توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ۩*۩ متن عربي و ترجمه فارسي دعاي جليل القدر كميل۩*۩
R A H A
04-13-2012, 02:02 PM
http://shiaupload.ir/images/1wc4alq1vbb2o7zwf6yg.gif http://shiaupload.ir/images/9utr8tmwa3c7wvskexn9.gif http://shiaupload.ir/images/1wc4alq1vbb2o7zwf6yg.gif
دعاي كميل
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْءٍ
خدايا من از تو مى خواهم بحق آن رحمتت كه همه چيز را فرا گرفته
وَبِقُوَّتِكَ الَّتى قَهَرْتَ بِها كُلَّشَىْءٍ
و به آن نيرويت كه همه چيز را بوسيله آن مقهور خويش كردى
وَخَضَعَ لَها كُلُّ شَىْءٍ وَذَلَّ لَها كُلُّ شَىْءٍ
و همه چيز در برابر آن خاضع و همه در پيش آن خوار است
وَبِجَبَرُوتِكَ الَّتى غَلَبْتَ بِها كل شي
و به جبروت تو كه بوسيله آن چيره گشتى
وَبِعِزَّتِكَ الَّتى لا يَقُومُ لَها شَىْءٌ وَبِعَظَمَتِكَ الَّتى مَلاَتْ كُلَّ شَىْء
و به عزتت كه چيزى در برابرش نه ايستد و به آن عظمت و بزرگيت كه پركرده هر چيز را
وَبِسُلْطانِكَ الَّذى عَلا كُلَّشَىْءٍ وَبِوَجْهِكَ الْباقى بَعْدَفَناَّءِ كُلِّشَىْءٍ
و به آن سلطنت و پادشاهيت كه بر هر چيز برترى گرفته و به ذات پاكت كه پس از نابودى هر چيز باقى است
وَبِأَسْمائِكَ الَّتى مَلاَتْ اَرْكانَ كُلِّشَىْءٍوَبِعِلْمِكَ الَّذى اَحاطَ ِكُلِّشَىْء
و به نامهاى مقدست كه اساس هر موجودى را پركرده و به آن علم و دانشت كه احاطه يافته به هر چيز
وَبِنُورِ وَجْهِكَ الَّذى اَضاَّءَ لَهُ كُلُّشىْءٍ
و به نور ذاتت كه روشن شد در پرتوش هر چيز
يا نُورُيا قُدُّوسُ
اى نور حقيقى و اى منزه از هر عيب اى
يااوَّلَ الاْوَّلِينَ وَيا اخِرَ الاْ خِرينَ
آغاز موجودات اولين و اى پايان آخرين
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَهْتِكُ الْعِصَمَ
خدايا بيامرز برايم آن گناهانى را كه پرده ها را بدرد
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُنْزِلُ النِّقَمَ
خدايا بيامرز برايم آن گناهانى را كه عقاب و كيفرها را فرو ريزد
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُغَيِّرُ النِّعَمَ
خدايا بيامرز برايم آن گناهانى را كه نعمت ها را تغيير دهد
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَحْبِسُالدُّعاَّءَ
خدايا بيامرز برايم آن گناهانى را كه از اجابت دعا جلوگيرى كند
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُنْزِلُ الْبَلاَّءَ
خدايا بيامرز برايم آن گناهانى را كه بلا نازل كند
اَللّهُمَّ اغْفِرْلى كُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَكُلَّ خَطَّيئَةٍ اَخْطَاْتُها
خدايا بيامرز برايم هر گناهى كه كرده ام و هر خطايى كه از من سر زده
اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ بِذِكْرِكَ وَاَسْتَشْفِعُ بِكَ اِلى نَفْسِكَ وَاَسْئَلُكَ بِجُودِكَ اَنْ تُدْنِيَنى مِنْ قُرْبِكَ
خدايا من به سوى تو تقرب جويم بوسيله ذكر تو و شفيع آورم بدرگاهت خودت را و به جود و كرمت از تو مى خواهم كه مرا به مقام قرب خويش نزديك سازى
وَاَنْ تُوزِعَنى شُكْرَكَ وَاَنْ تُلْهِمَنى ذِكْرَكَ
و شكر و سپاسگذاريت را بر من روزى كنى و ذكر خود را به من الهام كنى
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ سُؤ الَ خاضِعٍ مُتَذَلِّلٍ خاشِعٍ اَنْ تُسامِحَنى وَتَرْحَمَنى
خدايا از تو درخواست مى كنم درخواست شخص فروتن خوار ترسان كه بر من آسان گيرى و به من رحم كنى
وَتَجْعَلَنى قَِسْمِكَ راضِياً قانِعاً وَفى جَميعِ الاْحْوالِ مُتَواضِعاً
و مرا به آنچه برايم قسمت كرده اى راضى و قانعم سازى و در تمام حالات فروتنم كنى
اَللّهُمَّ وَاَسْئَلُكَ سُؤ الَ مَنِ اشْتَدَّتْ فاقَتُهُ وَاَنْزَلَ بِكَ عِنْدَ الشَّدآئِدِحاجَتَهُ وَعَظُمَ فيما عِنْدَكَ رَغْبَتُهُ
خدايا ازتو درخواست كنم درخواست كسى كه سخت فقير و بى چيز شده و خواسته اش را هنگام سختيها پيش توآورده و اميدش بدانچه نزد تو است بسيار بزرگ است
اَللّهُمَّ عَظُمَ سُلْطانُكَ وَعَلا مَكانُكَ وَخَفِىَ مَكْرُكَ وَظَهَرَ اَمْرُكَ وَغَلَبَ قَهْرُكَ وَجَرَتْ قُدْرَتُكَ وَلايُمْكِنُ الْفِرارُ مِنْ حُكُومَتِكَ
خدايا سلطنت و پادشاهيت بس بزرگ و مقامت بسى بلند استمكر و تدبيرت در كارها پنهان و امر و فرمانت آشكار است قهرت غالب و قدرت و نيرويت نافذ است و گريز از تحت حكومت تو ممكن نيست
اَللّهُمَّ لا اَجِدُ لِذُنُوبى غافِراً وَلا لِقَبائِحى ساتِراً وَلا لِشَىْءٍ مِنْ عَمَلِىَ الْقَبيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَيْرَكَ
خدايا نيابم براى گناهانم آمرزنده اى و نه براى كارهاى زشتم پرده پوشى و نه كسى را كه عمل زشت مرا به كار نيك تبديل كند جز تو،
لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَكَ وَبِحَمْدِكَ
نيست معبودى جز تو منزهى تو و به حمد تو مشغولم
R A H A
04-13-2012, 02:03 PM
ظَلَمْتُ نَفْسى
من به خويشتن ستم كردم
وَتَجَرَّاءْتُ بِجَهْلى وَسَكَنْتُ اِلى قَديمِ ذِكْرِكَ لى وَمَنِّكَ عَلَىَّ
و در اثر نادانيم دليرى كردم و به اينكه هميشه از قديم به ياد من بوده وبر من لطف و بخشش داشتى آسوده خاطر نشستم
اَللّهُمَّ مَوْلاىَ كَمْ مِنْ قَبيحٍ سَتَرْتَهُ وَكَمْ مِنْ فادِحٍ مِنَ الْبَلاَّءِ اَقَلْتَهُ وَكَمْ مِنْ عِثارٍ وَقَيْتَهُ وَكَمْ مِنْ مَكْرُوهٍ َدفَعْتَهُ وَكَمْ مِنْ ثَناَّءٍ جَميلٍ لَسْتُ اَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ
اى خدا اى مولاى من چه بسيار زشتيها كه از من پوشاندى و چه بسيار بلاهاى سنگين كه از من بازگرداندى و چه بسيار لغزشها كه از آن نگهم داشتى و چه بسيار ناراحتيها كه از من دور كردىو چه بسيار مدح و ثناى خوبى كه من شايسته اش نبودم و تو آن را منتشر ساختى
اَللّهُمَّ عَظُمَ بَلاَّئى وَاَفْرَطَ بى سُوَّءُ حالى وَقَصُرَتْ بى اَعْمالى وَقَعَدَتْ بى اَغْلالى
خدايا بلاى من بسى بزرگ است و بدى حالم از حد گذشته و اعمالم نارسا است و زنجيرهاى علايق مرا خانه نشين كرده
وَحَبَسَنى عَنْ نَفْعى بُعْدُ اَمَلى وَخَدَعَتْنِى الدُّنْيا بِغُرُورِهاوَنَفْسى بِجِنايَتِها وَمِطالى
و آرزوهاى دور و دراز مرا از رسيدن به منافعم بازداشته و دنيا با ظواهر فريبنده اش مرا گول زد و نفسم بوسيله جنايتش و به مسامحه گذراندم
يا سَيِّدى فَاَسْئَلُكَ بِعِزَّتِكَ اَنْ لايَحْجُبَ عَنْكَ دُعاَّئى سُوَّءُ عَمَلى وَفِعالى
اى آقاى من پس از تو مى خواهم به عزتت كه بدى رفتار و كردار من رفتار و كردار من دعايم را از اجابتت جلوگيرى نكند
وَلا تَفْضَحْنى بِخَفِىِّ مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنْ من سِرّى وَلا تُعاجِلْنى بِالْعُقُوبَةِ عَلى ما عَمِلْتُهُ فى خَلَواتى
و رسوا نكنى مرا به آنچه از اسرار پنهانى اطلاع دارى و شتاب نكنى در عقوبتم براى رفتار بد و كارهاى بدى كه در خلوت انجام دادم
مِنْسُوَّءِ فِعْلى وَاِساَّئَتى وَدَوامِ تَفْريطى وَجَهالَتى وَكَثْرَةِ شَهَواتى وَغَفْلَتى
و ادامه دادنم به تقصير و نادانى و زيادى شهوت رانى و بى خبريم
وَ كُنِ اللّهُمَّ بِعِزَّتِكَ لى فى كُلِّ الاْحْوالِ رَؤُفاً وَعَلَىَّ فى جَميعِ الاُْمُورِ عَطُوفاً
و خدايا به عزتت سوگند كه در تمام احوال نسبت به من مهربان باش و در تمام امور بر من عطوفت فرما
الهي وَرَبّى مَنْ لى غَيْرُكَ اَسْئَلُهُ كَشْفَ ضُرّى وَالنَّظَرَ فى اَمْرى
اى معبود من و اى پروردگار من جز تو كه را دارم كه رفع گرفتارى و توجه در كارم را از او درخواست كنم
'اِلهى وَمَوْلاىَ اَجْرَيْتَ عَلَىَّ حُكْماًاِتَّبَعْتُ فيهِ هَوى نَفْسى وَلَمْ اَحْتَرِسْ فيهِ مِنْ تَزْيينِ عَدُوّى فَغَرَّنى بِمااَهْوى
اى خداى من و اى مولاى من تو بر من حكمى را مقرر داشتى كه در اجراى آن پيروى هواى نفسم را كردم و از فريبكارى دشمنم در اين باره نهراسيدم پس او هم طبق دلخواه خويش گولم زد
فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَىَّ فى جَميعِ ذلِكَ وَلا حُجَّةَ لى فيما جَرى عَلَىَّ فيهِ قَضاَّؤُكَ وَاَلْزَمَنى حُكْمُكَ وَبَلا ؤُكَ
پس در تمام آنچه پيش آمده تو را ستايش مى كنم و اكنون از حكمى كه درباره كيفر من جارى گشته و قضا و آزمايش تو مرا بدان ملزم ساخته حجت و برهانى ندارم
وَقَدْ اَتَيْتُكَ يا اِلهى بَعْدَ تَقْصيرى وَاِسْرافى عَلىنَفْسى
و اينك اى معبود من در حالى به درگاهت آمده ام كه درباره ات كوتاهى كرده و بر خود زياده روى نموده
R A H A
04-13-2012, 02:17 PM
معتَذِراً نادِماً مُنْكَسِراً مُسْتَقيلاً مُسْتَغْفِراً مُنيباًمُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً
و عذرخواه و پشيمان و دل شكسته و پوزش جو و آمرزش طلب و بازگشت كنان و به گناه خويش اقرار و اذعان و اعتراف دارم
لا اجِدُ مَفَرّاً مِمّا كانَ مِنّى وَلا مَفْزَعاً اَتَوَجَّهُ اِلَيْهِ فى اَمْرى
راه گريزى از آنچه از من سر زده نيابم و پناهگاهى كه بدان رو آورم در كار خويش ندارم
غَيْرَ قَبُولِكَ عُذْرى وَاِدْخالِكَ اِيّاىَ فى سَعَةِ رَحْمَتِكَ
جز اينكه تو عذرم بپذيرى و مرا در فراخناى رحمتت درآورى
اللهُمَّ فَاقْبَ لْعُذْرى وَارْحَمْ شِدَّةَ ضُرّى وَفُكَّنى مِنْ شَدِّ وَثاقى
پس اى خداى من عذرم بپذير و بر سخت پريشانيم رحم كن و از بند سخت گناهانم رهائيم ده
يا رَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ َبدَنى
اى پروردگار من بر ناتوانى بدنم
وَرِقَّةَ جِلْدى وَدِقَّةَ عَظْمى يا مَنْ بَدَءَ خَلْقى وَذِكْرىوَتَرْبِيَتى و َبِرّى وَتَغْذِيَتى هَبْنى لاِبْتِدآءِ كَرَمِكَ وَسالِفِ بِرِّكَ بى
و نازكى پوست تنم و باريكى استخوانم رحم كن اى كسى كه آغاز كردى به آفرينش من و به ياد من و بپرورشم و به احسان و خوراك دادنم اكنون به همان بزرگوارى و كرم نخستت و سابقه احسانى كه به من داشتى مرا ببخش
يااِلهى وَسَيِّدى وَرَبّى اَتُراكَ مُعَذِّبى بِنارِكَ بَعْدَ تَوْحيدِكَ وَبَعْدَمَا انْطَوى عَلَيْهِ قَلْبى مِنْ مَعْرِفَتِكَ
اى معبود من و اى آقاى من و اى پروردگارم آيا تو به راستى چنانى كه مرا به آتش عذاب كنى پس از اينكه به يگانگيت اقرار دارم و دلم به نور معرفتت آباد گشته
وَلَهِجَ بِهِ لِسانى مِنْ ذِكْرِكَ وَاعْتَقَدَهُ ضَميرى مِنْ حُبِّكَ وَبَعْدَ صِدْقِ اعْتِرافى وَدُعاَّئى خاضِعاًلِرُبُوبِيَّتِكَ
و زبانم به ذكر تو گويا شده و نهادم به دوستى تو پيوند شدهو پس از اعتراف صادقانه و دعاى خاضعانه ام به مقام بنده پرورى و ربوبيتت ؟
هَيْهاتَ اَنْتَ اَكْرَمُ مِنْ اَنْ تُضَيِّعَ مَنْ رَبَّيْتَهُ اَوْتُبْعِدَ مَنْ اَدْنَيْتَهُ
بسيار دور است ! تو بزرگوارتر از آنى كه از نظر دور دارى كسى را كه خود پروريده اى يا دور گردانى كسى را كه خود نزديكش كرده
اَوْ تُشَرِّدَ مَنْ اوَيْتَهُ اَوْ تُسَلِّمَ اِلَى الْبَلا ءِ مَنْ كَفَيْتَهُ وَرَحِمْتَهُ
يا تسليم بلا و گرفتارى كنى كسى را كه خود سرپرستى كرده و به لطف پروريده اى
وَلَيْتَ شِعْرى يا سَيِّدى وَاِلهى وَمَوْلاىَ اَتُسَلِّطُ النّارَ عَلى وُجُوهٍ خَرَّتْ لِعَظَمَتِكَ ساجِدَةً
و كاش مى دانستم اى آقا و معبود و مولايم آيا چيره مى كنى آتش دوزخ را بر چهره هايى كه در برابر عظمتت به سجده افتاده
وَعَلى اَلْسُنٍ نَطَقَتْ بِتَوْحيدِكَ صادِقَةً وَبِشُكْرِكَ مادِحَةً
و بر زبانهايى كه صادقانه به يگانگيت گويا شده و سپاسگزارانه به شكرت باز شده
وَعَلى قُلُوبٍ اعْتَرَفَتْ بِاِلهِيَّتِكَ مُحَقِّقَةً وَعَلى ضَماَّئِرَ حَوَتْ مِنَ الْعِلْمِ بِكَ حَتّى صارَتْ خاشِعَةً
و بر دلهايى كه از روى يقين به خدائيت اعتراف كرده اند و بر نهادهايى كه علم و معرفتت آنها را فرا گرفته تا به جايى كه در برابرت خاشع گشته
وَعَلى جَوارِحَ سَعَتْ اِلى اَوْطانِ تَعَبُّدِكَ طاَّئِعَةً وَاَشارَتْ بِاسْتِغْفارِكَ مُذْعِنَةً
و بر اعضاء و جوارحى كه مشتاقانه به پرستشگاهايت شتافته و با حال اقرار به گناه جوياى آمرزش تو هستند
R A H A
04-13-2012, 02:43 PM
ما هكَذَاالظَّنُّ بِكَ وَلا اُخْبِرْنا بِفَضْلِكَ عَنْكَ
چنين گمانى به تو نيست و از فضل تو چنين خبرى به ما نرسيده
يا كريمُ يا رَبِّ
اى خداى كريم اى پروردگار من
وَاَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفى عَنْ قَليلٍ مِنْ بَلاَّءِ الدُّنْيا وَعُقُوباتِها وَما يَجْرى فيها مِنَ الْمَكارِهِ عَلى اَهْلِها
اى خداى كريم اى پروردگار من و تو ناتوانى مرا در مقابل اندكى از بلاى دنيا و كيفرهاى ناچيز آن و ناملايماتى كه معمولاً بر اهل آن مى رسد مى دانى
عَلى اَنَّ ذلِكَ بَلاَّءٌ وَمَكْرُوهٌ قَليلٌ مَكْثُهُ يَسيرٌ بَقَّئُهُقَصيرٌ مُدَّتُهُ
در صورتى كه اين بلا و ناراحتى دوامش كم است و دورانش اندك و مدتش كوتاه است
فَكَيْفَ احْتِمالى لِبَلاَّءِ الاْ خِرَةِ وَجَليلِ وُقُوعِ الْمَكارِهِ فيها
پس چگونه تاب تحمل بلاى آخرت و آن ناملايمات بزرگ را در آنجا دارم
وَهُوَ بَلاَّءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ وَيَدُومُ مَقامُهُ وَلا يُخَفَّفُ عَنْ اَهْلِهِ
در صورتى كه آن بلا مدتش طولانى و دوامش هميشگى است و تخفيفى براى مبتلايان به آن نيست
لاِنَّهُ لا يَكُونُ اِلاّ عَنْ غَضَبِكَ وَاْنتِقامِكَ وَسَخَطِكَ وَهذا ما لا تَقُومُ لَهُ السَّمواتُ وَالاَْرْضُ
زيرا آن بلا از خشم و انتقام و غضب تو سرچشمه گرفته و آن هم چيزى است كه آسمانها و زمين تاب تحمل آن را ندارند
يا سَيِّدِى فَكَيْفَ لى وَاَنَا عَبْدُكَ الضَّعيفُ الذَّليلُ الْحَقيرُ الْمِسْكينُ الْمُسْتَكينُ
اى آقاى من تا چه رسد به من بنده ناتوان خوارناچيز مستمند بيچاره !
يا اِلهى وَرَبّى وَسَيِّدِىوَمَوْلاىَ، لاِىِّ الاُْمُورِ اِلَيْكَ اَشْكُو وَلِما مِنْها اَضِجُّ وَاَبْكى
اى معبود و پروردگار و آقا و مولاى من آيا براى كداميك از گرفتاريهايم به تو شكايت كنم وبراى كداميك از آنها شيون و گريه كنم ؟
لاِليمِ الْعَذابِ وَشِدَّتِهِ اَمْ لِطُولِ الْبَلاَّءِ وَمُدَّتِهِ فَلَئِنْ صَيَّرْتَنى لِلْعُقُوباتِ مَعَ اَعْدآئِكَ
آيا براى عذاب دردناك و سخت يا براى بلاى طولانى و مديدپس اگر بنا شود مرا بخاطر كيفرهايم درزمره دشمنانت اندازى
وَجَمَعْتَ بَيْنى وَبَيْنَ اَهْلِ بَلاَّئِكَ وَفَرَّقْتَ بَيْنى وَبَيْنَ َحِبّاَّئِكَ وَاَوْلياَّئِكَ
و مرا با گرفتاران در بلا و عذابت در يكجا گردآورى و ميان من و دوستانت جدايى اندازى
فَهَبْنى يا اِلهى وَسَيِّدِى وَمَوْلاىَوَرَبّى صَبَرْتُ عَلى عَذابِكَ فَكَيْفَ اَصْبِرُ عَلى فِراقِكَ
گيرم كه اى معبود و آقا و مولا و پروردگارم من بر عذاب تو صبر كنم اما چگونه بر دورى از تو طاقت آورم
وَهَبْنى صَبَرْتُ عَلى حَرِّ نارِكَ فَكَيْفَ اَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ اِلى كَرامَتِكَ
و گيرم كه اى معبود من حرارت آتشت را تحمل كنم اما چگونه چشم پوشيدن از بزرگواريت را بر خود هموار سازم
اَمْ كَيْفَ اَسْكُنُ فِى النّارِ وَرَجاَّئى عَفْوُكَ
يا چگونه در ميان آتش بمانم با اينكه اميد عفو تو را دارم
فَبِعِزَّتِكَ يا سَيِّدى وَمَوْلاىَ
پس به عزتت سوگند
اُقْسِمُ صادِقاً لَئِنْ تَرَكْتَنى ناطِقاً لاَضِجَّنَّ اِلَيْكَ بَيْنَ اَهْلِها ضَجيجَ الاْمِلينَ
اى آقا و مولاى من براستى سوگند مى خورم كه اگر زبانم را در آنجا بازبگذارى حتماً در ميان دوزخيان شيون را بسويت سر دهم شيون اشخاص آرزومند
َصْرُخَنَّ اِلَيْكَ صُراخَ الْمَسْتَصْرِخينَ وَلاََبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بُكاَّءَالْفاقِدينَ
و مسلماً چون فريادرس خواهان به درگاهت فرياد برآرم و قطعاً مانند عزيز گمگشتگان بر دورى تو گريه و زارى كنم
ُ و لا نادِيَنَّكَ اَيْنَ كُنْتَ يا وَلِىَّ الْمُؤْمِنينَ يا غايَةَ امالِالْعارِفينَ
و با صداى بلند تو را مى خوانم و مى گويم كجايى اى يار و نگهدار مؤ منان اى منتهاى آرمان عارفان
ياغِياثَ الْمُسْتَغيثينَ
اي فريادرس درماندگان
يا حَبيبَ قُلُوبِ الصّادِقينَ وَيا اِلهَالْعالَمينَ
اى محبوب دل راستگويان و اى حيران كننده عالميان
اَفَتُراكَ سُبْحانَكَ يا اِلهى وَبِحَمْدِكَ تَسْمَعُ فيها صَوْتَ عَبْدٍمُسْلِمٍ
آيا براستى چنان مى بينى اى منزه و معبودم كه به ستايشت مشغولم كه بشنوى در آن آتش صداى بنده مسلمانى
سُجِنَ فيها بِمُخالَفَتِهِ وَذاقَ طَعْمَ عَذابِها بِمَعْصِيَتِهِ وَحُبِسَ بَيْنَ اَطْباقِها بِجُرْمِهِ وَجَريرَتِهِ وَهُوَ يَضِجُّ اِلَيْكَ ضَجيجَ مُؤَمِّلٍ لِرَحْمَتِكَ
را كه در اثر مخالفتش در آنجا زندانى شده و مزه عذاب آتش را به خاطر نافرمانيش چشيده و در ميان طبقات دوزخ به واسطه جرم و جنايتش گرفتار شده و در آن حال به درگاهت شيون كند شيون شخصى كه آرزومند رحمت توست
وَيُناديكَ بِلِسانِ اَهْلِ تَوْحيدِكَ وَيَتَوَسَّلُ اِلَيْكَبِرُبُوبِيَّتِكَ
و به زبان يگانه پرستان تو را فرياد زند و به بنده پروريت متوسل گردد
يا مَوْلاىَ فَكَيْفَ يَبْقى فِى الْعَذابِ وَهُوَ يَرْجُوا ما سَلَفَ مِنْ حِلْمِكَ
اى مولاى من پس چگونه در عذاب بماند با اينكه به بردبارى سابقه دارت چشم اميد دارد
اَمْ كَيْفَ تُؤْلِمُهُ النّارُ وَهُوَ يَاءْمَلُ فَضْلَكَ وَرَحْمَتَكَ اَمْ كَيْفَ يُحْرِقُهُ لَهيبُها
يا چگونه آتش او را بيازارد با اينكه آرزوى فضل و رحمت تو را دارد
وَاَنْتَ تَسْمَعُ صَوْتَهُ وَتَرى مَكانَهُ اَمْ كَيْفَ يَشْتَمِلُعَلَيْهِ زَفيرُها وَاَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفَهُ
با اينكه تو صدايش را بشنوى و جايش را ببينى يا چگونه شراره هاى آتش او را دربرگيرد يا چگونه شعله آتش او را بسوزاند با اينكه تو ناتوانيش دانى
اَمْ كَيْفَ يَتَقَلْقَلُ بَيْنَ اَطْباقِهاوَاَنْتَ تَعْلَمُ صِدْقَهُ ،اَمْ كَيْفَ تَزْجُرُهُ زَبانِيَتُها وَهُوَ يُناديكَ يا رَبَّهُ
يا چگونه در ميان طبقات آتش دست و پا زند با اينكه تو صدق و راستگوئيش را دانى يا چگونه موكلان دوزخ او را با تندى برانند با اينكه تو را به پروردگارى بخواند
اَمْ كَيْفَ يَرْجُو فَضْلَكَ فى عِتْقِهِ مِنْها فَتَتْرُكُهُ فيها
يا چگونه ممكن است كه اميد فضل تو را در
هَيْهاتَ ما ذلِكَ الظَّنُ بِكَ وَلاَالْمَعْرُوفُ مِنْ فضْلِكَ َ وَلا مُشْبِهٌ لِما عامَلْتَ بِهِ الْمُوَحِّدينَ مِنْ بِرِّكَ وَاِحْسانِكَ
آزادى خويش داشته باشد ولى تو او را به حال خود واگذارى چه بسيار از تو دور است و چنين گمانى به تو نيست فضل تو اينسان معروف نيست و نه شباهت با رفتار تو نسبت به يگانه پرستان دارد با آن نيكى و احسانت كه نسبت بدانها دارى
فَبِالْيَقينِ اَقْطَعُ لَوْ لا ما حَكَمْتَ بِهِ مِنْ تَعْذيبِ جاحِديكَ وَقَضَيْتَ بِهِ مِنْ اِخْلادِ مُعانِديكَ
و من بطور قطع مى دانم كه اگر فرمان تو در معذب ساختن منكرانت صادر نشده بود و حكم تو به هميشه ماندن در عذاب براى دشمنانت در كار نبود
لَجَعَلْتَ النّارَ كُلَّها بَرْداًوَسَلاماً وَما كانَ لاِحَدٍ فيها مَقَرّاً وَلا مُقاماً
حتماً آتش دوزخ را هر چه بود به تمامى سرد و سالم مى كردى وهيچكس در آن منزل و ماءوا نداشت
لكِنَّكَ تَقَدَّسَتْ اَسْماَّؤُكَ اَقْسَمْتَ اَنْ تَمْلاَها مِنَ الْكافِرينَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ اَجْمَعينَ وَاَنْ تُخَلِّدَ فيهَاالْمُعانِدينَ
ولى تو اى خدايى كه تمام نامهايت مقدس است سوگند ياد كرده اى كه دوزخ را از كافران از پريان و آدميان پركنى و دشمنانت را براى هميشه در آن جا دهى
وَاَنْتَ جَلَّ ثَناؤُكَ قُلْتَ مُبْتَدِئاً وَتَطَوَّلْتَ بِالاِْنْعامِ مُتَكَرِّماً، اَفَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ
و تو كه حمد ثنايت برجسته است در ابتداء بدون سابقه فرمودى و به اين انعام از روى بزرگوارى تفضل كردىكه فرمودى آيا كسى كه مؤ من است مانند كسى است كه فاسق است ؟ نه يكسان نيستندد
R A H A
04-13-2012, 11:24 PM
الهى وَسَيِّدى فَاَسْئَلُكَ بِالْقُدْرَةِ الَّتى قَدَّرْتَها وَبِالْقَضِيَّةِ الَّتىحَتَمْتَها وَحَكَمْتَها وَغَلَبْتَ مَنْ عَلَيْهِ اَجْرَيْتَها
اى معبود من و اى آقاى من بحق آن نيرويى كه مقدرش كردى و به فرمانى كه مسلمش كردى و صادر فرمودىو بر هر كس آن را اجرا كردى مسلط گشتى
اَنْ تَهَبَ لى فى هذِهِ اللَّيْلَةِ وَفى هذِهِ السّاعَةِ
از تو مى خواهم كه ببخشى بر من در اين شب و در اين ساعت
كُلَّ جُرْمٍ اَجْرَمْتُهُ وَكُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَكُلَّ قَبِيحٍ اَسْرَرْتُهُ
هر جرمى را كه مرتكب شده ام و هر گناهى را كه از من سرزده و هر كار زشتى را كه پنهان كرده ام
وَكُلَّ جَهْلٍ عَمِلْتُهُ كَتَمْتُهُ اَوْ اَعْلَنْتُهُ اَخْفَيْتُهُ اَوْاَظْهَرْتُهُ
و هر نادانى كه كردم چه كتمان كردم و چه آشكار چه پنهان كردم و چه در عيان
وَكُلَّ سَيِّئَةٍ اَمَرْتَ بِاِثْباتِهَا الْكِرامَ الْكاتِبينَ الَّذينَ وَكَّلْتَهُمْ بِحِفْظِ مايَكُونُ مِنّى
و هر كار بدى را كه به نويسندگان گراميت دستور يادداشت كردنش را دادى همان نويسندگانى كه آنها را موكل بر ثبت اعمال من كردى و آنها را
وَجَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَىَّ مَعَ جَوارِحى وَكُنْتَ اَنْتَ الرَّقيبَ عَلَىَّ مِنْ وَراَّئِهِمْ وَالشّاهِدَ لِما خَفِىَ عَنْهُمْ
به ضميمه اعضاء و جوارحم گواه بر من كردى اضافه بر آنها خودت نيز مراقب من بودى و گواه اعمالى بودى كه از ايشان پنهان مى ماند
وَبِرَحْمَتِكَ اَخْفَيْتَهُ وَبِفَضْلِكَ سَتَرْتَهُ
و البته به واسطه رحمتت بود كه آنها را پنهان داشتى و از روى فضل خود پوشاندى
وَاَنْ تُوَفِّرَ حَظّى مِنْ كُلِّ خَيْرٍ اَنْزَلْتَهُ ،اَوْاِحْسانٍ فَضَّلْتَهُ اَوْ بِرٍّ نَشَرْتَهُ اَوْ رِزْقٍ بَسَطْتَهُ اَوْ ذَنْبٍ تَغْفِرُهُ اَوْ خَطَاءٍتَسْتُرُهُ
و نيز خواهم كه بهره ام را وافر و سرشار گردانى از هر خيرى كه فرو ريزى يا احسانى كه بفرمائى يا نيكيهايى كه پخش كنى يا رزقى كه بگسترانى يا گناهى كه بيامرزى يا خطايى كه بپوشانى
يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ
روردگارا پروردگارا پروردگارا
يا اِلهى وَسَيِّدى وَمَوْلاىَ وَمالِكَ رِقّى يا مَنْبِيَدِهِ ناصِيَتى يا عَليماً بِضُرّى وَمَسْكَنَتى يا خَبيراً بِفَقْرىوَفاقَتى
اى معبود من اى آقا و مولايم و اى مالك من اى كسى كه اختيارم بدست او است اى داناى بر پريشانى و بى نوائيم اى آگه از بى چيزى و نداريم
يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ
پروردگارا، پروردگارا پروردگارا
اَسْئَلُكَ بِحَقِّكَ وَقُدْسِكَ وَاَعْظَمِصِفاتِكَ وَاَسْماَّئِكَ
از تو مى خواهم به حق خودت و به ذات مقدست و به بزرگترين صفات و اسمائت
اَنْ تَجْعَلَ اَوْقاتى مِنَ اللَّيْلِ وَالنَّهارِبِذِكْرِكَ مَعْمُورَةً وَبِخِدْمَتِكَ مَوْصُولَةً وَاَعْمالى عِنْدَكَ مَقْبُولَةً
كه اوقاتم را در شب و روز به ياد خودت معمور و آباد گردانى و به خدمتت پيوسته دارى و اعمالم را مقبول درگاهت گردانى
حَتّى تَكُونَ اَعْمالى وَا َوْرادى كُلُّها وِرْداً واحِداً وَحالى فى خِدْمَتِكَ سَرْمَداً
تا اعمال و گفتارم همه يك جهت براى تو باشد و حالم هميشه در خدمت تو مصروف گردد
ياسَيِّدى يامَنْ عَلَيْهِ مُعَوَّلى يا مَنْ اِلَيْهِ شَكَوْتُ اَحْوالى
اى آقاى من اى كسى كه تكيه گاهم او است اى كسى كه شكايت احوال خويش به درگاه او برم
يا رَبِّ يارَبِّ يا رَبِّ
پروردگارا پروردگارا پروردگارا
قَوِّ عَلى خِدْمَتِكَ جَوارِحى وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزيمَةِ جَوانِحى
نيرو ده بر انجام خدمتت اعضاى مرا و دلم را براى عزيمت به سويت محكم گردان
وَهَبْ لِىَ الْجِدَّ فى خَشْيَتِكَ وَالدَّوامَ فِى الاِْتِّصالِ بِخِدْمَتِكَ
و به من كوشش در ترس و خشيتت و مداومت در پيوستن به خدمتت عطا فرما
حَتّى اَسْرَحَ اِلَيْكَفى مَيادينِ السّابِقينَ وَاُسْرِعَ اِلَيْكَ فِى الْبارِزينَ
تا تن و جان را در ميدانهاى پيشتازان بسويت برانم و در زمره شتابندگان بسويت بشتابم
وَاَشْتاقَ اِلى قُرْبِكَ فِى الْمُشْتاقينَ وَاَدْنُوَ مِنْكَ دُنُوَّ الْمُخْلِصينَ
و در صف مشتاقان اشتياق تقربت را جويم و چون نزديك شدن مخلصان به تو نزديك گردم
وَاَخافَكَ مَخافَةَ الْمُوقِنينَ وَاَجْتَمِعَ فى جِوارِكَ مَعَ الْمُؤْمِنينَ
و چون يقين كنندگان از تو بترسم و در جوار رحمتت با مؤ منان در يكجا گرد آيم
اَللّهُمَّ وَمَنْ اَرادَنى بِسُوَّءٍ فَاَرِدْهُ وَمَنْ كادَنى فَكِدْهُ
خدايا هر كه بد مرا خواهد بدش را بخواه و هر كه به من مكر كند به مكر خويش دچارش كن
وَاجْعَلْنى مِنْ اَحْسَنِ عَبيدِكَ نَصيباً عِنْدَكَ، وَاَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْكَ وَاَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَيْكَ
و نصيبم را پيشخود بهتر از ديگر بندگانت قرار دهو منزلتم را نزد خود نزديكتر از ايشان كن و رتبه ام را در پيشگاهت مخصوص تراز ديگران گردان
فَاِنَّهُ لا يُنالُ ذلِكَ ِلاّ بِفَضْلِكَ وَجُدْ لى بِجُودِكَ وَاعْطِفْ عَلَىَّ بِمَجْدِكَ
كه براستى جز به فضل تو كسى به اين مقام نرسد و به جود و بخشش خود به من جود كن و به مجد و بزرگوارى خود بر من توجه فرما
وَاحْفَظْنى بِرَحْمَتِكَ وَاجْعَلْ لِسانى بِذِكْرِكَ لَهِجاً وَقَلْبى بِحُبِّكَ مُتَيَّماً
و به رحمت خود مرا نگهدار و قرار ده زبانم را به ذكرت گويا و دلم را به دوستيت بى قرار و شيدا
وَمُنَّ عَلَىَّ بِحُسْنِ اِجابَتِكَ وَاَقِلْنى عَثْرَتى وَاغْفِرْ زَلَّتى
و با اجابت نيكت بر من منت بنه و لغزشم را ناديده گير و گناهم را بيامرز
فَاِنَّكَ قَضَيْتَ عَلى عِبادِكَ بِعِبادَتِكَ وَاَمَرْتَهُمْ بِدُعاَّئِكَ وَضَمِنْتَ لَهُمُ الاِْجابَةَ
زيرا كه تو خود بندگانت را به پرستش خويش فرمان دادى و به دعا كردن به درگاهت ماءمور ساختى و اجابت دعايشان را ضمانت كردى
فَاِلَيْكَ يارَبِّ نَصَبْتُ وَجْهى وَاِلَيْكَ يا رَبِّ مَدَدْتُ يَدى
پس اى پروردگار من به سوى تو روى خود بداشتم و به درگاه تو اى پروردگارم دست حاجت دراز كردم
فَبِعِزَّتِكَ اسْتَجِبْ لى دُعاَّئى وَبَلِّغْنى مُناىَ وَلا تَقْطَعْ مِنْ فَضْلِكَ رَجاَّئى
پس به عزتت دعايم را مستجاب فرما و به آرزويم برسان و اميدم را از فضل خويش قطعمنما
وَاكْفِنى شَرَّ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنْ اَعْدآئى
و شر دشمنانم را از جن و انس كفايت فرما اى خداى زودگذر
يا سريع الرضا
اي كسي كه زود راضي مي شوي
اِغْفِرْ لِمَنْ لا مْلِكُ اِلا الدُّعاَّءَ فَاِنَّكَ فَعّالٌ لِما تَشاَّءُ
بيامرز كسى را كه جز دعا چيزى ندارد كه براستى تو هر چه را بخواهى انجام دهي
يا مَنِ اسْمُهُ دَوآءٌ وَذِكْرُهُ شِفاَّءٌ
اى كسى كه نامش دوا است و يادش شفاء است
وَطاعَتُهُ غِنىً اِرْحَمْ مَنْ رَاءْسُ مالِهِ الرَّجاَّءُ وَسِلاحُهُ الْبُكاَّءُ
و طاعتش توانگرى است ترحم فرما بر كسى كه سرمايه اش اميد و ساز و برگش گريه و زارى است
يا سابِغَ النِّعَمِ يا دافِعَ النِّقَمِ يا نُورَ الْمُسْتَوْحِشينَ فِى الظُّلَمِ يا عالِماً لا يُعَلَّمُ
اى تمام دهنده نعمتها و اى برطرف كننده گرفتاريها اى روشنى وحشت زدگان در تاريكيها اى داناى بى معلم
صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ
درود فرست بر محمد و آل محمد و انجام ده درباره من آنچه را كه تو شايسته آنى
وَصَلَّى اللّهُ عَلى رَسُولِهِ وَالاْئِمَّةِ الْمَيامينَ مِنْ الِهِ وَسَلَّمَ تَسْليماً كَثيراً
و درود خدا بر پيامبر و پيشوايان با بركت از خاندانش و سلام فراوان
http://shiaupload.ir/images/uhr2aoxdc0pupm1kera.gif
vBulletin v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.