SeEzAr
09-01-2010, 01:14 PM
در فرهنگهای انگلیسی و فرانسه مینویسند که واژه ی «کراوات» از نیمه ی دوم قرن هفدهم در زبان فرانسه رواج گرفته است؛ چون سربازان کروآت (اهل کرواسی) که در هنگ پادشاهی کروآت در زمان «لوئی چهاردهم» بودند دستمال گردن میبستند و این رسم از آن دوره آغاز یافته است.
برای همین مردم فرانسه دستمال گردن را از روی نام این سربازان، «کراوات» نام نهادند !
پس واژه ی «کراوات» و رسم بستن آن پیشینه ی کلاسیک (یونانی و لاتین) ندارد و به همین سبب بوده که اروپاییان «ریشه ی عامیانه» برای آن ساخته و آن را به سربازان کروآت نسبت داده اند.
در اوستا (وندیداد - فرگرد 14 - بند 9) دوازده چیز را که مرد جنگی به آنها نیازمند است نام میبرد و میگوید :
«... هفتم زره، هشتم کـُئـِرس ، ...»
این واژه از ریشه ی کـُـئـِرت است و در برابر آن در پهلوی «گریوپان» آمده است و در شرح آن میگویند که «کُئرت» به زره بسته میشود.
با یک نگاه به نگاره ای که در تخت جمشید کنده شده (شکل 1) و به نظر «هرتسفلد» که آن را در Iran in the Ancient East - fig. 402 آورده است؛ پاپک پدر اردشیر است که رخت مادی بر تن دارد. به خوبی روشن میشود که «کئرت» کدامست و واژه ی کراوات از کجا گرفته شده است.
این کراوات بیشتر به صورت پهن تر و پیش سینه ای دیده میشود که پادشاهان و بزرگان سپاه میبستند و در همه ی صورتهای کنده شده روی سنگ و سکه های باستانی یافت میشود.
برای نمونه سنگ نگاره ای را در طاق بستان می توان آورد.
این پیش سینه که تا دوره ی صفویه و بعد از آن هم رسم بوده که در صورت های شاه عباس دیده میشود؛ همان است که به زبان فرانسه «cuirasse» میگویند که از «corazza» ایتالیایی گرفته شده است و ریشه ی آن «کئرس» اوستایی است.
بنا به گفتهی اروپاییان «cuirasse» از قرن پانزدهم در اروپا رواج گرفته شده و چون پیشینه ی کلاسیک نداشته برای آن ریشه ها تراشیدهاند و آن را از واژه ی حدسی «coracea» که در لاتین نیست گمان کرده اند و آن را ز ریشه ی لاتینی «coriaceus» به معنی «چرمی» و از ریشه ی لاتینی «corium» یعنی «چرم» دانسته و ناچار شده اند بگویند که این قسمت زره را در ابتدا از چرم می ساخته اند !!!
در مازندران تا چند سال پیش که هنوز لباس های محلی می پوشیدند، رسم بود که داماد شب عروسی، دستمال گردن سرخ یا سبز ببندد و این رسم مانند حلقه ای که به انگشت میکنند علامت دلبستگی به چیزیست.
به نظر نگارنده کراوات هم در ایران باستان مانند «کـُستی» علامت دینی و بستگی به جایی بوده است.
«کستی» رشته ای بوده که به کمر میبستند و کراوات رشتهای بوده که «بر گردنم لفکنده دوست»؛ بیجهت نبود که وقتی بستن کراوات دوباره در ایران رسم شد آن را «زُنـّار» نام نهادند.
برای همین مردم فرانسه دستمال گردن را از روی نام این سربازان، «کراوات» نام نهادند !
پس واژه ی «کراوات» و رسم بستن آن پیشینه ی کلاسیک (یونانی و لاتین) ندارد و به همین سبب بوده که اروپاییان «ریشه ی عامیانه» برای آن ساخته و آن را به سربازان کروآت نسبت داده اند.
در اوستا (وندیداد - فرگرد 14 - بند 9) دوازده چیز را که مرد جنگی به آنها نیازمند است نام میبرد و میگوید :
«... هفتم زره، هشتم کـُئـِرس ، ...»
این واژه از ریشه ی کـُـئـِرت است و در برابر آن در پهلوی «گریوپان» آمده است و در شرح آن میگویند که «کُئرت» به زره بسته میشود.
با یک نگاه به نگاره ای که در تخت جمشید کنده شده (شکل 1) و به نظر «هرتسفلد» که آن را در Iran in the Ancient East - fig. 402 آورده است؛ پاپک پدر اردشیر است که رخت مادی بر تن دارد. به خوبی روشن میشود که «کئرت» کدامست و واژه ی کراوات از کجا گرفته شده است.
این کراوات بیشتر به صورت پهن تر و پیش سینه ای دیده میشود که پادشاهان و بزرگان سپاه میبستند و در همه ی صورتهای کنده شده روی سنگ و سکه های باستانی یافت میشود.
برای نمونه سنگ نگاره ای را در طاق بستان می توان آورد.
این پیش سینه که تا دوره ی صفویه و بعد از آن هم رسم بوده که در صورت های شاه عباس دیده میشود؛ همان است که به زبان فرانسه «cuirasse» میگویند که از «corazza» ایتالیایی گرفته شده است و ریشه ی آن «کئرس» اوستایی است.
بنا به گفتهی اروپاییان «cuirasse» از قرن پانزدهم در اروپا رواج گرفته شده و چون پیشینه ی کلاسیک نداشته برای آن ریشه ها تراشیدهاند و آن را از واژه ی حدسی «coracea» که در لاتین نیست گمان کرده اند و آن را ز ریشه ی لاتینی «coriaceus» به معنی «چرمی» و از ریشه ی لاتینی «corium» یعنی «چرم» دانسته و ناچار شده اند بگویند که این قسمت زره را در ابتدا از چرم می ساخته اند !!!
در مازندران تا چند سال پیش که هنوز لباس های محلی می پوشیدند، رسم بود که داماد شب عروسی، دستمال گردن سرخ یا سبز ببندد و این رسم مانند حلقه ای که به انگشت میکنند علامت دلبستگی به چیزیست.
به نظر نگارنده کراوات هم در ایران باستان مانند «کـُستی» علامت دینی و بستگی به جایی بوده است.
«کستی» رشته ای بوده که به کمر میبستند و کراوات رشتهای بوده که «بر گردنم لفکنده دوست»؛ بیجهت نبود که وقتی بستن کراوات دوباره در ایران رسم شد آن را «زُنـّار» نام نهادند.