M.A.H.S.A
03-28-2012, 06:06 PM
http://img.tebyan.net/big/1388/08/48581682161922051142161581932392531582297584.jpg
تفسیر آی شریفه: مالک یوم الدین(حمد/4)
سوره حمد را مادر قرآن مینامند چون حرفهای مادر و کلیدی در آن آمده است
یادت باشد تو وقتی میتوانی بگویی: آتش زدم به مالم که مال، مال خودت باشد، یعنی مالک آن باشی و گرنه حق نداری حتی یک نخ کبریت به آن نزدیک کنی. از شرع و عقل هم که بگذریم قانون میگوید هر گونه تصرف در ملک دیگران باید با اجازه مالک باشد. و خدا در این سوره خود را مالک معرفی میکند و در سوره دیگر خود را مالک همه چیز.
و لله ملک السماوات و الارض (آل عمران/189)
یعنی همه چیز ملک خداست.
پس این بدن ما نیز ملک اوست و بخاطر همین است که خداوند حتی روی نوع پوشش ما هم نظر دارد. یا مثلاً میگوید: حق نداری حسود، مغرور یا بخیل باشی، چون ما را ملک خود میداند و میگوید: در ملک من نباید حسادت و غرور و بخل وارد شود، و این درست مثل این است که کسی به شما بگوید حق ندارید در خانه من زباله بریزید و درست هم میگوید.
مشکل بشر این است که خود را مالک میداند و به همین خاطر هم هست که هر روز خود را نوعی بزک کرده و آرایش میکند و به برزن و بازار میآید و کسی هم نمیتواند بگوید: آقا یا خانم! بالای چشمتان ابروست!
این حس مالکیت عجب حس خطرناکی است!
کسی تعریف میکرد که در تلویزیون انگلیس میزگردی درباره پوشش و حجاب بانوان برگزار شده بود، و هر کس نظرات خود را میگفت، یکمرتبه خانمی که در آنجا حضور داشت برخاست و لباس خود را از تن بیرون کرد، و داد و فریاد به راه انداخت که این بحثها چیست که مطرح میکنید، این تن، تن من است بخواهم میپوشانم، نخوانم نمیپوشانم و به کسی چه مربوط که در حریم زندگی خصوصی من دخالت داشته باشد!
و قرآن در سوره حمد که آنرا امالکتاب و مادر قرآن مینامند یک حرف مادر و کلیدی دارد و آن هم این است که: ای انسان! خیال مالکیت را از سر خود بیرون کن، و هیچ کاری بیاجازه نکن نه فقط درباره دیگران حتی در باره خودت.
پس هر جوری نپوش، هر جوری حرف نزن، هر چیزی را نبین.
یعنی درست مثل سیستم اداری که حتی یک خودکار را بیاجازه نمیشود جابجا کرد و برای هر کاری باید مجوزی مکتوب داشته باشی یا مثل حقوقدانها که در محکمه اگر چیزی گفته یا مینویسند براساس یک بند یا بندهایی از قانون است و گرنه پذیرفته نخواهد شد، ما نیز هر کاری میکنیم بدون مجوز مجاز نمیباشد، و بقول معروف: بزن تا بریم معنا ندارد.
----------------------------------------------------------------------
تالیف: محمد رضا رنجبر
تفسیر آی شریفه: مالک یوم الدین(حمد/4)
سوره حمد را مادر قرآن مینامند چون حرفهای مادر و کلیدی در آن آمده است
یادت باشد تو وقتی میتوانی بگویی: آتش زدم به مالم که مال، مال خودت باشد، یعنی مالک آن باشی و گرنه حق نداری حتی یک نخ کبریت به آن نزدیک کنی. از شرع و عقل هم که بگذریم قانون میگوید هر گونه تصرف در ملک دیگران باید با اجازه مالک باشد. و خدا در این سوره خود را مالک معرفی میکند و در سوره دیگر خود را مالک همه چیز.
و لله ملک السماوات و الارض (آل عمران/189)
یعنی همه چیز ملک خداست.
پس این بدن ما نیز ملک اوست و بخاطر همین است که خداوند حتی روی نوع پوشش ما هم نظر دارد. یا مثلاً میگوید: حق نداری حسود، مغرور یا بخیل باشی، چون ما را ملک خود میداند و میگوید: در ملک من نباید حسادت و غرور و بخل وارد شود، و این درست مثل این است که کسی به شما بگوید حق ندارید در خانه من زباله بریزید و درست هم میگوید.
مشکل بشر این است که خود را مالک میداند و به همین خاطر هم هست که هر روز خود را نوعی بزک کرده و آرایش میکند و به برزن و بازار میآید و کسی هم نمیتواند بگوید: آقا یا خانم! بالای چشمتان ابروست!
این حس مالکیت عجب حس خطرناکی است!
کسی تعریف میکرد که در تلویزیون انگلیس میزگردی درباره پوشش و حجاب بانوان برگزار شده بود، و هر کس نظرات خود را میگفت، یکمرتبه خانمی که در آنجا حضور داشت برخاست و لباس خود را از تن بیرون کرد، و داد و فریاد به راه انداخت که این بحثها چیست که مطرح میکنید، این تن، تن من است بخواهم میپوشانم، نخوانم نمیپوشانم و به کسی چه مربوط که در حریم زندگی خصوصی من دخالت داشته باشد!
و قرآن در سوره حمد که آنرا امالکتاب و مادر قرآن مینامند یک حرف مادر و کلیدی دارد و آن هم این است که: ای انسان! خیال مالکیت را از سر خود بیرون کن، و هیچ کاری بیاجازه نکن نه فقط درباره دیگران حتی در باره خودت.
پس هر جوری نپوش، هر جوری حرف نزن، هر چیزی را نبین.
یعنی درست مثل سیستم اداری که حتی یک خودکار را بیاجازه نمیشود جابجا کرد و برای هر کاری باید مجوزی مکتوب داشته باشی یا مثل حقوقدانها که در محکمه اگر چیزی گفته یا مینویسند براساس یک بند یا بندهایی از قانون است و گرنه پذیرفته نخواهد شد، ما نیز هر کاری میکنیم بدون مجوز مجاز نمیباشد، و بقول معروف: بزن تا بریم معنا ندارد.
----------------------------------------------------------------------
تالیف: محمد رضا رنجبر