M.A.H.S.A
03-28-2012, 06:02 PM
تفسير آيه شريفه: اياک نعبد و اياک نستعين
عبادت وقتي مزه ميدهد که خالص باشد. شير را اگر با آب درهم آميزيم حجم آن زياد خواهد شد اما بيمزه ميشود، و ديگر نه آن رنگ را دارد و نه آن طعم و نه آن غلظت و سنگيني و نه آن ارزش را.
عبادت هم همينطور است وقتي مزه ميدهد و ارزش دارد که خالص باشد يا فقط به خاطر خدا باشد.
اساساً خلوص و خالص بودن به هر کجا و در هر چيزي که پا نهد ارزش و بها ميبخشد.
ببين! شراب نجس اگر خالص باشد قيمت آن از شراب ناخالص و دردآميز بيشتر است. حال وقتي که خالص بودن و قاطي نداشتن به شراب آلوده قيمت ميبخشد اگر اعمال پاک انساني به خلوص آراسته شوند يعني از سر اخلاص صورت پذيرد چه ارزش و بهايي خواهد يافت.
براي گلها چه فرقي ميکند که در باغ و پيش چشم رهگذران باشند و يا در کوه هيماليا و دور از نظاره ديگران. بياييم اخلاص را از گلها ياد بگيريم، ما هم به دنبال ديده شدن نباشيم بلکه در هواي او بوده و رضاي او را دنبال کرده و عبادتهاي خود را خالص کنيم، زيرا تنها عبادت خالص است که بالا ميرود و اگر بالا برود چه برکاتي که فرود ميآورد.
و «اياک نعبد» يعني اگر من در يک اداره، وقت نماز، اول همه به نمازخانه آمده و به نماز ميايستم نه از ترس حراست است و نه به خاطر اينکه مرا اهل نماز بدانند و در نتيجه نسبت به من خوشبين شده و امتيازات لازم را کسب نمايم، و نه به خاطر اين است که از اين رهگذر جلب اعتماد ديگران نمايم.
«اياک نعبد» يعني اگر به ديگران در سلام کردن پيش دستي ميکنم نه به خاطر اين است که در نگاه مردم آدمي افتاده و متواضع جلوه کنم، يا اگر با مردم گرم ميگيرم نه به خاطر اين است که بگويند فلاني خون گرم است يا روابط عمومي او قوي است بلکه به خاطر اين است که تو دوست داري اينگونه باشم.
عبادت يعني کار با اخلاص کردن
يادت باشد پولدارها هميشه از هر چيزي خالص آنرا ميخواهند يعني پول خوب ميدهند جنس خوب را هم ميخرند.
شما هيچ وقت ديدهاي که کسي با ماشين آخرين مدل خود کنار يک ميوه فروشي پارک کند و وارد مغازه شده و ميوههاي درهم را از دم برداشته و در پاکت بريزد؟
خدا هم که در همين سوره حمد خواندي و شنيدي که مالک است و اصلاً از او داراتر کسي نيست، پس او هم عبادت ناب و خالص را ميخواهد البته حق هم دارد چون پاداش خوبي هم ميدهد.
البته بهتر است عبادت را کمي معنا کنيم چون تا بگوييم عبادت ذهن و خيال خيليها مستقيم متوجه تسبيح و سجاده و مهر و پيشاني مهر بسته و يا پيوسته خم و راست شدن و لبها را به نشانه ذکر گفتن بالا و پايين کردن، ميشود.
خيلي آسان و روشن بگويم: هر کاري که به خاطر خدا صورت پذيرد عبادت است، پس اگر کسي خم شود و پوسته خربزه يا موزي از سر راه مردم برداشته و به کناري بياندازد آنهم به خاطر خدا و نه جلب توجه و نگاه ديگران، عبادت کرده است.
پرستاري که بيمار خود را خوب مراقبت ميکند و يا پانسمان او را به موقع و با دقت تعويض ميکند و براي او هيچ تفاوت نکند که بيمار براي خود کسي است يا نه، يا کسي دارد يا نه، يا کسان او حضور دارند يا نه، بلکه تنها براي خدا انجام دهد او عبادت کرده است.
پس عبادت يعني کار با اخلاص کردن.
کار با اخلاص يعني انسان همان رفتاري را داشته باشد که گلها دارند.
شما ببين گلها چه ديده شوند و چه ديده نشوند شکفته و عطرافشاني ميکنند و برايشان ديده شدن يا نشدن يکسان است.
براي گلها چه فرقي ميکند که در باغ و پيش چشم رهگذران باشند و يا در کوه هيماليا و دور از نظاره ديگران.
بياييم اخلاص را از گلها ياد بگيريم، ما هم به دنبال ديده شدن نباشيم بلکه در هواي او بوده و رضاي او را دنبال کرده و عبادتهاي خود را خالص کنيم، زيرا تنها عبادت خالص است که بالا ميرود و اگر بالا برود چه برکاتي که فرود ميآورد.
درختان جنگل را نديدهاي که عرق ميکنند و از خود ترشحاتي بروز داده و به آسمان فرستاده و به ابرها ميرسانند، ابرها نيز بارور شده و فرو مي ريزند، و از اين روست که هميشه سبز و خرم و با نشاطاند.
من اصعد الي الله خالص عبادته اهبط الله عزّ و جلّ افضل مصلحته
هر کس که عبادت خالص خود را به سوي خداوند بالا فرستد، او نيز آنچه صلاح و مصلحت و خير وي در آن است فرود آورده و نازل ميکند.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تاليف: حجت الاسلام محمد رضا رنجبر
عبادت وقتي مزه ميدهد که خالص باشد. شير را اگر با آب درهم آميزيم حجم آن زياد خواهد شد اما بيمزه ميشود، و ديگر نه آن رنگ را دارد و نه آن طعم و نه آن غلظت و سنگيني و نه آن ارزش را.
عبادت هم همينطور است وقتي مزه ميدهد و ارزش دارد که خالص باشد يا فقط به خاطر خدا باشد.
اساساً خلوص و خالص بودن به هر کجا و در هر چيزي که پا نهد ارزش و بها ميبخشد.
ببين! شراب نجس اگر خالص باشد قيمت آن از شراب ناخالص و دردآميز بيشتر است. حال وقتي که خالص بودن و قاطي نداشتن به شراب آلوده قيمت ميبخشد اگر اعمال پاک انساني به خلوص آراسته شوند يعني از سر اخلاص صورت پذيرد چه ارزش و بهايي خواهد يافت.
براي گلها چه فرقي ميکند که در باغ و پيش چشم رهگذران باشند و يا در کوه هيماليا و دور از نظاره ديگران. بياييم اخلاص را از گلها ياد بگيريم، ما هم به دنبال ديده شدن نباشيم بلکه در هواي او بوده و رضاي او را دنبال کرده و عبادتهاي خود را خالص کنيم، زيرا تنها عبادت خالص است که بالا ميرود و اگر بالا برود چه برکاتي که فرود ميآورد.
و «اياک نعبد» يعني اگر من در يک اداره، وقت نماز، اول همه به نمازخانه آمده و به نماز ميايستم نه از ترس حراست است و نه به خاطر اينکه مرا اهل نماز بدانند و در نتيجه نسبت به من خوشبين شده و امتيازات لازم را کسب نمايم، و نه به خاطر اين است که از اين رهگذر جلب اعتماد ديگران نمايم.
«اياک نعبد» يعني اگر به ديگران در سلام کردن پيش دستي ميکنم نه به خاطر اين است که در نگاه مردم آدمي افتاده و متواضع جلوه کنم، يا اگر با مردم گرم ميگيرم نه به خاطر اين است که بگويند فلاني خون گرم است يا روابط عمومي او قوي است بلکه به خاطر اين است که تو دوست داري اينگونه باشم.
عبادت يعني کار با اخلاص کردن
يادت باشد پولدارها هميشه از هر چيزي خالص آنرا ميخواهند يعني پول خوب ميدهند جنس خوب را هم ميخرند.
شما هيچ وقت ديدهاي که کسي با ماشين آخرين مدل خود کنار يک ميوه فروشي پارک کند و وارد مغازه شده و ميوههاي درهم را از دم برداشته و در پاکت بريزد؟
خدا هم که در همين سوره حمد خواندي و شنيدي که مالک است و اصلاً از او داراتر کسي نيست، پس او هم عبادت ناب و خالص را ميخواهد البته حق هم دارد چون پاداش خوبي هم ميدهد.
البته بهتر است عبادت را کمي معنا کنيم چون تا بگوييم عبادت ذهن و خيال خيليها مستقيم متوجه تسبيح و سجاده و مهر و پيشاني مهر بسته و يا پيوسته خم و راست شدن و لبها را به نشانه ذکر گفتن بالا و پايين کردن، ميشود.
خيلي آسان و روشن بگويم: هر کاري که به خاطر خدا صورت پذيرد عبادت است، پس اگر کسي خم شود و پوسته خربزه يا موزي از سر راه مردم برداشته و به کناري بياندازد آنهم به خاطر خدا و نه جلب توجه و نگاه ديگران، عبادت کرده است.
پرستاري که بيمار خود را خوب مراقبت ميکند و يا پانسمان او را به موقع و با دقت تعويض ميکند و براي او هيچ تفاوت نکند که بيمار براي خود کسي است يا نه، يا کسي دارد يا نه، يا کسان او حضور دارند يا نه، بلکه تنها براي خدا انجام دهد او عبادت کرده است.
پس عبادت يعني کار با اخلاص کردن.
کار با اخلاص يعني انسان همان رفتاري را داشته باشد که گلها دارند.
شما ببين گلها چه ديده شوند و چه ديده نشوند شکفته و عطرافشاني ميکنند و برايشان ديده شدن يا نشدن يکسان است.
براي گلها چه فرقي ميکند که در باغ و پيش چشم رهگذران باشند و يا در کوه هيماليا و دور از نظاره ديگران.
بياييم اخلاص را از گلها ياد بگيريم، ما هم به دنبال ديده شدن نباشيم بلکه در هواي او بوده و رضاي او را دنبال کرده و عبادتهاي خود را خالص کنيم، زيرا تنها عبادت خالص است که بالا ميرود و اگر بالا برود چه برکاتي که فرود ميآورد.
درختان جنگل را نديدهاي که عرق ميکنند و از خود ترشحاتي بروز داده و به آسمان فرستاده و به ابرها ميرسانند، ابرها نيز بارور شده و فرو مي ريزند، و از اين روست که هميشه سبز و خرم و با نشاطاند.
من اصعد الي الله خالص عبادته اهبط الله عزّ و جلّ افضل مصلحته
هر کس که عبادت خالص خود را به سوي خداوند بالا فرستد، او نيز آنچه صلاح و مصلحت و خير وي در آن است فرود آورده و نازل ميکند.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تاليف: حجت الاسلام محمد رضا رنجبر