PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ๑۩❀۩๑ دعا، ابزار چند منظوره ๑۩❀۩๑



R A H A
04-24-2012, 04:02 PM
http://up.vatandownload.com/images/aph1fja30i83ia1zn2xx.gif
http://up.vatandownload.com/images/291z4tcbr184waos9vd4.gif

http://www.rasekhoon.net/userfiles/Article/1390/08/001/12532.JPG



دعا یکی از جلوه های زیبای بندگی و عصاره نماز است؛ چرا که نماز در اصل همان دعا و نیایش است که در شکل خاصی ارایه می شود.
در فرهنگ و ادبیات عربی و حتی قرآنی، واژه عربی «صلاه» در همان معنای واقعی آن یعنی دعا به کار رفته است؛ هر چند که در کاربردهای دیگر، به عنوان حقیقت شرعی یا متشرعه، در مفهوم و اصطلاح خاص استعمال می شود که همان عمل عبادی خاص مسلمانان است.
همه اهل اسلام از حضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم النبیین(ص) مأموریت داشتند که به حکم اسلام و ایمان، دعا و نیایش کرده و پیروان خود را بدان فرمان دهند.
هر چند که در شرایع گوناگون الهی، می بایست در یک شکل آیینی خاص این دعا صورت گیرد، اما آنچه مطلوب از نماز و صلات است همان دعا و نیایش است.
نویسنده در این مطلب بر آن است تا کارکردهای چندگانه دعا را براساس آموزه های قرآنی تبیین کند و اهمیت دعا در زندگی و سبک اسلامی آن را روشن نماید.



http://up.vatandownload.com/images/e0vfuh33ztdbn34cnv.gif

R A H A
04-24-2012, 04:05 PM
http://up.vatandownload.com/images/e0vfuh33ztdbn34cnv.gif


دعا، نشانه اوج بندگی


دعا که در فارسی به آن نیایش گفته می شود، نوعی رابطه خاص میان انسان و خداست که در قالب پرسش و درخواست مطرح می شود؛ چون دعا در لغت به معنای درخواست و پرسش از دیگری است که در بیشتر موارد درخواست شونده در موقعیت بالاتر و برتری قرار دارد. (معجم الفروق اللغویه، ص534)
البته واژه عربی دعا در معانی دیگری نیز به کار رفته که از آن جمله عبادت و استغاثه است. (لسان العرب، ابن منظور، ج4، ص359، «دعا») همچنان که با نگاهی به کاربردهای این واژه در قرآن روشن می شود که دعا همواره به معنای درخواست نیست؛
زیرا این واژه در قرآن برای بیان مقاصدی غیر از درخواست از خداوند، چون حمد و ثنای الهی نیز به کار رفته که درخواستی در آن مطرح نمی شود. بخشی از ادعیه ماثور از امامان معصوم(ع) از قبیل حمد و ثنای الهی و توصیف و تعظیم و تسبیح خداوند است.
بیشترین کاربرد واژه دعا در فرهنگ اسلامی و قرآنی و حتی ادعیه ماثور، همان بیان حوائج و درخواست های مادی و معنوی از طلب نعمت دنیوی، رفع و دفع بلا و مصیبت گرفته تا درخواست عفو و رحمت و مغفرت را شامل می شود.
بنابراین می توان گفت که دعا به عنوان ابزاری چند منظوره به کار می رود و تنها یک کارکرد یا منظور در دعا مورد نظر نبوده و مقاصد متنوع و گوناگونی از دعا مورد توجه است.
همچنین از ویژگی های جملات دعایی این است که همواره با نام خداوند و منادا قراردادن او آغاز می شود و شخص دعاکننده، کلام خویش را با نام هایی چون یا الله، اللهم، یا رب، یا رحمن، خدایا، الهی یا مانند آن شروع می کند.
شاید برای بسیاری دعا کردن و درخواست از خداوند، یک امر پیش پا افتاده، معمولی و عادی باشد که حاوی هیچ پیام مهم اعتقادی و ارزشی نیست؛ اما با دقت در مفهوم دعا به خوبی می توان دریافت که دعا و نیایش اوج مقام بندگی، تذلل، خشوع، خضوع و تواضع بنده در برابر خداوند است؛
چرا که دعا کننده وقتی همه چیزش از نمک غذا تا رهایی از دوزخ و ورود به بهشت و تقرب و تاله و ربانیت را از خدا می خواهد، بیانگر اوج معرفت و بندگی او نسبت به خداوند است.


http://up.vatandownload.com/images/e0vfuh33ztdbn34cnv.gif

R A H A
04-24-2012, 04:06 PM
http://up.vatandownload.com/images/e0vfuh33ztdbn34cnv.gif


با نگاهی به آیات قرآنی به دست می آید که دعا کننده هنگامی که درخواست خود را مطرح می کند و در آن زمان واقعا به نقش دعا در زندگی اش باور دارد، در اوج معرفت و شناخت از غنای الهی و فقرذاتی خود است. (قصص، آیه 24) چنان که دراین هنگام بر این باور و اعتقاد است که خداوند مالک هستی، پروردگار و رب آن (سوره حمد)، رحمن و رحیم (همان)، دانا (بقره، آیه 127)، توانا (تحریم، آیه 8)، شنوا (بقره، آیه 127) حکیم (بقره، آیه 129)و دیگر صفات الهی است.
از این رو هر خواسته ای دارد از خدا می طلبد و براین باور است که خداوند خیر و غنی مطلق است و هرگز بخل نمی ورزد و با پاسخگویی به نیازهای بندگانش چیزی از خزائن او کم نمی شود. (محمد، آیه 38، منافقون، آیه7).
درحقیقت، کسی که جسم و جان خویش را متعلق به خدا می داند و او را مالک مطلق هستی می شناسد و همه صفات کمالی را برای خدا و هر نقصی را از او مبرا می داند، دراین صورت ازرفع هر بلا و مصیبت تا جلب هرنعمت از دنیا و آخرت را از خدا می خواهد.
بر این اساس حضرت ابراهیم (ع) آن اسوه و سرمشق بشریت در سبک زندگی، در مقام توصیف خداوند و علت درخواست همه چیزش از خداوند می فرماید:
«پروردگار جهانیانی که مرا آفرید پس مرا هدایت می کند و کسی که مرا اطعام می کند و سیراب می سازد و هنگامی که بیمار شدم پس او مرا شفا می دهد و کسی که مرا می میراند سپس زندگی می کند و کسی که امیددارم گناهانم را در روز جزا بیامرزد. پروردگارم!
به من حکم را ببخش و مرا به صالحین ملحق گردان و زبان صدق و راستی در اقوام آینده قرارم ده و از وارثان بهشت نعمت قرارم ده و از سرپرستم (عمویم) درگذر چرا که از گمراهان بود و مرا در روز رستاخیز خوار نگردان». (شعراء آیات 77 تا 87).
درحقیقت این آیات گویای این نکته مهم است که دعاکننده شناخت و معرفت کاملی از خداوند و حقیقت خداوند و خود دارد.
لذا همه چیزش را از خدایی می خواهد که همه چیز به طور ذاتی از آن اوست و او مالک هستی است؛ چنان که دعا کردن نشان می دهد که شخص دعا کننده خداوند را نه تنها خالق بلکه رب می شناسد که بی حکمت و فرزانگی کاری نمی کند و در مقام پروردگاری است تا هرکسی را به مقام بایسته و شایسته اش برساند.
پس درخواست هایش را با خدا مطرح کرده و نیازهایش را از رفع بلا و مصیبت یا دفع آن ها و جلب نعمت با او در میان می گذارد.
کسی که خدا را چنان که هست بشناسد، همه خواسته ها و نیازهایش را از خدا می خواهد. او را به همان صفتی خطاب می کند که خواسته اش را در آن می یابد. پس درهنگام بیماری به یا شافی می خواند و درهنگام رهایی ازدشمن یاد قاصم الجبارین یادش می کند.
این همان چیزی است که به تناسب اسمای الهی و نیاز و خواسته ها از آن یاد می شود؛
چرا که بهترین حالت اجابت دعا آن است که انسان با توجه به خواسته و نیازش، از اسماء و صفات الهی یاد کند و بدان اسم او را بخواند. از این رو در دعاهای ماثور از پیامبران در قرآن با توجه به خواسته و مشکلات و نیازها، اسما و صفات الهی به کار می رود که از آن جمله می توان به اسما و صفاتی چون یا وهاب (آل عمران،آیه 8)، خیر الوارثین برای فرزنددار شدن (انبیاء، آیه 89)، خیر الغافرین برای استغفار(اعراف، آیات 151 و 155)، خیرالمنزلین برای منزل(مومنون، آیه 29) خیرالراحمین (مومنون، آیه 118) و مانند آن اشاره کرد.




http://up.vatandownload.com/images/e0vfuh33ztdbn34cnv.gif

R A H A
04-24-2012, 04:07 PM
نکاتی در مورد دعا کردن


http://upload.iecloob.com/images/94109938338162170729.gifيکم: مخفي نيست كه در دعا براى تعجيل فرج فوائد وآثار زیادی نهفته است و دست يابي به تمام فوايد و ثواب ها و نتايج متوقّف بر مداومت و بسيار دعا کردن براي تعجيل فرج مولايمان مي باشد. زيرا که قسمتي از فوايد ، مترتّب بر امتثال و اطاعت فرمان مطاع آن حضرت که در توقيع شريف آمده است که: «وَأکْثِرُوا الدُّعآءَ بِتَعْجِيلِ الفَرَجِ...». پس باز هم به آن مراجعه نموده و در آن دقت کن.


http://upload.iecloob.com/images/94109938338162170729.gifدوم: شايسته و مؤکَّد است که دعا کننده خودش را از آنچه مانع از قبولي عبادت است پاک نمايد، و نَفْس خويش را از خوي ناپسند و رفتار زشت و کارهاي ناروا تهذيب کند، و از محبّت دنياي پست و تکّبر و حسد و غيبت و سخن چيني و مانند آن ها بپرهيزد، زيرا که دعا بهترين عبادت هاي شرعي است، به ويژه دعا براي تعجيل فَرَج مولايمان حضرت حجّت و خواستن ظهور و عافيت براي آن جناب. و مي بايست نيّت شخص در دعا از تمام آلايش هاي نفساني و هواهاي شيطاني خالص باشد، زيرا که خلوص نيّت از مهم ترين اموري است که رعايتش بر انسان واجب است، چنانچه آياتي از قرآن و روايات متواتره اي از پيغمبر صلي الله عليه وآله بر آن دلالت دارد، خداوند ما و ساير مؤمنين را به آن توفيق دهد، ان شاء اللَّه تعالي.

R A H A
04-24-2012, 04:08 PM
http://upload.iecloob.com/images/94109938338162170729.gifسوم: کمال ثواب ها و مکارم ياد شده، بستگي به تحصيل تقوي دارد، به جهت فرموده خداي تعالي: «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ المُتَّقِينَ»؛ [1] خداوند فقط از تقواپيشگان مي پذيرد. و همان گونه که تقوي درجات و مراتب مختلفي دارد، پذيرش و قبولي نيز درجاتي دارد؛ بنابراين هر کس تقواي قوي تري داشته باشد، نتايج نيک و مکارم حاصله براي او از آن دعا کامل تر و بارزتر خواهد بود و همين طور در ساير عبادت هاي شرعي - چه واجب و چه مستحب - وضع و حال بر همين منوال است.
و اين که گفتيم: کمال ثواب ها به آن بستگي دارد، بدان جهت است که از برخي آيات برمي آيد که ثواب بر کارهاي نيک مترتب مي شود، هرچند که عمل کننده گنهکار باشد، از جمله: «إِنّا لا نُضِيِعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً»؛ [2] ما اجر کسي را که کار نيک کرد، ضايع نخواهيم ساخت. «إِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الُمحْسِنِينَ»؛ [3] به درستي که خداوند پاداش نيکوکاران را ضايع نخواهد گذاشت. «إِنِّي لا أُضِيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ»؛ [4] من کار هيچ عمل کننده اي را از شما ضايع نخواهم کرد. «أُولئِکَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَنَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئآتِهِمْ فِي أَصْحابِ الجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي کانُوا يُوعَدُونَ»؛ [5] آنانند که نيکوترين اعمالشان را از ايشان مي پذيريم و از گناهانشان در مي گذريم در اهل بهشت [داخل شونده] وعده راستيني که وعده مي شدند. بنابراين مقتضاي جمع بين اين آيات و آيه «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ...» به شهادت روايات بسيار، مترتب بودن کمال ثواب بر تقوي مي باشد، و گستردن دامن بحث جاي ديگري دارد.



http://upload.iecloob.com/images/94109938338162170729.gifچهارم: از خلال سخنان گذشته مان معلوم شد که ثواب ها و آثار و نتايج نيک ياد شده بر کثرت دعا کردن براي تعجيل ظهور و فرج آن حضرت عليه السلام مترتب مي شود، چه با زبان فارسي و چه با زبان عربي و يا زبان هاي ديگر دعا کند، به جهت اطلاق دلايل و روايات ياد شده مانند فرموده آن حضرت عليه السلام: «وَأَکْثِرُوا الدُّعآءَ بِتَعْجِيلِ الفَرَجِ...»؛ و بسيار دعا کنيد براي زودتر شدن فرج. و فرموده امام عسکري عليه السلام: «وَوَفَّقَهُ لِلدُّعآءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ»؛ و او را به دعا کردن براي تعجيل فرجِ آن حضرت توفيق دهد. و روايات ديگر.

R A H A
04-24-2012, 04:17 PM
http://upload.iecloob.com/images/94109938338162170729.gifپنجم: فرقي ندارد که دعا به نظم باشد يا نثر، چنان که تفاوت نمي کند که عبارت دعا را خود دعا کننده انشا کرده باشد يا غير او، به همان دلايل گذشته.


http://upload.iecloob.com/images/94109938338162170729.gifششم: جايز است کسي که آشناي به زبان است و چگونه دعا را مي داند به زبان عربي دعايي تأليف کند، به دليل اصل اوليّه [که آنچه از شرع نهي نشده، جايز است] و به دليل عمومات و اطلاقات امر به دعا، بدون اختصاص داشتن به لغتي از لغت ها يا گونه اي از گونه ها. و مؤيّد اين است آنچه در جلد نوزدهم بحار به نقل از خطّ شهيدقدس سره، روايت آمده که امير مؤمنان عليه السلام فرمود: رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمودند: به درستي که دعا بلا را رد مي کند، هرچند که وقوع آن حتمي شده باشد. وشّاء گويد: به عبد اللَّه بن سنان گفتم: آيا در اين خصوص دعاي معيّني هست؟ جواب داد: من از امام صادق عليه السلام پرسيدم. فرمود: آري. براي شيعيان مستضعف در هر مشکلي از مشکلات دعاي معيّني است، و امّا بصيرت يافتگانِ رسيده [به مراتب عاليه] دعاي شان پشت مانع نمي ماند. [6] .
و نيز شاهد بر آنچه گفتيم، آن است که در «کافي» و «تهذيب» و «وسائل»، روايت مسندي از اسماعيل بن الفضل آمده که گفت: از حضرت ابي عبد اللَّه امام صادق عليه السلام درباره قنوت و آنچه در آن گفته مي شود، پرسيدم. فرمود: آنچه خداوند بر زبانت جاري کرد و در آن چيز معيّني نمي دانم. [7] چون قنوت و غير آن فرقي ندارد، و شاهد بر اين، روايات ديگري هست که به جهت رعايت اختصار آن ها را نياورديم. اگر بگوييد: در «کافي» و «فقيه» از عبد الرحيم قصير روايت آمده که گفت: بر حضرت ابي عبد اللَّه امام صادق عليه السلام وارد شدم و عرضه داشتم: فدايت گردم! من دعايي درست کرده ام. فرمود: مرا از درست شده ات واگذار، هرگاه بر تو حادثه اي روي آورد، به رسول خدا صلي الله عليه وآله پناه ببر، پس دو رکعت نماز بگزار که آن ها را به رسول خدا صلي الله عليه وآله هديه نمايي. [8] که امام صادق عليه السلام امر فرموده دعاي درست شده ترک گردد؟
مي گويم: اين امر به طور حتم و الزام نيست، به قرينه دلايل گذشته بر جواز دعا به هرگونه از سخن که باشد، بلکه مراد بيان بهترين است. و آن دعايي است که از امامان معصوم عليهم السلام گرفته شده باشد، که برتري دعاهاي روايت شده از ايشان شکّي ندارد و جاي بحث در آن نيست، زيرا که آنان صفات خالق متعال را مي شناسند و چگونگي مسألت و مناجات و اظهار بندگي به درگاه خداي - عزّوجلّ - را مي دانند و آنچه از ايشان رسيده، البته تأثيرش مؤکّدتر و به اجابت رسيدنش زودتر است، که فرشتگان از ايشان تسبيح و تقديس آموختند، چنان که در حديث آمده است.

R A H A
04-24-2012, 04:18 PM
http://upload.iecloob.com/images/94109938338162170729.gifهفتم: آيا گذراندن دعا از دل بدون اين که بر زبان آيد، کفايت مي کند يا نه؟ ظاهراً کافي نيست؛ چون به نظر اهل عرف و زبان عربي، عنوان دعا بر آن صدق نمي کند. اگر بگوييد: در «اصول کافي» به سند صحيحي از زراره، از امام (باقرعليها السلام) آمده که فرموده: فرشته نمي نويسد جز آنچه را شنيده باشد. و خداي - عزّوجلّ - فرموده: «وَاذْکُرْ رَبَّکَ فِي نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَخِيفَةً»؛ [9] و خداي خود را در دل، با تضرع و بيم ياد کن. پس ثواب آن ذکر را که در دل شخص بگذرد، جز خداي - عزّوجلّ - کسي نمي داند به جهت عظمت آن. [10] بنابراين همچنان که ذکر در دل پاداش دارد و عنوان ذکر بر آن منطبق است، همين طور دعا [ي در دل] ؛ زيرا که يکي از اقسام ذکر مي باشد.
مي گويم: دعا اخصّ از ذکر است و چون ذکر مقابل عظمت و بي خبري است، بر ياد کننده در دل صدق مي کند که خداي تعالي را ياد نموده، ولي دعا مقابل سکوت و خاموشي است، بنابراين جز با راندن بر زبان مصداق نمي يابد، چنان که در آغاز عنوان کردن بحث توجّه داديم.

http://upload.iecloob.com/images/94109938338162170729.gifهشتم: شيخ جعفر کبير در کتاب «کشف الغطاء» گويد: دعا در حال ايستادن، بهتر از نشستن است، و در حال نشستن، بهتر از دراز کشيدن مي باشد.
نهم: پيش تر گفته شد که: دعا به آنچه از امام معصوم عليه السلام روايت گرديده بهتر و سزاوارتر است، به همان دليل که در مطلب ششم گذشت، اضافه بر آنچه در آيات و روايات پيروي از ايشان امر شده، و گرفتن عِلم و چگونگي طاعت و عبادت از آن بزرگواران توصيه گرديده است، مانند فرموده خداي تعالي: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي»؛ [11] بگو (اي پيغمبر!) اگر خداوند را دوست مي داريد، پس از من پيروي کنيد. و فرموده خداي تعالي: «فاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ»؛ [12] پس از اهل ذکر سؤال کنيد. زيرا که ذکر همان رسول خدا صلي الله عليه وآله است، به جهت فرموده خداوند - تعالي شأنه -: «قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْکُمْ ذِکْراً - رَسُولاً يَتْلُو عَلَيْکُمْ آياتِ اللَّهِ»؛ [13] به تحقيق که خداوند به سوي شما فرستاد ذکري؛ پيامبري را که آيات خداوند را بر شما تلاوت مي کند. بنابراين، خاندان معصوم آن حضرت (اهل الذکر) هستند، چنان که در روايات متعددي که در جاي خود بيان گرديده است به آنان تفسير شده و اضافه بر امر به خواندن دعاهاي روايت شده از امامان و ثواب هايي که بر خواندن آن ها وعده گرديده و در کتاب هاي دعا ضبط شده اند، و به اضافه اين که دعاهايي را هر کدام ياد و نقل کرده اند تا مؤمنين آن دعاها را باز شناسند و آن ها را عمل کنند، و شواهد ديگري که موجب يقين کردن به برتري دعاهاي وارده از ايشان بر دعاهاي ديگر مي باشد.
از اين ها گذشته، شرافت سخن به شرافت گوينده آن بستگي دارد، و از همين روي گفته اند: سخن بزرگان، بزرگِ سخنان است.

R A H A
04-24-2012, 04:18 PM
http://up.vatandownload.com/images/e0vfuh33ztdbn34cnv.gif

دعا، آموزش خداشناسی و بندگی

دعا یکی از بهترین شیوه های آموزش خداشناسی و تعلیم بندگی است. در دعا صفات و اسمای الهی بیان می شود و شخص با هر یک از اسما و صفات کمالی خداوند آشنا می شود.
اصولا دعاهای ماثور از پیامبران (ع) در قرآن و یا از معصومان (ع) در روایات معتبر، آموزش معرفت الله و شناخت اوست. دراین دعاها اسما و صفات الهی مطرح می شود که هر انسانی نیازمند آشنایی با این دسته از صفات و اسمای الهی است؛
زیرا اسما و صفات الهی بی پایان است هر چند که اسما و صفات الهی از مصادیق توقیفی هستند و نمی توان هر صفت و اسمی را به خدا نسبت داد.
از این رو خداوند تنها توصیف مخلصان (به فتح لام) را درست می داند و از هر گونه توصیف دیگران خود را پاک و منزه می داند.
(یس، آیات 159 و 160) اما باید توجه داشت که انسان به هرچیزی که نیاز واقعی و پرسش ذاتی اوست، زمانی آگاه می شود که حقیقت خداوند را چنان که هست بشناسد؛
زیرا مقصد هر انسانی در حرکت جوهری اش (انشقاق، آیه 6)، متاله و متخلق به صفات الهی شدن است.
بنابراین، هر چه شناخت انسان نسبت به خداوند کامل تر باشد، درخواست و پرسش او نیز بهتر و در درست تر خواهد بود؛ چون نقصی را نسبت به آن کامل درخود می یابد و از خداوند می خواهد تا آن را از وی بر طرف کند و کمال را در او تحقق بخشد.
به سخن دیگر، نیاز واقعی و پرسش حقیقی و ذاتی هرانسان، زمانی شناخته می شود که انسان خدایش را بشناسد؛ چرا که خدا مقصد و مقصود هرحرکت انسانی و خواسته و نیاز واقعی است. پس هرگاه خدا را به صفت واقعی شناخت همان را از خدا می خواهد.
از این رو ما از توقیفی بودن اسما و صفات الهی سخن می گوییم؛ چرا که جز مخلصان (به فتح لام) کسی از بندگان، حقیقت خداوند و صفات و اسمای حسنای او را نمی شناسد. پس ما می بایست خداوند را به اسماء و صفات حسنا بشناسیم و همان اسماء و صفات حسنای الهی را درخواست کنیم.
(اسراء، آیه 110).
البته خداوند درهمین آیه همه اسما و صفات حسنا را از آن خود می داند و از بندگان می خواهد تا همان را بخوانند یعنی درخواست کنند و بخواهند تا همان صفات واسمای الهی در آنان تجلی کند؛ ولی سخن این است که این اسماء و صفات حسنا را تنها بندگان مخلص او می دانند و می شناسند و می بایست از آنان یاد گرفت و بر پایه آنان رفتار کرد.
همچنین باید یادآور شد که همه اسماء و صفات حسنای الهی در ذات انسان سرشته شده و انسان فقط باید آن را یادآوری کرده و درپی ظهور و تجلی اسما و صفات در ذات خود باشد.
به هرحال مهم ترین کارکردی که می توان برای دعا بیان کرد، شناخت صفات و اسمای حسنای الهی و خواندن و خواستن آن درخود است است تا انسان مظهر اسماء و صفات الهی شده متاله و متخلق به آن اسماء و صفات شود.
درحقیقت، دعا بهترین شیوه برای شناخت خداوند و نزدیکی و تقرب به او از طریق همانندی با خدا و مظهریت در اسماء و صفات حسنای اوست.
از این رو اوج معارف الهی را می توان در دعاها و نیایش های ماثور و پیامبران و امامان (ع) یافت.
چنانکه او ج بندگی را می توان از طریق دعا و نیایش های ماثور به دست آورد و با بندگی به ربوبیت رسید. (العبودیه جوهره کنهها الربوبیه)


http://up.vatandownload.com/images/e0vfuh33ztdbn34cnv.gif

R A H A
04-24-2012, 04:19 PM
برای استجابت دعا چه باید کرد؟

شک و تردید همواره حالاتی آشنا برای انسانها بوده است. افراد مردد و حیوان به این سو و آن سو می نگرد و همواره این سوال برایشان پیش می آید که آیت قدرتی وجود دارد که بتوان از آن کمک گرفت . این تردید به خاطر عدم اعتماد و ایمان کامل به وجود قدرت برتری است که تمام کائنات زیر قدرت خود دارد.

هنگامی که در حالت دعا قرار می گیرید با این موضوع ایمان داشته باشید که قدرت روحی شما تنها علت و سبب و تنها عامل نجات دهنده شماست و از صمیم قلب اطمینان حاصل کنید که با وجود آن هر غیر ممکنی ممکن و هر عملی میسر می شود. در وهله اول این جمله تاکیدی را همواره با خود تکرار کنید: روزی خواهد رسید که من به آرزوی خود برسم. آری روزی می رسد که من خوشبختی خود را بیابم " اما فراموش نکنید که خواست و آرزوی خود را به آینده و به بعد موکول نکنیم و آن چه می خواهیم در زمان حال از ضمیر باطن بخواهیم و به آسانی بدان جان ببخشیم و البته این در صورتی میسر است که به آن ایمان کامل داشته باشیم.

هنگامی که برای کسی دست دعا به سوی آسمان بلند می کنید او را در اعماق روح و ضمیر باطن خود بنشانید و او را با چهره ای شاد و روحی آزاد ببینید و از اینکه دعایتان مستجاب خواهد شد شکر گزاری کنید . هنگامی که با روح و اعتقاد روبه سوی خداوند می کنید با شناختی که از او دارید می دانید که آرزویتان را بر آورده خواهد کرد.

زیرا خداوند هرگز با شکست میانه ای ندارد . نه آن را می شناسد و نه آن را برای بندگانش می خواهد. بعنوان مثال اگر تصویر تندرستی عزیز بیمار خود را به ذهنتان بسپارید و تمامی دقت خود را بر روی بهبودی او متمرکز کنید خداوند نیز بر این تمرکز ذهن شما صحه خواهد گذاشت.
آخرین مرحله دعا شامل شناخت و قبول آن است و اعتقاد به این مسئله که حتما اجابت خواهد شد. اما این نکته را به خاطر داشته باشید که ما هرگز قادر به دیدن وجدان و ضمیر و اعتقادات باطنی خود نیستیم , اما می توان با قدرت ایمان به آرزوهای خود جامه عمل بپوشانیم و دعا ها را مستجاب کرد.
اما بیشتر اوقات این سوال به ذهنمان خطور می کند :" پس چرا دعاهایمان مستجاب نمی شود؟ پاسخ آن در سوال پنهان است. زیرا ترس و تردید در آن به خوبی روشن است .


چنان به خداوند ایمان داشته باشید که در
کودکی خود را به مادر می سپردید
و جز او کس دیگری را نمی شناختید و
عشق او را با تمام و جود احساس می کردید
هنگامی کخ در مورد استجابت دعاهایتان دچار شک می شوید ,
دقت خود را بر خواسته تان متمرکز کنید .
پس از آنکه تمام ذهن و فکر خود را از این فکر و ایده انباشتید ,
س از چندی شاهد رشد و شکوفایی آن خواهید شد

R A H A
04-24-2012, 04:20 PM
http://up.vatandownload.com/images/e0vfuh33ztdbn34cnv.gif



همان گونه که بندگان مخلص خدا، صفات و اسمای حسنای الهی را به ما می آموزند، همچنین بهترین شیوه برای خدایی شدن را از طریق اتصال به خدا بیان می کنند. ابزار و وسیله اتصال نیز دعاها و نیایش هاست؛ زیرا بنده در این مقام به حقیقت خود اقرار کرده و به گناه و ظلم (اعراف، آیه 32؛ انبیاء، آیه 78؛ قصص، آیه 61)، ضعف و ناتوانی ذاتی (مریم، آیه 4؛ قمر، آیات 01 و 11) و فقر ذاتی (قصص، آیه 42) اشاره کرده و در مقام توبه و بازگشت به صراط مستقیم انسانیت و خدایی شدن و تسلیم (بقره، آیه 128) خاشع و متضرع (انعام، آیه 36) دستان انابه (روم، آیه 33) به سوی آسمان بلند و دراز می کند. این گونه است که اوج ناتوانی و بندگی خود را در برابر خداوند رب العالمین نشان می دهد و از همه می برد و منقطع می شود. (ذاریات، آیه 05) و به خدا متصل شده و خدایی می گردد.
با نگاهی به نیایش های ماثور از امامان(ع) کارکردهای متفاوت و متنوع دعا و نیایش به خوبی به دست می آید. در این دعاها، به مومنان آموخته می شود که صفات و اسمای حسنای الهی کدام است و انسان چگونه باید خدایی و متاله شود و متحقق به اسماء و صفات الهی گردد.
همچنین در این دعاها، مومنان می توانند بیاموزند که همه چیز خویش را از خدا بخواهند چون خدا غنی بالذات و انسان فقیر بالذات است.
در این نیایش ها به بندگان آموخته می شود که چگونه خشنودی و رضایت الهی را به دست آورند و سبک زندگی خویش را به چه شکل و شمایلی درآورند و چگونه باشند.
در نیایش های ماثور انسان، هم با خودشناسی و هم با خداشناسی و هم با چگونگی سیر و سلوک رسیدن به خدا و متاله گشتن آشنا می شود. از این رو نیایش ها سرشار از آموزه های شناختی و معرفتی و کارگاه های عملی «خدایی» شدن است.
اصول اخلاق اسلامی و مکارم و محاسن اخلاقی در نیایش ها آموزش داده می شود و اینکه ما چگونه می توانیم بهترین خلق و خو را داشته باشیم و با بلایا و مشکلاتی که سد راه متاله شدن ماست کنار بیاییم و آن را اصلاح و تصحیح کنیم. با نگاهی کوتاه به بخش هایی از دعاهای امام زمان(ع)، امام سجاد(ع)، امام حسین(ع)، و دیگر امامان و معصومان(ع) می توان این حقایق و کارکردها و آثار شناختی، معرفتی آموزشی و تربیتی دعا را دریافت.
به عنوان نمونه، امام سجاد(ع) در اوج خفقان اموی، ما را با حقایق اسما و صفات حسنای الهی آشنا کرد و آموخت که سبک زندگی اسلامی خود را چگونه ایجاد کرده و بر آن محافظت کنیم. آن حضرت اوامر و نواهی الهی را در قالب دعا به ما آموخت و اینکه چگونه و چرا می بایست از مرزهای عقیدتی و سیاسی و جغرافیایی اسلام حمایت کرد.
در دعای مشهور و منسوب به امام زمان(عج) که معروف به «اللهم ارزقنا توفیق الطاعه » است، سبک زندگی فردی و اجتماعی درست، آموخته شده است. در این دعا یاد می دهد که چگونه مکارم و محاسن اخلاقی را بشناسیم و در پی تحقق آن در خود بوده و خدایی (متاله) شویم.
به هر حال، دعا که نمایشی از اوج شناخت و معرفت الله و بندگی است، انسان نه تنها خواسته های خود را می شناسد و از خدا درخواست تحقق آن را می کند، بلکه زمینه بسیاری از معارف و آموزه های شناختی و دستوری نیز می باشد. بنابراین نمی توان از کنار مسئله دعا و نیایش به سادگی گذشت و آن را در حد یک خواسته کوچک تقلیل داد.
شناخت بیشتر و بهتر از مسئله دعا و نقش آن در ایجاد سبک کامل اسلامی زندگی، شناخت و معرفت الله و نیز معرفت نفس به ما کمک می کند تا بتوانیم در ساده ترین و بهترین شکل و قالب، مسیر متاله و متخلق به اسماء و صفات الهی شدن را بپیماییم و سیر و سلوک کاملا منطقی و عرفانی و ایمانی داشته باشیم و شاخصه های درست زندگی را بدانیم و معیارهای راستین را در زندگی خود عمل کنیم.
منبع : روزنامه کیهان 04/10/1390
راسخون

http://up.vatandownload.com/images/e0vfuh33ztdbn34cnv.gif