PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آنچه عوض دارد گله ندارد!!!!!!!!!!!!!!!!



emad176
09-02-2010, 03:35 PM
یک شب که مردی با همسرش توی رختواب مشغول ناز و نوازش بودند. در حالی که احتمال وقوع حوادثی هر لحظه بیشتر و بیشتر می‌شد یک دفعه خانم برگشت و به مرد گفت:
- من حوصله‌اش رو ندارم فقط می‌خوام که بغلم کنی!
- چی؟ یعنی چه؟!
و اون جوابی رو که هر مردی رو به در و دیوار می‌کوبونه بهم داد:
- تو اصلاً به احساسات من به عنوان یک زن توجه نداری و فقط به فکر رابطه‌ی فیزیکی ما هستی!
و بعد در پاسخ به چشم‌های من که از حدقه داشت در می‌اومد اضافه کرد:
- تو چرا نمی‌تونی من رو بخاطر خودم دوست داشته باشی نه برای چیزی که توی رختواب بین من و تو اتفاق می‌افته؟
خوب واضح و مبرهن بود که اون شب دیگه هیچ حادثه‌ای رخ نمی‌ده. برای همین مرد هم با افسردگی خوابید...


فردای اون شب ترجیح داد که مرخصی بگیره و یک کمی وقتش رو باهاش بگذرونه. با هم رفتند بیرون و توی یک رستوران شیک ناهار خوردیند. بعدش رفتند توی یک بوتیک بزرگ و مشغول خرید شدند.
زن چندین دست لباس گرون قیمت رو امتحان کرد و چون نمی‌تونست تصمیم بگیره مرد بهش گفت که بهتره همه رو برداره. بعدش برای اینکه ست تکمیل بشه توی قسمت کفش‌ها برای هر دست لباس یک جفت هم کفش انتخاب کردیند. در نهایت هم توی قسمت جواهرات یک جفت گوشواره‌ای الماس.
زن که از خوشحالی داشت ذوق مرگ می‌شد. حتی سعی کرد مرد رو امتحان کنه چون ازش خواست براش یک مچ‌بند تنیس هم بخره، با وجود اینکه حتی یک بار هم راکت تنیس رو دستش نگرفته‌ بود. نمی‌تونست باور کنه وقتی در جواب درخواستش گفت:
- برش دار عزیزم!
در اوج لذت از تمام این خرید‌ها دست آخر برگشت و بهم گفت:
- عزیزم فکر کنم همین‌ها خوبه. بیا بریم حساب کنیم.
در همین لحظه بود که مردگفت:
- نه عزیزم من حالش رو ندارم!
با چشمای بیرون زده و فک افتاده گفت:
- چی؟!
- عزیزم من می‌خوام که تو فقط کمی این چیزا رو بغل کنی. تو به وضعیت اقتصادی من به عنوان یک مرد هیچ توجهی نداری و فقط همین که من برات چیزی بخرم برات مهمه!
مرد موقعی که توی چشماش می‌خوند که همین الاناست که بیاد و اونو بکشه اضافه کرد:
- چرا نمی‌تونی من رو بخاطر خودم دوست داشته‌ باشی نه بخاطر چیزایی که برات می‌خرم؟!
خوب امشب هم توی اتاق‌ خواب هیچ اتفاقی نمی‌افته فقط دلم خنک شده که فهمیده هرچی عوض داره گله نداره...