R A H A
03-14-2012, 11:52 PM
نوروز و پاشیدن آب به یکدیگر
در گذشته رسم بر این بود که در روز نوروز مردمان به یکدیگر آب می پاشیدند و شادمانی می کردند .
ابوریحان بیرونی در این مورد می گوید : سلیمان باد را امر کرد که او را با وسیله آسمان پیمایش ، پرواز دهد در این هنگام پرستویی پیش آمده و بدو گفت :
در این آسمان از برای من کاشانه ای است چند تخم در آن که امید من است . از آن سوتر رو که کاشانه مرا در هم مشکنی .
سلیمان خواهش او را پذیرفته و مسیر خود را کج کرد و از سوی دیگر رفت چون این کرد پرستو برای قدردانی ، از جایی مقداری آب آورد و بر روی سلیمان پاشید و یک ران ملخ نیز بدو داد .
این ماجرا به روز نوروز اتفاق افتاد و همین شد سرآغازی برای به وجود آمدن این رسم که به هنگام نوروز مردمان به روی یکدیگر آب پاشیده و هدیه ها رد و بدل کنند.
در مورد فلسفه پاشیدن آب به یکدیگر در روز نوروز در گذشته ، از امام جعفر صادق (ع) نقل شده که :
و این روزی است که خدا حیات بخشد چندین هزار کس را که از مرگ گریختند یعنی از طاعون و به یک دفعه خداوند قهار ایشان را می راند پس بعد از مدت ها که استخوان شده بودند پیغمبری از پیغمبران خدا بر آن استخوان ها گذشت و از پروردگار خود سوال کرد که به او بنماید که چگونه این استخوان های پوسیده را زنده می گرداند .
پس خدا وحی فرستاد به سوی او که آب بریزد بر استخوان های آنها در همان جاهای خود که هستند پس چنین کرد و همه به قدرت الهی زنده شدند و به این سبب سنت شد که آب بر یکدیگر بریزند و در این روز غسل کنند .
در مقابل این روایات ایرانیان نیز داستانی کهن دارند که از این قرار است : نخستین کسی که پیش از مسیح در گهواره سخن گفت « زو » از سلاطین پیشدادی ایران بود . در این هنگام قحطی و خشکی فراگیر بود و مردم در عسر به سر می بردند . و به همین خاطر « زو » در گاهواره به سخن آمده و از خداوند درخواست کرد که به مردم رحمت آورد .
پس از درخواست وی باران بسیار فرود آمد و مردم و زمین ها سیراب گشتند .
پس از این واقعه مردم این روز را نوروز نامیدند و هر سال فرا رسیدن آن را جشن گرفته و شادی ها کردند و بر روی یکدیگر آب ها پاشیدند .
http://shiaupload.ir/images/dofjtk413p99x4g2fcqe.gif
در گذشته رسم بر این بود که در روز نوروز مردمان به یکدیگر آب می پاشیدند و شادمانی می کردند .
ابوریحان بیرونی در این مورد می گوید : سلیمان باد را امر کرد که او را با وسیله آسمان پیمایش ، پرواز دهد در این هنگام پرستویی پیش آمده و بدو گفت :
در این آسمان از برای من کاشانه ای است چند تخم در آن که امید من است . از آن سوتر رو که کاشانه مرا در هم مشکنی .
سلیمان خواهش او را پذیرفته و مسیر خود را کج کرد و از سوی دیگر رفت چون این کرد پرستو برای قدردانی ، از جایی مقداری آب آورد و بر روی سلیمان پاشید و یک ران ملخ نیز بدو داد .
این ماجرا به روز نوروز اتفاق افتاد و همین شد سرآغازی برای به وجود آمدن این رسم که به هنگام نوروز مردمان به روی یکدیگر آب پاشیده و هدیه ها رد و بدل کنند.
در مورد فلسفه پاشیدن آب به یکدیگر در روز نوروز در گذشته ، از امام جعفر صادق (ع) نقل شده که :
و این روزی است که خدا حیات بخشد چندین هزار کس را که از مرگ گریختند یعنی از طاعون و به یک دفعه خداوند قهار ایشان را می راند پس بعد از مدت ها که استخوان شده بودند پیغمبری از پیغمبران خدا بر آن استخوان ها گذشت و از پروردگار خود سوال کرد که به او بنماید که چگونه این استخوان های پوسیده را زنده می گرداند .
پس خدا وحی فرستاد به سوی او که آب بریزد بر استخوان های آنها در همان جاهای خود که هستند پس چنین کرد و همه به قدرت الهی زنده شدند و به این سبب سنت شد که آب بر یکدیگر بریزند و در این روز غسل کنند .
در مقابل این روایات ایرانیان نیز داستانی کهن دارند که از این قرار است : نخستین کسی که پیش از مسیح در گهواره سخن گفت « زو » از سلاطین پیشدادی ایران بود . در این هنگام قحطی و خشکی فراگیر بود و مردم در عسر به سر می بردند . و به همین خاطر « زو » در گاهواره به سخن آمده و از خداوند درخواست کرد که به مردم رحمت آورد .
پس از درخواست وی باران بسیار فرود آمد و مردم و زمین ها سیراب گشتند .
پس از این واقعه مردم این روز را نوروز نامیدند و هر سال فرا رسیدن آن را جشن گرفته و شادی ها کردند و بر روی یکدیگر آب ها پاشیدند .
http://shiaupload.ir/images/dofjtk413p99x4g2fcqe.gif