sarbh
09-04-2010, 12:15 PM
چرا نبايد تمام صحبتهاي خود را به همسرتان بازگو كنيد ؟ اين سوال چندين پاسخ دارد:
1- از ديدگاه بعضي از روانشناسان افرادي كه گذشته تلخ و سخت داشته اند بايد توجه كنند كه ، هنگامي تجربه هاي تلخ گذشته بايد چراغ راه آينده باشد و بس. سعي كنيد با گذشته هاي تلخ تان خداحافظي كنيد و با عنوان كردن تجربه ها ذهن همسر تان را مغشوش نكنيد . توجه كنيد كه شما ديگر در دوران مجردي به سر نميبريد ، شما تشكيل خانواده داده ايد و از همان روز اول كه وارد زندگي زناشويي ميشويد بايد سعي كنيد همهي گذشته ي خود را فراموش كنيد ، و الان زمان آن است كه زندگي دو نفره ي كه در آينده خواهيد داشت فكر كنيد ، صحبتهايتان نيز بايد حول زندگي مشتركتان باشد نه گذشته تلختان .
2- اگر از اشتباهات گذشته عبرت گرفته ايد و تحول خاصي در رفتارتان ايجاد كرده ايد لزومي به بازگو كردن اشتباهات گذشته تان نيست چون ممكن است بر ديدگاه طرف مقابل به شما اثر منفي بگذارد و يا برخي قابليت هاي فعلي تان ناديده گرفته شود. مگر در مواردي كه بازگو كردن تجربه شما ميتواند مانع تكرار اشتباه براي طرف مقابلتان شود.
3- صحبتهايي را از گذشته ، حال براي همسرتان باز گو و تعريف كنيد اما سعي كنيد وارد جزييات نشويد ، مسائل را براي او كاملا باز نكنيد و نشكافيد .
حال چه صحبتهايي را نبايد مطرح كرد:
1- اسرار تان را به همسرتان نگوييد .منظور از اسرار چيست ؟
مشكلاتي كه در دوران قبل از ازدواج برايتان بوجود آمده و بازگو كردن آن تنها باعث مشغول كردن ذهن همسرتان ميشود. نا گفته نماند كه مسائلي است كه گفتن آنها به همسرتان ضروري است مثلا تجربه نامزدي ناموفقي اگر در گذشته داشته ايد به همسر تان بگوييد اما آيا واقعا لازم است همسرتان از جزئيات آن مطلع باشد؟ مشكلاتي كه با پدرو مادر، خواهر يا برادر تان داشته ايد و عنوان كردن آنها به ديدگاه همسرتان نسبت به خانواده تان خدشه وارد ميكند ، كمبودهايي كه در زندگي با آنها مواجه بوده ايد ، رنجها و مشقتهايي را كه متحمل شده ايد ، و مسائلي مانند اين موضوعات بهتر است بازگو نكنيد.
2- اگر زماني به همسرتان ، رفتارهايي كه انجام ميداده شك كرديد و در وفاداريش نسبت به خودتان مردد بوديد هرگز اين موضوع را مطرح نسازيد ، زيرا ممكن است شما به اشتباه چنين فكري را داشته بوديد در اين صورت احساس وفاداري كه بين شما و شوهرتان وجود داشته است در همان زمان از بين ميرود.
1- از ديدگاه بعضي از روانشناسان افرادي كه گذشته تلخ و سخت داشته اند بايد توجه كنند كه ، هنگامي تجربه هاي تلخ گذشته بايد چراغ راه آينده باشد و بس. سعي كنيد با گذشته هاي تلخ تان خداحافظي كنيد و با عنوان كردن تجربه ها ذهن همسر تان را مغشوش نكنيد . توجه كنيد كه شما ديگر در دوران مجردي به سر نميبريد ، شما تشكيل خانواده داده ايد و از همان روز اول كه وارد زندگي زناشويي ميشويد بايد سعي كنيد همهي گذشته ي خود را فراموش كنيد ، و الان زمان آن است كه زندگي دو نفره ي كه در آينده خواهيد داشت فكر كنيد ، صحبتهايتان نيز بايد حول زندگي مشتركتان باشد نه گذشته تلختان .
2- اگر از اشتباهات گذشته عبرت گرفته ايد و تحول خاصي در رفتارتان ايجاد كرده ايد لزومي به بازگو كردن اشتباهات گذشته تان نيست چون ممكن است بر ديدگاه طرف مقابل به شما اثر منفي بگذارد و يا برخي قابليت هاي فعلي تان ناديده گرفته شود. مگر در مواردي كه بازگو كردن تجربه شما ميتواند مانع تكرار اشتباه براي طرف مقابلتان شود.
3- صحبتهايي را از گذشته ، حال براي همسرتان باز گو و تعريف كنيد اما سعي كنيد وارد جزييات نشويد ، مسائل را براي او كاملا باز نكنيد و نشكافيد .
حال چه صحبتهايي را نبايد مطرح كرد:
1- اسرار تان را به همسرتان نگوييد .منظور از اسرار چيست ؟
مشكلاتي كه در دوران قبل از ازدواج برايتان بوجود آمده و بازگو كردن آن تنها باعث مشغول كردن ذهن همسرتان ميشود. نا گفته نماند كه مسائلي است كه گفتن آنها به همسرتان ضروري است مثلا تجربه نامزدي ناموفقي اگر در گذشته داشته ايد به همسر تان بگوييد اما آيا واقعا لازم است همسرتان از جزئيات آن مطلع باشد؟ مشكلاتي كه با پدرو مادر، خواهر يا برادر تان داشته ايد و عنوان كردن آنها به ديدگاه همسرتان نسبت به خانواده تان خدشه وارد ميكند ، كمبودهايي كه در زندگي با آنها مواجه بوده ايد ، رنجها و مشقتهايي را كه متحمل شده ايد ، و مسائلي مانند اين موضوعات بهتر است بازگو نكنيد.
2- اگر زماني به همسرتان ، رفتارهايي كه انجام ميداده شك كرديد و در وفاداريش نسبت به خودتان مردد بوديد هرگز اين موضوع را مطرح نسازيد ، زيرا ممكن است شما به اشتباه چنين فكري را داشته بوديد در اين صورت احساس وفاداري كه بين شما و شوهرتان وجود داشته است در همان زمان از بين ميرود.