن بسازد و بدون پی گیری هر گونه سیاستی خشن ، و روندی کاملا دموکراتیک و به مدد هوشمندی و یگانگی ملی ایرانی درخشش دیپلماسی صلح جویانه ایرانی را به جهانیان نشان دهد...آری..جنبش ملی ایران جنبشی سیاسی-اقتصادی بود که با اندیشه و گفتمان سیاست موازنه منفی توانست دیگر بار دیر پایی و ریشه دار بودن تاریخ و فرهنگ یک کشور را به جهان اثبات کند..
.در آن جنبش ملی هیچگاه دموکراسی و آزاد اندیشی فدای روز مره گیهای تکاپو نشد....در ارجمندی آن جنبش همین بس که چین ابر قدرت منطقه ای تا همین اواخر نتوانست ماکائو و هنگ کنگ را از دست پرتقال و بریتانیا در آورد..اما ایرانیان توانستند نفت خود را ملی کنند ..
اینک گروهی قلم بر گرفته و بدون در نظر داشتن ساختار ها و مختصات سیاسی آن روز گار و با نگاهی پرزنتیستی و آکنده از کینه شخصی و بدون آگاهی از جریان رخداد های تاریخی ،بر مصدق و جنبش ملی خرده می گیرند که جنبشی یکسره پوپولیستی بود و نفت را بیهوده دولتی کرد !!!
این خرده گیران کم منطق بایستی به این پرسش ساختاری پاسخ دهند که این کدامین پوپولیست در تاریخ است که چون مصدق همواره به گفتمان ارجدار آزادی خواهانه و دموکراتیک پای بند ماند و چون دیگر پوپو لیست های تاریخ ،آزادی و دموکراسی را فدای سیر جنبش نکرد !؟
شگفتا همین گروه ،انتظار دارند مصدق نفت را می بایستی به جای دولتی کردن به شرکت های خصوصی می سپرد !!! از اینها بایستی بپرسیم کدام دولت غربی و دموکراتیک در ان زمان صنایع بزرگ را در اختیار شرکت های خصوصی سپرده بود (به جز نمونه های کوچک در ایلات متحده )که ایران الزام داشت این گونه رفتار کند !؟
اینها توجه ندارند که این اشکالات پرزنتیستی و یکسره باطل است و جنبش ملی ایران بیش از آنکه اقتصادی باشد ،سیاسی و در راستای زنده داشت آرمانهای متعالی مشروطیت ایران و گفتمان ارجدار دموکراسی بود.
29 اسفند 1329 خورشیدی چونان ستاره ای در سپهر جنبش های ملی سده اخیر جهان می درخشد و چه افتخاری برای ایران و ایرانی که به مدد هوشمندی و وطن دوستی توانست جنبشی را در کشوری فرهنگ مدار و تاریخ ساز سامان دهد که هیچگاه مستعمره هیچ دولت ارو پایی نبوده است...من مهمترین ارجمندی 29 اسفند را از آن روی می دانم که به جهانیان نشان داد که آرمانهای مردم سالارانه جنبش ملی مشروطیت ایران زنده است.و با ملتی تاریخ ساز چون ایران در افتادن چندان راحت نیست..جنبشی که با به نمایش گذاردن ناسیونالیسم آزادی خواهانه و غیر استیلاجویانه و انسانی ایرانی نقطه عطفی نه تنها در تاریخ سده اخیر ایران-بلکه در تاریخ جنبش های معاصر گیتی شد..
جاوید نامش ، یادش و راهش
http://www.picofa.org/images/db6pcesc1umuoij7vl.jpg (http://www.picofa.org/)
.29 اسفند 1329خورشیدی..
.روزی درخشان نه تنها در تاریخ معاصر ایران ،بلکه در تاریخ خاورمیانه و مشرق زمین و شمال آفریقا...روزی که به راستی هیمنه استعمار بریتانیا به دست پرتوان ملتی تاریخ ساز و فرهنگ مدار ،چون ملت ایران در هم شکست و به قول حسنین هیکل،دم شیر پیر بریده شد.منکران ارجمداری این روز بزرگ لازم است دیدگا های دولتمردان بریتانیا ،چون خطارات ایدن وزیر خارجه وقت بریتانیا را بخوانند که پرده از دشواری هایی بر می دارد که توسط ایرانیان بر بریتانیا وارد آمد.
.ایران زمین در سده اخیر روزهای درخشان و سرنوشت ساز کم ندارد...14 مرداد روز پیروزی جنبش ملی مشروطیت،21 آذر1325 روز نجات آذربایجان و کردستان از چنگال استالین و البته..29 اسفند 1329 خورشیدی...روزی که ملت ایران توانست به مدد هوشمندی و یگانگی ملی و میهن دوستی ایرانی کاری انجام دهد کارستان و به پشتوانه جنبشی دموکراتیک نقطه عطفی را در سیاست جهانی پی افکند....در این روز با تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت از سوی مجلس سنا ...فرایند ملی شدن صنعت نفت ایران این گونه نهایی شد...
به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به صلح جهانی امضا کنند گان ذیل پیشنهاد می نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود..یعنی تمام عملیات اکتشاف و استخراج و بهره بر داری در دست دولت قرار گیرد...
به دنبال پیشنهاد این طرح از سوی کمیسیون ویژه مجلس به رهبری شادروان دکتر محمد مصدق بود که ایرانیان کاری انجام دادند کارستان و در کارزاری سربلند شدند که تا آن زمان حتی تصورش هم محال می نمود...چه برسد آنکه رویه اجرایی به خود گیرد..
.نخستین کوشش ها برای ملی شدن نفت در سالهای پس از 1310 صورت گرفت...کوشش هایی که به دست تیمور تاش پی گیری می شد...اما به رغم پاکدلی ها و به دلیل سیاست های هژمونی طلب و استعماری بریتانیا ناکام ماند..
دومین گام پس از شهریور 1320 آغاز شد..در زمانه ای که شوروی ها ایران را اشغال کرده و توده ای ها آشکارا می گفتند که حال که برای بریتانیا منافعی در جنوب هست برای برقراری موازنه بایستی نفت شمال نیز به شوروی ها واگذار شود تا موازنه برقرار باشد !!!دکتر مصدق که در آن زمان و در پاییز 1323 نماینده اول تهران در مجلس چهاردهم بود با پیشنهاد طرحی به شدت با پروژه بیگانه پرستانه توده ای ها و شوروی و افرادی چون سید جعفر پیشه وری و حزب کردی کومله -ژ-کاف مخالفت کرد و از این روی بود که دولت ها از هرگونه مذاکره با بیگانگان برای اعطای امتیازی نفتی منع شدند...
بیگانگان شوروی گرا سعی داشتند با مطرح ساختن ملی شدن نفت جنوب حریم نفوذ روسها را در شمال ایران نگاهبانی کنند و البته با مخالفت جدی شادروان مصدق مواجه گشتند.
همین طرح ملی و ایران خواهانه ابتکاری دکتر مصدق سبب شد روس ها نتوانند آذربایجان و کردستان را در زمان بنیاد فرقه های استالین ساخته از ایران جدا سازند....پس از پیروزی ایران در زمان پس از فروپاشی فرقه های استالین ساخته، زمینه های ملی شدن فراگیر نفت آغاز شد...و تنها مخالف این طرح یکسره ملی ،نشریات حزب توده از قبیل شهباز و به سوی آینده که با دشنام به شادروان مصدق او را قره نوکر پیر استعمار می خواندند !!!!!! و به جای پشتیبانی از جنبش ملی ایران به دنبال منافع استالین و شوروی بودند و از دیگر سو عوامل استعمار بریتانیا که می دانستند اگر نفت ایران ملی شود جنبش ملی ایران در سراسر منطقه چونان شعله ای فراگیر خواهد شد و بساط استعمار پیر را در هم خواهد پیچید...و این گونه نیز شد..
.مرور خاطرات سر آنتونی ایدن و چرچیل آکنده از اضطرابی است که یادگار روز های جنبش ملی ایرانیان است..این جنبش فراگیر شد و نفت تمامی کشور های منطقه به تاسی از جنبش فرهنگ مدار ترین کشور آسیاسی ملی شد و آوازه رهبر جنبش از هند و پاکستان و مالزی و اندونزی تا عراق و مصر و سوریه و الجزایر و تونس پیچید و نشریه TIME دکتر مصدق را مرد سال 1952 انتخاب نمود...تصویری که خاورمیانه را پشت سر مردی نشان می دهد که به مدد اندیشه دموکراتیک و یکسره آزادی خواهانه پشتیبانی مردم و تمامی مسوولانی که دل در گرو ایران دوستی داشتند توانست ،از ناممکنی ممکن بسازد و بدون پی گیری هر گونه سیاستی خشن ، و روندی کاملا دموکراتیک و به مدد هوشمندی و یگانگی ملی ایرانی درخشش دیپلماسی صلح جویانه ایرانی را به جهانیان نشان دهد...آری..جنبش ملی ایران جنبشی سیاسی-اقتصادی بود که با اندیشه و گفتمان سیاست موازنه منفی توانست دیگر بار دیر پایی و ریشه دار بودن تاریخ و فرهنگ یک کشور را به جهان اثبات کند..
.در آن جنبش ملی هیچگاه دموکراسی و آزاد اندیشی فدای روز مره گیهای تکاپو نشد....در ارجمندی آن جنبش همین بس که چین ابر قدرت منطقه ای تا همین اواخر نتوانست ماکائو و هنگ کنگ را از دست پرتقال و بریتانیا در آورد..اما ایرانیان توانستند نفت خود را ملی کنند ..
اینک گروهی قلم بر گرفته و بدون در نظر داشتن ساختار ها و مختصات سیاسی آن روز گار و با نگاهی پرزنتیستی و آکنده از کینه شخصی و بدون آگاهی از جریان رخداد های تاریخی ،بر مصدق و جنبش ملی خرده می گیرند که جنبشی یکسره پوپولیستی بود و نفت را بیهوده دولتی کرد !!!
این خرده گیران کم منطق بایستی به این پرسش ساختاری پاسخ دهند که این کدامین پوپولیست در تاریخ است که چون مصدق همواره به گفتمان ارجدار آزادی خواهانه و دموکراتیک پای بند ماند و چون دیگر پوپو لیست های تاریخ ،آزادی و دموکراسی را فدای سیر جنبش نکرد !؟
شگفتا همین گروه ،انتظار دارند مصدق نفت را می بایستی به جای دولتی کردن به شرکت های خصوصی می سپرد !!! از اینها بایستی بپرسیم کدام دولت غربی و دموکراتیک در ان زمان صنایع بزرگ را در اختیار شرکت های خصوصی سپرده بود (به جز نمونه های کوچک در ایلات متحده )که ایران الزام داشت این گونه رفتار کند !؟
اینها توجه ندارند که این اشکالات پرزنتیستی و یکسره باطل است و جنبش ملی ایران بیش از آنکه اقتصادی باشد ،سیاسی و در راستای زنده داشت آرمانهای متعالی مشروطیت ایران و گفتمان ارجدار دموکراسی بود.
29 اسفند 1329 خورشیدی چونان ستاره ای در سپهر جنبش های ملی سده اخیر جهان می درخشد و چه افتخاری برای ایران و ایرانی که به مدد هوشمندی و وطن دوستی توانست جنبشی را در کشوری فرهنگ مدار و تاریخ ساز سامان دهد که هیچگاه مستعمره هیچ دولت ارو پایی نبوده است...من مهمترین ارجمندی 29 اسفند را از آن روی می دانم که به جهانیان نشان داد که آرمانهای مردم سالارانه جنبش ملی مشروطیت ایران زنده است.و با ملتی تاریخ ساز چون ایران در افتادن چندان راحت نیست..جنبشی که با به نمایش گذاردن ناسیونالیسم آزادی خواهانه و غیر استیلاجویانه و انسانی ایرانی نقطه عطفی نه تنها در تاریخ سده اخیر ایران-بلکه در تاریخ جنبش های معاصر گیتی شد..
جاوید نامش ، یادش و راهش