PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : در سايه سار وحي ( بندگي محمد )



M.A.H.S.A
03-28-2012, 05:56 PM
http://img.tebyan.net/big/1388/08/1481972032762484215423411058141837096157.jpg

قرآن كریم می فرماید: لا تَعْبُدُونَ اِلاَّ الله(بقره/83) جز خدا كسی را عبادت نكنید.

عبادت یعنی اطاعت؛ لا تَعْبُدُونَ اِلاَّ الله یعنی: لا تُطِیعُونَ اِلاَّ الله و «اطاعت»یعنی«حرف شنوی».

در روایت آمده است: مَنْ اسْتَمَعَ اِلی مُتَكَلِمٍ فَقَدْ عَبَدَه فِاِن كانَ یَتَكَلَمُ مِنْ الله فَقَدْ عَبَدَ الله وَ اِنْ كانَ یَتَكَلَمُ مِنَ الشَیطانِ فَقَدْ عَبَدَ الشَیْطان .

اگر كسی از كسی حرف شنوی و اطاعت كند همانا او را عبادت كرده است .

حال اگر آن شخص از جانب خدا حرف می زد او نیز بندگی خدا كرده است، و اگر از جانب شیطان مطلبی را می گفت او هم بندگی شیطان كرده است .

اینكه علی(ع)می فرماید: مَنْ عَلَّمَنِی حَرْفاً سَیَّرَنِی عَبْدَاً برای همین است .

می گوید من اگر از كسی چیزی فرا گرفته باشم و آن را پذیرفته باشم او را بندگی نموده ام . حال، اگر از خدا به من آموخته باشد دیگر بنده او نیستم بلكه بنده خدا هستم . از این جهت در جایی دیگر می فرماید: اَنَا عَبْدٌ مَنْ عَبِیدِ مُحَمَّد(ص) . چرا ؟ چون از حضرت استماع كرده است . پس می شود عبدِ حضرت، و چون حضرت از جانب خدا فرموده است، بنابراین علی(ع) از این راه می شود عبد الله .


در منطق قرآن به معنای بی سواد نمی باشد، بلكه جاهل یعنی كسی كه نفس او بر او غالب باشد.

تعلیم ادب

قرآن كریم می فرماید: وَ اِذْ قالَ مُوسی اِنَّ اللهَ یَأمُرُكُمْ اَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَة .( بقره/76)

هر اشكالی و هر مشكلی كه بر سر راه انسان سبز می شود از آن است كه آدمی زیاده بر فهم خود تكیه می كند .

شیطان سالها به انسان تلقین می كندكه تو خوب می فهمی و خوش فهم هستی !

وقتی كه برای انسان خوب جا انداخت كه خوب می فهمد و مو را از ماست بیرون می كشد، آنگاه حركات مردم را برایش معنا می كند .

می گوید: آنكه دیر به دید یا بازدید تو آمد تو را سبك كرد .و آن دیگری كه درست پیش تو نایستاد تو را تحقیر نمود .

آنگاه به جایی میرسد كه انسان باور می كند كه خوب می فهمد و می گوید من وقتی كه به كسی نگاه می كنم او را شناخته ام .

یا می گوید: همینكه تو فِ بگویی من تا فرحزاد آن را خوانده ام .

شیطان اول به انسان می گوید تو خوب می فهمی، و آنگاه او را وا می دارد روی تفسیر اعمال و رفتار مردم تا دائماً حدس بزند و حكم كند .و كارش به جایی می رسد كه به پیامبر خدا هم حرف می زند .یعنی پیامبر وقتی با او حرف می زند با او مباحثه می كند . چون معتقد است كه نكته می فهمد .

مثلاً وقتی كه موسی می گوید یك گاو را بكشید ! می گوید: گاو چه اثری دارد ؟!‌

بعد هم ادامه می دهد كه خوب، حالا خدا گفت گاوی را بكشید، اما چه گاوی ؟

قآلُوا اَتَتَخِذُنا هُزُواً

آیا ما را مسخره كرده ای ؟

قال اَعُوذُ بِالله اَنْ اَكُونَ مِنَ الْجاهِلِین .

شما بی ادبی آنها را ببینید !

و از طرف دیگر ادب موسی را هم ببینید، حلم موسی را هم ببینید !

دارد به ما درس می دهد كه اگر هم یك كسی نفهمید و به یك بزرگتری چیزی گفت او عصبانی نشود .

موسی به آنها نگفت كه: مگر من اهل مسخره هستم، این چه حرفی است كه می زنید، حرفتان را بفهمید و بعد بزنید !

قال اَعُوذُ بِاللهِ اَنْ اَكُونَ مِنَ الْجاهِلِین .

و به حول و قوه خود تكیه نمی كند ؟ نمی گوید كه من جاهل نیستم .

می گوید: من به خدا پناه می برم كه كاری را از روی جهالت انجام بدهم .

یعنی اگر از من هم این حركات جاهلانه سر نمی زند از خودم نیست .

و دیگر آنكه«مسخره»نمودن كار جاهلان است .

جاهل، در منطق قرآن به معنای بی سواد نمی باشد، بلكه جاهل یعنی كسی كه نفس او بر او غالب باشد.

و« استهزاء»كار كسی است كه نفس او بر او غالب شده باشد.

-----------------------------------------------------------------------------------------------------

تالیف: آیت الله استاد حائری شیرازی