PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : داستان واقعي اما دلخراش



Mohamad
09-23-2010, 10:49 PM
Be patient

This is a true story which happened in the States.این یک داستان واقعی است که در سرزمینی اتفاق افتاده است.
A man came out of his home to admire his new truck.
ماجرا در مورد مردی است که به تازگی تراکی خریده بود ، روزی برای سر زدن به آن از خانه خارج شد
To his puzzlement, his three-year-old son was happily hammering dents into the shiny paint of the truck.و در کمال تعجب مشاهده کرد که پسر بچه سه ساله اش در حال کوبیدن میخ بر بدنه براق ! تراک بود،
The man ran to his son, knocked him away, hammered the little boy's hands into pulp as punishment. مرد در حالیکه از دیدن این صحنه شدیداً عصبانی شده بود به طرف پسر بچه دوید، او را به عقب پرت کرد و برای مجازات وی ، آن قدر با چکش روی انگشتانش کوبید که آنها را به شکل خمیر در آورد.
When the father calmed down, he rushed his son to the hospital.
پس از گذشت مدتی وقتی مرد آرام شد با عجله پسر بچه را به بیمارستان رساند.
Although the doctor tried desperately to save the crushed bones, he finally had to amputate the fingers from both the boy's hands.
دکترها برای نجات وی و حفظ استخوان های خرد شده اش تلاش زیادی کردند ولی متاسفانه شدت مجروحیت به اندازه ای بود که نهایتاً مجبور به قطع انگشتان هر دو دستش شدند.
When the boy woke up from the surgery & saw his bandaged stubs, he innocently said,بعد از عمل جراحی ، هنگامیکه پسر بچه به هوش آمد و با آن صحنه دلخراش دستان بدون انگشت مواجه شد ، نگاهی به پدر انداخت و معصومانه پرسید:
"Daddy, I'm sorry about your truck." Then he asked, "but when are my fingers going to grow back?"
"بابا ! به خاطر کاری که با تراک کردم معذرت می خوام" سکوتی کرد و ادامه داد"ولی انگشتهای من چی ؟! کی دوباره مثل قبل میشن؟"

The father went home & committed suicide.
پدر به خانه برگشت و آن قدر کاری که کرده بود از یک سو و حرف های پسربچه از سوی دیگر، او را عذاب می داد که اقدام به خودکشی کرد...

Think about this story the next time someone steps on your feet or u wish to take
revenge.
کمی راجع به این ماجرا تامل کنید.... کدام یک بهتر است ؟انتقام یا لذتی ناشی از بخشش؟
Think first before u lose your patience with someone u love. Trucks can be repaired.. Broken bones & hurt feelings often can't.
کمی فکر کنید پیش از آن که تحملتان را در مقابل کسی که که عاشقانه دوستش دارید، از دست بدهید...
تراک قابل ترمیم است اما استخوانهای شکسته و احساسات جریحه دار شده ، نه !

Too often we fail to recognize the difference between the person and the performance.
بیشتر اوقات آن قدر عصبانی می شویم که دیگر به این که چه عملی از چه کسی سر زده توجهی نمی کنیم و
We forget that forgiveness is greater than revenge.
People make mistakes.فراموش می کنیم که لذتی که در بخشش است در انتقام نیست!
We are allowed to make mistakes. But the actions we take while in a rage will haunt us forever.
انسان اشتباه می کند و بشر جایزالخطاست ولی عملی که هنگام خشم از ما سر می زند تا ابد در ذهن و خاطرمان باقی خواهد ماند. ( و ذهنمان را خواهد آزرد!)