PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : با این مردان ازدواج نكنید!



R A H A
05-05-2012, 12:22 AM
http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1390/12/23/70194_639.jpg

شناخت و شناخت و ...

برترین ها: شناخت! شناخت! شناخت! با تاكید بر این كلمه طلایی‌ است كه می‌توانید اطمینان لازم برای انتخاب شریك زندگی را پیدا كنید اما هرچیزی راهی دارد و شناخت هم به‌راحتی به‌دست نمی‌آید. راه‌های شناخت طرف مقابل زیاد است شاید بتوان گفت به تعداد آدم‌ها راه وجود دارد اما نشانه‌هایی وجود دارد كه می‌تواند مثل میانبر عمل كند و كمك كند طرفین در مدت كوتاه آشنایی قبل از ازدواج به شناخت قابل‌قبولی برسند. در مورد انتخاب همسر باید از فاكتورهای گوناگونی استفاده كرد. در جلسات حضوری بیشتر باید توجه به مسائلی مانند: تعادل روحی، سلامت جسمانی، قیافه ظاهری و نگاه كلی فرد به زندگی مورد توجه قرار گیرد. برای به‌دست‌آوردن تعادل روحی كه اهمیت بسیار زیادی دارد، باید رفتار فرد مورد توجه قرار گیرد.


مرد منزوی: لذت برای آن‌ها معنا ندارد

مردانی كه سرنوشت‌شان تنها زندگی كردن است، نمی‌توانند همسران خوبی باشند. بهترین توصیف برای مرد منزوی سرد، بی‌احساس و تنهایی است. این 3 ویژگی همواره همراه این فرد است. او هیچ علاقه‌ای به ارتباط صمیمی و نزدیك با دیگران ندارد و برقراری رابطه برایش لذتی ایجاد نمی‌كند. ضمن آن‌كه از فعالیت‌های فردی بیشتر لذت می‌برد و در واقع آنها را ترجیح می‌دهد. به‌طور كلی تعداد فعالیت‌های لذت‌بخش در زندگی این فرد بسیار كم است. این فرد درنهایت با یك یا 2 نفر از اعضای خانواده خود ارتباط صمیمی‌تری برقرار می‌كند. معمولا این مرد منزوی در برخورد با دیگران و از جمله همسرش نمی‌تواند هیجان مناسبی از خود نشان دهد. او بسیار كم‌حرف و بی‌توجه است و گاهی اوقات مرموز به نظر می‌رسد. مرد منزوی عاشق تنهایی است و آرامش و لذتش در تنهایی خلاصه می‌شود.


مردانی كه هیچ دوستی ندارند

مرد منزوی عموما به‌دنبال فعالیت‌هایی است كه فرد دیگری در آن حضور ندارد، چه فعالیت شغلی و چه تفریحی. این فرد دوست صمیمی نداشته و تمایلی هم به صمیمت ندارد و نبودن ارتباط برایش اصلا آزاردهنده نیست. هوش هیجانی این فرد كه شامل شناخت احساسات و هیجانات خود و دیگران و همچنین درك این احساسات و ارائه پاسخ مناسب است، بسیار پایین است. از سوی دیگر نداشتن مهارت‌های اجتماعی و رابطه نداشتن با دیگران باعث می‌شود فرد دست‌ و پا چلفتی و عجیب به نظر برسد. این فرد بیشتر وقت خود را در خانه می‌گذراند و سراغ شغل‌هایی می‌رود كه در جاهای دور و حتی مرزی باشد و كسی آنجا حضور نداشته باشد. مطالعات نشان داده، این اختلال شخصیت در مردان بیشتر از زنان به چشم می‌خورد. شاید این مرد شریك كاری خوبی باشد زیرا توقعی از شما ندارد در حقیقت كاری با شما ندارد او در پیله انزوای خود می‌ماند و از این‌كه كسی بخواهد وارد پیله‌اش شود، مضطرب و ناراحت می‌شود. او به هیچ‌وجه توان برآورده‌كردن نیاز‌های عاطفی همسر را ندارد.


ازدواج بی‌فایده با مردان منزوی

اگر مرد منزوی ازدواج كند، موازی با همسرش زندگی می‌كند نه كنار او. او به زندگی خودش می‌پردازد و عقیده دارد همسرش هم باید زندگی خودش را داشته باشد. گوشه‌گیریش باعث می‌شود در چشم دیگران فردی فاقد ‌اعتمادبه‌نفس به نظر برسد كه البته همین خصوصیت برخی دختران را تحریك می‌كند كه نقش یك مراقب و ناجی را برای این فرد ایفا كنند. این دختران مانند مادری كه برای فرزندش دلسوزی می‌كند، با او رفتار می‌كنند اما باید آگاه باشند فردی را برای همسری انتخاب كرده‌اند كه اصلا نیازی به آن‌ها ندارد. معمولا دخترانی كه شخصیت حمایت‌كننده دارند، جذب مرد منزوی می‌شوند، زیرا از كمك‌كردن و حمایت از او لذت می‌برند. این ارتباط آنقدر پیش می‌رود كه خود این دختران پیشنهاد ازدواج می‌دهند و معمولا این مرد كه در امور ارتباطی به‌صورت منفعل عمل می‌كند، گاهی بدون انگیزه جدی با این خواسته موافقت می‌كند. شروع و پایان رابطه هیچ تاثیری بر این مرد ندارد. در بسیاری از افراد شروع ارتباط در آنها شوق ایجاد می‌كند اما برای این فرد آغاز ارتباط هیچ هیجانی ندارد. بهتر است دختران مراقب این موضوع باشند كه درست است كه دلسوزی و حامی بودن‌شان باعث جذب می‌شود ولی باید بدانند كه هیچ‌وقت این فرد از پیله انزوای خودش خارج نمی‌شود و آنها هیچ‌وقت نمی‌توانند او را تغییر دهند و تاثیری جدی روی او بگذارند.


مرد خودپسند: فقط باید از او تعریف كنید

مرد خودپسند به نوعی ادعای سروری‌كردن به دیگران را دارد اما در برقراری رابطه صمیمانه عملا ناتوان است. او در رابطه عاطفی تلاش می‌كند چهره زیبا و خاصی از خود نشان دهد و فردی را انتخاب می‌كند كه اهل تعریف و تحسین باشد. این تیپ مردها در برخوردهای اولیه دوست‌داشتنی هستند، زیرا رفتارشان نشان می‌دهد، بسیار اعتمادبه‌نفس بالایی دارند و افراد توانا و موفقی هستند. ولی به مرور دروغ‌ها و رویاپردازی‌‌های‌شان آشكار می‌شود. او آنقدر راجع به توانایی‌ها و ویژگی‌هایش صحبت می‌كند كه موفق می‌شود طرف مقابلش را تحت‌تاثیر قرار ‌دهد. این اختلال در بین دیگر اختلال‌های شخصیت از پایایی بیشتری برخوردار است و این ویژگی‌ها به‌صورت مستحكمی در این فرد باقی می‌ماند و احتمال تغییرشان بسیار پایین است. زندگی با چنین مردی زن را خسته و ناتوان می‌كند چون این فرد نمی‌تواند با او همدلی كند و هرچقدر هم او را مورد توجه و تمجید قرار دهد، بازهم برایش كافی نیست.


مرد وابسته: اعتماد به نفس در حد صفر

مهم‌ترین‌ ویژگی این شخصیت آن است كه به‌صورت افراطی نیاز به مراقبت‌شدن دارد. خصوصیت پررنگ دیگر این فرد توانایی نداشتن او در تصمیم‌گیری است. او حتی برای تصمیم‌گیری‌های كوچك هم نیاز به كسانی دارد كه نظر دهند یا روی تصمیم‌های او مهر تایید بزنند. این فرد به‌دلیل ترس از تنهایی و طردشدن از سوی دیگران معمولا با كسی مخالفت نمی‌كند و سعی می‌كند همه‌جا خود را موافق نشان دهد و محبوب همه باشد. اعتمادبه‌نفس این فرد بسیار پایین است اما در عین حال مهربان و خوب جلوه می‌كند. مرد وابسته، روحیه استقلال‌طلبی ندارد و همواره به‌دنبال آن است كه حمایت دیگران را داشته باشد و اگر این موضوع كمرنگ شود، حالش بسیار بد می‌شود. او همه توانش را به‌كار می‌گیرد كه با دیگران هماهنگ باشد و حتی وقتی در جمع نظرش را می‌پرسند می‌گوید: «هرچه بقیه بگویند.» اما بدانید كه این‌كار را از روی رضایت انجام نمی‌دهد و فقط نمی‌خواهد مخالف كسی باشد یا این‌كه دیگران رنجیده خاطر نشوند.


این مردان فقط عاشق خودشان می‌شوند

این فرد یك ازخودراضی به تمام معناست چون خودش را شخص بسیار مهمی می‌داند، معمولا راجع به توانایی‌هایش بسیار غلو می‌كند و خود را فردی ویژه می‌داند كه فقط اشخاص بسیار مشهور و مهم قادر به درك او هستند. نیاز او به تعریف و تمجید در همه زندگی با او همراه است. این فرد به‌خصوص وقتی در زندگی زناشویی قرار می‌گیرد به‌شدت این توقع را از همسرش دارد كه با او به شیوه‌ای ویژه برخورد كند و تعریف تحسین و تمجید را فراموش نكند. مرد خودپسند قادر به درك نیازهای عاطفی و احساسات همسرش نیست. او 2 ویژگی دیگر هم دارد كه در او دائمی‌ هستند و آن هم حسادت و فخرفروشی است. مرد خودپسند علاقه خاصی به‌خودش دارد و می‌توان گفت عاشق و شیفته خودش است و همین باعث می‌شود نتواند علاقه‌مندی و عشقش را به فردی دیگر ابراز كند. موضوعی كه اینجا باید به آن دقت شود این است كه كسانی كه دچار این اختلال هستند، در ظاهر تلاش نمی‌كنند خودشان را بهتر از دیگران نشان دهند بلكه آن‌ها باور دارند، توان و ویژگی‌های خاص و منحصر به فردی دارند كه دیگران این توان و ویژگی‌ها را ندارند. این افراد از نظر دیگران متكبر و ناخوشایند جلوه می‌كنند و معمولا افراد تمایلی به برقراری ارتباط صمیمانه با آن‌ها ندارند. دریافت توجه خاص از سوی دیگران بسیار برایشان اهمیت دارد. حتی این‌گونه مردان توقع دارند در محافل عمومی هم به شكل متفاوتی با او برخورد شود و احترام و توجه خاصی برای آن‌ها قائل شوند. تا جایی كه اگر این فرد به فروشگاه برود توقع دارد، فروشنده او را تحویل بگیرد و به او احترام ویژه‌ای بگذارد. تا جایی كه گاهی‌اوقات سوال می‌كند «تو مرا نمی‌شناسی؟» و اگر فروشنده پاسخ منفی بدهد، تعجب كرده و او را سرزنش می‌كند‌ و شروع می‌كند به غلوكردن راجع به توانایی‌ها و دارایی‌هایش و افراد مهم و مشهوری كه با آن‌ها تعامل دارد. این فرد به‌راحتی حرف شما را قطع می‌كند زیرا باورش این است كه حرف‌های خودش به‌مراتب از حرف‌های شما مهم‌تر است.


با مردهای «چسبی» ازدواج نكنید

مشكل مرد وابسته این است كه آنقدر به همسرش می‌چسبد كه او را می‌رنجاند و اجازه نفس‌كشیدن را به او نمی‌دهد. این فرد گاهی اوقات قبل از اینكه به همسرش اینگونه وابسته شود، نسبت به مادر یا پدرش این احساس را دارد. شخصیت این فرد كه به اصطلاح «چسب» هم به او می‌گویند، اجازه نمی‌دهد طرف مقابلش حیطه شخصی داشته باشد. به‌گونه‌ای كه طرف مقابل رنجیده‌خاطر می‌شود و مایل است از او فاصله بگیرد. اگر شما همسر این فرد باشید و بخواهید به او استقلال بدهید، دچار اضطراب و سرخوردگی و احساس امنیت نداشتن می‌شود. او همیشه می‌ترسد محبوبش را از دست بدهد یا محبوبش او را ترك كند. نیاز به توجه و محبت همواره در این فرد وجود دارد و گاهی اوقات فردی كه در زندگی مشترك با این فرد قرار می‌گیرد، دچار این احساس می‌شود كه در حال فرزندداری است نه همسرداری. نداشته‌های مرد وابسته برایش پررنگ است و همیشه نیمه خالی لیوان را می‌بیند. در آشنایی برای ازدواج، ابتدا همه‌چیز خوب به نظر می‌رسد زیرا یك فرد حرف گوش‌كن و تابع به نظر می‌آید اما به‌تدریج رابطه با او طاقت‌‌فرسا می‌شود چون توقعاتش زیاد می‌شود تا جایی‌كه شما توان برآورده كردن این نیازها را ندارید و برای هر چیزی از شما تایید می‌خواهد و اگر برخلاف میلش عمل كنید، خواهید دید كه به شما وابسته‌تر می‌شود. درنهایت زندگی با این مرد شما را از نظر روانی فرسوده می‌كند. در این‌ مورد هم دخترانی كه شخصیت حامی و ناجی دارند، بیشتر جذب چنین فردی می‌شوند.


مرد نمایشی: بازیگرانی كه در زندگی مشترك هم بازی می‌كنند

مرد نمایشی باید در مركز توجه دیگران باشد. رفتارهای او سطحی و اغراق‌آمیز است و پشتوانه فكری و تعقل ندارد او همانند یك طبل توخالی است و حساسیت بسیار بالایی نسبت به ظاهر خودش دارد. او همچنین علاقه‌ فراوانی برای رفتن به فروشگاه و آرایشگاه دارد. او شیفته مهمانی‌رفتن است و در مهمانی‌ها با انجام رفتارهای غیرمتعارف یا پوشش‌های عجیب‌وغریب جلب توجه می‌كند. این تیپ بیشتر مستعد بازیگری است و رفتارهایش بسیار اغراق‌آمیز و ظاهرش پر زرق‌وبرق است كه بیشتر برای بازیگری مناسب است. ماهیت رابطه عاطفی برای این فرد بیشتر ماهیت یك بازی را دارد. او در عین این‌كه رابطه عاطفی را دوست دارد و خیلی سریع هم عاشق می‌شود ولی نوع افكار و رفتارش برخی اوقات ابلهانه به نظر می‌رسد. او خیلی زود صمیمی می‌شود طوری كه گمان می‌كنید مدت‌هاست شما را می‌شناسد. این افراد در تئاتر و سینما اشخاص موفقی می‌شوند اما مشكل اینجاست كه در زندگی شخصی هم بازیگر‌ هستند. آن‌ها افكار شخصی كمی دارند و بیشتر به این فكر می‌كنند كه چطور بقیه را تحت‌تاثیر قرار دهند. مرد نمایشی به‌شدت تلقین‌پذیر است، او به سرعت به دیگران اعتماد می‌كند و همچنین سریع تغییر عقیده می‌دهد. زندگی با این فرد از طرفی می‌تواند جالب باشد زیرا واقعا به شما وابسته می‌شود اما در عین حال همواره در حال جلب توجه است. به‌خصوص برای جنس مخالف او در ابتدای ارتباط بسیار صمیمی است ولی در عین حال هیجانی و زودرنج است. چیزی كه نمی‌تواند آن را تحمل كند، بی‌توجهی است. دخترانی جذب این افراد می‌شوند كه فقط به ازدواج فكر می‌كنند و به كیفیت و غنای آن فكر نمی‌كنند.


مهم‌ترین نكته‌ها در ازدواج

از دیگر اشخاصی كه برای ازدواج مناسب نیستند، می‌توان به كسانی كه هوش اجتماعی و هیجانی پایینی دارند، اشاره كرد، همچنین می‌توان به افراد دچار اختلال كنترل تكانه كه افرادی هستند كه كنترل مناسبی روی ابراز هیجانات خود ندارند و بعضا همانند انبار باروتی می‌مانند كه انفجارشان قابل پیش‌بینی نیست، اشاره كرد. در عین حال مردانی كه دچار اختلال خوردن هستند و نیز شخصیت توفانی، شخصیت منفعل_مهاجم، شخصیت افسرده یا مایوس نیز در این دسته قرار می‌گیرند. در كنار توجه به نكات ارائه شده به منظور به دام نیفتادن، دقت به نكات دیگری برای یك انتخاب مناسب حائز اهمیت است از جمله:

بهتر است دختروپسر در تناسب‌های ظاهری، سنی، تحصیلی، مذهبی، قومی، فرهنگی، اقتصادی و خانوادگی، تناسب و تشابه قابل‌قبولی داشته باشند، در عین حال توجه به سن ازدواج در كنار رشد عقلی، شناختی و هیجانی و همچنین اهمیت به موضوع تحقیق در مورد فرد و خانواده‌اش از منابع موثق هم حائز اهمیت فراوانی است. از یاد نبریم درصورت مشاهده تفاوت‌های عمیق یا وجود مسائل خاص تفكر به این‌كه او را تغییر خواهم داد یا پس از ازدواج درست می‌شود منطقی به نظر نمی‌رسد. از یاد نبریم یك انتخاب مناسب، قدمی بزرگ برای ایجاد یك رابطه مطلوب و ساختن یك زندگی سالم محسوب می‌شود. به عقیده من تا زمانی‌كه یك شخص شناخت مناسبی از خودش، نیازهایش، الگوهایش و همچنین شناخت و درك نیازها و ویژگی‌های جنس مخالف خود كسب نكرده باشد ورود به ارتباط مهمی مانند دوره شناخت برای ازدواج گامی پر مخاطره به نظر می‌رسد. به امید شناخت و آگاهی بیشتر كه منجر به انتخابی عاقلانه برای یك زندگی عاشقانه می‌شود.

turk
05-05-2012, 12:57 AM
آخه چرااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا اااااااااا؟

nassaji
05-05-2012, 01:49 PM
یه استاد داشتیم(دوران پیش) میگفت بختش بیاد رنگش مهم نیست.:gah9:

+Ehsan
05-05-2012, 03:43 PM
یه استاد داشتیم(دوران پیش) میگفت بختش بیاد رنگش مهم نیست.:gah9:

راست میگفته خوب این کجاش خنده داره؟؟؟؟؟؟!!!!!!::w8:

+Ehsan
05-05-2012, 03:45 PM
http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1390/12/23/70194_639.jpg

شناخت و شناخت و ...

برترین ها: شناخت! شناخت! شناخت! با تاكید بر این كلمه طلایی‌ است كه می‌توانید اطمینان لازم برای انتخاب شریك زندگی را پیدا كنید اما هرچیزی راهی دارد و شناخت هم به‌راحتی به‌دست نمی‌آید. راه‌های شناخت طرف مقابل زیاد است شاید بتوان گفت به تعداد آدم‌ها راه وجود دارد اما نشانه‌هایی وجود دارد كه می‌تواند مثل میانبر عمل كند و كمك كند طرفین در مدت كوتاه آشنایی قبل از ازدواج به شناخت قابل‌قبولی برسند. در مورد انتخاب همسر باید از فاكتورهای گوناگونی استفاده كرد. در جلسات حضوری بیشتر باید توجه به مسائلی مانند: تعادل روحی، سلامت جسمانی، قیافه ظاهری و نگاه كلی فرد به زندگی مورد توجه قرار گیرد. برای به‌دست‌آوردن تعادل روحی كه اهمیت بسیار زیادی دارد، باید رفتار فرد مورد توجه قرار گیرد.


مرد منزوی: لذت برای آن‌ها معنا ندارد

مردانی كه سرنوشت‌شان تنها زندگی كردن است، نمی‌توانند همسران خوبی باشند. بهترین توصیف برای مرد منزوی سرد، بی‌احساس و تنهایی است. این 3 ویژگی همواره همراه این فرد است. او هیچ علاقه‌ای به ارتباط صمیمی و نزدیك با دیگران ندارد و برقراری رابطه برایش لذتی ایجاد نمی‌كند. ضمن آن‌كه از فعالیت‌های فردی بیشتر لذت می‌برد و در واقع آنها را ترجیح می‌دهد. به‌طور كلی تعداد فعالیت‌های لذت‌بخش در زندگی این فرد بسیار كم است. این فرد درنهایت با یك یا 2 نفر از اعضای خانواده خود ارتباط صمیمی‌تری برقرار می‌كند. معمولا این مرد منزوی در برخورد با دیگران و از جمله همسرش نمی‌تواند هیجان مناسبی از خود نشان دهد. او بسیار كم‌حرف و بی‌توجه است و گاهی اوقات مرموز به نظر می‌رسد. مرد منزوی عاشق تنهایی است و آرامش و لذتش در تنهایی خلاصه می‌شود.


مردانی كه هیچ دوستی ندارند

مرد منزوی عموما به‌دنبال فعالیت‌هایی است كه فرد دیگری در آن حضور ندارد، چه فعالیت شغلی و چه تفریحی. این فرد دوست صمیمی نداشته و تمایلی هم به صمیمت ندارد و نبودن ارتباط برایش اصلا آزاردهنده نیست. هوش هیجانی این فرد كه شامل شناخت احساسات و هیجانات خود و دیگران و همچنین درك این احساسات و ارائه پاسخ مناسب است، بسیار پایین است. از سوی دیگر نداشتن مهارت‌های اجتماعی و رابطه نداشتن با دیگران باعث می‌شود فرد دست‌ و پا چلفتی و عجیب به نظر برسد. این فرد بیشتر وقت خود را در خانه می‌گذراند و سراغ شغل‌هایی می‌رود كه در جاهای دور و حتی مرزی باشد و كسی آنجا حضور نداشته باشد. مطالعات نشان داده، این اختلال شخصیت در مردان بیشتر از زنان به چشم می‌خورد. شاید این مرد شریك كاری خوبی باشد زیرا توقعی از شما ندارد در حقیقت كاری با شما ندارد او در پیله انزوای خود می‌ماند و از این‌كه كسی بخواهد وارد پیله‌اش شود، مضطرب و ناراحت می‌شود. او به هیچ‌وجه توان برآورده‌كردن نیاز‌های عاطفی همسر را ندارد.


ازدواج بی‌فایده با مردان منزوی

اگر مرد منزوی ازدواج كند، موازی با همسرش زندگی می‌كند نه كنار او. او به زندگی خودش می‌پردازد و عقیده دارد همسرش هم باید زندگی خودش را داشته باشد. گوشه‌گیریش باعث می‌شود در چشم دیگران فردی فاقد ‌اعتمادبه‌نفس به نظر برسد كه البته همین خصوصیت برخی دختران را تحریك می‌كند كه نقش یك مراقب و ناجی را برای این فرد ایفا كنند. این دختران مانند مادری كه برای فرزندش دلسوزی می‌كند، با او رفتار می‌كنند اما باید آگاه باشند فردی را برای همسری انتخاب كرده‌اند كه اصلا نیازی به آن‌ها ندارد. معمولا دخترانی كه شخصیت حمایت‌كننده دارند، جذب مرد منزوی می‌شوند، زیرا از كمك‌كردن و حمایت از او لذت می‌برند. این ارتباط آنقدر پیش می‌رود كه خود این دختران پیشنهاد ازدواج می‌دهند و معمولا این مرد كه در امور ارتباطی به‌صورت منفعل عمل می‌كند، گاهی بدون انگیزه جدی با این خواسته موافقت می‌كند. شروع و پایان رابطه هیچ تاثیری بر این مرد ندارد. در بسیاری از افراد شروع ارتباط در آنها شوق ایجاد می‌كند اما برای این فرد آغاز ارتباط هیچ هیجانی ندارد. بهتر است دختران مراقب این موضوع باشند كه درست است كه دلسوزی و حامی بودن‌شان باعث جذب می‌شود ولی باید بدانند كه هیچ‌وقت این فرد از پیله انزوای خودش خارج نمی‌شود و آنها هیچ‌وقت نمی‌توانند او را تغییر دهند و تاثیری جدی روی او بگذارند.


مرد خودپسند: فقط باید از او تعریف كنید

مرد خودپسند به نوعی ادعای سروری‌كردن به دیگران را دارد اما در برقراری رابطه صمیمانه عملا ناتوان است. او در رابطه عاطفی تلاش می‌كند چهره زیبا و خاصی از خود نشان دهد و فردی را انتخاب می‌كند كه اهل تعریف و تحسین باشد. این تیپ مردها در برخوردهای اولیه دوست‌داشتنی هستند، زیرا رفتارشان نشان می‌دهد، بسیار اعتمادبه‌نفس بالایی دارند و افراد توانا و موفقی هستند. ولی به مرور دروغ‌ها و رویاپردازی‌‌های‌شان آشكار می‌شود. او آنقدر راجع به توانایی‌ها و ویژگی‌هایش صحبت می‌كند كه موفق می‌شود طرف مقابلش را تحت‌تاثیر قرار ‌دهد. این اختلال در بین دیگر اختلال‌های شخصیت از پایایی بیشتری برخوردار است و این ویژگی‌ها به‌صورت مستحكمی در این فرد باقی می‌ماند و احتمال تغییرشان بسیار پایین است. زندگی با چنین مردی زن را خسته و ناتوان می‌كند چون این فرد نمی‌تواند با او همدلی كند و هرچقدر هم او را مورد توجه و تمجید قرار دهد، بازهم برایش كافی نیست.


مرد وابسته: اعتماد به نفس در حد صفر

مهم‌ترین‌ ویژگی این شخصیت آن است كه به‌صورت افراطی نیاز به مراقبت‌شدن دارد. خصوصیت پررنگ دیگر این فرد توانایی نداشتن او در تصمیم‌گیری است. او حتی برای تصمیم‌گیری‌های كوچك هم نیاز به كسانی دارد كه نظر دهند یا روی تصمیم‌های او مهر تایید بزنند. این فرد به‌دلیل ترس از تنهایی و طردشدن از سوی دیگران معمولا با كسی مخالفت نمی‌كند و سعی می‌كند همه‌جا خود را موافق نشان دهد و محبوب همه باشد. اعتمادبه‌نفس این فرد بسیار پایین است اما در عین حال مهربان و خوب جلوه می‌كند. مرد وابسته، روحیه استقلال‌طلبی ندارد و همواره به‌دنبال آن است كه حمایت دیگران را داشته باشد و اگر این موضوع كمرنگ شود، حالش بسیار بد می‌شود. او همه توانش را به‌كار می‌گیرد كه با دیگران هماهنگ باشد و حتی وقتی در جمع نظرش را می‌پرسند می‌گوید: «هرچه بقیه بگویند.» اما بدانید كه این‌كار را از روی رضایت انجام نمی‌دهد و فقط نمی‌خواهد مخالف كسی باشد یا این‌كه دیگران رنجیده خاطر نشوند.


این مردان فقط عاشق خودشان می‌شوند

این فرد یك ازخودراضی به تمام معناست چون خودش را شخص بسیار مهمی می‌داند، معمولا راجع به توانایی‌هایش بسیار غلو می‌كند و خود را فردی ویژه می‌داند كه فقط اشخاص بسیار مشهور و مهم قادر به درك او هستند. نیاز او به تعریف و تمجید در همه زندگی با او همراه است. این فرد به‌خصوص وقتی در زندگی زناشویی قرار می‌گیرد به‌شدت این توقع را از همسرش دارد كه با او به شیوه‌ای ویژه برخورد كند و تعریف تحسین و تمجید را فراموش نكند. مرد خودپسند قادر به درك نیازهای عاطفی و احساسات همسرش نیست. او 2 ویژگی دیگر هم دارد كه در او دائمی‌ هستند و آن هم حسادت و فخرفروشی است. مرد خودپسند علاقه خاصی به‌خودش دارد و می‌توان گفت عاشق و شیفته خودش است و همین باعث می‌شود نتواند علاقه‌مندی و عشقش را به فردی دیگر ابراز كند. موضوعی كه اینجا باید به آن دقت شود این است كه كسانی كه دچار این اختلال هستند، در ظاهر تلاش نمی‌كنند خودشان را بهتر از دیگران نشان دهند بلكه آن‌ها باور دارند، توان و ویژگی‌های خاص و منحصر به فردی دارند كه دیگران این توان و ویژگی‌ها را ندارند. این افراد از نظر دیگران متكبر و ناخوشایند جلوه می‌كنند و معمولا افراد تمایلی به برقراری ارتباط صمیمانه با آن‌ها ندارند. دریافت توجه خاص از سوی دیگران بسیار برایشان اهمیت دارد. حتی این‌گونه مردان توقع دارند در محافل عمومی هم به شكل متفاوتی با او برخورد شود و احترام و توجه خاصی برای آن‌ها قائل شوند. تا جایی كه اگر این فرد به فروشگاه برود توقع دارد، فروشنده او را تحویل بگیرد و به او احترام ویژه‌ای بگذارد. تا جایی كه گاهی‌اوقات سوال می‌كند «تو مرا نمی‌شناسی؟» و اگر فروشنده پاسخ منفی بدهد، تعجب كرده و او را سرزنش می‌كند‌ و شروع می‌كند به غلوكردن راجع به توانایی‌ها و دارایی‌هایش و افراد مهم و مشهوری كه با آن‌ها تعامل دارد. این فرد به‌راحتی حرف شما را قطع می‌كند زیرا باورش این است كه حرف‌های خودش به‌مراتب از حرف‌های شما مهم‌تر است.


با مردهای «چسبی» ازدواج نكنید

مشكل مرد وابسته این است كه آنقدر به همسرش می‌چسبد كه او را می‌رنجاند و اجازه نفس‌كشیدن را به او نمی‌دهد. این فرد گاهی اوقات قبل از اینكه به همسرش اینگونه وابسته شود، نسبت به مادر یا پدرش این احساس را دارد. شخصیت این فرد كه به اصطلاح «چسب» هم به او می‌گویند، اجازه نمی‌دهد طرف مقابلش حیطه شخصی داشته باشد. به‌گونه‌ای كه طرف مقابل رنجیده‌خاطر می‌شود و مایل است از او فاصله بگیرد. اگر شما همسر این فرد باشید و بخواهید به او استقلال بدهید، دچار اضطراب و سرخوردگی و احساس امنیت نداشتن می‌شود. او همیشه می‌ترسد محبوبش را از دست بدهد یا محبوبش او را ترك كند. نیاز به توجه و محبت همواره در این فرد وجود دارد و گاهی اوقات فردی كه در زندگی مشترك با این فرد قرار می‌گیرد، دچار این احساس می‌شود كه در حال فرزندداری است نه همسرداری. نداشته‌های مرد وابسته برایش پررنگ است و همیشه نیمه خالی لیوان را می‌بیند. در آشنایی برای ازدواج، ابتدا همه‌چیز خوب به نظر می‌رسد زیرا یك فرد حرف گوش‌كن و تابع به نظر می‌آید اما به‌تدریج رابطه با او طاقت‌‌فرسا می‌شود چون توقعاتش زیاد می‌شود تا جایی‌كه شما توان برآورده كردن این نیازها را ندارید و برای هر چیزی از شما تایید می‌خواهد و اگر برخلاف میلش عمل كنید، خواهید دید كه به شما وابسته‌تر می‌شود. درنهایت زندگی با این مرد شما را از نظر روانی فرسوده می‌كند. در این‌ مورد هم دخترانی كه شخصیت حامی و ناجی دارند، بیشتر جذب چنین فردی می‌شوند.


مرد نمایشی: بازیگرانی كه در زندگی مشترك هم بازی می‌كنند

مرد نمایشی باید در مركز توجه دیگران باشد. رفتارهای او سطحی و اغراق‌آمیز است و پشتوانه فكری و تعقل ندارد او همانند یك طبل توخالی است و حساسیت بسیار بالایی نسبت به ظاهر خودش دارد. او همچنین علاقه‌ فراوانی برای رفتن به فروشگاه و آرایشگاه دارد. او شیفته مهمانی‌رفتن است و در مهمانی‌ها با انجام رفتارهای غیرمتعارف یا پوشش‌های عجیب‌وغریب جلب توجه می‌كند. این تیپ بیشتر مستعد بازیگری است و رفتارهایش بسیار اغراق‌آمیز و ظاهرش پر زرق‌وبرق است كه بیشتر برای بازیگری مناسب است. ماهیت رابطه عاطفی برای این فرد بیشتر ماهیت یك بازی را دارد. او در عین این‌كه رابطه عاطفی را دوست دارد و خیلی سریع هم عاشق می‌شود ولی نوع افكار و رفتارش برخی اوقات ابلهانه به نظر می‌رسد. او خیلی زود صمیمی می‌شود طوری كه گمان می‌كنید مدت‌هاست شما را می‌شناسد. این افراد در تئاتر و سینما اشخاص موفقی می‌شوند اما مشكل اینجاست كه در زندگی شخصی هم بازیگر‌ هستند. آن‌ها افكار شخصی كمی دارند و بیشتر به این فكر می‌كنند كه چطور بقیه را تحت‌تاثیر قرار دهند. مرد نمایشی به‌شدت تلقین‌پذیر است، او به سرعت به دیگران اعتماد می‌كند و همچنین سریع تغییر عقیده می‌دهد. زندگی با این فرد از طرفی می‌تواند جالب باشد زیرا واقعا به شما وابسته می‌شود اما در عین حال همواره در حال جلب توجه است. به‌خصوص برای جنس مخالف او در ابتدای ارتباط بسیار صمیمی است ولی در عین حال هیجانی و زودرنج است. چیزی كه نمی‌تواند آن را تحمل كند، بی‌توجهی است. دخترانی جذب این افراد می‌شوند كه فقط به ازدواج فكر می‌كنند و به كیفیت و غنای آن فكر نمی‌كنند.


مهم‌ترین نكته‌ها در ازدواج

از دیگر اشخاصی كه برای ازدواج مناسب نیستند، می‌توان به كسانی كه هوش اجتماعی و هیجانی پایینی دارند، اشاره كرد، همچنین می‌توان به افراد دچار اختلال كنترل تكانه كه افرادی هستند كه كنترل مناسبی روی ابراز هیجانات خود ندارند و بعضا همانند انبار باروتی می‌مانند كه انفجارشان قابل پیش‌بینی نیست، اشاره كرد. در عین حال مردانی كه دچار اختلال خوردن هستند و نیز شخصیت توفانی، شخصیت منفعل_مهاجم، شخصیت افسرده یا مایوس نیز در این دسته قرار می‌گیرند. در كنار توجه به نكات ارائه شده به منظور به دام نیفتادن، دقت به نكات دیگری برای یك انتخاب مناسب حائز اهمیت است از جمله:

بهتر است دختروپسر در تناسب‌های ظاهری، سنی، تحصیلی، مذهبی، قومی، فرهنگی، اقتصادی و خانوادگی، تناسب و تشابه قابل‌قبولی داشته باشند، در عین حال توجه به سن ازدواج در كنار رشد عقلی، شناختی و هیجانی و همچنین اهمیت به موضوع تحقیق در مورد فرد و خانواده‌اش از منابع موثق هم حائز اهمیت فراوانی است. از یاد نبریم درصورت مشاهده تفاوت‌های عمیق یا وجود مسائل خاص تفكر به این‌كه او را تغییر خواهم داد یا پس از ازدواج درست می‌شود منطقی به نظر نمی‌رسد. از یاد نبریم یك انتخاب مناسب، قدمی بزرگ برای ایجاد یك رابطه مطلوب و ساختن یك زندگی سالم محسوب می‌شود. به عقیده من تا زمانی‌كه یك شخص شناخت مناسبی از خودش، نیازهایش، الگوهایش و همچنین شناخت و درك نیازها و ویژگی‌های جنس مخالف خود كسب نكرده باشد ورود به ارتباط مهمی مانند دوره شناخت برای ازدواج گامی پر مخاطره به نظر می‌رسد. به امید شناخت و آگاهی بیشتر كه منجر به انتخابی عاقلانه برای یك زندگی عاشقانه می‌شود.


با این شرایط نسل بشر به زودی منقرض خواهد شد که...! ::w8: