PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : من کی هستم؟!



emad176
09-06-2010, 02:53 PM
این متن نوشته خانم " بلقیس سلیمانی" یکی از نویسندگان معاصر است





من کی هستم؟!




============ =========




من« دوشيزه مکرمه» هستم




وقتي زن ها روي سرم قند مي سابند و همزمان قند توي دلم آب مي شود.




============ ========= =====




من «مرحومه مغفوره» هستم




وقتي زير يک سنگ سياه گرانيت قشنگ خوابيده ام و احتمالاً هيچ خوابي نمي بينم .




============ ========= ========= =




من «والده مکرمه» هستم




وقتي اعضاي هيات مديره شرکت پسرم براي خودشيريني 20 آگهي تسليت در 20 روزنامه معتبر چاپ مي کنند ..




============ ========= ========= ===




من «همسري مهربان و مادري فداکار» هستم،




وقتي شوهرم براي اثبات وفاداري اش البته تا چهلم- آگهي وفات مرا در صفحه اول پرتيراژترين روزنامه شهر به چاپ مي رساند


============ ========= ========= ===




من «زوجه» هستم،




وقتي شوهرم پس از چهار سال و دو ماه و سه روز به حکم قاضي دادگاه خانواده قبول مي کند به من و دختر شش ساله ام ماهيانه فقط بيست و پنج هزار تومان ، بدهد


============ ========= ========= ===


من «سرپرست خانوار» هستم،




وقتي شوهرم چهار سال پيش با کاميون قراضه اش از گردنه حيران رد نشد و براي هميشه در ته دره خوابيد.




============ ========= ========= ===




من «خوشگله» هستم،




وقتي پسرهاي جوان محله زير تير چراغ برق وقت شان را بيهوده مي گذرانند.




============ ========= ========= ===


من «مجيد» هستم،




وقتي در ايستگاه چراغ برق، اتوبوس خط واحد مي ايستد و شوهرم مرا از پياده رو مقابل صدا مي زند.




============ ========= ========= ===


من «ضعيفه» هستم،




وقتي ريش سفيدهاي فاميل مي خواهند از برادر بزرگم حق ارثم را بگيرند..




============ ========= ========= ===




من «بي بي» هستم،




وقتي تبديل به يک شيء آرکائيک مي شوم و نوه و نتيجه هايم تيک تيک از من عکس مي گيرند.




============ ========= ========= ===




من «مامي» هستم،




وقتي دختر نوجوانم در جشن تولد دوستش دروغ پردازي مي کند..




============ ========= ========= ===


من «مادر» هستم،




وقتي مورد شماتت همسرم قرار مي گيرم چون آن روز به يک مهماني زنانه رفته بودم و غذاي بچه ها را درست نکرده بودم.




============ ========= ========= ===




من «زنيکه» هستم،




وقتي مرد همسايه، تذکرم را در خصوص درست گذاشت ماشينش در پارکينگ مي شنود.




============ ========= ========= ===




من «ماماني» هستم،




وقتي بچه هايم خرم مي کنند تا خلاف هايشان را به پدرشان نگويم.




============ ========= ========= ===




من «ننه» هستم،




وقتي شليته مي پوشم و چارقدم را با سنجاق زير گلويم محکم مي کنم و نوه ام خجالت مي کشد به دوستانش بگويد من مادربزرگش هستم... به آنها مي گويد من خدمتکار پير مادرشهستم.


============ ========= ========= ===




من «يک کدبانوي تمام عيار» هستم،




وقتي شوهرم آروغ هاي بودار مي زند و کمربندش را روي شکم برآمده اش جابه جا مي کند.




============ ========= ========= ===




من «بانو» هستم،




وقتي از مرز پنجاه سالگي گذشته ام و هيچ مردي دلش نمي خواهد وقتش را با من تلف بکند.


============ ========= ========= ===





من در ماه اول عروسي ام؛ «خانم کوچولو، عروسک، ملوسک، خانمي ، عزيزم،عشق من، پيشي، قشنگم، عسلم، ويتامين و...» هستم.




============ ========= ========= ===




من در فريادهاي شبانه شوهرم، وقتي دير به خانه مي آيد، چند تار موي زنانه روي یقه کتش است و دهانش بوي سگ مرده مي دهد، «سليطه» هستم.




============ ========= ========= ===




من در محاوره ی ديرپاي اين کهن بوم ؛ «دليله محتاله، نفس محيله مکاره،مار، ابليس، شجره مثمره، اثيري، لکاته و....» هستم.




============ ========= ========= ===




دامادم به من «وروره جادو» مي گويد.




============ ========= ========= ===




حاج آقا مرا «والده» آقا مصطفي صدا مي زند.




============ ========= ========= ===




من «مادر فولادزره» هستم، وقتي بر سر حقوقم با اين و آن مي جنگم.




============ ========= ========= ===




مادرم مرا به خان روستا «کنيز» شما معرفي مي کند...




============ ========= ========= ===




نظر شما دوستان چیه ؟؟؟؟؟؟؟

Sara12
09-06-2010, 06:33 PM
به نام خدای که جان را فکرت آموخت



این قانون است که مردان در سالهای قبل بر زنان تحمیل کرده اند و زنان به دلیل آنکه آنها با نام ها زیر نخوانند سکوت اختیار کرده اند


من در محاوره ی ديرپاي اين کهن بوم ؛ «دليله محتاله، نفس محيله مکاره،مار، ابليس، شجره مثمره، اثيري، لکاته و....» هستم.

و این است جامعه ای که در آن مردها هم خیانت می کنن ولی حکم سنگ سار را بر زن می بنند مردان مبرا از هر گناهی خود را میدانند و این زن هست که همیشه اشتباه می کند زن است که خیانت می کنند میدانید از نظر من چون افکار مردمان این مرزو بوم با قوانین 1400 سال قبل هنوز اداره می شود پس نمی توان هنوزم با توجه به ادعایی برابری حقوق زن و مرد
هنوز زن جایگاه واقعی که در دنیایی امروزه لایق آن است پیدا نکرده البته این حرف بیشتر در مورد جامعه ای است که در آن زندگی می کنیم .
به امید روزی که تمام آفریده ها خداوند متعال جایگاه واقعی خود را پیدا کنند:^: