PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : **** روشها و سبكهاى ترجمه قرآن****



M.A.H.S.A
05-28-2012, 09:02 PM
http://zibasaz.persiangig.com/pic/bism/10.gif


http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14277298427925340553.gif


روشها و سبكهاى ترجمه قرآن



درآمد

ترجمه متون مقدس ضرورت تبليغى هر دين به شمار مى‏آيد، و با توجه به رسالت قرآن براى همه زمانها و مكانها اين ضرورت صد چندان مى‏شود؛ از اين رو دانشوران زيادى در طول تاريخ اسلام اقدام به ترجمه قرآن كرده، و براى اين كار از روشهاى مختلف استفاده نموده‏اند. بررسى اين شيوه‏ها و بيان نقاط قوت و ضعف آنها مى‏تواند براى مترجمان بعدى راهگشا باشد و دانش ترجمه قرآن را بالنده و پوياتر كند.
نوشتار حاضر بر آن است كه به اين مهم جامه عمل بپوشاند. البته مبحث روشهاى ترجمه قرآن مبتنى بر مبانى، قواعد، شرايط مترجم و آگاهى از تاريخ ترجمه قرآن به زبان فارسى است، چنان كه رابطه تنگاتنگى با دانش واژه ‏شناسى و وجوه و نظاير و فصاحت و بلاغت نيز دارد، كه در اين نوشتار بدانها نمى ‏پردازيم و آنها را مسلّم فرض مى‏كنيم و در موارد لزوم در پاورقى به مبنا يا قاعده مورد قبول اشاره مى‏كنيم.

مفهوم ‏شناسى

روشهاى ترجمه متون مقدس، از چهار واژه اساسى تشكيل شده است:
الف) ترجمه: برخى صاحب نظران ترجمه را اين گونه تعريف كرده‏اند: «نزديك‏ ترين معادل زبان مورد ترجمه، اول از جهت مفهوم و بعد از نظر سبك»[1] اما به نظر مى‏رسد كه ترجمه فرايند انتقال پيام از زبان مبدأ به زبان مقصد است، و به عبارت ديگر: برگرداندن الفاظ متن از زبانى به زبان ديگر براى رساندن معانى است.[2] كه برخى آن را علم و برخى ديگر هنر و برخى فن دانسته‏اند.[3]
ب) روش: مقصود از روش مؤلفه‏هاى تأثيرگذار در فرايند ترجمه است، مانند نوع گزينش و چينش واژه‏ها و جمله‏ها، كه نتيجه آن گونه خاصى از ترجمه را به وجود مى‏آورد.[4]
ج) سبك : منظور از سبك ترجمه، عوامل تأثيرگذار در ترجمه همچون هدف مترجم، گرايش كلامى، نوع مخاطب، زبان ترجمه و آهنگ آن است كه به ترجمه رنگ ويژه‏اى مى‏دهد. البته هر سبك ترجمه مى‏ تواند در قالب يكى از روشهاى ترجمه تبلور يابد.
د) متون مقدس: مقصود كتابهاى الهى است كه متون مقدس اديان به شمار مى‏روند و در اين نوشتار محور اصلى قرآن كريم است، اما مباحث روش‏ شناختى ترجمه اعم از قرآن خواهد بود.




http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14277298427925340553.gif

M.A.H.S.A
05-28-2012, 09:04 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14277298427925340553.gif



پيشينه تاريخى

ترجمه قرآن سابقه ‏اى ديرينه دارد و از زمان صدر اسلام شروع مى‏شود كه سلمان فارسى اقدام به ترجمه بخشى از قرآن كرد،[5] اما مبحث روش ‏شناسى ترجمه‏ هاى قرآن سابقه‏اى طولانى ندارد، هرچند كه اشاراتى به اين مبحث در برخى كتابها و ترجمه‏ها شده است اما به طور مستقل كمتر به مبحث روش‏ شناسى ترجمه قرآن پرداخته‏اند،[6] كه از اين ميان به برخى از مهم‏ ترين منابع و افراد اشاره مى‏كنيم:
1. شيخ محمد بهاء الدين عاملى (م 1031 ق) از صفدى نقل مى‏كند كه ترجمه دو روش دارد:
اول: روش يوحنّا بن بطريق و ابن الناعمة الحِمْصى كه لفظ به لفظ ترجمه شود.
دوم: روش حنين بن اسحاق و الجوهرى، كه تمام جمله را در ذهن تصور كند، سپس آن را به جمله‏اى مطابق آن از زبان ديگر ترجمه كند.
سپس ايشان به روش اول چند اشكال مى‏كند و روش دوم را مى‏پسندد.[7]
2. آيه ‏اللّه‏ مكارم شيرازى در پى‏ نوشت ترجمه قرآن خويش (چاپ 1378)، روشهاى ترجمه قرآن را به سه شيوه تقسيم كرده است: ترجمه تحت اللفظى، ترجمه آزاد، ترجمه هسته به هسته (= ترجمه جمله به جمله) و در نهايت روش سوم را پسنديده و در ترجمه خود از همين شيوه استفاده كرده است.[8]
3. آيه‏اللّه‏ معرفت، در كتاب التفسير و المفسرون (چاپ 1418 ق)، روشهاى ترجمه را به سه اسلوب تقسيم مى‏كند: ترجمه حرفى (تحت اللفظى) ـ ترجمه معنوى (آزاد) ـ ترجمه تفسيرى (همراه با شرح). سپس ايشان ترجمه نوع اول را غير موفق مى‏داند و ترجمه نوع سوم را نزديك‏تر به تفسير مى‏شمارد و نوع دوم را معقول به شمار مى‏آورد.[9]
4. دكتر عقيقى بخشايشى، در كتاب طبقات مفسران شيعه (چاپ 1371 ش)، بحث مبسوطى در مورد ترجمه قرآن دارد و روشهاى ترجمه قرآن را به دو نوع تقسيم مى‏كند: ترجمه كلمه به كلمه (يا تحت اللفظى) و ترجمه آزاد، و نوع اول را بازگوكننده معانى پرمحتواى قرآن نمى‏داند و احتياط مى‏كند كه از نوع دوم ترجمه در قرآن استفاده شود.[10]
5. دكتر عبدالكريم بى‏آزار شيرازى در كتاب قرآن ناطق (چاپ 1376 ش)، روشهاى ترجمه قرآن را به نُه شيوه تقسيم مى‏كند: ترجمه لغوى يا ترجمان القرآن ـ ترجمه تحت اللفظى ـ ترجمه حرفى و معنوى يا ترجمه امين ـ ترجمه ادبى ـ ترجمه منظوم قرآن ـ ترجمه آوايى ـ ترجمه و حواشى ـ ترجمه آزاد يا خلاصة التفاسير ـ ترجمه پيوسته، تفسيرى و آوايى، كه در نهايت روش اخير را مى‏پسندد.[11]
6. آقاى على نجار در كتاب اصول و مبانى ترجمه قرآن (چاپ 1381 ش)، روشهاى ترجمه قرآن را به سه نوع تقسيم مى‏كند: ترجمه تحت اللفظى، ترجمه آزاد، ترجمه تفسيرى. سپس نوع اخير را مى‏پسندد.
البته مقصود ايشان از ترجمه تفسيرى همان ترجمه جمله به جمله است كه در ادامه خواهد آمد.
7. مجله مترجم، شماره دهم، مباحثى ويژه ترجمه قرآن مطرح كرده و به طرح و نقد روشهاى ترجمه قرآن پرداخته است.[12] برخى مترجمان نيز در مقدمه يا پى‏نوشت ترجمه خود مطالبى پيرامون ترجمه و تقسيم روشهاى آن داشته‏اند.[13]


http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14277298427925340553.gif

M.A.H.S.A
05-28-2012, 09:05 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14277298427925340553.gif


بررسى

تقسيم روشهاى ترجمه به سه روش : كلمه به كلمه (= تحت اللفظى) و روش جمله به جمله (= هسته به هسته) و روش آزاد (= ترجمه تفسيرى) منطقى و مطابق واقعيت خارجى در ترجمه‏هاى موجود است.
هرچند كه در نامگذارى اختلاف نظر هست، اما اصل سه روش فوق مورد پذيرش همه انديشوران نامبرده است.
الف : روش اول يعنى كلمه به كلمه يا تحت اللفظى همان روش يوحنا بن بطريق و ابن الناعمة الحِمْصى است كه شيخ محمد بهاءالدين عاملى نقل مى‏كرد و همان روش حرفى است كه آيه‏ اللّه‏ معرفت نوشته ‏اند و همان روش تحت اللفظى است كه آيه‏ اللّه‏ مكارم شيرازى و دكتر بى‏ آزار شيرازى و آقاى دكتر عقيقى بخشايشى و آقاى نجار از آن ياد كرده‏اند.
ب : روش دوم يعنى روش جمله به جمله، همان روش حنين بن اسحاق و جوهرى است كه مرحوم عاملى نقل كرده و آيه‏ اللّه‏ مكارم شيرازى از آن تحت عنوان روش هسته به هسته ياد نموده است، ولى آيه‏ اللّه‏ معرفت و دكتر عقيقى بخشايشى از آن تحت عنوان ترجمه معنوى يا آزاد ياد كردند و دكتر عبدالكريم شيرازى نيز از آن تحت عنوان ترجمه حرفى و معنوى يا ترجمه امين ياد كرد، و آقاى على نجار از آن تحت عنوان ترجمه تفسيرى ياد نمود.
ج : روش سوم يعنى روش ترجمه تفسيرى (ترجمه همراه با نكات تفسيرى روشنگر معنى) شيوه‏اى است كه آيه‏اللّه‏ مكارم شيرازى و آقاى نجار از آن تحت عنوان ترجمه آزاد ياد مى‏كنند و آيه‏اللّه‏ معرفت از آن به عنوان ترجمه تفسيرى (همراه با شرح) نام مى‏برد و دكتر بى‏آزار شيرازى از آن به عنوان ترجمه آزاد يا خلاصة التفاسير ياد مى‏كند و گاه نيز از آن با عنوان «نقل به معنى» ياد مى‏شود،[14] و شيخ عاملى و دكتر عقيقى بخشايشى از آن ياد نمى‏كنند.
البته مى‏توان در مورد اين نامگذارى‏ها و دليل آن انتقاد كرد، ولى از آنجا كه دانش ترجمه در اين دوره جوان است و سخنان اين دانشوران گامهاى نخست در اين راه بوده و هنوز فضاى روشگان ترجمه روشن نشده است، شايد انتقاد جدّى سزاوار و وارد نباشد (چرا كه هر كس براساس تشخيص و توجيه خود نامگذارى كرده است).
ولى در مجموع مقصود اين دانشوران (مخصوصا با مثالهايى كه زده و انتقادهايى كه به برخى روشها كرده‏اند) روشن است و همگى اصل اين سه روش را پذيرفته‏اند، هرچند كه در نامگذارى آن اختلاف دارند، همان طور كه در صحت و اعتبار اين روشها ديدگاههاى خاصى دارند كه در پى مى‏آوريم.
اما روشهاى نُه گانه دكتر بى‏آزار شيرازى، سه روش آنها همين روشهاى مورد توافق بود كه اشاره شد و روش ترجمه لغوى يا ترجمان القرآن با روش ترجمه تحت اللفظى قابل ادغام است، چرا كه تفاوت ماهوى و اساسى ندارد. همان طور كه روشهاى ديگر (آوايى ـ ادبى ـ منظوم ـ ترجمه و حواشى ـ ترجمه پيوسته) با دو روش ترجمه جمله به جمله و تفسيرى (آزاد يا خلاصة التفاسير در بيان ايشان) قابل ادغام است.
به عبارت ديگر، آهنگ‏ پذير بودن ترجمه يا شعر و نثر بودن آن يا حاشيه داشتن و نداشتن آن از مؤلفه‏هاى پيدايش روشهاى جديد نيست، بلكه ترجمه قرآن مى‏تواند جمله به جمله آهنگين (= آوايى) يا بدون آهنگ، همراه حاشيه يا بدون حاشيه باشد.
پس تقسيمات اخير دكتر بى‏آزار شيرازى بيشتر به الوان ترجمه يا سبكهاى ترجمه شبيه است تا روش ترجمه.
و به عبارت سوم روشهاى ترجمه قرآن براساس مبناى تقسيم مى‏ تواند تقسيمات متعددى داشته باشد كه همه آنها در يك رديف جاى نمى‏گيرند. و گاهى تقسيم از زاويه خاص و براساس سبك ترجمه است كه مى‏تواند در دل هر روش ترجمه جاى گيرد (توضيح اين مطلب در پى خواهد آمد).



http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14277298427925340553.gif

M.A.H.S.A
05-28-2012, 10:13 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14277298427925340553.gif



تقسيمات روشها و سبكهاى ترجمه

شيوه‏هاى ترجمه قرآن مى‏تواند تقسيمات متعددى را پذيرا شود؛ يعنى براساس مبناى تقسيم كه انتخاب مى‏شود، روشها و شيوه‏ها و سبكها و الوان متعددى رخ مى‏ نمايد كه در اينجا ترجمه‏ ها را براساس روشها و سبكها تقسيم‏ بندى مى‏كنيم و در ادامه توضيح مى ‏دهيم و برخى از آنها را نقد و بررسى مى‏كنيم:

يك: روشهاى ترجمه قرآن

روشهاى ترجمه قرآن براساس گونه‏هاى انتقال مطلب از زبان مبدأ به زبان مقصد، به سه روش تقسيم مى‏شود:
1. ترجمه كلمه به كلمه (= تحت اللفظى = حرفى)
2. ترجمه جمله به جمله (= هسته به هسته = معنوى = امين)
3. ترجمه آزاد (= تفسيرى = خلاصة التفاسير)

دو: سبكهاى ترجمه قرآن

همان طور كه ترجمه قرآن داراى روشهاى اساسى است، داراى سبكهاى متعددى نيز هست كه به ترجمه رنگ و جهت مى‏دهد. البته هر كدام از سبكهاى ترجمه مى‏تواند در قالب روش خاصى ظاهر شود و نيز هر كدام بر مبناى خاص و از جهت و ديدگاه ويژه‏اى تقسيم‏ پذير است كه در اينجا به مهم‏ ترين سبكهاى ترجمه اشاره مى‏كنيم:
اول: تقسيم ترجمه‏ ها براساس هدف مترجم
1. ترجمه جايگزين : ترجمه‏اى كه بتواند جايگزين قرآن در زبان مقصد شود.
2. ترجمه بيانى : ترجمه‏ اى كه فهم نسبتا خوبى از متن قرآن ارائه كند، هرچند كه نتواند جايگزين متن شود.
دوم: تقسيم ترجمه‏ها براساس مخاطبان
1. ترجمه براى عموم مردم
2.ترجمه تخصصى
سوم : تقسيم ترجمه‏ها براساس زبان ترجمه
1. ترجمه به زبان عام (زبان عرفى)
2. ترجمه به زبان خاص (زبان فنى يا ادبى و غيره)
چهارم: تقسيم ترجمه‏ها براساس وجود اضافات و عدم آنها
1. ترجمه خالص (بدون توضيحات و دخالت عناصر تفسيرى)
2. ترجمه تفسيرى (خلاصة التفاسير)
پنجم: تقسيم ترجمه‏ها براساس گرايشها و عدم آنها
1. ترجمه بى‏طرف (بدون لحاظ گرايشهاى كلامى، فلسفى، مذهبى و جز آن)
2. ترجمه گرايشى (براساس گرايش خاص مذهبى، كلامى، فلسفى و مانند آن)
ششم: تقسيم ترجمه‏ها براساس اعتبار ترجمه و مترجم
1. ترجمه معتبر
2. ترجمه غيرمعتبر
هفتم: ترجمه‏هاى هنرى
1. ترجمه‏هاى نثر غيرآهنگين
2. ترجمه‏هاى هنرى (آهنگين، آوايى و منظوم)


http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14277298427925340553.gif

M.A.H.S.A
05-28-2012, 10:15 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14277298427925340553.gif


يك: روشهاى ترجمه

روشهاى ترجمه براساس چگونگى انتقال مطلب از زبان مبدأ به زبان مقصد حداقل به سه روش تقسيم مى‏شود:
در اينجا سه روش عمده وجود دارد:
الف: كلمه به كلمه: (ترجمه تحت اللفظى = حرفى = همگون)
در اين شيوه، دغدغه اصلى مترجم حفظ امانت است، يعنى مترجم حداكثر تلاش خود را به كار مى‏گيرد تا در ترجمه چيزى اضافه يا كم نشود و همه كلمات و حروف دقيقا همان گونه كه در زبان مبدأ است به زبان دوم برگردان شود. اين گونه ترجمه، قرنها در زبان پارسى ادامه داشته است. علت اصلى پرداختن مترجمان به اين شيوه دو مطلب بوده است:
نخست آنكه مترجمان مؤمن از اين بيم داشتند كه با دور شدن از نص و الفاظ قرآن، از مراد خدا دور شوند، و دوم اينكه صناعت ترجمه و شناخت زبان در حد ابتدايى بوده است.[15]
براى اين روش مى‏توان دو شيوه و گونه فرعى تصور كرد:


اول: ترجمه لغوى يا ترجمان القرآن

در اين شيوه، لغات عربى قرآن كه در فارسى غيرمأنوس است، در حاشيه آيات با ترجمه نگاشته مى‏شود، مانند كتاب لسان التنزيل از عالمى ناشناس متعلق به قرن چهارم يا پنجم هجرى كه مختصرى در تفسير و تأويل است و روش او در ترجمه سوره اخلاص اين گونه است:[16]
هو: وى
احد: يكى
الصمد: پناه نيازمندان
لم يلد: نزاد كسى را و...
و نيز كتاب الدر فى الترجمان اثر شيخ الاسلام محمد بن منصور المتحد المروزى (احتمالاً از آثار قرن پنجم هجرى) كه كتابش را براى آشنايى و آموزش نوجوانان نوشته است. وى در ترجمه سوره «عصر» اين گونه آورده است:[17]
العصر: گيتى و نماز ديگر
الخسر: زيانكارى
الاّ: مگر
آمنوا: بگرويدند؛
الايمان: گرويدن
و نيز از همين نمونه تراجم الاعاجم، (از نويسنده‏اى مجهول در قرن ششم يا هفتم) و نيز ترجمان القرآن اثر مير سيد شريف جرجانى (740 ـ 816 ق ) و المستخلص فى ترجمان القرآن، اثر محمد بن نصر البخارى (م 757 ق ) است.


http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14277298427925340553.gif

M.A.H.S.A
05-28-2012, 10:18 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14277298427925340553.gif


يك: روشهاى ترجمه

روشهاى ترجمه براساس چگونگى انتقال مطلب از زبان مبدأ به زبان مقصد حداقل به سه روش تقسيم مى‏شود:
در اينجا سه روش عمده وجود دارد:
الف: كلمه به كلمه: (ترجمه تحت اللفظى = حرفى = همگون)
در اين شيوه، دغدغه اصلى مترجم حفظ امانت است، يعنى مترجم حداكثر تلاش خود را به كار مى‏گيرد تا در ترجمه چيزى اضافه يا كم نشود و همه كلمات و حروف دقيقا همان گونه كه در زبان مبدأ است به زبان دوم برگردان شود. اين گونه ترجمه، قرنها در زبان پارسى ادامه داشته است. علت اصلى پرداختن مترجمان به اين شيوه دو مطلب بوده است:
نخست آنكه مترجمان مؤمن از اين بيم داشتند كه با دور شدن از نص و الفاظ قرآن، از مراد خدا دور شوند، و دوم اينكه صناعت ترجمه و شناخت زبان در حد ابتدايى بوده است.[15]
براى اين روش مى‏توان دو شيوه و گونه فرعى تصور كرد:


اول: ترجمه لغوى يا ترجمان القرآن

در اين شيوه، لغات عربى قرآن كه در فارسى غيرمأنوس است، در حاشيه آيات با ترجمه نگاشته مى‏شود، مانند كتاب لسان التنزيل از عالمى ناشناس متعلق به قرن چهارم يا پنجم هجرى كه مختصرى در تفسير و تأويل است و روش او در ترجمه سوره اخلاص اين گونه است:[16]
هو: وى
احد: يكى
الصمد: پناه نيازمندان
لم يلد: نزاد كسى را و...
و نيز كتاب الدر فى الترجمان اثر شيخ الاسلام محمد بن منصور المتحد المروزى (احتمالاً از آثار قرن پنجم هجرى) كه كتابش را براى آشنايى و آموزش نوجوانان نوشته است. وى در ترجمه سوره «عصر» اين گونه آورده است:[17]
العصر: گيتى و نماز ديگر
الخسر: زيانكارى
الاّ: مگر
آمنوا: بگرويدند؛
الايمان: گرويدن
و نيز از همين نمونه تراجم الاعاجم، (از نويسنده‏اى مجهول در قرن ششم يا هفتم) و نيز ترجمان القرآن اثر مير سيد شريف جرجانى (740 ـ 816 ق ) و المستخلص فى ترجمان القرآن، اثر محمد بن نصر البخارى (م 757 ق ) است.


http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14277298427925340553.gif

M.A.H.S.A
05-28-2012, 10:21 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14277298427925340553.gif


دوم: ترجمه تحت اللفظى

در اين شيوه معمولاً ترجمه هر كلمه‏اى زير هر كلمه از قرآن نوشته مى‏شود. ترجمه تفسير طبرى توسط علماى ماوراء النهر و ترجمه تفسير ابوالفتوح رازى از اين نمونه است.
براى مثال، آيه: «أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ» (بقره / 93)
و بخورانيدند اندر دل‏هاى ايشان گوساله به كافرى ايشان (ترجمه تفسير طبرى)[18]
بخوردادند در دل‏هاى ايشان گوساله به كفرشان (ترجمه ابوالفتوح)[19]
مثال ديگر: در يكى از ترجمه‏هاى قرآن معاصر، آيه 12 سوره ممتحنه: «ولايأتين ببهتانٍ يفترينه بين ايديهنَّ و أرجلهنَّ» اين گونه ترجمه شده است: «و نيارند دروغى را كه ببندند آن را ميان دستهاشان و پاهاشان».
و آيات نخست سوره آل عمران اين گونه برگردان شده است:
«بسم اللّه‏ الرّحمن الرّحيم ـ الم * اللّه‏ لا اله الاّ هو الحىّ القيوم * نَزَّلَ عليك الكتابَ بالحقِّ مُصَدِّقا لما بَيْنَ يَدَيْهِ و انزل التَّوْريةَ و الإِنْجِيلَ»
«بنام خداوند بخشاينده مهربان. خدا نيست خدائى مگر او كه زنده و پاينده است. فروفرستاد بر تو كتاب را براستى باوردارنده هر آنچه را كه پيش از آن بوده و فروفرستاد تورات و انجيل را»[20].

بررسى

نقاط قوت اين نوع ترجمه عبارت است از:

1. در اين شيوه، امانت در نقل مطالب رعايت مى‏گردد و مطالب بدون كم و زياد بيان مى‏شود، و مخاطب و مترجم از نص كتاب دور نمى‏شوند؛ بر خلاف ترجمه آزاد و تفسيرى كه مطالب اضافى ترجمه را از متن اصلى دور مى‏سازد.

2. اين شيوه براى آموزش مفاهيم به نوآموزان قرآن بسيار مناسب است؛ يعنى كسانى كه زبان عربى را نمى‏دانند، مى‏توانند با استفاده از ترجمه‏هاى تحت اللفظى به راحتى معناى واژه‏هاى قرآنى را بياموزند.

اما به اين نوع ترجمه چند اشكال شده است:

1. افراط در حفظ امانت گاه سبب مى‏شود كه مضمون و پيام اصلى كلام به مخاطب القا نشود، بلكه او مطلب را به صورت ناقص و يا مبهم دريابد، و اينجاست كه در حقيقت از مراد خدا دور مى‏شويم. براى مثال، در آيه 12 / ممتحنه، تعبير «مِن بين ايديهنّ وارجلهنّ» اشاره به «پيش رو و پيش پا» است و ترجمه تحت اللفظى «ميان دستهاشان و پاهاشان» نارسا و ناقص مى‏نمايد.

2. گاهى آوردن معادل (خصوصا در ترجمه قرآن) گوياى مطلب نيست، از اين رو لازم است توضيح مختصرى در پرانتز اضافه شود و يا مفهوم جمله با جمله‏اى ديگر بيان گردد، ولى در اين نوع ترجمه اين مطلب رعايت نمى‏شود.

3. اين نوع ترجمه معمولاً دور از فهم خواننده است، چرا كه غالبا قواعد صحيح جمله‏بندى فارسى در آن رعايت نمى‏شود و گاهى بدون حرف ربط و نسبت حكميه است.[21] همان طور كه در ترجمه فوق ديديم كه در جمله آخر آن، فعل «فرو فرستاد» قبل از مفعول آمده است.

4. اين روش، موجب تشويش در فهم مراد و گاهى خيانت در امانت است، چون موجب تغيير كامل معنى مى‏شود.[22]


http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14277298427925340553.gif

M.A.H.S.A
05-28-2012, 10:21 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14277298427925340553.gif


5. به كلمات كليدى، محورى و اصطلاحى قرآن و جايگاه معانى توجه نمى‏شود و خواننده در معناى لغوى محصور گردد.[23]

6. در اين شيوه ترجمه، به نوشتن نثرى نامفهوم مبادرت مى‏شود كه تغيير معناى پيام و دگرگونى ساختار زبان مقصد را در پى دارد و نشانه عدم آشنايى مترجم به دو زبان و كاربرد نادرست واژگان، اصطلاحات و عبارات اصطلاحى است.[24]

7. بسيارى از حروف، ظروف، موصولات، روابط، ادات تأكيد و آنچه كه دقايق و حالات معانى وابسته به آن است، در فارسى يا نيست يا اگر هست با آن تنوّع و دقت كه در عربى وجود دارد، نيست[25] (بنابراين ترجمه تحت اللفظى كامل به فارسى عملاً ممكن نيست).

8. اين گونه ترجمه، از سويى مفاهيم قرآن را محدود و نامفهوم مى‏سازد، و از سوى ديگر بر خلاف اصل دلنشين و جذّاب قرآن، آن را به صورتى ناهماهنگ و نامطلوب در مى‏آورد. چنين ترجمه‏اى در واقع به صيغه و ساختار عربى در آوردنِ كلمات فارسى است.[26]

9. اين شيوه، اصطلاحات و استعارات را به صورت مبهم يا مسخره‏آميزى درمى‏آورد[27] (كه نمونه آن را در آيه 93 / بقره ديديم).

10. در اين ترجمه تشبيهات و كنايات به خوبى معنى نمى‏شود.[28]

11. در اين ترجمه برخى كلمات عربى مانند «ال» (با معانى متعدد آن) و «لقد» و مانند آن يا بى‏معادل است و يا معادل مناسب ندارد.[29]

12. برخى گفته‏اند هدف قرآن دو چيز است: نخست بيان اعجاز و دوم هدايت مردم؛ و اين شيوه ترجمه در بيان هر دو هدف نارساست، چرا كه نمى‏توان تمام خصوصيات لفظى قرآن را بازسازى كرد و اعجاز قرآن را بازنماياند و هدف دوم هم حاصل نمى‏شود چون بسيارى از معانى، از معناى ثانوى الفاظ استنباط مى‏شود كه در اين ترجمه از دست مى‏رود[30] (و هدايت مردم تحقق نمى‏يابد).

ب: ترجمه آزاد يا تفسيرى (= خلاصة التفاسير)

در اين شيوه، مترجم همت خويش را در واضح كردن پيام كلام مصروف مى‏ دارد و سعى مى‏ كند تا به صورت كامل مضمون و معناى كلام را درك و آن را در ذهن مجسّم كند، سپس لباس الفاظ زبان مبدأ را از آن بركند و لباس الفاظ زبان مقصد را بر آن بپوشاند و با توضيحات كامل ارائه كند. در اين روش مى ‏توان از هر جمله و كلمه‏اى كه مناسب است استفاده كرد تا مطلب به مخاطب القا شود، اگرچه حجم كلمات و جملات ترجمه با متن اصلى متناسب نباشد و كم و زياد گردد.
نمونه اين شيوه را مى‏توان در ترجمه قرآن مرحوم فيض الاسلام، ترجمه با خلاصة التفاسير مرحوم ياسرى، ترجمه با خلاصة التفاسير مرحوم الهى قمشه‏ اى، معانى القرآن محمد باقر بهبودى و ترجمه قرآن كريم با خلاصة التفاسير شيخ محمود تهرانى و مانند آنها مشاهده كرد.
مثال: «الم» (بقره / 1)
«رازى است ميان خداى تعالى و پيغمبر اكرم كه بنا بر مصلحتى آشكار نگشته» (ترجمه مرحوم فيض الاسلام)
«ذلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» (بقره / 2)
«چون حق تعالى در سوره فاتحه دستور داد كه بندگانش از او هدايت بصراط مستقيم را درخواست نمايند، در اينجا مژده بروا شدن آن درخواست را داده باينكه آن كتاب: قرآن كريم پيغمبران پيش خبر داده شده كه بر تو مى‏فرستم و آنان بامتها و پيروان خود خبر دادند شك و شبهه‏اى در آن نيست چون خطا و اشتباه در آن راه ندارد، و براى پرهيزكاران راهنماى راه راست و پرهيز از گمراهى است.» (ترجمه مرحوم فيض الاسلام)


http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14277298427925340553.gif