PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : حکایتی تامل برانگیز برای کسانی که دچار مصیبتی شده اند



s.rozekabood
04-23-2012, 10:43 PM
آیا كلبه شماهم در حال سوختن است؟
تنها بازمانده يك كشتی شكسته، توسط جريان آب به يك جزيره دورافتاده برده شد. با بيقراری به درگاه خداوند دعا ‌كرد تا او را نجات بخشد، ساعتها به اقيانوس چشم ‌دوخت تا شايد نشانی از كمك بيابد اما هيچ چيز به چشم نیامد.
سرانجام نااميد شد و تصميم گرفت كه كلبه ای كوچك بسازد تا از خود و وسائل اندكش بهتر محافظت نمايد. روزی پس از آنكه از جستجوی غذا بازگشت، خانه كوچكش را در آتش يافت، دود به آسمان رفته بود،اندوهگين فرياد زد:
خدايا چگونه توانستی با من چنين كنی؟
صبح روز بعد، او با صدای يك كشتی كه به جزيره نزديك می‌شد از خواب بیدار شد، می‌آمد تا او را نجات دهد.
مرد از نجات دهندگانش پرسيد: چطور متوجه شديد كه من اينجا هستم؟
آنها در جواب گفتند: ما علامت دودی را که فرستادی ديدیم!
آسان می‌توان دلسرد شد هنگامی كه بنظر می‌رسد كارها به خوبی پيش نمی‌روند، اما نبايد اميدمان را از دست بدهيم زيرا خدا در كار زندگی ماست، حتی در ميان درد و رنج.
دفعۀ آينده كه كلبه شما در حال سوختن است به ياد آورید كه آن شايد علامتی باشد برای فراخواندن رحمت خداوند.
برای تمام چيزهای منفی كه ما بخود می‌گوييم، خداوند پاسخی مثبت دارد.
تو گفتی «آن غير ممكن است»، خداوند پاسخ داد «همه چيز ممكن است».
تو گفتی «هيچ كس واقعاً مرا دوست ندارد»، خداوند پاسخ داد «من تو را دوست دارم».
تو گفتی «....»، خداوند پاسخ داد «.....».