mehraboOon
03-14-2012, 12:08 PM
تَبْریزْ یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان آذربایجان شرقی است. این شهر بزرگترین شهر منطقهٔ شمال غرب کشور و قطب اداری، ارتباطی، بازرگانی، سیاسی، صنعتی، فرهنگی و نظامی این منطقه شناخته میشود.شهر تبریز با ۱٬۳۷۸٬۹۳۵ نفر جمعیت در سال ۱۳۸۵ خورشیدی، چهارمین شهر پرجمعیت ایران پس از شهرهای تهران، مشهد و اصفهان محسوب میگردد.این شهر به دلیل جایدادن بسیاری از کارخانجات مادر و بزرگ صنعتی در خود و نیز وجود بیش از ۶۰۰ شرکت قطعهساز در آن، دومین شهر آلوده و نیز دومین شهر صنعتی کشور پس از تهران بهشمار میرود و به دلیل صنعتیبودن، یکی از مهمترین شهرهای مهاجرپذیر ایران محسوب میشود.
پس از بهرهبرداری از آزادراه نبیاکرم، میزان مسافرپذیری تبریز روبه افزایش نهاده و این شهر پس از مشهد بهعنوان دومین شهر مسافرپذیر کشور مطرح گردید. بهجهت ریشهکنی تکدیگری از تبریز، این شهر بهعنوان شهر بدون گدا شناخته میشود. همچنین سازمان بهداشت جهانی تبریز را بهعنوان سالمترین شهر ایران برگزیدهاست.
شهر تبریز در غرب استان آذربایجان شرقی و در منتهیالیه مشرق و جنوب شرق جلگهٔ تبریز قرار گرفتهاست. این شهر از سمت شمال به کوههای پکهچین و عون بن علی، از سمت شمال شرق به کوههای باباباغی و گوزنی، از سمت شرق به گردنهٔ پایان و از سمت جنوب به دامنههای کوه سهند محدود شدهاست. آب و هوای تبریز در زمستانها بسیار سرد و در تابستانها خشک و گرم است؛اگرچه حرارت به دلیل نزدیکی به کوه سهند و وجود باغهای زیادی در پیرامون شهر تعدیل میگردد.
نام تبریز در کتابها و اسناد تاریخی تحت نامهای مختلفی نظیر «تَورِز»، «تَورِژ»، «تِبریز» و «توری» به ثبت رسیدهاست. این شهر در طول تاریخ بارها ویران و تجدیدبنا شدهاست. بنای تبریز به دوران اشکانی و ساسانی برمیگردد؛ البته در آغاز دوران اسلامی روستای کوچکی بیش نبودهاست.
این شهر در طول حکومت چهارصدسالهٔ خاندان «رَوّادی» و اسکان قبیلهٔ عرب «اَزْد» به شکوفایی رسید.اوج شکوفایی تبریز در زمان ایلخانان بود که در این زمان، این شهر پایتخت قلمرویی پهناور از نیل تا آسیای مرکزی بودهاست.شهر تبریز در سدههای گذشته شاهد حوادث متعددی از قبیل ..... توسط بیگانگان و زمینلرزههای مهلک بودهاست. این شهر پایتخت آققویونلوها و قراقویونلوها، نخستین پایتخت حکومت صفویه و آغازگر انقلاب مشروطه برعلیه استبداد محمدعلی شاه بودهاست.
شهر تبریز نخستین پایتخت جهان تشیع بوده و به سبب موقعیت مناسب خود، در گذشته از مراکز تجاری منطقه بهشمار میرفته و امروزه نیز یکی از مراکز مهم صنعتی در سطح ایران محسوب میشود. این شهر در دو سدهٔ اخیر، مبدأ بسیاری از تحولات اجتماعی، فرهنگی و صنعتی در کشور بوده و نقشی کلیدی در تحولاتی مانند انقلاب مشروطیت، انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و مدرنیزهکردن ایران داشتهاست. مردمان تبریز هماکنون به زبان ترکی آذربایجانی تکلم مینمایند؛ هرچند اسناد و شواهد موجود نشان میدهد که پیشتر زبانی ایرانی با ریشهٔ غیرترکی در این شهر تکلم میشدهاست.
وجه تسمیه
نوشتار اصلی: وجه تسمیه تبریز
یاقوت حموی در «معجمالبلدان» گزارش میدهد که نام شهر در زمان دیدار یاقوت از تبریز در زبان محلی «تِبریز» تلفظ میشدهاست.[۲۱] با توجه به این، مینورسکی معتقد است که تلفظ تِبریز باید به گویش ایرانی آذری قدیم تعلق داشتهباشد. این گویش به گویشهای موسوم به گویشهای ایرانی جنوب دریای خزر وابستهاست؛ یا به احتمال بیشتر، تلفظ تِبریز معربشدهٔ نام شهر در باب فِعلیل (در زبان عربی) است. همچنین شیوهٔ نگارش نام این شهر در زبان ارمنی و تجزیه و تحلیل صیغهٔٔ ارمنی، نمایانگر وابستگی واژهٔ تَوریژ به «زبان پهلوی شمالی» میباشد. مینورسکی در پایان چنین نتیجه میگیرد که این مسأله نشان میدهد که ریشهٔ نام شهر به زمانهای بسیار دور تا اوایل سلسلهٔ ساسانی یا شاید قبل از اشکانیان برمیگردد.[۲]
بنابر گفتهٔ مصطفی مؤمنی در دانشنامهٔ اسلامی، اهالی بومی آذربایجان تبریز را توری (چشمه یا رود گرم) میخواندهاند. تا اوایل سدهٔ چهاردهم خورشیدی نیز روستاییان اطراف تبریز این شهر را توری مینامیدهاند. حتی در حال حاضر مردمان «قنبرآباد» در اطراف تبریز به این شهر توری میگویند. در نوشتههای کهن (برای نمونه ابوالفداء) نام این شهر به شکل «تُوریز» آمده و هنوز هم در زبانهای کردی و تاتی «توریز» و «تُوْری» به کار میرود. عدهای از شرقشناسان و منابع کهن، نام شهر را دارای ریشهای کهن در پارسی میانه و کهن و مرتبط با گرما و فعالیتهای گرمایی کوه سهند دانستهاند. همچنین منابع ارمنی که نام شهر را در سدهٔ پنجم (یا چهارم) میلادی، «تورژ» و «تَوْرِش» دانستهاند و به فارسی هم تَورز تلفظ کردهاند و با توجه به معنای متداول فارسی «تبریز» و «تبپنهانکن» و احتمالاً نام تبریز «پنهانکنندهٔ تف و گرما» و با «جنبشهای آتشفشانی کوه سهند» مرتبط بودهاست.[۱]
دانشنامهٔ بریتانیکا نیز نظری مشابه دارد و تبریز را در اصل «تپ + ریز» میداند، چیزی که باعث روان شدن گرما میشود و احتمالاً بهخاطر چشمههای آبگرم اطراف آن است.[۱۵]
در مورد نام شهر توجیه مصطلح ولی عامیانهٔ دیگری وجود دارد؛ از جمله اینکه زبیده زن هارونالرشید به بیماری تب نوبه مبتلا شده بود؛ چند روزی در آن حوالی اقامت کرده، در اثر هوای لطیف و دلانگیز آنجا بیماری وی زایل شده، فرموده شهری در آنمحل بنا کنند و نام آن را «تبریز» بگذارند.[۲۲] هرچند احمد کسروی در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان توجیهات از این دست را عامیانه و نادرست میداند.[۲۳]
پیشینه
نوشتار اصلی: پیشینه تبریز
نوشتار اصلی: اولینهای تبریز در تاریخ ایران
دوران باستان
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/1a/Eternal_Love.jpg/180px-Eternal_Love.jpg
اجساد و اشیای تاریخی مربوط به هزارهٔ اول پیش از میلاد؛ یافتهشده در محوطهٔ باستانی مسجد کبود.
ارتباط شهر تبریز با گروهی از شهرها و قلعههای همزمان با دوران مادها، در میان محققین مورد مشاجرهٔ فراوان قرار گرفتهاست.[۲] تعدادی از محققین بر این عقیدهاند که دژ «تارویی-تارمکیس»، که نام آن در کتیبهٔ سارگن دوم -پادشاه آشور در بین سالهای ۷۰۵ تا ۷۲۱ پیش از میلاد مسیح- آمده، در محل شهر کنونی تبریز قرار دارد. این دژ بنابر کتیبهٔ سارگن، محل نگهداری اسبهای ذخیرهٔ سواران اورارتو بوده که در حملهٔ آشوریها ویران شدهاست.[۱]
شهر کنونی تبریز برروی خرابههای شهر «تَوْرِژ» (بارها) بنا شدهاست. تورژ یکی از بااهمیتترین مراکز بازرگانی منطقه بوده و بهعنوان پل ارتباطی میان شرق و غرب اهمیت فراوانی داشتهاست. این شهر در زمان حکمرانان اشکانیتبار ارمنستان، پایتخت این منطقه بودهاست.[۲۴] [۲۵] هرچند ولادیمیر مینورسکی در دانشنامهٔ اسلام این نظریه را رد کرده و بیان میکند این داستان که شاه اشکانیتبار ارمنستان بهخاطر انتقام کشتهشدن اردوان (آخرین پادشاه اشکانی) به دست اردشیر بابکان (بنیانگذار سلسلهٔ ساسانی) تبریز را ..... کرده و این شهر را پایتخت ارمنستان قرار داده، تنها براساس نوشتههای واردان -تاریخنگار ارمنی در سدهٔ چهاردهم میلادی- در منابع قدیمی به چنین چیزی اشاره نشده و این روایت ریشهای عامیانه دارد.[۲]
در کتاب تاریخ ایران (چاپ دانشگاه کمبریج) آمده که شهر تبریز در اوایل دورهٔ ساسانی (سدهٔ سه یا چهار میلادی) بنا شده و یا به احتمال بیشتر در سدهٔ هفتم این واقعه روی دادهاست.[۱۶]
از فتح آذربایجان توسط اعراب تا ایلخانان
در زمان فتح آذربایجان به دست اعراب در سال ۲۲ هجری، آنگونه که در کتاب فتوحالبلدان بلاذری آمده، توجه سپاه اعراب بیشتر متوجه شهر ار دبیل بوده و حتی نامی از تبریز در فهرست شهرهایی که مرزبان پارسی از آنها سربازگیری کردهبود، نیامدهاست. چنین پیدا است که تبریز همانگونه که «فاستوس بیزانسی» اشارهکرده، در سدهٔ چهارم میلادی ویران شده بود و در زمان حملهٔ اعراب، قریهای کوچک بیش نبودهاست.[۲]
پس از فتح آذربایجان، گروهی از اعراب در آذربایجان ساکن شدند. در زمان خلافت منصور عباسی (۱۳۶ـ۱۵۸)، و در حدود سال ۱۳۷ هجری، مردی بهنام «رَوّاد» از قبیلهٔ «اَزْد» از قبایل مشهور یمن در تبریز مسکن گزید و پسران او اقدام به ساخت نخستین دیوار شهر کردند.[۱] به گفتهٔ یاقوت حموی، تبریز قریهای بود تا آنکه رواد ازدی در زمان متوکل عباسی به آن درآمد. پس از رواد، پسرش «وجنا» با برادرانش در آنجا قصرها ساختند و گرد شهر دیوار کشیدند. سپس مردم به آن شهر درآمدند.[۲۱] نویسندگانی مانند ابن خرداذبه،[۲۶] بلاذری[۲۷] و طبری، تبریز را در بین شهرهای کوچک آذربایجان نام بردهاند.[۲] درحالی که مقدسی شهر را تحسین کرده و همعصر او ابن حوقل (حدود ۳۶۷ هجری) تبریز را آبادتر از اغلب شهرهای کوچک آذربایجان میشمارد.[۱۹] این شهر از نیمهٔ اول سدهٔ سوم هجری روبه گسترش نهاد و اهمیت آن در منطقهٔ آذربایجان به اندازهای بود که متوکل عباسی پس از زمینلرزهٔ سخت و ویرانگر تبریز در سال ۲۴۴ هجری، بیدرنگ فرمان بازسازی شهر را صادر نمود.[۱] تبریز که در دورهٔ فرمانروایی «ابومنصور وهسودان روادی» روبه گسترش و آبادانی نهادهبود، در اثر زمینلرزهٔ سال ۴۳۴ هجری مجدداً به شدت آسیب دید.[۱] بهطوری که ناصرخسرو که در ۴۳۸ هجری از این شهر دیدن کرده، مساحت تبریز را ۱۴۰۰ در ۱۴۰۰ گام بیان کرده که بر این اساس به نظر نمیرسد مساحت شهر متجاوز از یک کیلومتر مربع بودهباشد.[۱۹] اعضای خاندان روادیان تا ۴۴۶ هجری با چند وقفه، حاکمان تبریز بودهاند. در این سال طغرل سلجوقی، وهسودان روادی را خراجگزار خود کرد و به گفتهٔ ابن اثیر، طغرل در سال ۴۵۰ هجری «مملان بن وهسودان» را به حکمرانی آذربایجان گماشت. الب ارسلان (جانشین طغرل) در ۴۶۳ حملان را از حکومت آذربایجان برکنار نمود و نزدیک به چهارصدسال فرمانروایی خاندان روادی را در این سرزمین پایان داد.[۱]
در نوشتههای تاریخی از دوران سلجوقی، اشارههای زیادی به تبریز یافت نمیشود. در راحةالصدور آمده که طغرل جشن ازدواج خود را با دختر خلیفه در نزدیکی این شهر برپا ساخت.[۲۸] بعد از وفات سلطان محمود غزنوی (به سال ۵۲۵ هجری) بین داود پسر سلطان محمود و مسعود برادر وی تنشی جهت تصاحب تبریز پیش آمد که در این میان داود پیروز شد و تبریز را مقر حکومت خود ساخت. آنچنان که از شواهد تاریخی برمیآید از زمان قزل ارسلان (۵۸۲-۵۸۷ هجری) به بعد تبریز برای همیشه پایتخت آذربایجان گردید.[۱۹]
در ابتدای سدهٔ هفتم هجری مغولان دوبار به تبریز حمله بردند ولی با دریافت غرامت بازگشتند. در سال ۶۲۷ هجری مغولها در نهایت بر تمام آذربایجان و بهخصوص تبریز دست یافتند.[۱۹]
از ایلخانان تا جنبش مشروطه
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/2b/A06c5c97.jpg/180px-A06c5c97.jpg
سفینهٔ تبریز؛ از آثار برجستهٔ ا دبی دورهٔ ایلخانان که در بین سالهای ۷۲۱ تا ۷۲۳ هجری توسط ابوالمجد تبریزی در تبریز گردآوری و کتابت شدهاست.
اوج شکوفایی تبریز در زمان ایلخانان بود؛ یعنی زمانی که این شهر پایتخت قلمرویی بود که از نیل تا آسیای میانه گسترده شده بود. تبریز در دوران تیموریان، قراقویونلوها و اوایل سلسلهٔ صفویه نیز پایتخت ایران بودهاست.[۱۶] این شهر به سال ۱۵۰۰ میلادی (۹۰۶ هجری) به تصرف شاه اسماعیل درآمد و نخستین پایتخت ایران جدید در دورهٔ صفویه شد. در این زمان حدود دوسوم جمعیت ۲۰۰-۳۰۰ هزار نفری تبریز سنیمذهب بودند و بهزودی سیاستهای سختی جهت تحمیل مذهب شیعه بر سنیان تبریز اعمال گردید. نزدیکی این شهر به مرز ایران و عثمانی موجب شد که تبریز در برابر تهدیدهای این حکومت آسیبپذیر شود؛ بهطوری که چندینبار به تصرف عثمانیان درآمد تا این که شاه تهماسب صفوی در سال ۱۵۱۴ میلادی (۹۲۰ هجری) پایتخت را از تبریز به قزوین منتقل نمود.[۲] تبریز در دورهٔ قاجار ولیعهدنشین این سلسله بود و ولیعهدان سلسلهٔ قاجار در این شهر اقامت میگزیدند.[۲]
از جنبش مشروطه تاکنون
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e7/TabrizRevolutionaries.JPG/180px-TabrizRevolutionaries.JPG
مشروطهطلبان تبریز؛ در تصویر ستارخان و باقرخان نیز دیده میشوند.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/e/eb/Old_Tabriz.jpg/180px-Old_Tabriz.jpg
نمایی از تبریز در اواخر دورهٔ قاجاریه.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/3/39/%D8%AC%D8%A8%D8%A7%D8%B1_%D8%A8%D8%A7%D8%BA%DA%86% D9%87%E2%80%8C%D8%A8%D8%A7%D9%86.jpg
جبار باغچهبان؛ بنیانگذار نخستین کودکستان و مدرسهٔ کر و لالها در ایران.[۲۹] بسیاری از اولینهای تاریخ ایران در تبریز بودهاند.
تبریز در جنبش مشروطه نقشی مهمی برعهده داشت و دلیری و فداکاری کسانی چون ستارخان (سردار ملی)، باقرخان (سالار ملی)، و شیخالاسلام به پیروزی جنبش و گرفتن مشروطه منجر شد. پس از سرکوب مشروطه توسط محمدعلی شاه قاجار تمام حرکتهای مشروطهخواهانه در تهران خاموش شدند؛ اما در تبریز و تنها در چند محلهٔ آن، هنوز کسانی بودند که حاضر باشند تا پای جان از این دستآورد پاسداری کنند. ستارخان و پیروانش در محلهٔ امیرخیز، باقرخان از محلهٔ خیابان و مارالان و ارامنهٔ این محلهها و حدود یکصد داوطلب مسلحی که توسط روشنفکران ارمنی شهر از قفقاز سازماندهی شده بودند، شروع به مقاومت کردند و به تدریج چند محلهٔ دیگر نیز به آنها پیوستند. مقاومت آنها در مقابل نیروهای طرفدار محمدعلی شاه، به سرکردگی امام جمعهٔ تبریز و با حمایت طایفهٔ شاهسون و دیگر مدافعان استبداد، ماهها ادامه داشت تا اینکه در اصفهان و گیلان نیز مردم بهپا خواستند و مشروطهخواهان با فتح تهران به پیروزی رسیدند. در واقع شروع قیام مشروطهخواهان برعلیه استبداد محمدعلی شاهی، از شهر تبریز بودهاست.
رونق مبادلات تجاری و فرهنگی تبریز و مرکزیت اقتصادی این شهر در طول سدهها، به پیشرفت و گسترش نهادهای مدنی و اجتماعی تبریز منجر شدهاست. بهویژه در دوران قاجار، تبریز به سبب همجواری با روسیه و عثمانی و نزدیکی این شهر به راههای ارتباطی غرب، نقطهٔ آغازین بسیاری از پیشرفتها در سطح کشور بودهاست. در این دوران بسیاری از جنبشهای فکری، تحولات اجتماعی، اقتصادی و فنی و بسیاری از نهادهای مدنی پیش از تهران و دیگر نقاط ایران، در این شهر شکل میگرفت. بسیاری از اولینهای تاریخ ایران مانند اولین چاپخانه،اولین سینمای عمومی، اولین کودکستان و اولین مدرسهٔ کر و لالهای ایران،ا دبیات نوین، نمایشنامهنویسی به زبان فارسی و آذری، اولین خیابانی که در ایران دارای برق شدو ... در تبریز بودهاند.
در سال ۱۳۲۴ خورشیدی فرقهٔ دموکرات آذربایجان با حمایت شوروی سعی در برپایی حکومتی مستقل از دولت مرکزی ایران کرد و تبریز مرکز فعالیتهای این گروه بود. ولی با بیرونرفتن نیروهای شوروی، این فرقه نیز با شکست سختی روبهرو شد.[۳۵] سیاست دوران شوروی کمونیستی و استالین موسوم به «دیوار آهنین» و بستهشدن مرزهای شمالی ایران در این دوران، ضربهٔ بزرگی به رونق شهر -بهعنوان مرکز مبادلات منطقه با همسایگان شمالی ایران- وارد نمود.[۱۶] در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ خورشیدی، تظاهرات مردم تبریز به مناسبت چهلمین روز کشتهشدگان ۱۹ دی ۱۳۵۶ تظاهرات قم به درگیری کشید و معترضین عملاً بیشتر نقاط شهر را تسخیر نمودند.[۳۶] در سالهای نخست بعد از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، طرفداران «حزب جمهوری خلق مسلمان ایران»، برخی ناآرامیها را در این شهر پدید آوردند که با دخالت دولت ایران و تعطیلی حزب مذکور، این ناآرامیها خاتمه یافت. تبریز در سالهای جنگ عراق با ایران نقش بارزی داشت و حضور نیروهای داوطلب از تبریز در آن دوران درخور توجه بود. بنابر آمار رسمی موجود، شمار کشتهشدگان این شهر در این جنگ بیش از ۴٬۲۰۰ تن بودهاست.[۱]
وضعیت طبیعی
جغرافیا
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/8c/Mount_Own_ibn_Ali.JPG/180px-Mount_Own_ibn_Ali.JPG
کوه عون بن علی در شمال شهر تبریز.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e9/Vision_Tabriz.JPG/180px-Vision_Tabriz.JPG
چشمانداز شهر تبریز از فراز کوه عون بن علی.
شهر تبریز در غرب استان آذربایجان شرقی و در منتهیالیه مشرق و جنوب شرق جلگهٔ تبریز قرار گرفتهاست. این شهر از سمت شمال به کوههای پکهچین و عون بن علی، از سمت شمال شرق به کوههای گوزنی و باباباغی، از سمت شرق به گردنهٔ پایان و از سمت جنوب به دامنههای کوه سهند محدود شدهاست.[۵][۱۴][۱]
شهر تبریز از سمت شمال، جنوب و شرق به کوهستان و از سمت غرب به زمینهای هموار و شورهزارهای تلخهرود محدود شده و بهشکل یک چالهٔ نسبتاً بزرگ و یا یک جلگهٔ بینکوهی درآمدهاست. ارتفاع این شهر از سطح دریا بین ۱۳۵۰ متر تا ۱۵۵۰ متر در نقاط مختلف آن متغیر بوده و شیب عمومی زمینهای تبریز بهسمت مرکز شهر و سپس بهسمت مغرب میباشد.[۱]
مساحت شهر تبریز در بین سالهای ۱۲۸۰ تا ۱۳۶۵ خورشیدی، حدود ۲۰ برابر افزایش پیدا کردهاست. برپایهٔ آمار موجود، مساحت این شهر از حدود ۷ کیلومتر مربع در سال ۱۲۸۰ خورشیدی به ۱۷٫۷ کیلومتر مربع در سال ۱۳۳۵ خورشیدی، ۴۵٫۸ کیلومتر مربع در سال ۱۳۵۵ خورشیدی و ۱۴۰ کیلومتر مربع در سال ۱۳۶۵ خورشیدی رسیدهاست.[۱]
مسافت جادهای بین تبریز تا ار دبیل ۲۱۹ کیلومتر، تا زنجان ۲۸۰ کیلومتر، تا ارومیه ۳۰۸ کیلومتر و تا تهران ۵۹۹ کیلومتر است.[۳۷]
رودخانهها
از داخل شهر تبریز دو رودخانه عبور میکنند؛ اولی تلخهرود که از ناحیهٔ شمال غربی این شهر میگذرد و رودخانهای دایمی محسوب میشود و دومی مهرانرود که از مرکز تبریز عبور میکند و رودخانهای فصلی بهشمار میرود.[۱]
تلخهرود (آجیچای)آب رودخانهٔ تلخهرود به دلیل عبور از زمینهای گچی و نمکی، تلخ و شور است و برای استفاده در زمینهای کشاورزی مناسب نمیباشد. این رودخانه که از دامنههای جنوبی کوه سبلان سرچشمه میگیرد، پس از عبور از جلگهٔ سراب و پیوستن چندین شعبه از دامنههای قوشهداغ در شمال و بزقوش و سهند در جنوب به آن، وارد جلگهٔ تبریز میشود و در امتداد جادهٔ تبریز-آذرشهر، بهسمت جنوب غرب جریان پیدا میکند و در اطراف گوگان به دریاچهٔ ارومیه میریزد. میانگین آبدهی تلخهرود در ایستگاه اندازهگیری ونیار در شمال شرق تبریز، ۱۲٫۵ تا ۱۵ متر مکعب در ثانیهاست.
مهرانرود (قوریچای)http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/9/9a/Mehran_river.jpg/180px-Mehran_river.jpg
رودخانهٔ مهرانرود.
رودخانهٔ مهرانرود نسبت به رودخانهٔ تلخهرود از میزان آبدهی کمتری برخوردار است و در بیشتر ماههای سال کمآب و در برخی ماههای گرم، خشک میشود. این رودخانه از کوه سهند سرچشمه گرفته و با عبور از درهٔ لیقوان به شهر باسمنج در جنوب شرق تبریز میرسد؛ سپس در مسیر خود با پیوستن به رودخانههای فصلی و فرعی متعدد، بر آب آن افزوده میگردد و از سمت شرق تبریز، وارد این شهر میشود. مهرانرود پس از ورود به تبریز از محلههای باغمیشه، بیلانکوه، پلسنگی، ششگلان، راستهکوچه و امیرخیز با جهت شرقی-غربی، با عرض ۳۰ متر و عمق ۴ متر عبور میکند و سرانجام از محلهٔ چوستدوزان وارد زمینهای کشاورزی محلههای حجتی و ستارخان شده و پس از آن در ناحیهٔ شمال غربی تبریز و در پیرامون فرودگاه این شهر به تلخهرود میپیوندد.
آب و هوا
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/46/Iran-climate-map.svg/180px-Iran-climate-map.svg.png
نقشهٔ آب و هوایی ایران؛ شهر تبریز در شمال غرب کشور قرار گرفته و آب و هوای آن مدیترانهای همراه با باران بهارهاست.
آب و هوای تبریز استپی خشک با زمستان بسیار سرد است. این سردسیری تأثیرپذیرفته از ارتفاع بالا و توپوگرافی کوهستانی منطقهٔ تبریز است. میانگین دما در تیرماه (گرمترین ماه سال) ۲۵٫۴ درجهٔ سانتیگراد، در دیماه (سردترین ماه سال) ۲٫۵- درجهٔ سانتیگراد، در فروردینماه ۱۰٫۵ درجهٔ سانتیگراد و در مهرماه ۱۴٫۱ درجهٔ سانتیگراد میباشد و میانگین سالانهٔ دما ۱۱٫۹ درجهٔ سانتیگراد است. تعداد روزهای یخبندان در طول سال بهطور متوسط ۱۰۸٫۲ روز است که عموماً از اواخر پاییز تا اواخر زمستان را دربر میگیرد.[۱] آب و هوای تبریز در تابستانها خشک و گرم است؛[۱۵] اگرچه حرارت بهدلیل نزدیکی به کوه سهند و وجود باغهای زیادی در پیرامون شهر تعدیل میگردد.[۲]
میانگین بارندگی سالیانهٔ شهر تبریز ۳۳۰٫۱ میلیمتر بوده و معمولاً در طول فصل تابستان بارندگی کمتر میباشد. میانگین بارش در زمستان ۱۱۳٫۳ میلیمتر (بیشتر بهصورت برف)، در بهار ۱۲۱٫۸ میلیمتر، در تابستان ۲۰٫۷ میلیمتر و در پاییز ۷۴٫۳ میلیمتر است. نوسان بارندگی سالانه از ۵۱۳٫۳ میلیمتر در سالهای پربارش تا حداقل ۱۹۲٫۴ میلیمتر در سالهای کمبارش گزارش شده که خطر سالهای سیلابی و خشکسالی روشن میگردد. گزارشهای تاریخی از دوران مغول تا سدهٔ حاضر بیانگر خسارتهای عمدهای است که سیلابهای سنگین -که عموماً در اواخر بهار و اوایل تابستان اتفاق میافتند- به شهر وارد کردهاند.
http://www.pic.p30ask.com/images/37363095834718002543.jpg
پس از بهرهبرداری از آزادراه نبیاکرم، میزان مسافرپذیری تبریز روبه افزایش نهاده و این شهر پس از مشهد بهعنوان دومین شهر مسافرپذیر کشور مطرح گردید. بهجهت ریشهکنی تکدیگری از تبریز، این شهر بهعنوان شهر بدون گدا شناخته میشود. همچنین سازمان بهداشت جهانی تبریز را بهعنوان سالمترین شهر ایران برگزیدهاست.
شهر تبریز در غرب استان آذربایجان شرقی و در منتهیالیه مشرق و جنوب شرق جلگهٔ تبریز قرار گرفتهاست. این شهر از سمت شمال به کوههای پکهچین و عون بن علی، از سمت شمال شرق به کوههای باباباغی و گوزنی، از سمت شرق به گردنهٔ پایان و از سمت جنوب به دامنههای کوه سهند محدود شدهاست. آب و هوای تبریز در زمستانها بسیار سرد و در تابستانها خشک و گرم است؛اگرچه حرارت به دلیل نزدیکی به کوه سهند و وجود باغهای زیادی در پیرامون شهر تعدیل میگردد.
نام تبریز در کتابها و اسناد تاریخی تحت نامهای مختلفی نظیر «تَورِز»، «تَورِژ»، «تِبریز» و «توری» به ثبت رسیدهاست. این شهر در طول تاریخ بارها ویران و تجدیدبنا شدهاست. بنای تبریز به دوران اشکانی و ساسانی برمیگردد؛ البته در آغاز دوران اسلامی روستای کوچکی بیش نبودهاست.
این شهر در طول حکومت چهارصدسالهٔ خاندان «رَوّادی» و اسکان قبیلهٔ عرب «اَزْد» به شکوفایی رسید.اوج شکوفایی تبریز در زمان ایلخانان بود که در این زمان، این شهر پایتخت قلمرویی پهناور از نیل تا آسیای مرکزی بودهاست.شهر تبریز در سدههای گذشته شاهد حوادث متعددی از قبیل ..... توسط بیگانگان و زمینلرزههای مهلک بودهاست. این شهر پایتخت آققویونلوها و قراقویونلوها، نخستین پایتخت حکومت صفویه و آغازگر انقلاب مشروطه برعلیه استبداد محمدعلی شاه بودهاست.
شهر تبریز نخستین پایتخت جهان تشیع بوده و به سبب موقعیت مناسب خود، در گذشته از مراکز تجاری منطقه بهشمار میرفته و امروزه نیز یکی از مراکز مهم صنعتی در سطح ایران محسوب میشود. این شهر در دو سدهٔ اخیر، مبدأ بسیاری از تحولات اجتماعی، فرهنگی و صنعتی در کشور بوده و نقشی کلیدی در تحولاتی مانند انقلاب مشروطیت، انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و مدرنیزهکردن ایران داشتهاست. مردمان تبریز هماکنون به زبان ترکی آذربایجانی تکلم مینمایند؛ هرچند اسناد و شواهد موجود نشان میدهد که پیشتر زبانی ایرانی با ریشهٔ غیرترکی در این شهر تکلم میشدهاست.
وجه تسمیه
نوشتار اصلی: وجه تسمیه تبریز
یاقوت حموی در «معجمالبلدان» گزارش میدهد که نام شهر در زمان دیدار یاقوت از تبریز در زبان محلی «تِبریز» تلفظ میشدهاست.[۲۱] با توجه به این، مینورسکی معتقد است که تلفظ تِبریز باید به گویش ایرانی آذری قدیم تعلق داشتهباشد. این گویش به گویشهای موسوم به گویشهای ایرانی جنوب دریای خزر وابستهاست؛ یا به احتمال بیشتر، تلفظ تِبریز معربشدهٔ نام شهر در باب فِعلیل (در زبان عربی) است. همچنین شیوهٔ نگارش نام این شهر در زبان ارمنی و تجزیه و تحلیل صیغهٔٔ ارمنی، نمایانگر وابستگی واژهٔ تَوریژ به «زبان پهلوی شمالی» میباشد. مینورسکی در پایان چنین نتیجه میگیرد که این مسأله نشان میدهد که ریشهٔ نام شهر به زمانهای بسیار دور تا اوایل سلسلهٔ ساسانی یا شاید قبل از اشکانیان برمیگردد.[۲]
بنابر گفتهٔ مصطفی مؤمنی در دانشنامهٔ اسلامی، اهالی بومی آذربایجان تبریز را توری (چشمه یا رود گرم) میخواندهاند. تا اوایل سدهٔ چهاردهم خورشیدی نیز روستاییان اطراف تبریز این شهر را توری مینامیدهاند. حتی در حال حاضر مردمان «قنبرآباد» در اطراف تبریز به این شهر توری میگویند. در نوشتههای کهن (برای نمونه ابوالفداء) نام این شهر به شکل «تُوریز» آمده و هنوز هم در زبانهای کردی و تاتی «توریز» و «تُوْری» به کار میرود. عدهای از شرقشناسان و منابع کهن، نام شهر را دارای ریشهای کهن در پارسی میانه و کهن و مرتبط با گرما و فعالیتهای گرمایی کوه سهند دانستهاند. همچنین منابع ارمنی که نام شهر را در سدهٔ پنجم (یا چهارم) میلادی، «تورژ» و «تَوْرِش» دانستهاند و به فارسی هم تَورز تلفظ کردهاند و با توجه به معنای متداول فارسی «تبریز» و «تبپنهانکن» و احتمالاً نام تبریز «پنهانکنندهٔ تف و گرما» و با «جنبشهای آتشفشانی کوه سهند» مرتبط بودهاست.[۱]
دانشنامهٔ بریتانیکا نیز نظری مشابه دارد و تبریز را در اصل «تپ + ریز» میداند، چیزی که باعث روان شدن گرما میشود و احتمالاً بهخاطر چشمههای آبگرم اطراف آن است.[۱۵]
در مورد نام شهر توجیه مصطلح ولی عامیانهٔ دیگری وجود دارد؛ از جمله اینکه زبیده زن هارونالرشید به بیماری تب نوبه مبتلا شده بود؛ چند روزی در آن حوالی اقامت کرده، در اثر هوای لطیف و دلانگیز آنجا بیماری وی زایل شده، فرموده شهری در آنمحل بنا کنند و نام آن را «تبریز» بگذارند.[۲۲] هرچند احمد کسروی در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان توجیهات از این دست را عامیانه و نادرست میداند.[۲۳]
پیشینه
نوشتار اصلی: پیشینه تبریز
نوشتار اصلی: اولینهای تبریز در تاریخ ایران
دوران باستان
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/1a/Eternal_Love.jpg/180px-Eternal_Love.jpg
اجساد و اشیای تاریخی مربوط به هزارهٔ اول پیش از میلاد؛ یافتهشده در محوطهٔ باستانی مسجد کبود.
ارتباط شهر تبریز با گروهی از شهرها و قلعههای همزمان با دوران مادها، در میان محققین مورد مشاجرهٔ فراوان قرار گرفتهاست.[۲] تعدادی از محققین بر این عقیدهاند که دژ «تارویی-تارمکیس»، که نام آن در کتیبهٔ سارگن دوم -پادشاه آشور در بین سالهای ۷۰۵ تا ۷۲۱ پیش از میلاد مسیح- آمده، در محل شهر کنونی تبریز قرار دارد. این دژ بنابر کتیبهٔ سارگن، محل نگهداری اسبهای ذخیرهٔ سواران اورارتو بوده که در حملهٔ آشوریها ویران شدهاست.[۱]
شهر کنونی تبریز برروی خرابههای شهر «تَوْرِژ» (بارها) بنا شدهاست. تورژ یکی از بااهمیتترین مراکز بازرگانی منطقه بوده و بهعنوان پل ارتباطی میان شرق و غرب اهمیت فراوانی داشتهاست. این شهر در زمان حکمرانان اشکانیتبار ارمنستان، پایتخت این منطقه بودهاست.[۲۴] [۲۵] هرچند ولادیمیر مینورسکی در دانشنامهٔ اسلام این نظریه را رد کرده و بیان میکند این داستان که شاه اشکانیتبار ارمنستان بهخاطر انتقام کشتهشدن اردوان (آخرین پادشاه اشکانی) به دست اردشیر بابکان (بنیانگذار سلسلهٔ ساسانی) تبریز را ..... کرده و این شهر را پایتخت ارمنستان قرار داده، تنها براساس نوشتههای واردان -تاریخنگار ارمنی در سدهٔ چهاردهم میلادی- در منابع قدیمی به چنین چیزی اشاره نشده و این روایت ریشهای عامیانه دارد.[۲]
در کتاب تاریخ ایران (چاپ دانشگاه کمبریج) آمده که شهر تبریز در اوایل دورهٔ ساسانی (سدهٔ سه یا چهار میلادی) بنا شده و یا به احتمال بیشتر در سدهٔ هفتم این واقعه روی دادهاست.[۱۶]
از فتح آذربایجان توسط اعراب تا ایلخانان
در زمان فتح آذربایجان به دست اعراب در سال ۲۲ هجری، آنگونه که در کتاب فتوحالبلدان بلاذری آمده، توجه سپاه اعراب بیشتر متوجه شهر ار دبیل بوده و حتی نامی از تبریز در فهرست شهرهایی که مرزبان پارسی از آنها سربازگیری کردهبود، نیامدهاست. چنین پیدا است که تبریز همانگونه که «فاستوس بیزانسی» اشارهکرده، در سدهٔ چهارم میلادی ویران شده بود و در زمان حملهٔ اعراب، قریهای کوچک بیش نبودهاست.[۲]
پس از فتح آذربایجان، گروهی از اعراب در آذربایجان ساکن شدند. در زمان خلافت منصور عباسی (۱۳۶ـ۱۵۸)، و در حدود سال ۱۳۷ هجری، مردی بهنام «رَوّاد» از قبیلهٔ «اَزْد» از قبایل مشهور یمن در تبریز مسکن گزید و پسران او اقدام به ساخت نخستین دیوار شهر کردند.[۱] به گفتهٔ یاقوت حموی، تبریز قریهای بود تا آنکه رواد ازدی در زمان متوکل عباسی به آن درآمد. پس از رواد، پسرش «وجنا» با برادرانش در آنجا قصرها ساختند و گرد شهر دیوار کشیدند. سپس مردم به آن شهر درآمدند.[۲۱] نویسندگانی مانند ابن خرداذبه،[۲۶] بلاذری[۲۷] و طبری، تبریز را در بین شهرهای کوچک آذربایجان نام بردهاند.[۲] درحالی که مقدسی شهر را تحسین کرده و همعصر او ابن حوقل (حدود ۳۶۷ هجری) تبریز را آبادتر از اغلب شهرهای کوچک آذربایجان میشمارد.[۱۹] این شهر از نیمهٔ اول سدهٔ سوم هجری روبه گسترش نهاد و اهمیت آن در منطقهٔ آذربایجان به اندازهای بود که متوکل عباسی پس از زمینلرزهٔ سخت و ویرانگر تبریز در سال ۲۴۴ هجری، بیدرنگ فرمان بازسازی شهر را صادر نمود.[۱] تبریز که در دورهٔ فرمانروایی «ابومنصور وهسودان روادی» روبه گسترش و آبادانی نهادهبود، در اثر زمینلرزهٔ سال ۴۳۴ هجری مجدداً به شدت آسیب دید.[۱] بهطوری که ناصرخسرو که در ۴۳۸ هجری از این شهر دیدن کرده، مساحت تبریز را ۱۴۰۰ در ۱۴۰۰ گام بیان کرده که بر این اساس به نظر نمیرسد مساحت شهر متجاوز از یک کیلومتر مربع بودهباشد.[۱۹] اعضای خاندان روادیان تا ۴۴۶ هجری با چند وقفه، حاکمان تبریز بودهاند. در این سال طغرل سلجوقی، وهسودان روادی را خراجگزار خود کرد و به گفتهٔ ابن اثیر، طغرل در سال ۴۵۰ هجری «مملان بن وهسودان» را به حکمرانی آذربایجان گماشت. الب ارسلان (جانشین طغرل) در ۴۶۳ حملان را از حکومت آذربایجان برکنار نمود و نزدیک به چهارصدسال فرمانروایی خاندان روادی را در این سرزمین پایان داد.[۱]
در نوشتههای تاریخی از دوران سلجوقی، اشارههای زیادی به تبریز یافت نمیشود. در راحةالصدور آمده که طغرل جشن ازدواج خود را با دختر خلیفه در نزدیکی این شهر برپا ساخت.[۲۸] بعد از وفات سلطان محمود غزنوی (به سال ۵۲۵ هجری) بین داود پسر سلطان محمود و مسعود برادر وی تنشی جهت تصاحب تبریز پیش آمد که در این میان داود پیروز شد و تبریز را مقر حکومت خود ساخت. آنچنان که از شواهد تاریخی برمیآید از زمان قزل ارسلان (۵۸۲-۵۸۷ هجری) به بعد تبریز برای همیشه پایتخت آذربایجان گردید.[۱۹]
در ابتدای سدهٔ هفتم هجری مغولان دوبار به تبریز حمله بردند ولی با دریافت غرامت بازگشتند. در سال ۶۲۷ هجری مغولها در نهایت بر تمام آذربایجان و بهخصوص تبریز دست یافتند.[۱۹]
از ایلخانان تا جنبش مشروطه
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/2b/A06c5c97.jpg/180px-A06c5c97.jpg
سفینهٔ تبریز؛ از آثار برجستهٔ ا دبی دورهٔ ایلخانان که در بین سالهای ۷۲۱ تا ۷۲۳ هجری توسط ابوالمجد تبریزی در تبریز گردآوری و کتابت شدهاست.
اوج شکوفایی تبریز در زمان ایلخانان بود؛ یعنی زمانی که این شهر پایتخت قلمرویی بود که از نیل تا آسیای میانه گسترده شده بود. تبریز در دوران تیموریان، قراقویونلوها و اوایل سلسلهٔ صفویه نیز پایتخت ایران بودهاست.[۱۶] این شهر به سال ۱۵۰۰ میلادی (۹۰۶ هجری) به تصرف شاه اسماعیل درآمد و نخستین پایتخت ایران جدید در دورهٔ صفویه شد. در این زمان حدود دوسوم جمعیت ۲۰۰-۳۰۰ هزار نفری تبریز سنیمذهب بودند و بهزودی سیاستهای سختی جهت تحمیل مذهب شیعه بر سنیان تبریز اعمال گردید. نزدیکی این شهر به مرز ایران و عثمانی موجب شد که تبریز در برابر تهدیدهای این حکومت آسیبپذیر شود؛ بهطوری که چندینبار به تصرف عثمانیان درآمد تا این که شاه تهماسب صفوی در سال ۱۵۱۴ میلادی (۹۲۰ هجری) پایتخت را از تبریز به قزوین منتقل نمود.[۲] تبریز در دورهٔ قاجار ولیعهدنشین این سلسله بود و ولیعهدان سلسلهٔ قاجار در این شهر اقامت میگزیدند.[۲]
از جنبش مشروطه تاکنون
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e7/TabrizRevolutionaries.JPG/180px-TabrizRevolutionaries.JPG
مشروطهطلبان تبریز؛ در تصویر ستارخان و باقرخان نیز دیده میشوند.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/e/eb/Old_Tabriz.jpg/180px-Old_Tabriz.jpg
نمایی از تبریز در اواخر دورهٔ قاجاریه.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/3/39/%D8%AC%D8%A8%D8%A7%D8%B1_%D8%A8%D8%A7%D8%BA%DA%86% D9%87%E2%80%8C%D8%A8%D8%A7%D9%86.jpg
جبار باغچهبان؛ بنیانگذار نخستین کودکستان و مدرسهٔ کر و لالها در ایران.[۲۹] بسیاری از اولینهای تاریخ ایران در تبریز بودهاند.
تبریز در جنبش مشروطه نقشی مهمی برعهده داشت و دلیری و فداکاری کسانی چون ستارخان (سردار ملی)، باقرخان (سالار ملی)، و شیخالاسلام به پیروزی جنبش و گرفتن مشروطه منجر شد. پس از سرکوب مشروطه توسط محمدعلی شاه قاجار تمام حرکتهای مشروطهخواهانه در تهران خاموش شدند؛ اما در تبریز و تنها در چند محلهٔ آن، هنوز کسانی بودند که حاضر باشند تا پای جان از این دستآورد پاسداری کنند. ستارخان و پیروانش در محلهٔ امیرخیز، باقرخان از محلهٔ خیابان و مارالان و ارامنهٔ این محلهها و حدود یکصد داوطلب مسلحی که توسط روشنفکران ارمنی شهر از قفقاز سازماندهی شده بودند، شروع به مقاومت کردند و به تدریج چند محلهٔ دیگر نیز به آنها پیوستند. مقاومت آنها در مقابل نیروهای طرفدار محمدعلی شاه، به سرکردگی امام جمعهٔ تبریز و با حمایت طایفهٔ شاهسون و دیگر مدافعان استبداد، ماهها ادامه داشت تا اینکه در اصفهان و گیلان نیز مردم بهپا خواستند و مشروطهخواهان با فتح تهران به پیروزی رسیدند. در واقع شروع قیام مشروطهخواهان برعلیه استبداد محمدعلی شاهی، از شهر تبریز بودهاست.
رونق مبادلات تجاری و فرهنگی تبریز و مرکزیت اقتصادی این شهر در طول سدهها، به پیشرفت و گسترش نهادهای مدنی و اجتماعی تبریز منجر شدهاست. بهویژه در دوران قاجار، تبریز به سبب همجواری با روسیه و عثمانی و نزدیکی این شهر به راههای ارتباطی غرب، نقطهٔ آغازین بسیاری از پیشرفتها در سطح کشور بودهاست. در این دوران بسیاری از جنبشهای فکری، تحولات اجتماعی، اقتصادی و فنی و بسیاری از نهادهای مدنی پیش از تهران و دیگر نقاط ایران، در این شهر شکل میگرفت. بسیاری از اولینهای تاریخ ایران مانند اولین چاپخانه،اولین سینمای عمومی، اولین کودکستان و اولین مدرسهٔ کر و لالهای ایران،ا دبیات نوین، نمایشنامهنویسی به زبان فارسی و آذری، اولین خیابانی که در ایران دارای برق شدو ... در تبریز بودهاند.
در سال ۱۳۲۴ خورشیدی فرقهٔ دموکرات آذربایجان با حمایت شوروی سعی در برپایی حکومتی مستقل از دولت مرکزی ایران کرد و تبریز مرکز فعالیتهای این گروه بود. ولی با بیرونرفتن نیروهای شوروی، این فرقه نیز با شکست سختی روبهرو شد.[۳۵] سیاست دوران شوروی کمونیستی و استالین موسوم به «دیوار آهنین» و بستهشدن مرزهای شمالی ایران در این دوران، ضربهٔ بزرگی به رونق شهر -بهعنوان مرکز مبادلات منطقه با همسایگان شمالی ایران- وارد نمود.[۱۶] در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ خورشیدی، تظاهرات مردم تبریز به مناسبت چهلمین روز کشتهشدگان ۱۹ دی ۱۳۵۶ تظاهرات قم به درگیری کشید و معترضین عملاً بیشتر نقاط شهر را تسخیر نمودند.[۳۶] در سالهای نخست بعد از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، طرفداران «حزب جمهوری خلق مسلمان ایران»، برخی ناآرامیها را در این شهر پدید آوردند که با دخالت دولت ایران و تعطیلی حزب مذکور، این ناآرامیها خاتمه یافت. تبریز در سالهای جنگ عراق با ایران نقش بارزی داشت و حضور نیروهای داوطلب از تبریز در آن دوران درخور توجه بود. بنابر آمار رسمی موجود، شمار کشتهشدگان این شهر در این جنگ بیش از ۴٬۲۰۰ تن بودهاست.[۱]
وضعیت طبیعی
جغرافیا
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/8c/Mount_Own_ibn_Ali.JPG/180px-Mount_Own_ibn_Ali.JPG
کوه عون بن علی در شمال شهر تبریز.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e9/Vision_Tabriz.JPG/180px-Vision_Tabriz.JPG
چشمانداز شهر تبریز از فراز کوه عون بن علی.
شهر تبریز در غرب استان آذربایجان شرقی و در منتهیالیه مشرق و جنوب شرق جلگهٔ تبریز قرار گرفتهاست. این شهر از سمت شمال به کوههای پکهچین و عون بن علی، از سمت شمال شرق به کوههای گوزنی و باباباغی، از سمت شرق به گردنهٔ پایان و از سمت جنوب به دامنههای کوه سهند محدود شدهاست.[۵][۱۴][۱]
شهر تبریز از سمت شمال، جنوب و شرق به کوهستان و از سمت غرب به زمینهای هموار و شورهزارهای تلخهرود محدود شده و بهشکل یک چالهٔ نسبتاً بزرگ و یا یک جلگهٔ بینکوهی درآمدهاست. ارتفاع این شهر از سطح دریا بین ۱۳۵۰ متر تا ۱۵۵۰ متر در نقاط مختلف آن متغیر بوده و شیب عمومی زمینهای تبریز بهسمت مرکز شهر و سپس بهسمت مغرب میباشد.[۱]
مساحت شهر تبریز در بین سالهای ۱۲۸۰ تا ۱۳۶۵ خورشیدی، حدود ۲۰ برابر افزایش پیدا کردهاست. برپایهٔ آمار موجود، مساحت این شهر از حدود ۷ کیلومتر مربع در سال ۱۲۸۰ خورشیدی به ۱۷٫۷ کیلومتر مربع در سال ۱۳۳۵ خورشیدی، ۴۵٫۸ کیلومتر مربع در سال ۱۳۵۵ خورشیدی و ۱۴۰ کیلومتر مربع در سال ۱۳۶۵ خورشیدی رسیدهاست.[۱]
مسافت جادهای بین تبریز تا ار دبیل ۲۱۹ کیلومتر، تا زنجان ۲۸۰ کیلومتر، تا ارومیه ۳۰۸ کیلومتر و تا تهران ۵۹۹ کیلومتر است.[۳۷]
رودخانهها
از داخل شهر تبریز دو رودخانه عبور میکنند؛ اولی تلخهرود که از ناحیهٔ شمال غربی این شهر میگذرد و رودخانهای دایمی محسوب میشود و دومی مهرانرود که از مرکز تبریز عبور میکند و رودخانهای فصلی بهشمار میرود.[۱]
تلخهرود (آجیچای)آب رودخانهٔ تلخهرود به دلیل عبور از زمینهای گچی و نمکی، تلخ و شور است و برای استفاده در زمینهای کشاورزی مناسب نمیباشد. این رودخانه که از دامنههای جنوبی کوه سبلان سرچشمه میگیرد، پس از عبور از جلگهٔ سراب و پیوستن چندین شعبه از دامنههای قوشهداغ در شمال و بزقوش و سهند در جنوب به آن، وارد جلگهٔ تبریز میشود و در امتداد جادهٔ تبریز-آذرشهر، بهسمت جنوب غرب جریان پیدا میکند و در اطراف گوگان به دریاچهٔ ارومیه میریزد. میانگین آبدهی تلخهرود در ایستگاه اندازهگیری ونیار در شمال شرق تبریز، ۱۲٫۵ تا ۱۵ متر مکعب در ثانیهاست.
مهرانرود (قوریچای)http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/9/9a/Mehran_river.jpg/180px-Mehran_river.jpg
رودخانهٔ مهرانرود.
رودخانهٔ مهرانرود نسبت به رودخانهٔ تلخهرود از میزان آبدهی کمتری برخوردار است و در بیشتر ماههای سال کمآب و در برخی ماههای گرم، خشک میشود. این رودخانه از کوه سهند سرچشمه گرفته و با عبور از درهٔ لیقوان به شهر باسمنج در جنوب شرق تبریز میرسد؛ سپس در مسیر خود با پیوستن به رودخانههای فصلی و فرعی متعدد، بر آب آن افزوده میگردد و از سمت شرق تبریز، وارد این شهر میشود. مهرانرود پس از ورود به تبریز از محلههای باغمیشه، بیلانکوه، پلسنگی، ششگلان، راستهکوچه و امیرخیز با جهت شرقی-غربی، با عرض ۳۰ متر و عمق ۴ متر عبور میکند و سرانجام از محلهٔ چوستدوزان وارد زمینهای کشاورزی محلههای حجتی و ستارخان شده و پس از آن در ناحیهٔ شمال غربی تبریز و در پیرامون فرودگاه این شهر به تلخهرود میپیوندد.
آب و هوا
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/46/Iran-climate-map.svg/180px-Iran-climate-map.svg.png
نقشهٔ آب و هوایی ایران؛ شهر تبریز در شمال غرب کشور قرار گرفته و آب و هوای آن مدیترانهای همراه با باران بهارهاست.
آب و هوای تبریز استپی خشک با زمستان بسیار سرد است. این سردسیری تأثیرپذیرفته از ارتفاع بالا و توپوگرافی کوهستانی منطقهٔ تبریز است. میانگین دما در تیرماه (گرمترین ماه سال) ۲۵٫۴ درجهٔ سانتیگراد، در دیماه (سردترین ماه سال) ۲٫۵- درجهٔ سانتیگراد، در فروردینماه ۱۰٫۵ درجهٔ سانتیگراد و در مهرماه ۱۴٫۱ درجهٔ سانتیگراد میباشد و میانگین سالانهٔ دما ۱۱٫۹ درجهٔ سانتیگراد است. تعداد روزهای یخبندان در طول سال بهطور متوسط ۱۰۸٫۲ روز است که عموماً از اواخر پاییز تا اواخر زمستان را دربر میگیرد.[۱] آب و هوای تبریز در تابستانها خشک و گرم است؛[۱۵] اگرچه حرارت بهدلیل نزدیکی به کوه سهند و وجود باغهای زیادی در پیرامون شهر تعدیل میگردد.[۲]
میانگین بارندگی سالیانهٔ شهر تبریز ۳۳۰٫۱ میلیمتر بوده و معمولاً در طول فصل تابستان بارندگی کمتر میباشد. میانگین بارش در زمستان ۱۱۳٫۳ میلیمتر (بیشتر بهصورت برف)، در بهار ۱۲۱٫۸ میلیمتر، در تابستان ۲۰٫۷ میلیمتر و در پاییز ۷۴٫۳ میلیمتر است. نوسان بارندگی سالانه از ۵۱۳٫۳ میلیمتر در سالهای پربارش تا حداقل ۱۹۲٫۴ میلیمتر در سالهای کمبارش گزارش شده که خطر سالهای سیلابی و خشکسالی روشن میگردد. گزارشهای تاریخی از دوران مغول تا سدهٔ حاضر بیانگر خسارتهای عمدهای است که سیلابهای سنگین -که عموماً در اواخر بهار و اوایل تابستان اتفاق میافتند- به شهر وارد کردهاند.
http://www.pic.p30ask.com/images/37363095834718002543.jpg