PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عید نوروز چگونه شکل گرفت



R A H A
03-13-2012, 02:17 AM
عید نوروز چگونه شکل گرفت



انسان‏، از نخستین ادوار زندگی اجتماعی، متوجه بازگشت و تکرار برخی از رویدادهای طبیعی، یعنی تکرار فصول شد. نیاز به محاسبه در دوران کشاورزی، یعنی نیاز به دانستن زمان کاشت و برداشت، فصل بندی‌هـا و تقویمـ دهقانی و زراعی را به وجود آورد. نخستین محاسبه فصل‌هـا، بیگمان در همه جوامع با گردش ماه که تغییر آن آسانتر دیده میشد صورت گرفت. و بالـاخره در نتیجه نارسایی‌هـا و ناهماهنگی‌هـایی که تقویمـ قمری، با تقویمـ دهقانی داشت، محاسبه و تنظیمـ تقویمـ بر اساس گردش خورشید صورت پذیرفت. سال در نزد ایرانیان از زمانی نسبتا کهن به چهار فصل سه ماهه تقسیمـ شده و همان طور که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است آغاز سال ایرانی از زمان خلقت انسان ( یعنی ابتدای هزاره هفتمـ از تاریخ عالم) روز هرمز از ماه فروردین بود، وقتی که آفتاب در نصف النهار، در نقطه اعتدال ربیعی، و طالع سرطان بود.
پیدایش جشن نوروز
جشن نوروز را به نخستین پادشاهان نسبت میدهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارمـ و پنجمـ هجری چون فردوسی، عنصری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر که منبع تاریخی و اسطوره‌ای آنان بیگمان ادبیات پیش از اسلـامـ بوده، نوروز را از زمان پادشاهی جمشید میدانند.



سفره ی هفت سین

http://azsafar.com/wp-content/uploads/2012/02/norooz.jpg






در خور یادآوری است که جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار میشده و ابوریحان نیز با آن که جشن را به جمشید منسوب میکند یادآور میشود که: (آن روز که روز تازه‌ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن همـ نوروز بزرگ و معظمـ بود).
روایت‌هـای اسلـامی درباره نوروز
آورده اند که در زمان حضرت رسول (ص) در نوروز جامی سیمین که پر از حلوا بود برای پیغمبر هدیه آوردند و آن حضرت پرسید که این چیست؟ گفتند که امروز نوروز است. پرسید که نوروز چیست؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان. فرمود: آری، در این روز بود که خداوند عسکره را زنده کرد. پرسیدند عسکره چیست؟ فرمود عسکره هزاران مردمی بودند که از ترس مرگ ترک دیار کرده و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند. سپس آنان را زنده کرد وابرها را فرمود که به آنان ببارند از این روست که پاشیدن آب در این روز رسمـ شده. سپس از آن حلوا تناول کرد و جامـ را میان اصحاب خود قسمت کرده و گفت کاش هر روزی بر ما نوروز بود.
و نیز حدیثی است از معلی بن خنیس که گفت: روز نوروز بر حضرت جعفر بن محمد صادق در آمدمـ گفت آیا این روز را میشناسی؟ گفتمـ این روزی است که ایرانیان آن را بزرگ میدارند و به یکدیگر هدیه میدهند. پس حضرت صادق گفت سوگند به خداوند که این بزرگداشت نوروز به علت امری کهن است که برایت بازگو میکنمـ تا آن را دریابی. پس گفت:‌ای معلی، روز نوروز روزی است که خداوند از بندگان خود پیمان گرفت که او را بپرستند و او را شریک و انبازی نگیرند و به پیامبران و راهنمایان او بگروند. همان روزی است که آفتاب در آن طلوع کرد و بادها وزیدن گرفت و زمین در آن شکوفا و درخشان شد. همان روزی است که کشتی نوح در کوه آرامـ گرفت. همان روزی است که پیامبر خدا، امیر المومنین علی (ع) را بر دوش خود گرفت تا بت‌هـای قریش را از کعبه به زیر افکند. چنان که ابراهیمـ نیز این کار را کرد. همان روزی است که خداوند به یاران خود فرمود تا با علی (ع) به عنوان امیر المومنین بیعت کنند. همان روزی است که قائمـ آل محمد (ص) و اولیای امر در آن ظهور میکنند و همان روزی است که قائمـ بر دجال پیروز میشود و او را در کنار کوفه بر دار میکشد و هیچ نوروزی نیست که ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیمـ، زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست. جشن نوروز
جشن نوروز دست کمـ یک یا دو هفته ادامه دارد. ابوریحان بیرونی مدت برگزاری جشن نوروز را پس از جمشید یک ماه مینویسد: ( چون جمـ درگذشت پادشاهان همه روزهای این ماه را عید گرفتند. عیدها را شش بخش نمودند: ۵ روز نخست را به پادشاهان اختصاص دادند، ۵ روز دومـ را به اشراف، ۵ روز سومـ را به خادمان و کارکنان پادشاهی، ۵ روز چهارمـ را به ندیمان و درباریان، ۵ روز پنجمـ را به توده مردمـ و پنجه ششمـ را به برزگران. ولی برگزاری مراسمـ نوروزی امروز، دست کمـ از پنجه و (چهارشنبه آخر سال) آغاز میشود و در (سیزده بدر) پایان میپذیرد. ازآداب و رسومـ کهن پیش از نوروز باید از پنجه، چهارشنبه سوری و خانه تکانی یاد کرد.
پنجه (خمسه مسترقه)
بنابر سالنمای کهن ایران هر یک از ۱۲ ماه سال ۳۰ روز است و پنج روز باقیمانده سال را پنجه، پنجک، یا خمسه مسترقه، گویند. این پنج روز را خمسه مسترقه نامند از آن جهت که در هیچ یک از ماه‌هـا حساب نمی شود. مراسمـ پنجه تا سال ۱۳۰۴، که تقویمـ رسمی شش ماه اول سال را سی و یک روز قرارداد، برگزار میشد.



میر نوروزی



از جمله آیین‌هـای این جشن ۵ روزه، که در شمار روزهای سال و ماه و کار نبود، برای شوخی و سرگرمی حاکمـ و امیری انتخاب میکردند که رفتار و دستورهایش خنده آور بود و در پایان جشن از ترس آزار مردمان فرار میکرد. ابوریحان از مردی بیریش یاد میکند که با جامه و آرایشی شگفت انگیز و خنده آور در نخستین روز بهار مردمـ را سرگرمـ میکرد و چیزی میگرفت. و همـ اوست که حافظ به عنوان ( میرنوروزی) دوران حکومتش را ( بیش از ۵ روز) نمی داند.

از برگزاری رسمـ میر نوروزی، تا لـااقل ۷۰ سال پیش آگاهی داریمـ. بیگمان کسانی را که در روزهای نخست فروردین، با لباس‌هـای قرمز رنگ و صورت سیاه شده در کوچه و گذر وخیابان میبینیمـ که با دایره زدن و خواندن و رقصیدن مردمـ را سرگرمـ میکنند و پولی میگیرند بازمانده شوخی‌هـا و سرگرمی‌هـای انتخاب (میر نوروزی) و (حاکمـ پنج روزه ) است که تنها در روزهای جشن نوروزی دیده میشوند و آنان در شعرهای خود میگویند: (حاجی فیروزه، عید نوروزه، سالی چند روزه).