PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ضرب المثلهای اصیل اصفهانی



R A H A
03-26-2012, 02:38 AM
قدو
از بس قابلمه داغ بود دستم قدو شد
قدو=سوختن

R A H A
03-26-2012, 02:39 AM
فدایی ماهی رُخِد شَم که جُفتی خورشیدس
گلی قشنگ تِر اِز تو کوجاسو کی دیدس
گیساد وِلَم نیمیدِد تا برم بشم راحت
خدایا این چه طِنافِس به پام پیچیدس

R A H A
03-26-2012, 02:40 AM
1 الای آكله بیگیری 2- بادی یامان بیگیری ایشالله 3- الای بالا پر بِزِنی
-4 الای سه قلی بودی 5- تیری غیب بخوری ایشالله 6- تیری اَجل خورده
-7 توپ تو شیكمد بِرِد 8- الای بپكی

الای سه قلی بودی: وقتی كسی یك مزه بی مزه می ندازه به جای اینكه به طعنه بگن ماشالله چقدر تو
خوش مزه ای می گن ایشالله سه قلی (سه قلو) بودی یا به شكل مختصر شالّا سه قلی بودی. یعنی یه قل كمه برای
اینكه همچین مز ههایی بریزه. در واقع نوعی تحقیر پشت پرده داره.
-5 تیری غیب بخوری ایشالله: معنی واضح است امیدوارم هیچ وقت همچین تیری نخورین.
-6 تیری اَجل خورده: در این جمله دعایی فرض بر این است كه تیر به شما اصابت كرده.
-7 توپ تو شیكمد برد: در مواقعی كه فردی زیاد غذا بخورد بكار می رود. از دیگر جملات دعایی مشابه می توان
به الای كارت بخوری (كارت همان كارد است قاعده تبدیل د به ت) اشاره كرد.
-8 الای بپكی: الهی بتركی. تقریبا در هر موقعیتی به كار می رود.
نكته: دقت شود كه اصولا در اصفهان (بد اصفهانیاشون البته) نسبت جمله دعایی مثبت به جمله دعایی منفی
تقریبا صفر است.

R A H A
03-26-2012, 02:40 AM
-1 دراومد گفت 2- قو نیمیپِرِد 3- خَبِریش نیست
-4 كَمری راوِس هنو 5- را نیمیبِرِد 6- مردی رِندیشس
-7 سگسارونس 8- آغولیاد واغلید؟ 9- ادراوادرِد می كونم
-10 برادون كشیدن 11 - درِزا چاق كردن 12 - جخ هم رسوندند
-13 بِلاگیری درو وردن 14 - آدمی نَیرز 15 - وا می دارم
-16 هوا كیفس 17 - آ یكی اونم 18 - چه خبِر اَتر؟
-19 هوا تیفونس 20 - د آره د 21 - سك نَزِن
-22 وقّی كردس 23 - آدمی یه غازی

R A H A
03-26-2012, 02:41 AM
-1 دراومد گفت: برگشت گفت
-2 قو نیمیپِرِد: خیلی خلوته
-3 خَبِریش نیست: چیزی حالیش نیست. چیزی بارش نیست. به اوضاع بد اقتصادی هم گفته می شود. مثال اگر
از یه اصفهانی بپرسند چه خبر از بازار؟ می گه خبریش نیست ( مدت جواب 2 ثانیه). دقت شود كه در یك
جمله، یه مفهوم به اون بزرگی بیان شد. حالا اگه كه این سوال را از یه تهرونی می پرسیدی جواب می شد: ببین
می دونی چیه الان با توجه به سیاستای جهانی و این مالیاتایی كه دولت گذاشته و .... در آخر .. وضع فروش زیاد
خوب نیست.(مدت جواب 5 دقیقه)
-4 كَمری راوِس هنو: هنوز نصف راهم نیومده
-5 را نیمیبِرِد: بلد نیست
-6 مردی رِندیشه: خیلی آب زیركاهه
-7 سگسارونه: شلوغه. متضاد قو نیمیپِرِد.
قاعده كلی: برای جاهای شلوغ معمولا از واژه سگ و برای جاهای خلوت از واژه قو استفاده می شود. مثال: بیا از
اون فلان خیابون بریم. جواب: اصلا و ابدا (بدون تنوین) فلان خیابون این وقتی شب سگسارونه
-8 آغولیاد واغلید: راحت شدی؟ حالا خوب شد. مثال: آغولیاد واغولید اینو گفتی؟ (برای بیان احساس دلخوری)
به معنی آبها از آسیاب افتاد هم هست. مثال: تا آغولیاش واغلید فكری رفتن به سرش زد. نوعی آسیاب درونی.
-9 ادراوادرد می كونم: ادراوادر به معنی تیكه پاره. ادراوادرد می كونم یعنی می كشمت.
-10 برادون كشیدن: براتون آماده كردن. ولی در عمل وقتی استفاده م یشود كه كسی می خواهد به جایی برود
كه هیچ فایده ای نداره. مثال. فرد تهرونی: من می خوام برم با فلان مسوول درباره این مشكل صحبت كنم؟ مشاور
اصفهانی: جناب حتما این كارو بوكونید، اونجا برادون كشیدن.
-11 درِزا چاق كردن: فرار كردن
-12 جخ هم رسوندند: تازه پیدا كردند (بدون جخ هم بكار م یرود). مثال آقا جلیلا اینا یه بِچه هم رسوندند.
یعنی یه بچه پیدا كردند، صاحب فرزند شدند.
-13 بِلاگیری درو وردن: شیطونی كردن. مثال: بِچه بلاگیری نكون. اسم فاعلش می شه بِلازِده به معنی شیطون.
مثال: بِلازده هنچی نكون.
-14 آدمی نَیرز: آدم بیخود
-15 وا می دارم: وادار كردن. مثال: بووِر كن اگه این كار را كردی وامی دارم علیِ ایاقدا جا بیارد. ترجمه: باور كن
اگه این كارو كردی علی را وادارم یكنم حسابتو برسه.
8
-16 هوا كیفس: هوا ابریه (كیف همون كیپ فرنگیه)
-17 آیكی اونم: از این گذشته. مثال: آیكی اونم مثلا ایشون برا ما چیكار كردن؟
-18 چه خبِر اَتر؟: یعنی همون چه خبر. هنوز برای من روشن نشده كه این اتر از كجا میاد و به چه معنیست؟
-19 هوا تیفونه: هوا طوفانیه (تایفون فرنگی)
-20 د آره د: آره دیگه
-21 سك نزِن: ناخنك نزن، فضولی نكن، اذیت نكن. مثال: اینقد سك نزن به این جیگّری من. یعنی اینقدر منو
اذیت نكن.
-22 وقّی كردس: رنگش پریده، رنگش رفته. مثال: اَُوی این لباس زردرا درش بیار كه وقّی كردس به معنای بهت
نمی یادم بكار می ره. اَُوی این لباس زردرا درش بیار كه تو تَند وقّی كردس واقعا زبان در تعریف برخی از
اصطلاحات الكنه.
-23 آدمی یه غازی: همون آدمی نیرز

R A H A
03-26-2012, 02:42 AM
اِز آتيشِش کِسي گرم نيمي شِد اما اِز دودش کور مي شِد.




ez âtishi kesi germ nimished, emâ ez dudesh germ mished
يعني از آتشش کسي گرم نمي شود، اما از دودش کور مي شود.

خيرش نه اما شرش به ديگران ميرسه

R A H A
03-26-2012, 02:42 AM
دَس به تُنبِکي هر کي بِِزِني صدا مي دد.


das be tonbeki har ki bezeni sedâ mided

دست به تنک هر کَس بزني صدا ميده

همه به يک درد مشترک دچارند