R A H A
05-08-2012, 09:44 PM
http://www.beytoote.com/images/stories/economic/en711.jpg
دوران نامزدی و عقد در همه جوامع برای همه افراد از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و هست، اما این واقعیت را نباید فراموش كرد كه هر گونه آداب و رسوم و تشریفاتی كه از آنها نشأت گرفته است با همان دوران مرتبط هستند. در اینجا به برخی از آداب و رسوم رایج و متداولی اشاره كرده ایم كه در گذشته در كشور اسكاتلند مورد استفاده قرار میگرفتند و برخی از آنها تا امروز هم به قوت خود باقی مانده اند. اگرچه شماری از این آداب به علت مهاجرت ها به اقصی نقاط دنیا به بخش های دیگر جهان نیز منتقل گشته اند.
پیش گویی نام همسر آینده
اكثر اسكاتلندی ها به طور منطقه ای ازدواج میكنند از این رو جوانان از سنین پایین یاد میگیرند كه چگونه همسر آینده شان را برگزینند و كاملاً میدانند كه چه توقعاتی از همسرشان میتوانند داشته باشند و برای اثبات نظر خودشان دست به كارهایی میزنند به عنوان مثال، جوانان در شرف ازدواج سیبی را كامل پوست میكنند (در حین پوست كندن، نباید پوست آن از وسط جدا شود.) سپس هنگامیكه ساعت دوازده میشود، پوست سیب را دور سرشان میچرخانند، بعد آن را از بالای شانه چپ شان به هوا پرتاب میكنند.
هنگامیكه پوست سیب به زمین میافتد، به شكل هر حرفی كه درآید، همان حرف اول اسم همسر آینده شان را شكل میدهد. همچنین رسم است كه دو فندق درسته را در آتش بیندازند. اگر فندق ها به آرامی و بدون سر و صدا سوخته شوند، این نشانه خوش شانسی و خوشبختی خواهد بود. اما اگر فندق ها با سر و صدا و به حالت انفجار بسوزند، نشانه آن است كه یافتن عشق حقیقی بسیار دشوار خواهد بود.
آداب والنتین روز چهارده فوریه یه تعداد مساوی از اسامی زنانه و مردانه را روی چندین ورق كاغذ مینوشتند و آنها را درون چندین كلاه قرار میدادند. هر شخصی یك اسم خاص را از درون كلاهی بیرون میكشید. در آن صورت آن دو نفر در سال آینده نامزد یكدیگر محسوب میشدند. اكنون نیز رسم جدید فرستادن كارت های والنتین در روز چهارده فوریه از همان سنت پیشین نشأت میگیرد.
پسرها روی كارت های والنتین مینویسند: پستچی، پستچی، معطل نكن، درنگ جایز نیست، فوراً این پاكت را به نزد دختری برسان كه قصد ازدواج با او را دارم. سپس پاكت را با كلمه SWALK (به معنای دوستت دارم) و یا با كلمه HOLLAND (به معنای قطعاً عشقمان تا ابد دوام مییابد و هرگز نمیمیرد) مهر و موم میكنند و برای دختر مورد علاقه شان میفرستند. خود را پوشاندن این سنت در بسیاری از نقاط كشور اسكاتلند رایج بود، به خصوص در شهر اركنی (شاید به خاطر وجود شب های سرد، تاریك، بلند و طولانی زمستانی آنجا)؛ والدین دختر و پسر از آنها درخواست میكردند كه به تنهایی به اتاقی بروند و كنار یكدیگر بنشینند.
این عمل در حالی انجام میشد كه هر دو لباس های بسیار پوشیده به تن داشتند و حتی دختر پاهای خود را با متكا یا ملحفه ای ضخیم خوب میپوشاند. به این ترتیب زوج جوان و نامزد میتوانستند صمیمانه و در خلوت با هم صحبت كنند، نظریاتشان را با هم در میان بگذارند و شناخت بیشتری از یكدیگر پیدا نمایند. البته این رسم همیشه در خانه دختر صورت میگرفت. كندن اسم روی درخت یا سنگ حروف اول اسم زوج جوان اغلب روی تنه درختان یا روی سنگ ها و صخره ها كنده میشد. امروزه، برخی از این آثار كنده كاری هنوز هم وجود دارد.
منشأ جهیزیه انتظار میرفت كه عروس مجموعه ای كامل از ملحفه و روبالشی، پتو، سفره، دستمال سفره و تزئینات پارچه ای اتاق (مثل پرده و غیره) را به خانه جدیدش ببرد. همچنین لازم بود كه پدر دختر جهیزیه ای كاملی تهیه كند كه اغلب شامل یك رأس گاو و یا گوسفند و یا مقدار قابل توجهی پول نقد میشد. به این ترتیب اكثر ملاكان (زمین داران) به خاطر تهیه جهیزیه دخترشان زیر بار قرض و بدهی میرفتند (به خصوص اگر تهیه آن جهیزیه باعث میشد كه دختر مرفه تر جلوه كند و خواستگاران بهتری پیدا نماید!)
سال كبیسه: گفته میشود كه در قرن یازدهم، ملكه مارگارت به دخترها اجازه داد كه در صورت تمایلشان از پسر مورد نظرشان، درخواست ازدواج كنند. ملكه مارگارت این اسم را در تاریخ 29 فوریه یك سال كبیسه رواج داد. چندی بعد، رسم شد كه اگر آن پسر پیشنهاد دختر را قبول نكند، مجبور میشد كه در عوض یك دست پیراهن و یك جفت دستكش بچگانه برای دختر بخرد تا كینه را از دل او پاك نماید! پایتخت عروسی تا سال 1929، دخترها میتوانستند از نظر قانونی بعد از رسیدن به سن دوازده سالگی و پسرها بعد از رسیدن به سن چهارده سالگی ازدواج كنند، گرچه ازدواج در آن سنین بسیار پایین به ندرت صورت میگرفت.
ولی بعد از شروع سال 1929، سن قانونی ازدواج به شانزده سالگی صعود كرد. اگر چه در كشور اسكاتلند، رضایت و اجازه والدین به هیچ وجه لازم و ضروری محسوب نمیشود. در حالی كه در كشور انگلستان تا وقتی كه دختر و پسر به سن هیجده سالگی نمیرسیدند، اجازه و رضایت والدین اجباری بود. در نتیجه اگر دختر و پسری قبل از رسیدن به سن هیجده سالگی قادر به گرفتن رضایت و اجازه پدر و مادرشان نمیشدند، به كشور اسكاتلند میرفتند تا در آنجا به عقد یكدیگر درآیند.
از آنجایی كه شهر مرزی Gretna Green حد فاصل انگلستان و اسكاتلند واقع شده بود، آنجا تبدیل به مكان دائمی عقد و عروسی گشت. امروزه به طور سالانه بالغ به چهار هزار ازدواج و عقد در شهر Gretna صورت میگیرد، كه به همین دلیل نام آنجا را پایتخت عروسی گذاشته اند. حالا این شهر مكانی جاذب و مشهور برای جهانگردان محسوب میشود، حتی برای افرادی كه ازدواج نكرده اند. اعلان ازدواج دختر و پسر جوانی كه قصد ازدواج داشتند، به كلیسا میرفتند و با صدای بلند اعلام میكردند كه قصد ازدواج با یكدیگر را دارند.
اگر چه، حالا در برخی از جوامع رو به رشد، این اعلان ازدواج را در محضرها انجام میدهند. دختر و پسر مجبور بودند كه دست كم پانزده روز قبل از ازدواجشان آن را اعلام كنند (البته این عمل نبایستی نهایتاً از سه ماه قبل از ازدواج صورت میگرفت.)
ارسال هدایا: دوستان و خویشاوندان دختر و پسر از قبل هدایایی تهیه میكردند تا به این شكل به آنها كمك كرده باشند تا آنها به راحتی قادر به تزیین منزل جدیدشان بشوند. سپس زوج جوان همه را دعوت میكردند تا هدایای دریافتی شان را ببینند، این رسم مختص غرب اسكاتلند یا گلاسو بود.
اگر چه در شهرهای دیگر شبیه این رسم مشاهده میشد. مهمانی زنانه و مردانه دخترها و پسرهایی كه قصد ازدواج با یكدیگر را داشتند، بعد از خارج شدن از محل كارشان، چندین بادكنك، چندین پلاك L شكل و یك لگن را با خود حمل میكردند. (درون لگن را اغلب از نمك پر میكردند.) مقداری گل كاغذی نیز در دست میگرفتند و گاهی از یك چرخ دستی بهره میگرفتند تا بتوانند به راحتی در خیابان ها رژه بروند. به این ترتیب مردان رهگذر تشویق میشدند كه پولی را در لگن بیندازند و به عروس آینده تبریك بگویند.
اگر چه هنوز هم این رسم در گوشه و كنار كشور اسكاتلند به چشم میخورد، ولی در حال از بین رفتن است.
زندگی مشترك (بدون ازدواج): تا همین اواخر رسم بود كه دختر و پسر به واسطه «سكونت و زندگی در كنار یكدیگر» خود را زن و شوهر اعلام كنند. البته امروزه، سنتی موسوم به زندگی مشترك بدون ازدواج وجود ندارد، ولی اندكی از زوج های جوان به اتفاق خانه ای میگیرند، آن را تزئین میكنند و بدون انجام دادن رسوم معمول ازدواج تشكیل خانواده میدهند. اكنون آمار ازدواج ها در اسكاتلند بیست و پنج درصد كمتر از مقداری است كه بیست و پنج سال قبل صورت میگرفت.
همچنین درصد بچه هایی كه به این ترتیب به دنیا میآیند، از بالاترین رقم در سر تا سر اروپا برخوردارند.
ازدواج مجانی: اینگونه ازدواج ها بدین ترتیب صورت میگرفت كه پدر عروس كل هزینه غذا و نوشیدنی را پرداخت میكند. مراسم عروسی در اسكاتلند معمولاً تا غروب آفتاب توأم با رقص و پایكوبی ادامه پیدا میكند. همچنین «عروسی یك پنی» نیز در آنجا رایج بود. به این شكل كه هر مهمانی برای خودش غذا و نوشیدنی میآورد و اینگونه مراسم اغلب بیش از یك روز به طول میانجامیدند.
لباس عروسی: ملكه ویكتوریا رنگ سفید را برا پیراهن عروسی برگزید. تا قبل از آن عروس میتوانست از هر رنگی برای لباسش بهره گیرد، به جز رنگ سبز (چرا كه این رنگ مربوط به پریان بود) و رنگ سیاه (چرا كه این رنگ مختص مرام سوگواری و عزاداری بود). به لحاظ سنتی هرگز نباید گره ای در روبان ها یا لباس عروس وجود داشته باشد، چرا كه خوش یمن نیست.
ولی عروس میتواند بعد از اتمام مراسم عمل گره زدن را انجام دهد.
محل برگزاری مراسم عروسی: مراسم عروسی را میتوانند در هر كجای كشور برگزار نمایند، به شرط آنكه وزیری تام الاختیار در آن منطقه در حال انجام وظیفه باشد. در نتیجه، برگزاری مراسم عروسی در اسكاتلند حتی روز قله های كوه و یا روی كشتی ها نیز امكان پذیر است. ولی اخیراً عقد و عروسی های شهری در محضرها صورت میگیرد. اگر چه اقداماتی در كانال های اطلاعاتی برای تغییر این رسم در دست است.
تنه زدن به یكدیگر: سابقاً رسم بود كه عروس در هنگام خروج از كلیسا توپی تزئین شده را به پشت سرش پرتاب نماید. همچنین داماد هم وقتی از خانه خارج میشد و قصد داشت كلیسا را ترك كند، مقداری سكه به پشت سرش پرتاب میكرد.
در این هنگام بود كه پسرهای جوان به سر و كله هم میزدند تا سكه ها را از آن خود نمایند. امروزه این رسم خیلی متداول نیست؛ چرا كه پسر بچه ها برای برداشتن سكه به یكدیگر تنه میزدند و همدیگر را هل میدادند و در نتیجه خطر بروز اتفاقات تصادفی و شكستن سر و دست زیاد بود.
حلقه عروسی: سنت در دست گرفتن حلقه در انگشت سوم دست چپ به دوران رومن ها بر میگردد، ولی بعد از جنبش دین پیرایی در اسكاتلند در قرن شانزدهم، به عنوان یادگار و اثری پاپ وار (به سبك پاپ) در آنجا ممنوع اعلام میگشت.
در حالی كه این رسم بار دیگر در قرن هفدهم متداول و رایج شد. در دست گرفتن حلقه توسط مردان یك سنت بسیار جدید به شمار میآید.
كیك همراه با زیورآلات: سابقاً كیك عروسی (گونه ای نان كوچك) را مادر عروس میپخت. سپس یك تكه از آن را بالای سر عروس میبریدند و اگر آن به تكه های كوچكتر تقسیم میشد، آن را ازدواجی موفقیت آمیز و پر ثمر تلقی میكردند. امروزه باب شده كه عروس و داماد با یكدیگر كیك را ببرند. چرا كه قبلاً عروس به تنهایی آن را قاچ میكرد. همه مدعوین یك تكه كیك میخوردند و مقداری از آن را هم برای افرادی میفرستادند كه برای عروس و داماد هدیه خریده بودند.
چندی بعد، رسم شد كه رویه كیك را با میوه تزئین كنند و زیورآلات ارزان قیمت كوچكی هم درون آن جای دهند تا به این ترتیب مهمانان مجبور شوند كه با احتیاط آن را بخورند و در حین خوردن به آن چشم بدوزند!
خانه جدید: در قدیم، پول نقد در دست مردم كمتر بود و در نتیجه عروس و داماد قادر نبودند بعد از اتمام مراسم ازدواج به ماه عسل بروند. از این رو، آنها بعد از اتمام مراسم عروسی و پذیرایی به اتقاق به خانه جدیدشان میرفتند. داماد از آستانه در دست عروس را میگرفت تا در طول راه عروس سكندری نخورد و به زمین نیفتد، چرا كه در غیر اینصورت آن را به نشانه بدشانسی تلقی میكردند
دوران نامزدی و عقد در همه جوامع برای همه افراد از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و هست، اما این واقعیت را نباید فراموش كرد كه هر گونه آداب و رسوم و تشریفاتی كه از آنها نشأت گرفته است با همان دوران مرتبط هستند. در اینجا به برخی از آداب و رسوم رایج و متداولی اشاره كرده ایم كه در گذشته در كشور اسكاتلند مورد استفاده قرار میگرفتند و برخی از آنها تا امروز هم به قوت خود باقی مانده اند. اگرچه شماری از این آداب به علت مهاجرت ها به اقصی نقاط دنیا به بخش های دیگر جهان نیز منتقل گشته اند.
پیش گویی نام همسر آینده
اكثر اسكاتلندی ها به طور منطقه ای ازدواج میكنند از این رو جوانان از سنین پایین یاد میگیرند كه چگونه همسر آینده شان را برگزینند و كاملاً میدانند كه چه توقعاتی از همسرشان میتوانند داشته باشند و برای اثبات نظر خودشان دست به كارهایی میزنند به عنوان مثال، جوانان در شرف ازدواج سیبی را كامل پوست میكنند (در حین پوست كندن، نباید پوست آن از وسط جدا شود.) سپس هنگامیكه ساعت دوازده میشود، پوست سیب را دور سرشان میچرخانند، بعد آن را از بالای شانه چپ شان به هوا پرتاب میكنند.
هنگامیكه پوست سیب به زمین میافتد، به شكل هر حرفی كه درآید، همان حرف اول اسم همسر آینده شان را شكل میدهد. همچنین رسم است كه دو فندق درسته را در آتش بیندازند. اگر فندق ها به آرامی و بدون سر و صدا سوخته شوند، این نشانه خوش شانسی و خوشبختی خواهد بود. اما اگر فندق ها با سر و صدا و به حالت انفجار بسوزند، نشانه آن است كه یافتن عشق حقیقی بسیار دشوار خواهد بود.
آداب والنتین روز چهارده فوریه یه تعداد مساوی از اسامی زنانه و مردانه را روی چندین ورق كاغذ مینوشتند و آنها را درون چندین كلاه قرار میدادند. هر شخصی یك اسم خاص را از درون كلاهی بیرون میكشید. در آن صورت آن دو نفر در سال آینده نامزد یكدیگر محسوب میشدند. اكنون نیز رسم جدید فرستادن كارت های والنتین در روز چهارده فوریه از همان سنت پیشین نشأت میگیرد.
پسرها روی كارت های والنتین مینویسند: پستچی، پستچی، معطل نكن، درنگ جایز نیست، فوراً این پاكت را به نزد دختری برسان كه قصد ازدواج با او را دارم. سپس پاكت را با كلمه SWALK (به معنای دوستت دارم) و یا با كلمه HOLLAND (به معنای قطعاً عشقمان تا ابد دوام مییابد و هرگز نمیمیرد) مهر و موم میكنند و برای دختر مورد علاقه شان میفرستند. خود را پوشاندن این سنت در بسیاری از نقاط كشور اسكاتلند رایج بود، به خصوص در شهر اركنی (شاید به خاطر وجود شب های سرد، تاریك، بلند و طولانی زمستانی آنجا)؛ والدین دختر و پسر از آنها درخواست میكردند كه به تنهایی به اتاقی بروند و كنار یكدیگر بنشینند.
این عمل در حالی انجام میشد كه هر دو لباس های بسیار پوشیده به تن داشتند و حتی دختر پاهای خود را با متكا یا ملحفه ای ضخیم خوب میپوشاند. به این ترتیب زوج جوان و نامزد میتوانستند صمیمانه و در خلوت با هم صحبت كنند، نظریاتشان را با هم در میان بگذارند و شناخت بیشتری از یكدیگر پیدا نمایند. البته این رسم همیشه در خانه دختر صورت میگرفت. كندن اسم روی درخت یا سنگ حروف اول اسم زوج جوان اغلب روی تنه درختان یا روی سنگ ها و صخره ها كنده میشد. امروزه، برخی از این آثار كنده كاری هنوز هم وجود دارد.
منشأ جهیزیه انتظار میرفت كه عروس مجموعه ای كامل از ملحفه و روبالشی، پتو، سفره، دستمال سفره و تزئینات پارچه ای اتاق (مثل پرده و غیره) را به خانه جدیدش ببرد. همچنین لازم بود كه پدر دختر جهیزیه ای كاملی تهیه كند كه اغلب شامل یك رأس گاو و یا گوسفند و یا مقدار قابل توجهی پول نقد میشد. به این ترتیب اكثر ملاكان (زمین داران) به خاطر تهیه جهیزیه دخترشان زیر بار قرض و بدهی میرفتند (به خصوص اگر تهیه آن جهیزیه باعث میشد كه دختر مرفه تر جلوه كند و خواستگاران بهتری پیدا نماید!)
سال كبیسه: گفته میشود كه در قرن یازدهم، ملكه مارگارت به دخترها اجازه داد كه در صورت تمایلشان از پسر مورد نظرشان، درخواست ازدواج كنند. ملكه مارگارت این اسم را در تاریخ 29 فوریه یك سال كبیسه رواج داد. چندی بعد، رسم شد كه اگر آن پسر پیشنهاد دختر را قبول نكند، مجبور میشد كه در عوض یك دست پیراهن و یك جفت دستكش بچگانه برای دختر بخرد تا كینه را از دل او پاك نماید! پایتخت عروسی تا سال 1929، دخترها میتوانستند از نظر قانونی بعد از رسیدن به سن دوازده سالگی و پسرها بعد از رسیدن به سن چهارده سالگی ازدواج كنند، گرچه ازدواج در آن سنین بسیار پایین به ندرت صورت میگرفت.
ولی بعد از شروع سال 1929، سن قانونی ازدواج به شانزده سالگی صعود كرد. اگر چه در كشور اسكاتلند، رضایت و اجازه والدین به هیچ وجه لازم و ضروری محسوب نمیشود. در حالی كه در كشور انگلستان تا وقتی كه دختر و پسر به سن هیجده سالگی نمیرسیدند، اجازه و رضایت والدین اجباری بود. در نتیجه اگر دختر و پسری قبل از رسیدن به سن هیجده سالگی قادر به گرفتن رضایت و اجازه پدر و مادرشان نمیشدند، به كشور اسكاتلند میرفتند تا در آنجا به عقد یكدیگر درآیند.
از آنجایی كه شهر مرزی Gretna Green حد فاصل انگلستان و اسكاتلند واقع شده بود، آنجا تبدیل به مكان دائمی عقد و عروسی گشت. امروزه به طور سالانه بالغ به چهار هزار ازدواج و عقد در شهر Gretna صورت میگیرد، كه به همین دلیل نام آنجا را پایتخت عروسی گذاشته اند. حالا این شهر مكانی جاذب و مشهور برای جهانگردان محسوب میشود، حتی برای افرادی كه ازدواج نكرده اند. اعلان ازدواج دختر و پسر جوانی كه قصد ازدواج داشتند، به كلیسا میرفتند و با صدای بلند اعلام میكردند كه قصد ازدواج با یكدیگر را دارند.
اگر چه، حالا در برخی از جوامع رو به رشد، این اعلان ازدواج را در محضرها انجام میدهند. دختر و پسر مجبور بودند كه دست كم پانزده روز قبل از ازدواجشان آن را اعلام كنند (البته این عمل نبایستی نهایتاً از سه ماه قبل از ازدواج صورت میگرفت.)
ارسال هدایا: دوستان و خویشاوندان دختر و پسر از قبل هدایایی تهیه میكردند تا به این شكل به آنها كمك كرده باشند تا آنها به راحتی قادر به تزیین منزل جدیدشان بشوند. سپس زوج جوان همه را دعوت میكردند تا هدایای دریافتی شان را ببینند، این رسم مختص غرب اسكاتلند یا گلاسو بود.
اگر چه در شهرهای دیگر شبیه این رسم مشاهده میشد. مهمانی زنانه و مردانه دخترها و پسرهایی كه قصد ازدواج با یكدیگر را داشتند، بعد از خارج شدن از محل كارشان، چندین بادكنك، چندین پلاك L شكل و یك لگن را با خود حمل میكردند. (درون لگن را اغلب از نمك پر میكردند.) مقداری گل كاغذی نیز در دست میگرفتند و گاهی از یك چرخ دستی بهره میگرفتند تا بتوانند به راحتی در خیابان ها رژه بروند. به این ترتیب مردان رهگذر تشویق میشدند كه پولی را در لگن بیندازند و به عروس آینده تبریك بگویند.
اگر چه هنوز هم این رسم در گوشه و كنار كشور اسكاتلند به چشم میخورد، ولی در حال از بین رفتن است.
زندگی مشترك (بدون ازدواج): تا همین اواخر رسم بود كه دختر و پسر به واسطه «سكونت و زندگی در كنار یكدیگر» خود را زن و شوهر اعلام كنند. البته امروزه، سنتی موسوم به زندگی مشترك بدون ازدواج وجود ندارد، ولی اندكی از زوج های جوان به اتفاق خانه ای میگیرند، آن را تزئین میكنند و بدون انجام دادن رسوم معمول ازدواج تشكیل خانواده میدهند. اكنون آمار ازدواج ها در اسكاتلند بیست و پنج درصد كمتر از مقداری است كه بیست و پنج سال قبل صورت میگرفت.
همچنین درصد بچه هایی كه به این ترتیب به دنیا میآیند، از بالاترین رقم در سر تا سر اروپا برخوردارند.
ازدواج مجانی: اینگونه ازدواج ها بدین ترتیب صورت میگرفت كه پدر عروس كل هزینه غذا و نوشیدنی را پرداخت میكند. مراسم عروسی در اسكاتلند معمولاً تا غروب آفتاب توأم با رقص و پایكوبی ادامه پیدا میكند. همچنین «عروسی یك پنی» نیز در آنجا رایج بود. به این شكل كه هر مهمانی برای خودش غذا و نوشیدنی میآورد و اینگونه مراسم اغلب بیش از یك روز به طول میانجامیدند.
لباس عروسی: ملكه ویكتوریا رنگ سفید را برا پیراهن عروسی برگزید. تا قبل از آن عروس میتوانست از هر رنگی برای لباسش بهره گیرد، به جز رنگ سبز (چرا كه این رنگ مربوط به پریان بود) و رنگ سیاه (چرا كه این رنگ مختص مرام سوگواری و عزاداری بود). به لحاظ سنتی هرگز نباید گره ای در روبان ها یا لباس عروس وجود داشته باشد، چرا كه خوش یمن نیست.
ولی عروس میتواند بعد از اتمام مراسم عمل گره زدن را انجام دهد.
محل برگزاری مراسم عروسی: مراسم عروسی را میتوانند در هر كجای كشور برگزار نمایند، به شرط آنكه وزیری تام الاختیار در آن منطقه در حال انجام وظیفه باشد. در نتیجه، برگزاری مراسم عروسی در اسكاتلند حتی روز قله های كوه و یا روی كشتی ها نیز امكان پذیر است. ولی اخیراً عقد و عروسی های شهری در محضرها صورت میگیرد. اگر چه اقداماتی در كانال های اطلاعاتی برای تغییر این رسم در دست است.
تنه زدن به یكدیگر: سابقاً رسم بود كه عروس در هنگام خروج از كلیسا توپی تزئین شده را به پشت سرش پرتاب نماید. همچنین داماد هم وقتی از خانه خارج میشد و قصد داشت كلیسا را ترك كند، مقداری سكه به پشت سرش پرتاب میكرد.
در این هنگام بود كه پسرهای جوان به سر و كله هم میزدند تا سكه ها را از آن خود نمایند. امروزه این رسم خیلی متداول نیست؛ چرا كه پسر بچه ها برای برداشتن سكه به یكدیگر تنه میزدند و همدیگر را هل میدادند و در نتیجه خطر بروز اتفاقات تصادفی و شكستن سر و دست زیاد بود.
حلقه عروسی: سنت در دست گرفتن حلقه در انگشت سوم دست چپ به دوران رومن ها بر میگردد، ولی بعد از جنبش دین پیرایی در اسكاتلند در قرن شانزدهم، به عنوان یادگار و اثری پاپ وار (به سبك پاپ) در آنجا ممنوع اعلام میگشت.
در حالی كه این رسم بار دیگر در قرن هفدهم متداول و رایج شد. در دست گرفتن حلقه توسط مردان یك سنت بسیار جدید به شمار میآید.
كیك همراه با زیورآلات: سابقاً كیك عروسی (گونه ای نان كوچك) را مادر عروس میپخت. سپس یك تكه از آن را بالای سر عروس میبریدند و اگر آن به تكه های كوچكتر تقسیم میشد، آن را ازدواجی موفقیت آمیز و پر ثمر تلقی میكردند. امروزه باب شده كه عروس و داماد با یكدیگر كیك را ببرند. چرا كه قبلاً عروس به تنهایی آن را قاچ میكرد. همه مدعوین یك تكه كیك میخوردند و مقداری از آن را هم برای افرادی میفرستادند كه برای عروس و داماد هدیه خریده بودند.
چندی بعد، رسم شد كه رویه كیك را با میوه تزئین كنند و زیورآلات ارزان قیمت كوچكی هم درون آن جای دهند تا به این ترتیب مهمانان مجبور شوند كه با احتیاط آن را بخورند و در حین خوردن به آن چشم بدوزند!
خانه جدید: در قدیم، پول نقد در دست مردم كمتر بود و در نتیجه عروس و داماد قادر نبودند بعد از اتمام مراسم ازدواج به ماه عسل بروند. از این رو، آنها بعد از اتمام مراسم عروسی و پذیرایی به اتقاق به خانه جدیدشان میرفتند. داماد از آستانه در دست عروس را میگرفت تا در طول راه عروس سكندری نخورد و به زمین نیفتد، چرا كه در غیر اینصورت آن را به نشانه بدشانسی تلقی میكردند