emad176
09-06-2010, 03:37 PM
http://pic.azardl.com/images/63383601522949121324.jpg
یه زمانی هست که یه عکس می تونه تا عمق ذهن و احساس شما فرو بره و تا مدتها ذهن شما رو درگیر خودش کنه. یه موقعی ممکنه چشمی رو توی عکس ببینین که نتونین فراموشش کنین و هر جا رو که نگاه می کنین حس می کنین به شما خیره شده و می خواد چیزی بگه. باور دارم که در هر ثانیه هزاران اتفاقا عجیب در سرتاسر دنیا رخ میده، اما شاید فقط یکیشون بتونه تبدیل به عکسی بشه که دنیا رو تکون میده. فقط یکیشون میتونه چشمهای اومایرا باشه. دیدن چشمهای اومایرا سانچز، ساده نیست. خیلیها سال 1985 و انتشار این عکس رو شروع پدیدهء جهانی شدن رسانه ها (Media Globalization) میدونن. درد و رنج اومایرا سانچز با دوربینهای تلویزیونی تعقیب میشد، و با وجود اینکه دوربینهای تلویزونی اونجا حضور داشتن، اما این عکس بود که تلنگری به جهان زد و تبدیل به نمایش تکان دهنده ای از حقیقت و انسانیت، از زندگی و مرگ شد. اومایرا سانچز، 13 ساله، ساکن دهکده آرمرو، کلمبیا، قربانی طوفان سهمگینی شده که در سال 1985 کلمبیا رو ویران کرد. اومایرا به مدت سه روز زیر گل و خاک و آب، توی خونهء خوش، گیر افتاده بود. وقتی که جستجوگرها با اون تجهیزات کم و بدبختی زیاد پیداش کردن، امکان نجات اومایرا نبود. اون گیر کرده بود، تنها راهی که میشد اومایرا رو نجات داد قطع کردن پاهاش بود که به شکل وحشتناکی گیر افتاده بود. هیچ تجهیزات پزشکی درست و حسابی برای این کار وجود نداشت. هیچ راه نجاتی برای اومایرا نبود. باهاش صحبت کردن، گفت که دلش برای دوستاش تنگ شده، گفت که می خواد به مدرسه برگرده. جلوی چشم دوربین، زیر اشک جستجوگرها، خبرنگارها، رسانه و هزاران چشمی که شاهد این واقعه بودن، اومایرا سانچز بعد از سه روز از دنیا رفت. فرانک فورنیر، عکاس این عکس، با سفرهای پی در پی زمینه بحثهای جهانی در مورد سهل انگاری دولت کلمبیا قبل از وقوع این طوفان رو بوجود آورد. چند ماه بعد فورنیراین عکس رو منتشر کرد و در سال 1986 جایزهء World Press Photo Premier Award رو بخاطرش دریافت کرد. این نگاه، الان مدتی هست از فکرم بیرون نمیره. البته، این رو هم نمیدونم که اصلا لازم هست از فکرم بیرون بره یا نه. اینکه این تصویر چه چیزی رو توی ذهن هر کسی تداعی میکنه، مطمئنا آدم به آدم متفاوت هست.
یه زمانی هست که یه عکس می تونه تا عمق ذهن و احساس شما فرو بره و تا مدتها ذهن شما رو درگیر خودش کنه. یه موقعی ممکنه چشمی رو توی عکس ببینین که نتونین فراموشش کنین و هر جا رو که نگاه می کنین حس می کنین به شما خیره شده و می خواد چیزی بگه. باور دارم که در هر ثانیه هزاران اتفاقا عجیب در سرتاسر دنیا رخ میده، اما شاید فقط یکیشون بتونه تبدیل به عکسی بشه که دنیا رو تکون میده. فقط یکیشون میتونه چشمهای اومایرا باشه. دیدن چشمهای اومایرا سانچز، ساده نیست. خیلیها سال 1985 و انتشار این عکس رو شروع پدیدهء جهانی شدن رسانه ها (Media Globalization) میدونن. درد و رنج اومایرا سانچز با دوربینهای تلویزیونی تعقیب میشد، و با وجود اینکه دوربینهای تلویزونی اونجا حضور داشتن، اما این عکس بود که تلنگری به جهان زد و تبدیل به نمایش تکان دهنده ای از حقیقت و انسانیت، از زندگی و مرگ شد. اومایرا سانچز، 13 ساله، ساکن دهکده آرمرو، کلمبیا، قربانی طوفان سهمگینی شده که در سال 1985 کلمبیا رو ویران کرد. اومایرا به مدت سه روز زیر گل و خاک و آب، توی خونهء خوش، گیر افتاده بود. وقتی که جستجوگرها با اون تجهیزات کم و بدبختی زیاد پیداش کردن، امکان نجات اومایرا نبود. اون گیر کرده بود، تنها راهی که میشد اومایرا رو نجات داد قطع کردن پاهاش بود که به شکل وحشتناکی گیر افتاده بود. هیچ تجهیزات پزشکی درست و حسابی برای این کار وجود نداشت. هیچ راه نجاتی برای اومایرا نبود. باهاش صحبت کردن، گفت که دلش برای دوستاش تنگ شده، گفت که می خواد به مدرسه برگرده. جلوی چشم دوربین، زیر اشک جستجوگرها، خبرنگارها، رسانه و هزاران چشمی که شاهد این واقعه بودن، اومایرا سانچز بعد از سه روز از دنیا رفت. فرانک فورنیر، عکاس این عکس، با سفرهای پی در پی زمینه بحثهای جهانی در مورد سهل انگاری دولت کلمبیا قبل از وقوع این طوفان رو بوجود آورد. چند ماه بعد فورنیراین عکس رو منتشر کرد و در سال 1986 جایزهء World Press Photo Premier Award رو بخاطرش دریافت کرد. این نگاه، الان مدتی هست از فکرم بیرون نمیره. البته، این رو هم نمیدونم که اصلا لازم هست از فکرم بیرون بره یا نه. اینکه این تصویر چه چیزی رو توی ذهن هر کسی تداعی میکنه، مطمئنا آدم به آدم متفاوت هست.