توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : «تاريخچه شهر ربع رشيدي»
sorna
03-05-2012, 11:30 AM
در اواخر قرن هفتم و اول قرن هشتم هجري قمري كوه سرخاب تبریز، شاهد يك جنب و جوش و فعاليت بزرگ آباداني و ساختماني بوده و از هر جهت مورد توجه واقع شده و شهركي معروف و آبادان در دامنه اين كوه ساختهاند و آن ربع رشيدي نام داشته كه به دستور خواجه رشيدالدين فضل الله همداني وزير دانشمند و مدبر عصر مغول ساخته شده است.«رشيد دولت و دين چون رحيل كرد به عقبي نوشته منشي تقدير او كه «طالب ثراه» محل ربع رشيدي در آخر محلة ششگلان كه به محلة باغميشه و ليلانكوه يا بيلانكوه منتهي ميشود در طرف چپ در دامنه كوه سرخاب در جايي بسيار باصفا و خوش آب و هوا و مرتفع واقع بوده و در ميان باغها و انبوه درختان قرار داشته است».
جريانات فرهنگي ايران موجب گرديد تا خواجهرشيدالدين مجتمع عظيم دانشگاهي ربع رشيدي را در شرق تبريز تأسيس نمايد. وي با تأسيس مجتمع دانشگاهي رشيديه يا ربع رشيدي در سال 699 هجري در شرق تبريز، اين شهر را به کانون علم و هنر در دنياي آن روز مبدل ساخت و اگر ادعا کنيم که فرهنگ و تمدن بشري در قرن چهاردهم ميلادي مرهون اين مرکز عظيم دانشگاهي بوده، سخن به گزاف نگفتهايم. به استناد وقفنامهاي که از باني دانشمند آن به يادگار مانده، ربع رشيدي مرکز گفتمان علمي ميان تمدنهاي آن روز بوده و علاوه بر زبانهاي فارسي و عربي، دروس رايج به زبانهاي ترکي، چيني، يوناني، عبري، مغولي و احتمالاً سانسکريت تدريس شده و هزاران دانشجو بر حلقه جذبه داشتهاست. لذا خواجه رشيدالدين با رويکردي واقع گرايانه، راهبردهاي اعتدال محور و اولويت حفظ ارزشهاي بنيادين و افزايش نوآوريهاي درونزا، خط مشي اقتدارگرا و طراحي وحدت در عين کثرت با شيوههاي تمرکز قدرت و مشروعيت سياسي سبب ايجاد شهرک دانشگاهي بينالمللي شد.
ربعرشيدي بارزترين نمونه مساعي و تلاش سازنده دست اندرکاران و حاميان اصلاحات غازان خان در عرصه تعالي و رشد و پويایي فرهنگ ايراني در چهارچوب انديشههاي عصر ايلخاني به شمار ميرود که توسط خواجه رشيدالدين با الهام از غازانیه و به عنوان يک شهر دانشگاهي با برنامههاي وسيع فرهنگي، اقتصادي و رفاهي در نخستين سالهاي قرن هشتم هجري در داخل باروي غازانيه يعني در داخل حصار جديد شهر تبريز که توسط غازان خان ايجاد شد، برپا گشت.
ربع رشيدي نمونهاي شاخص و متعالي از برنامهريزي و مديريت شهري است که در تاريخ شهرسازي ايران و امروز جزو نمونههاي نادر ميباشد و لذا خروارها خاک، هرگز نتوانسته است به حيثيت و هستي آن خدشه وارد آورد و تأثيرآن را در روزگار و ماندگاري آن را در حافظه ملتها مخدوش و نابود سازد ميباشد.
sorna
03-05-2012, 11:31 AM
«آشنايي با اهداف تاسيس ربع رشيدي»
در مقدمة وقفنامه، كه بسيار مفصل است، رشيدالدين فضلالله، شواهدي از احاديث و آيات قران بيان كرده و اعمال «سيئه و صالحه» را با هم مقايسه كرده است و بهترين اعمال صالحه را «خيرات جاريه» يا «وقف» دانسته است و آن را يكي از بهترين اعمال شمرده و سپس عمل خويش را از نظر كيفيت و كميت، برتر از هر نمونهاي تا آن زمان در سرزمينهاي اسلامي دانسته است يكي ديگر از اهداف اساسي رشيدالدين همان اشتياق علمي و شوق زايد الوصف او به درك «معاني و حقايق اشيا» و«حديث علما و مشايخ و اصحاب قلوب و ارباب عرفان» بوده است.
آنچه از وقفنامه در خصوص هدف بانی این مجموعه مي توان استخراج نمود به شرح زير است: «شرط مؤكد با فرزندان خويش نسلاً بعد نسل و عقباً بعد عقب ميكنم و در مقابله با حقوق پدري كه در ذمت ايشان عقلاً و شرعاً و عرفاً لازم است در عهدة ايشان كرده سوگندان غلاظ و شداد ايشان را ميدهم، خصوصاً با آنان به موجب شرط واقف در هر عهدي نوبت توليت و اشراف و نظر بديشان رسد و مباشر اين اشغال خير گردند در آنچه اين وقفيه را به هر ماهي يك نوبت مطالعه كنند تا بر احوال شروط آن كماينبغي واقف شوند و در كيفيت تصرفات واقف گردند و نيز نصيحتي كه ايشان را كردهام ملكه گردد تا در محافظت شروط آن به اقصي الغايه بكوشند و نصايح را به دل و جان قبول رعايت آن واجب شمرند تا حقتعالي و جميع ملائكه و انبياء و اوليا روح اين ضعيف به واسطه امانت و ديانت و نيكو زندگاني ايشان ازيشان راضي باشند و ايشان را نيكنامي دنيوي و ثواب اخروي مؤخر گردد...». (وقفنامه1356 :34)
بنظر ميرسد که خواجه رشيدالدين سه معيار اصلي را براي به ثمر رسانيدن انديشه نيک خود برگزيده است که سبب بينظيري اين مجموعه شده است؛ عقل، عرف و شرع. بدين ترتيب اساس کلنگري در ربعرشيدي مبتني بر معيارهاي عقلي، عرفي و شرعي به عنوان بهترين عوامل شکلگيري آن بوده و بر اين اساس ميتوان از طريق بررسي وقفنامه، جهانبيني حاکم بر ربع رشيدي را مورد شناسايي و ارزيابي قرار داد. هدف اصلي خواجه رشيدالدينفضلالله از تأسيس مجتمع دانشگاهي ربعرشيدي، ايجاد يك مجموعه عظيم وقفي در جهت تحقق ايده « باقیات و صالحات» ميباشد. از آنجا كه خواجه رشيدالدين در زمان خود به لحاظ قدرت و ثروت در موقعیتی مناسب قرار داشت، جهت تحقق ايده والاي خود كليه نيروهاي عقلي، عرفي و شرعي را بسيج نمود و در اين راستا تمام هستي، قدرت و ثروت خود را به كار گرفت.
sorna
03-05-2012, 11:37 AM
مهمترين عوامل شکل گيری و ماندگاری ربع رشيدی
http://www.pic.p30ask.com/images/36255659898231570240.jpg (http://www.pic.p30ask.com/)
sorna
03-05-2012, 11:38 AM
كاربري فضاها در شهر كهن ربع رشيدي
سازمان يابي كلي فضاهاي عمومي،موقعيت واحدهاي مسكوني و ديگر كاربري ها از اصول مهم شهر سازي و معماري است. بهترين نوع سازمان يابي، زماني است كه در يك سايت وقتي توده وفضا بررسي مي گردد تمام اصول طراحي، محصوريت، تباين، تناسب، تركيب، مقياس انساني، پيوستگي فضايي و... رعايت گردد كه بیشتر اين موارد در ربع رشيدي مد نظر بوده است. محلات مسكوني، كارخانه هاي كاغذ سازي، بازار، قيصريه، حمام، مسجد، دروازه ها و كاروانسراهاي متعدد در شهرستان رشيد آباد وجود داشته اند. سازمان كالبدي و ويژگيهاي شهرسازي و معماري آن داراي عملكردهاي فرهنگي، مذهبي، آموزشي و سازمان فضايي آن متناسب با اين عملكردهاي مختلف سامان دهي شده است. مطالعه وقفنامه با هدف آشنايي با سازمان فضايي ربع رشيدي نشان ميدهد که اين شهرک دانشگاهی از نظر کالبدي داراي سازماني منسجم و يکپارچه بوده و تمام عناصر خدماتي مجموعه در پيرامون دو هسته مذهبي و علمي آن شکل يافتهاند. بخش اول روضه با عملكرد مذهبي ـ آموزشي كه اصل مجموعه را فرا گرفته و بخش دوم شامل مؤسسات مختلف درماني، آموزشي، اداري، پذيرايي و اقامتي كه در ارتباط با ربع فعاليت ميكردند. اندازه و زمين مورد نياز فعاليت ها با توجه به شرايط خاص اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و محيطي حاكم برآن زمان و با درايت خاص تخصيص داده شده است. تمامي فضاها و مكانهاي اصلي مجموعه در پيرامون محور اصلي مجموعه قرار گرفته و فضا هاي كمكي ربع درهشتي ها، ساباطها و سردرگاههاي همان مسير پيش بيني گرديده است. گذر اصلي آن داراي كاركردهاي گوناگون همانند تجمع، توزيع نان، برداشتن آب، سقاخانه ها و... بوده است.
كوچه و دروازه هاي ربع، فضاهاي زنده و داراي طرح معماري خاص خود مي باشند. در طرح ربع رشيدي فضاي تلف شده و غير عملكرد ي ديده نمي شود و تمام فضاهاي کوچه و دهليزها و وروديها در شب بوسيله مشعل و چراغ و قنديل روشن ميگرديد. به طور كلي عناصر اصلي مجموعه ربع رشيدي عبارت بودند از: روضه - دارالحفاظ- خانقاه – دارالضيافه- دارالشفاء- دارالمتولي - سراي ناظر- مفتح الابواب- حجرهها- درالمساکين – مطبخ- خزانه- انبارها- سقاخانه ها و .... در برنامهريزي و طراحي ربع رشيدي اصول و معيارهاي برنامهريزي و طراحي شهري به کارگرفته شده است و کارآيي، عدالت، رفاه، صرفهجويي، وحدت فضايي، پيشانديشي و آینده نگری، ملاک عمل خواجه رشيدالدين فضلالله بوده است.
sorna
03-05-2012, 11:39 AM
فعاليتهاي علمي و آموزشي ربع رشيدي
تمام تأسيسات عظيم ربع رشيدي با آن اوقاف و بودجه كلان، به حول محور آموزش علوم گوناگون ميچرخيد. عبارت ديگر هدف غايي رشيد الدين فضل الله از احداث مجتمع، دانش دوستي و علاقه شديد او به علم و علما بود، اهميت اين اقدام رشيدالدين از دو ديدگاه قابل توجه است :
اول: موقعيت اين مجتمع در آن برهه خاص تاريخي، بعد از حملة مغولان كه چون آفتي تمام شؤون فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، اعتقادي و سياسي ما را در هم نور ديده بود
در چنين موقعيتي رشيدالدين، اقدام به تأسيس مجتمع ارزشمندي ميكند تا بتواند فرهنگ غني اسلامي كه قبل از دوره مغول به اوج رسيده و دانشمندي چون ابن سينا، رازي، فارابي، ابوريحان بيروني و غزالي و… را در دامن خود پرورانده بود، دوباره زنده كند و چراغ معنويت را كه رو به خاموشي گراييده بود، همچنان روشن و جاويدان نگه دارد.
دوم: شيوة آموزش و سيستم اداري ربع رشيدي است كه تا آن زمان نظير نداشته و حتي پيشرفتهتر از روش نظاميهها كه چند قرن پيش از آن به وسيلة خواجه نظام الملك احداث شده بودند، است. اما مهمتر از همه اينها بينش علمي و طرز فكر و عمل اوست كه گويي او را لااقل هفت صد سال از زمان خودش جلوتر قرار داده است. آنچه كه اين مرد بويژه در زمان وزارت طولانياش انجام داد و ديد جامع و برداشت دور انديشانهاي كه از مسائل علمي و فرهنگي داشت، همه حاكي از قدرت فكري و اصالت عمل يك مرد بزرگ تاريخ بود. ربع رشيدي اين شهر دانش و پژوهش كه بزرگترين بنياد خيري بوده كه تاريخ ايران چه از زمان قبل از اسلام و چه بعد از اسلام بناي خيري را با اين شكوه و عظمت نشان نميدهد، شايد نه تنها در آن زمان در نوع خود بينظير بود بلكه پس از آن نيز شبيه آن را در جاي ديگر نميتوان سراغ گرفت.
اما آنچه كه بيش از خود شهر جالب توجه است تشكيلات و اداره امور اين واحد بزرگ علمي است كه به راستي از هر جهت حيرتآور است. چون گويي براساس آخرين روشهاي امروزي و مفاهيم و اصول دانشگاهي زمان ما استوار بوده است. يك مطالعة سطحي در كار و زندگي طلاب در ربع رشيدي نشان می دهد كه چگونه اجداد ما قرنها قبل از آنكه مفاهيم و كلمات خارجي از قبيل Time Ful يا Academic Exchange يا Department و يا Library Sciences و Sandwich Courses و كنفرانس و سمينار و غيره در قاموس دانشگاهي ما وارد شود اصول مشابهي را عيناً به خاطر پيشرفت امور علمي و آموزشي رعايت ميكردند و ضمن اختصاص اعتبارات و وسايل كلان براي پيشبرد دانش و پژوهش در عين حال نهايت توجه را هم به آنچه كه ما امروز «اقتصاد دانشگاهي» ميناميم مبذول ميداشتند. شايد بيجا نباشد كه براي اثبات اين ادعا نمونههايي را در اين زمينه ذكر كنیم.
در دارالشفاي ربع رشيدي طبق وقفنامه، اطبايي كه به خدمت دارالشفا مأمور ميشدند ميبايستي هر كدام نوبه و كشيك داشته باشند تا اينكه شبانهروز هميشه يك نفر طبيب يا شاگرد و داروساز در سركار حاضر بوده و هر طبيبي بايد دو نفر متعلم را درس طب و داروسازي آموزد. به علاوه رشيدالدين به فرزند خود سعدالدين مينويسد: «پنجاه طبيب حاذق كه از اقصاي بلاد هند و مصر و چين و شام و ديگر ولايت آمده بودند گفتيم هر روز در دارالشفاي ما تردد نمايند و پيش هر طبيب ده كس از طالب علمان مستعد نصب كرديم تا به اين فن شريف مشغول گردند و كحالان (چشم پزشكان) و جراحان و مجبران (شكسته بندها) كه در دارالشفاي ماست به قرب باغ رشيدآباد كه آن را معالجة معالجان خوانند بنياد فرموديم و ديگر اهل صنايع و حرف كه از ممالك آورده بوديم هر يك را در كوچهاي ساكن گردانيديم».
مسكن اطبا و متعلمين در سراها و حجرههاي مخصوص مقرر بوده است. دورة تحصيل هر يك از محصلين طب پنج سال بوده و پس از پنج سال اگر استاد را معلوم شود كه آنها در علاج بيماران ماهر گشتهاند به موجبي كه عادت است اجازت ايشان بنويسد تا ايشان در علاج شروع كنند… و بايد كه طبيب مذكور تمامت كساني كه در ربع رشيدي مجاور يا مسافر يا عمليه آنها باشند و رنجور شوند علاج كند (مفهوم تمام وقت). روزهاي دوشنبه و پنجشنبه مقرر بوده كه به همسايگان ربع رشيدي و اولاد واقف و غلاماني كه واقف آنان را آزاد ساخته و باغبانان و برزيگران موقوفات ربع رشيدي داروي مفت دهند. اگر مسافري رنجور ميگرديده بايد هر كجا كه متولي مصلحت ميداند او را بخواباند و طبيب به علاج او پردازد تا شفا يابد و پس از شفا يافتن سفر كند (Social Security).
همانطور كه در حال حاضر سعي ميشود از وجود دانشمندان برجسته و آنهايي كه تحصيلات خود را در بهترين مؤسسات علمي خارج به پايان بردهاند، استفاده شود و آنها را استخدام كنند و نام اين كار ساده را امروز جلب مغزهاي متفكر يا Brain Gain مينامند، خواجه رشيدالدين دائماً طبق برنامة دقيق و منظمي مراقب بوده است كه از يكسو مغزهاي برجسته را در ربع رشيدي جمعآوري كند و از سوي ديگر از وجود آنها نهايت استفاده را براي تربيت كارهاي ملي به عمل آورد. تنها در كوچة علما چهارصد روحاني و متشرع با مستمريها و مزاياي كافي منزل داشتند. در كوي طلاب كه مجاور كوچة فوق بود هزار تن طالب علم كه از كشورهاي مختلف مسلمان گرد آمده بودند هزينة تحصيلي طبق شايستگي و استعداد خود دريافت ميكردند (Scholarship).
از نامههاي بيشمار او به نقاط گوناگون جهان چنين بر ميآيد كه دارالشفاي ربع رشيدي داراي مجموعة كاملي از آخرين داروها و روغنها و گياهان پزشكي مورد نياز بوده و در حقيقت مجموعه غني و مجهزي در اختيار داشته است.
پتروشفسكي در كتاب خود اين جمله را نقل ميكند: «از همة ممالك انواع درختان ميوهدار و رياحين و حبوبات كه در تبريز نبود و هرگز در آنجا كس نديده نهال و شاخ آن پيوند كردند و بذور آن بياوردند و به تربيت آن مشغول شدند… و تمامت ولايات بعيد از ممالك هند و ختاي و غيره ايلچيان فرستاده تا تخم چيزهايي كه مخصوص به آن ولايات است بياورند، در اين نامهها مقدار هر روغن (كه از يك تا سيصد من به تفاوت ذكر شده است) و محل تهيه و مدارك آنها به طور دقيق معين ميشده است.
از لحاظ كمك به دانشمندان و پيشرفت علم علاوه بر اينكه آخرين اطلاعات و كتب و وسائل مورد نياز را در اختيار دانشمندان در داخل قرار ميداده در نامهاي به عنوان پسرش اميرعلي حاكم بغداد، به او دستور ميدهد كه به دانشمندان سراسر امپراتوري ايران از جيحون گرفته تا جمنا و از جانب مغرب تا حدود آسياي صغير و مرز مصر مستمري و تحف بدهد و تحف مزبور در هر مورد مركب بوده است از مبلغي پول و يك قباي پوستي يا مخمل و يك مركب. در يك نامة ديگر دستوراتي به يكي از مأموران خود در آسياي صغير داده كه به دانشمندان مغرب يا سرزمينهاي عربي اسلامي پاداش و جوايز بدهند و از دانشمنداني كه در آن نام برده شش تن ساكن قرطبه و ديگر قسمتهاي اندلس و چهارتن ساكن تونس و طرابلس و قيروان بوده است. با توجه به مسافتهايي كه وجود داشته است ميتوان ديد كه رشيدالدين تا چه اندازه در كار خود بينش و برداشتي جهاني داشته و به راستي ميخواسته است كه ايران را مركز دنيايي پيشرفتهترين علوم وقت قرار دهد.
با توجه به مطالب ياد شده از مآخذ غيرقابل انكار و آثار شخصي رشيدالدين فضلالله بخصوص مكاتيب رشيدي و وقفنامة ربع رشيدي، ميتوان گفت كه مجتمع علمي و فرهنگي ربع رشيدي با نمونههاي پيشرفتة امروز قابل مقايسه است و بايد به آن كساني كه در همة كارها، بخصوص در آموزش و پرورش، غرب و يا شرق را الگو قرار ميدهند، گفت كه به جاي تقليد از آنها، بياييد از چنين نمونهاي شگرف در تاريخ و فرهنگ اسلامي خويش استفاده نماييم و اينها را الگو قرار دهيم، منظور این نیست آنچه در جهان امروز وجود دارد، دور بريزيم و به قرن هفتم و هشتم هجري برگرديم بلكه در اين برهه از زمان كه صحبت از احياي مجدد تمدن عظيم اسلامي و بازگشت به خويشتن مطرح است، ضمن توجه به شيوههاي پيشرفتة آموزش و پرورش در جهان امروز، سعي كنيم ارزشها و باورها و كاربردهاي آموزشي و مديريت اسلامي را در رأس امور قرار دهيم تا فرهنگ غني اسلامي را دوباره زنده كنيم و به دنياي شرق و غرب بفهمانيم كه اسلام و شيوة تفكر اسلامي در دنياي امروز نيز قادر به ايجاد تمدن و فرهنگي غني و استوار است. ان شاءا
sorna
03-05-2012, 11:41 AM
تأسيسات ربع رشيدي
تأسيسات ربع رشيدي چنان دقيق در وقفنامه بيان شده كه امروز ميتوان از روي همان توضيحات نقشة آن را پياده كرد. محل احداث گنبد بزرگ، محل سكونت سه مقام ارشد ربع رشيدي (متولي، مشرف و ناظر كه بعداً توضيح خواهيم داد)، محل مساجد و مدارس و محل كتابخانههاي دوگانه، دارالشفا، خانقاه، محل سكونت مدرسان و معيدان (استاد ياران) و طلاب (دانشجويان) و غيره را دقيقاً تعيين كرده است. به طور خلاصه اين مجتمع را كه خود در آثارش به نامهاي «رشيديه» و «رشيدآباد» و اكثراً «ربع رشيدي» ناميده، ميتوان به سه قسمت اساسي به اين شرح تقسيم كرد:
ربع رشيدي
چنان كه اشاره شد اساسيترين و اصليترين قسمت بوده كه ديگر تأسيسات گرد محور آن و به خاطر آن احداث شده بود. اين قسمت در اوايل بنا به نوشتة خود شامل تأسيسات مختصري بوده و بعدها قسمتهاي مفصلتري ساخته و به آن اضافه كرده است، چنان كه مينويسد:
«در تفصيل رقبات بقاع ابواب البر… اين ربع رشيدي عبارت از دو موضع است. يكي پيشتر بنياد رفته بود و باروي آن كشيده شده و آن را در گاهي ساخته كه منارها متصل آن درگاه است و يكي ديگر پستر (يعني بعداً) بارو كشيده و اضافة آن بارو]ي[ اولين كرده و متصل آن گردانيده و دروازة ديگر بيرون آن ساخته و همه به هم يكي كرده و آن مجموع را «ربع رشيدي» نام نهادهايم و بفاع خير و توابع آن در داخل آن ساخته و بعد از گنبد كه آن به موجب معهود زير تعيين دارد جهت مدفن واقف و بعد از ما جهت اولادي كه ايشان متولي باشند در هر عصري…».
بعد از اين توضيح، ربع رشيدي را جز گنبد كه محل مدفن خويش قرار داده به چهار قسمت تقسيم كرده و كاربرد هر يك از قسمتها را دقيقاً تعيين نموده است به اين شرح:
الف. روضه: در مورد اين قسمت و چگونگي استفاده از آن چنين مينويسد:
«روضه كه حوض آب در ميان آن است و آن مشتمل است بر دو مسجد، يكي مسجد صيفي كه آن صفه صلات است، نماز جمعه و عيدين (عيد فطر و قربان) همان جا گزارند… و اگر كثرت مردم شد، در صحن روضه بر تمامت صفها (صفههاي) آن نيز مردم بايستند و اقتدا كنند و در تابستان درسهاي علوم كه شرح آن خواهد آمدن، هم در آنجا گويند.
و يكي ديگر مسجد شتوي، و آن گنبدي است كه متصل صفة صدر است و زمستان نماز آنجا گزارند و درسها]ي[ علوم و تفسير و حديث و غير هماهم در آنجا گويند و همچنان مشتمل است بر دارالمصاحف و كتب الحديث…».
دفتر كار متولي، مشرف و ناظر (سه مقام ارشد يا هيأت مديرة ربع رشيدي) در قسمتهاي مختلف ربع رشيدي نه در كنار هم به ترتيبي تعيين شده كه اين سه شخصيت بتوانند بر قسمتهاي گوناگون آن كنترل و نظارت مستقيم داشته باشند، به طوري كه مينويسد:
«سراي متولي كه مشرف به روضه است (و از بهترين حجرههاي آن)… سراي مشرف و آن متصل به دارالشفاء… و سراي ناظر كه او مانند نايب متولي است، و آن بر سر درگاه روضه است از جانب ايسر.»
كه اين امر از ديدگاه مديريت حائز اهميت خاصي است. لازم به تذكر است كه رشيدالدين در انتخاب مسكن ساير كاركنان نيز دقيقاً و گاهي در حد وسواس، اين مسائل را رعايت كرده مثلاً در انتخاب مسكن و يا اتاق كار استادان و استادياران (مدرسان و معيدان) نسبت به طلبه، و يا محل اقامت دربانان و يا مسؤولان كتابخانهها و دارالشفا و غيره نسبت به محل كارشان. از همه مهمتر، اين مسأله حتي در انتخاب محل سكونت خانوادة اين كاركنان نيز رعايت شده مثلاً محلة صالحيه جهت افرادي خاص كه به آن خواهيم پرداخت. قسمتهاي ديگر روضه شامل حجرهها و يا اتاقهايي ويژة سكونت مدرسان و معيدان، طلاب علوم و تأسيسات رفاهي مانند حمام، حوضخانه (سرويس)، سقايه (آب آشاميدني) و غيره، محل كتابخانه در زير همان گنبد بزرگ و در كنار آرامگاه خودش تعيين شده و ديگر مكانهاي جنبي مثل انبارهاي گوناگون جهت مواد غذايي، سرابستان و خزانة نقود، سراي شاهنشاهي (جهت پذيرايي از مهمانان مخصوص متولي)، خلوتخانه يا اتاق مخصوص مذاكره راجع به مسائل محرمانه و چندين موضع ديگر كه نياز به شرح آنها نيست.
ب. خانقاه: «با توابع و مرافق هم…» شامل مواضع سكونت شيخ و صوفيها با تمام امكانات رفاهي از قبيل مطبخ (آشپزخانه)، محل صرف غذا، محل سماع و غيره.
ج. دارالضيافه (مهمانسرا): كه بعد از روضه از مهمترين قسمتهاي ربع رشيدي است و براي پذيرايي كاركنان ربع رشيدي و مسافران و مهمانان، احداث شده بود. اين قسمت شامل دو ساختمان بزرگ دو طبقه بوده كه ساختمان طرف راست به صورت «پانسيون» براي ساكنان ربع رشيدي مثل مدرسان و معلمان، كارمندان و خدمتگزاران و بخصوص طلاب علوم مختلف اختصاص داشته است، اينان لااقل روزي يك بار هنگام صبحانه در اين قسمت دارالضيافه، تغذيه ميشدهاند.
از ديدگاه مديريت، اين عمل رشيدالدين نه تنها ظاهراً يك كمك مالي و مادي به كارمندان، و ساكنان ربع رشيدي بود، بلكه باعث ميشد كه آنان صبحها زودتر سركار خويش حاضر شوند، زيرا شروع و پايان اين وعدة غذا (چاشتگاه) وقت و زمان معيني داشت كه اگر اين زمان به اتمام ميرسيد، به كسي غذا داده نميشد. به مسافران دو وعده غذا در ساختمان سمت چپ دارالضيافه داده ميشد، يكي همان چاشتگاه و ديگري شام يا به قول رشيد «شب هنگام».
د. دارالشفا (بيمارستان و دانشكدة پزشكي): كه در مورد آن در قسمتهاي ديگر اين مقاله مفصلاً بحث خواهيم كرد.
هـ. دارالمساكين: كه البته در داخل ربع رشيدي نبوده بلكه متصل به آن و در شهرستان رشيدي بوده است و روزي به صدنفر از فقرا و مساكين تبريز يك وعده غذاي رايگان ميدادند و فقراي مسافر را نيز در آنجا پذيرايي ميكردند كه شرايط تغذيه و كلية امكانات آن را مفصلاً شرح داده است.
ربض رشيدي
اين قسمت در حقيقت محلة اعيان نشين و محل احداث كاخهاي مخصوص ربع رشيدي يا رشيديه بوده است كه در آن خانوادة رشيدالدين با غلامان خاص و نيز مسؤولان امنيتي ساكن بودهاند و نيز مهندسان و معماران مخصوصي كه در ساختمان تأسيسات ربع رشيدي نظارت داشتهاند، در اين امكان سكونت داشتند. بهترين اماكن اين قسمت به سه مقام ارشد ربع رشيدي يعني متولي، مشرف و ناظر اختصاص داشته است و در ديگر اماكن بقية خانواده و بستگان رشيدالدين سكونت داشتند.
علاوه بر اين سه قسمت (ربع رشيدي، شهرستان رشيدي و ربض رشيدي) چندين دهكده و يا باغ بسيار بزرگ متصل به اين قسمتها و يا در مجاورت آنها، متعلق به اين مجتمع بوده است كه در هر كدام از آنها، گروهي خاص از غلامان كه هر گروه از يك مليت معين بودهاند، سكونت داشته و كار ميكردهاند.
بيت الكتب يا كتابخانة ربع رشيدي
ارزشمندترين تأسيسات ربع رشيدي، كتابخانة آن بوده است كه بزرگترين كتابخانههاي آن عصر به شمار ميرفت. محل احداث اين كتابخانه در دو طرف گنبد بزرگي بوده است كه بر روي آرامگاه خويش بنا كرده بود و نيز اتاق كار مخصوصي متولي، كه در حقيقت مدير عامل و يا رياست عالية ربع رشيدي را داشت، در مجاورت كتابخانه و گنبد بوده است. كتابخانة شامل دو قسمت بود، يكي در سمت راست گنبد و ديگري در سمت چپ آن. به علاوه محلي در زير گنبد جهت نگهداري صدها جلد قرآن با خطي خوش و گران قيمت تعيين شده بود.
رشيدالدين متذكر ميشود كه به كميت و كيفيت تمام كتابهاي موجود در كتابخانه آگاه است و كتابها در فهرستي دقيق نام برداري شده كه بايد هميشه نزد متولي «محفوظ و مضبوط» باشد.
جهت هر قسمت كتابخانه يك نفر خازن (كتابدار) و يك نفر مناول (متخصص علم كتابداري) تعيين كرده بود. براي اينان نيز شرايط اخلاقي و اعتقادي و بخصوص تخصصي تعيين نموده و ميگويد كه «شرط چنان است كه اين كتابخانهها را يك خازن و يك مناول باشد، هر يك عاقل و كافي متورع و نويسنده و صاحب معرفت كتب» و براي آنان نيز چون ديگر كاركنان شرح وظايف نوشته و حقوق و ديگر امكانات رفاهي در نظر گرفته است.
كليد كتابخانه نزد خازن بود و فهرست كتابها كه دائماً به تعداد آنها اضافه ميشد، بايد به وسيلة متولي و ناظر و مشرف امضا و مهر ميشد و در هر قسمتي از كتابخانه فهرست كتابهاي آن نگهداري و در معرض ديد مراجعان قرار ميگرفت.
شيوة استفاده از كتابخانه را مفصلاً شرح داده كه با روشهاي امروزي چندان تفاوتي ندارد، دانشجويان و مدرسان هر كتابي را كه ميخواستهاند، ميتوانستهاند از كتابخانه بگيرند و آن را يا در «قرائت خانة» آنجا مطالعه كنند و يا از كتابخانه بيرون برند ولي حق نداشتند بدون گروگان كتابي را از ربع رشيدي خارج نمايند.
در وقفنامة ربع رشيدي ظاهراً اشارهاي به تعداد كتابهاي كتابخانه نشده شايد در اوراق مفقودة آن بوده باشد ولي در مكاتبات رشيدي در نامهاي كه به صدرالدين تركه از معتمدان خويش نوشته، كه گفتيم در حكم وصيتنامة اوست، به اين كتابخانه و تعداد كتب و نيز كيفيت و كميت مصاحف پرداخته و شرح داده است چنانكه نوشته است:
«و ديگر دو بيت الكتب كه در جوار گنبد خود از يمين و يسار ساختهام از جمله هزار مصحف در آنجا نهادهام وقف كردهام بر ربع رشيدي و مفصل آن بدين موجب است آنچه به خط طلا نوشته شده است 400 عدد آنچه به خط ياقوت است 10 عدد آنچه به خط اين مقلد است، عددان آن (2 جلد) آنچه به خط احمد سهروردي است 20 عدد آنچه به خطوط اكابر است 20 عدد، آنچه كه به خطوط روشن خوب نوشته شده است 548 عدد. ديگر شصت هزار مجلد كتاب در انواع علوم و تواريخ و اشعار و حكايات و امثال و غيره، كه از ممالك توران و مصر و مغرب و روم و چين و هند جمع كردهام همه را وقف گردانيدهام بر ربع رشيدي».
اهميت اين كتابخانه علاوه بر داشتن قرآنهاي ارزشمند و گرانقيمت كه به خط طلا و ياقوت هم بود و به وسيلة شخصيتهاي علمي چون احمد سهروردي نوشته شده بود، دارا بودن كتابهايي از انواع علوم و تواريخ و اشعار و حكايات و غيره بوده است و مخصوصاً اينكه به زبانهاي گوناگون فارسي، عربي، چيني و زبانهاي غربي (رومي) نيز كتابهاي زيادي در آن جمعآوري شده بود. به همين علت علما و دانشمنداني كه از نقاط مختلف دنياي آن روز به تبريز آمده بودند يا رشيدالدين آنها را جلب كرده و آورده بود، از اين گنجينة عظيم و ارزشمند علمي بهرهها ميبردهاند و اين كتابها را رشيد نه تنها از طريق خريداري و يا نسخه برداري فراهم كرده بود بلكه با تشويق و تحريص و نيز ترتيب مسابقة كتاب نويسي در رشتههاي گوناگون علمي، علما و دانشمندان زمان را بر آن ميداشت كه آثار خويش را به اين كتابخانه بفرستند.
مشاهده ميكنيم كه اين كتابخانه، چون ديگر تأسيسات آموزشي ربع رشيدي، قابل مقايسه با بزرگترين كتابخانههاي امروز از جهت كيفيت و كميت بوده است. ولي افسوس كه اين واحد نيز چون ديگر تأسيسات ربع رشيدي، به وسيلة عوام و به تحريك و تبليغ و تشويق مخالفان رشيد به آتش كشيده و يا به غارت رفته است
sorna
03-05-2012, 11:45 AM
تأسيسات آموزشي
آموزش در ربع رشيدي را به چند مقطع ميتوان تقسيم بندي كرد:
1- بيت التعليم؛ 2- آموزش حرفهاي؛ 3- مدارس عالي؛ 4- دارالشفا؛ 5- خانقاه.
1- بيت التعليم
كه در آن به كودكان خردسال، مخصوصاً كودكان كاركنان ربع رشيدي و عدهاي كودكان يتيم و بي سرپرست تبريز آموزش خواندن و نوشتن داده ميشد كه در واقع همان مدارس ابتدايي امروز بود. محل بيت التعليم در وقفنامه دقيقاً تعيين شده كه واحد كوچكي نسبت به ديگر مدارس در همان روضه بوده و رشيد مينويسد: «… و اين خانهاي است در روضه كه بزرگترين خانها(ي) روضه است». هر معلم هميشه ده كودك را تعليم ميداد و اين خود از نظر آموزشي قابل اهميت است و همة دانش آموزان يا متعلمان در ربع رشيدي شبانهروزي بودهاند.
اين كودكان يك سرپرست شبانهروزي نيز داشتهاند كه تنها همين سرپرست يا اتابك، همراه زن و فرزند خود در كنار بيت التعليم در داخل ربع رشيدي خانه داشته است. حقوق و شهرية كاركنان بيت التعليم و دانش آموزان را دقيقاً به اين شرح تعيين كرده است:
معلم سالي 120 دينار (ماهي 10 دينار) نقد رايج تبريز و هر روز چهار من نان گندم (سالي 1440 من)؛
اتابك يا سرپرست كودكان سالي 60 دينار و روزي 2 من نان گندم.
كودكان بيسرپرست نيز كه اشاره شد شبانهروزي بوده و تا زماني كه بعد از ياد گرفتن خواندن و نوشتن (بخصوص تعليم قرآن) و آموزش حرفهاي بتوانند خود را راه ببرند، در ربع زندگي ميكردهاند. براي اينان نيز حقوقي در نظر گرفته بود معادل سالي 12 دينار و روزي 1 من نان گندم.
2- آموزش حرفهاي
مخصوص فرزندان كاركنان ربع رشيدي بويژه فرزندان آن 220 نفر غلام ربع رشيدي بوده است. رشيد به متولي توصيه ميكند كه امكاناتي فراهم كند تا اين كودكان برحسب نوع و ميزان استعدادشان در ربع رشيدي و در ديگر تأسيسات متعلق بدان مثل مزارع، كارخانهها و غيره، شغلي يا جرفهاي را بياموزند. در وقفنامه مشاغلي را كه پيشنهاد كرده تا اين كودكان به آن بپردازند، عبارتند از: «فرزندان ايشان را هر يكي به صنعتي و حرفتي كه موافق و ملايم حال او باشد از خطاطي، قوالي، نقاشي، زرگري، باغباني، كهريزكني، دهقنت (كشاورزي)، معماري و ساير حرف «بر وجهي كه متولي مصلحت بيند تا آن صنعت بياموزند و بدان كسبي كنند و تا ممكن باشد صنعت پدر خود آموزند.»
آموزش حرفهاي، مثل ديگر مراكز آموزشي، در ربع رشيدي محل و ساختمان معين نداشته و به صورت عملي در نزد استادكاران و استادان هر فن در ربع، آموخته ميشده است و آنچه مهم است توجه رشيد به اين مسائل و تأكيد بر آن است كه آن را جزء وظايف متولي و يكي از اصول وقفنامه قرار داده و در مكاتيب (مكتوب 51) نيز به آن اشاره كرده است.
3- مدارس عالي
رشيدالدين در ربع رشيدي يك مدرسه در دو رشته از علوم بنا كرد و محل آن را در همان دو مسجد روضه كه روبهروي هم واقع بودهاند يعني مساحد صيفي و شتوي (تابستاني و زمستاني) تعيين كرد. در اين دو مسجد اول دو مدرس و يك معيد (استاديار) براي تدريس در دو رشته از علوم تعيين كرده بود، يكي از اين دو مدرس فقط دو دانشجو داشت و ديگري ده دانشجو.
در سال 715 هـ.ق تعداد مدرسان و طلبه را افزايش داده به اين ترتيب كه تعداد مدرس علم حديث و تفسير از يك نفر به دو نفر و تعداد دانشجويان آنها از دو نفر به پنج نفر (جمعاً ده نفر) افزايش يافته و تعداد مدرسان علوم ديگراز يك مدرس و يك معيد، به سه مدرس و سه معيد، و تعداد طلبه يا دانشجويان هر يك همان ده نفر (جمعاً سه نفر) بوده است در صورتي كه قبل از اين تاريخ، تعداد طلبة ساير علوم فقط ده نفر بودهاند. به علاوه در حاشية صفحة 165 (پشت برگ 106 وقفنامه) دو نفر مدرس مخصوص را تعيين كرده كه تأليفات خود رشيدالدين را تدريس كنند و ميزان حقوق هر يك و محل تدريس و سكونت و تعداد طلبه را تعيين كرده است.
موضوع مهم در اين مدرسة عالي كه داراي سه رشته بوده (1- رشتة علم و تفسير و حديث؛ 2- رشتة علوم عقلي و حسابي و غيره؛ 3- تدريس تأليفات خود رشيد)، توجه رشيد به رشتة علوم عقلي و حسابي و… يا به قول خودش «ساير علوم» است كه نه تنها تعداد مدرسان و طلبة آن بيشتر بوده بلكه هر مدرسي يك معيد (استاديار) هم داشته است و حقوق و دستمزد اين مدرسان از سايرين حتي از مدرسان تأليفات خودش هم بيشتر بوده است. چنان كه عيناً در تصوير صفحة مقابل يا برگ 107 مشاهده ميشود، حقوق مدرس علم تفسير و حديث سالي 105 دينار (غير از حقوق جنسي روزي 5 من نان گندم) بوده و بعداً هيچ به آن اضافه نشده ولي حقوق مدرس ساير علوم 360 دينار و حقوق معيدش 160 دينار و بعد در كنار هر يك رشيد با خط خودش اضافه كرده به حقوق مدرس 140 دينار و به حقوق معيدها 40 دينار كه جمعاً مدرس ساير علوم سالي 500 دينار (بالاترين حقوق پرداختي در ربع رشيدي) و معيد او سالي 200 دينار حقوق ميگرفتهاند (غير از حقوق نقدي براي هر مدرس روزي 5 من و معيد روزي 6 من نان گندم تعيين شده است).
رشيد براي اين مدرسه يك نفر رئيس يا به قول خودش «مرتب» نيز تعيين كرده است.
مرتب كه مستقيماً زيرنظر متولي و به وسيلة او تعيين ميشد، وظيفة سرپرستي، برنامهريزي و كنترل اين مدرسه را به عهده داشت. حقوق مرتب را اول سال 60 دينار تعيين كرده ولي بعدها شصت دينار ديگر به آن اضافه كرده و به سالي 120 دينار (برابر حقوق يك معلم بيت التعليم يا مدرسة ابتدائي در ربع رشيدي) رسانده است.
در متن گوشة پايين سمت چپ صفحة مذكور مشاهده ميشود كه براي طلبه، مدت زمان محدود و معيني تعيين كرده بود و تأييد ميكند كه فقط مدت پنج سال در مدرسه بمانند و به تحصيل اشتغال ورزند و اگر تنبلي كنند و درس نخوانند از مدرسه بيرونشان كرده ديگري را برگزينند. براي روشنتر شدن مطلب عيناً نوشتههاي آن را ميآوريم:
«و شرط رفت كه هر يكي از اين ده نفر طالب علم، پنج سال درين بقعه ملازمت تحصيل نمايند و چون اين پنج سال بگذرد، متولي ايشان را تبديل كند به ديگران كه امثال ايشان باشند و اگر در ميان اين پنج سال بعضي از ايشان اعراض كند از تحصيل و كسالت (تنبلي) پيش گيرد هم تبديل كند».
ويژگيهاي مدرسة ربع رشيدي و تفاوتهاي بنياني آن را با مدارس مشابه به اين ترتيب ميتوان بيان كرد:
1- تعيين شرايط استخدام مدرسان و معيدان چه از نظر اعتقادي و اخلاقي و چه از نظر پايگاه علمي و تخصصي؛ از نظر علمي و تخصصي استادان و استادياران (معيدان) بايد به درجة اجتهاد متقن و يا همان استادي در رشتة مورد نظر رسيده باشند.
2- تعيين تعدادي معين از طلبه درهر كلاس درس، كه تا آن زمان در مدارس مشابه سابقه نداشته است. در مدارس ديگر (چه قبل و چه بعد رشيدي) تعداد طلبه به حدي زياد بوده كه حلقههاي درسي بزرگ تشكيل ميشد و چون صداي مدرس به همه نميرسيد، دو نفر معيد در دو طرف استاد يا دو طرف مسجد ايستاده و سخنان او را تكرار ميكردهاند تا به گوش همه برسد. مسلماً ارزشيابي اين گروه كثير بسيار مشكل و غير قابل كنترل بوده و هر چند گروه بيشتري سود ميجستهاند ولي بازده كار زياد نبوده است. به علاوه كنترلي هم از نظر حضور و غياب در محل تعليم انجام نميگرفته است. در صورتي كه در ربع رشيدي، اولاً، تعداد دانشجويان يا طلبه در هر كلاس محدود بود، ثانياً، همة آنان حتماً بايد در جلسات درس شركت ميكردند و بدون اجازة متولي و يا مرتب حق خروج از مدرسه و يا ربع رشيدي را نداشتند و اگر تنبلي ميكردند و در جلسات حضور نمييافتند شديداً مجازات و گاهي اخراج ميشدند و افراد بيلياقت و بياستعداد نميتوانستند با اين شرايط سخت در مدرسه دوام بياورند، فارغ التحصيلاني كه جواز «اجازات روايت» (يا به اصطلاح امروز پاياننامه) ميگرفتند واقعاً در آن رشته به درجة تبحر ميرسيدند.
3- تعيين زمان معين و محدود براي تحصيل طلاب؛ اين موضوع يكي از مهمترين ويژگيهاي ربع رشيدي است و از اساسيترين تفاوتهاي آن با مدارس مشابه بوده است زيرا در مدراس ديگر هيچ گاه زمان معين جهت تحصيل در نظر گرفته نميشد (و اكنون نيز چنين است) و مدت طلبگي ممكن بوده به پانزده سال يا بيست و گاهي مادام العمر ادامه داشته باشد. در صورتي كه شايد براي اولين بار در تاريخ آموزش و پرورش جهان اسلام، رشيدالدين مدت تحصيل را براي دانشجويان به پنج سال محدود كرد و اگر دانشجو نميتوانست در اين مدت به درجة علمي مورد نظر برسد، او را بدون دادن مدرك فراغت از تحصيل، از مدرسه اخراج ميكردند. درست است كه تعداد طلبه در مدارس ربع رشيدي محدود بود، ولي همانهايي كه فارغ التحصيل ميشدند از نخبگان بودند و محيط آموزشي به پناهگاهي جهت استفاده از يك شهرية بخور و نمير، به بهانة تحصيل، مبدل نميشد و هر فرد كودن و بياستعدادي حق ورود به اين مؤسسه را نداشت و اين خود يكي از مشابهتهاي خوب ربع رشيدي با دانشگاههاي امروز است.
4- سنجش استعداد دانشجو و سپس تعيين رشتة تحصيلي؛ اين موضوع امروز يكي از مهمترين مسائل در آموزش و پرورش دنياست كه رشيد در هفت صد سال پيش آن را به كار ميبرد. رشيدالدين نه تنها در وقفنامة ربع رشيدي تأكيد ميكند كه حتماً محصلان يا طلبه بايد در رشتة تحصيلي «مستعد» باشند، بلكه در مكاتبات رشيدي هم به آن اشاره دارد و صريحاً بيان ميكند كه اول استعداد افراد را ميسنجيد و سپس تعيين مينمود كه پيش كدام استاد و در كدام رشته به تحصيل بپردازند، چنانكه در قسمتي از يك نامه (مكتوب 51) مينويسد:
«… ما تعيين كرديم كه هر طالب علم پيش كدام مدرس تحصيل علم كند و ديديم كه ذهن هر طالب علمي از طالب علمان معدود، مستعد كدام علم است از فروع و اصول نقلي و عقلي، به خواندن آن علم امر فرموديم…»
امروز در آموزش و پرورش دنياي پيشرفته، اين گونه گزينش و سنجش، از طريق تستها و آزمايشهاي گوناگون هوشي، معلوماتي و غره انجام ميگيرد، ولي متأسفانه رشيدالدين شيوة پذيرش را بيان نكرده است، آنچه مسلم است اين موضوع براساس تجربه و برخورد متوالي مسؤولان با دانشجويان و يا شايد محاوره و مصاحبه در بدو ورود انجام ميگرفته است و اين مورد نيز در مدارس آن عصر و حتي بعد از آن، سابقه نداشته است.
5- تفكيك رشتههاي علوم از يكديگر؛ به طوري كه بيان شد در ربع رشيدي چند رشتة علمي تدريس ميشد از جمله علم تفسير و حديث، فقه، علوم ادبي، علوم حسابي (رياضيات) و بخصوص علم پزشكي كه بعداً به آن خواهيم پرداخت. و همه تحت نظارت و رياست عالية متولي (در حكم رئيس دانشگاه) و مسؤوليت و كنترل و برنامهريزي مرتب (رئيس دانشكده) عمل ميكردهاند.
6- نگهداري دانشجويان در ربع رشيدي به صورت شبانهروزي (پانسيون) و تأمين كلية مايحتاج رفاهي نها اعم از غذا، پوشاك، مسكن، بهداشت، حمام، امور درماني (طبيب دارالشفا همه را مجاني مداوا ميكرد) و حتي دادن مبالغي پول به عنوان كمك هزينه بوده است و نيز تأمين وسايل رفاهي مدرسان و معيدان و ديگر كاركنان ربع رشيدي به علاوه تهيه و تعيين محل سكونت جهت خانوادة آنان در محلات شهرستان رشيدي، غير از دفتر كاري كه در خود ربع رشيدي مختص هر يك از استادان بود كه درست مثل دانشگاههاي امروزي است.
در نتيجه طلبه و مدرسان به دور از هر گونه اشتغالات ناراحت كنندة مالي، به تعليم و تعلم ميپرداختند و بخصوص بيشتر اوقات بيكاري خود را به مطالعه در كتابخانة شصت هزار جلدي ربع رشيدي كه شامل انواع كتب در رشتههاي گوناگون و به زبانهاي متعدد بود، ميگذراندند.
4- دارالشفا (دانشكدة پزشكي)
دارالشفا يا بيمارستان كه يك واحد مجزا و مجهز در ربع رشيدي بوده است در حكم يك دانشكدة پزشكي بود زيرا در آنجا هر پزشكي علاوه بر مداواي بيماران پنج تا ده دانشجو را تعليم علم طب ميداد.
پزشكان دارالشفاي ربع رشيدي چنانكه از وقفنامه و مكاتيب رشيدي برميآيد. به دو دستة تمام وقت و نيمه وقت تقسيم ميشدند. پزشكان تمام وقت كه در رشتههاي مختلف علم پزشكي بودند شامل يك پزشك و يك پزشكيار امراض عمومي، يك نفر چشم پزشك (كحال) يك يا چند نفر جراح و چند نفر پزشك شكسته بند (مجبر) بود كه اينان در استخدام رسمي ربع رشيدي بودند و حق كار در خارج و خروج بدون اجازة متولي از ربع را نداشتند.
دانشجويان هم بايد فقط مدت پنج سال در ربع رشيدي به تحصيل علم طب اشتغال داشته باشند و بعد از اين مدت بايد دانش نامه دريافت كنند و اگر هر يك نتواند، اين پنج سال هدر رفته و نبايد به طبابت بپردازد.
دانشجويان ميبايست در مواقع مداواي بيماران (بعد از ظهرها و روزهاي دوشنبه و پنجشنبه) دستيار طبيب باشند و به او كمك كنند يعني صبحها به صورت تئوري و بعد از ظهرها به صورت عملي همراه طبيب آموزش ميديدهاند.
به علاوه يك نفر معيد يا پزشكيار هم هميشه همراه طبيب بوده كه او را چه در امر تدريس و چه در مداواي بيماران و تهية داروها كمك ميكرده است.
طبيب در موقع ويزيت بيماران بايد در مقابل درب داروخانه يا به قول خود رشيد «شبكه» بنشيند و بعد از معاينة بيماران داروهاي مورد نظر را روي كاغذ (نسخه) نوشته و به مسئول داروخانه (خازن) بدهد و خازن همراه شرابدار (دكترداروساز) داروي مذكور را به بيمار بدهند.
جالبتر اينكه در ربع رشيدي هيچ گونه وجهي چه از مجاوران و مسافران و چه از بيماران ديگر دريافت نميشد و معالجه كاملاً مجاني بود. حال آنكه داروها را با مخارج سنگيني از اقصي نقاط (چنانكه خواهيم گفت) تهيه، و در داروخانه و انبار بزرگ و مخصوص نگهداري ميكردند. اگر بيماري از ساكنان ربع رشيدي نميتوانست به پاي خود براي مداوا بيايد، طبيب بايد به عيادت او ميرفت و حتي مسؤولان تهية دارو يعني شرابدار برايش دارو ميبرد و مطبخي (آشپز مخصوص بيمارستان) غذاي تجويز شده از طرف طبيب را ميپخت و براي بيمار ميبرد. در بيمارستان، محل استراحت بيماران بستري شده به دو قسمت تقسيم ميشد، قسمتي براي بيماران معمولي و قسمتي مخصوص بيماراني كه امراض واگير داشتند و نيز بيمارستان چندين پرستار يا به قول رشيد «خادم المرضي» داشته است.
داروخانة ربع رشيدي و انواع داروها ا زكشورهاي مختلف: در مورد داروخانة دارالشفاي ربع رشيدي مطالب بسياري در مكاتيب رشيدي و وقفنامة ربع رشيدي وجود دارد، در وقفنامه به صدها خمرة بزرگي اشاره ميكند كه در هر يك مصرف چند سال داروهاي گوناگون ذخيره شده بود و نام هر دارو روي خمره نوشته شده ودر انبار مخصوصي كه در كنار دارالشفا بوده، نگهداري ميشده است. در مكاتيب رشيدي به چند نامه بر ميخوريم كه از پسران و يا ايادي خود از نقاط مختلف، تقاضاي ارسال داروهاي مخصوصي را كرده است. مثلاً در نامهاي كه در حقيقت يك حكم مأموريت است، شخصي به نام خواجه علاءالدين هندو را مأمور كرده كه او مأموراني را به نقاط مختلف داخل و خارج از كشور بفرستد تا داروهاي خاصي را تهيه كند.
پزشكان نيمه وقت: چنانكه اشاره شد، غير از پزشكاني كه تمام وقت در ربع رشيدي بودند و بدون اجازة متولي نبايد از حضور خودداري كنند، پزشكان ديگري هم به ربع رشيدي آمد و رفت ميكردند و در آنجا به تدريس علم طب و شايد طبابت بيماران ميپرداختند كه ما ايشان را «پزشكان نيمه وقت» ناميدهايم. اكثر اين اطبا از نقاط دور دست و يا از كشورهاي بيگانه به تبريز آمده بودند و هر كدام از آنها ده نفر دانشجوي علم طب را تعليم مي دادند (در صورتي كه پزشكان تمام وقت هر كدام فقط پنج دانشجو داشتند) و محل سكونت آنان و خانوادهشان نيز در محلهاي مخصوص به نام «كوچة معالجان» بود و حال آنكه پزشكان تمام وقت ربع رشيدي در محلة «صالحيه» كه مجاور ربع و يكي از بهترين محلات شهرستان رشيدي محسوب ميشد، ساكن بودند. به علاوه اينان در داخل ربع رشيدي نيز اتاق مخصوص كار داشتند ولي پزشكان نيمه وقت، در داخل ربع، اتاق كار نداشتند.
با اين وصف اگر حساب كنيم كه هر طبيب نيمه وقت ده دانشجو داشته، پس جمعاً 500 نفر دانشجوي علم پزشكي، غير از آناني كه در خود ربع، تعليم ميديدند، به وسيلة اين پزشكان به تحصيل اشتغال داشتند. علت علاقة رشيد به اين رشته از علوم آن بود كه خود او از اطباي معروف و مشهور در اين فن بوده. گذشته از آن، خانان مغول نيز علاقه شديدي به علم طب داشتند و آن را تشويق و تحريص ميكردند.
sorna
03-05-2012, 11:46 AM
دارالشفا (دانشكدة پزشكي)
دارالشفا يا بيمارستان كه يك واحد مجزا و مجهز در ربع رشيدي بوده است در حكم يك دانشكدة پزشكي بود زيرا در آنجا هر پزشكي علاوه بر مداواي بيماران پنج تا ده دانشجو را تعليم علم طب ميداد. پزشكان دارالشفاي ربع رشيدي چنانكه از وقفنامه و مكاتيب رشيدي برميآيد. به دو دستة تمام وقت و نيمه وقت تقسيم ميشدند. پزشكان تمام وقت كه در رشتههاي مختلف علم پزشكي بودند شامل يك پزشك و يك پزشكيار امراض عمومي، يك نفر چشم پزشك (كحال) يك يا چند نفر جراح و چند نفر پزشك شكسته بند (مجبر) بود كه اينان در استخدام رسمي ربع رشيدي بودند و حق كار در خارج و خروج بدون اجازة متولي از ربع را نداشتند. دانشجويان هم بايد فقط مدت پنج سال در ربع رشيدي به تحصيل علم طب اشتغال داشته باشند و بعد از اين مدت بايد دانش نامه دريافت كنند و اگر هر يك نتواند، اين پنج سال هدر رفته و نبايد به طبابت بپردازد. دانشجويان ميبايست در مواقع مداواي بيماران (بعد از ظهرها و روزهاي دوشنبه و پنجشنبه) دستيار طبيب باشند و به او كمك كنند يعني صبحها به صورت تئوري و بعد از ظهرها به صورت عملي همراه طبيب آموزش ميديدهاند. به علاوه يك نفر معيد يا پزشكيار هم هميشه همراه طبيب بوده كه او را چه در امر تدريس و چه در مداواي بيماران و تهية داروها كمك ميكرده است. طبيب در موقع ويزيت بيماران بايد در مقابل درب داروخانه يا به قول خود رشيد «شبكه» بنشيند و بعد از معاينة بيماران داروهاي مورد نظر را روي كاغذ (نسخه) نوشته و به مسئول داروخانه (خازن) بدهد و خازن همراه شرابدار (دكترداروساز) داروي مذكور را به بيمار بدهند. جالبتر اينكه در ربع رشيدي هيچ گونه وجهي چه از مجاوران و مسافران و چه از بيماران ديگر دريافت نميشد و معالجه كاملاً مجاني بود. حال آنكه داروها را با مخارج سنگيني از اقصي نقاط (چنانكه خواهيم گفت) تهيه، و در داروخانه و انبار بزرگ و مخصوص نگهداري ميكردند. اگر بيماري از ساكنان ربع رشيدي نميتوانست به پاي خود براي مداوا بيايد، طبيب بايد به عيادت او ميرفت و حتي مسؤولان تهية دارو يعني شرابدار برايش دارو ميبرد و مطبخي (آشپز مخصوص بيمارستان) غذاي تجويز شده از طرف طبيب را ميپخت و براي بيمار ميبرد. در بيمارستان، محل استراحت بيماران بستري شده به دو قسمت تقسيم ميشد، قسمتي براي بيماران معمولي و قسمتي مخصوص بيماراني كه امراض واگير داشتند و نيز بيمارستان چندين پرستار يا به قول رشيد «خادم المرضي» داشته است. داروخانة ربع رشيدي و انواع داروها ا زكشورهاي مختلف: در مورد داروخانة دارالشفاي ربع رشيدي مطالب بسياري در مكاتيب رشيدي و وقفنامة ربع رشيدي وجود دارد، در وقفنامه به صدها خمرة بزرگي اشاره ميكند كه در هر يك مصرف چند سال داروهاي گوناگون ذخيره شده بود و نام هر دارو روي خمره نوشته شده ودر انبار مخصوصي كه در كنار دارالشفا بوده، نگهداري ميشده است. در مكاتيب رشيدي به چند نامه بر ميخوريم كه از پسران و يا ايادي خود از نقاط مختلف، تقاضاي ارسال داروهاي مخصوصي را كرده است. مثلاً در نامهاي كه در حقيقت يك حكم مأموريت است، شخصي به نام خواجه علاءالدين هندو را مأمور كرده كه او مأموراني را به نقاط مختلف داخل و خارج از كشور بفرستد تا داروهاي خاصي را تهيه كند. پزشكان نيمه وقت: چنانكه اشاره شد، غير از پزشكاني كه تمام وقت در ربع رشيدي بودند و بدون اجازة متولي نبايد از حضور خودداري كنند، پزشكان ديگري هم به ربع رشيدي آمد و رفت ميكردند و در آنجا به تدريس علم طب و شايد طبابت بيماران ميپرداختند كه ما ايشان را «پزشكان نيمه وقت» ناميدهايم. اكثر اين اطبا از نقاط دور دست و يا از كشورهاي بيگانه به تبريز آمده بودند و هر كدام از آنها ده نفر دانشجوي علم طب را تعليم مي دادند (در صورتي كه پزشكان تمام وقت هر كدام فقط پنج دانشجو داشتند) و محل سكونت آنان و خانوادهشان نيز در محلهاي مخصوص به نام «كوچة معالجان» بود و حال آنكه پزشكان تمام وقت ربع رشيدي در محلة «صالحيه» كه مجاور ربع و يكي از بهترين محلات شهرستان رشيدي محسوب ميشد، ساكن بودند.
sorna
03-05-2012, 11:48 AM
مديريت اداري و مالي ربع رشيدي
سرپرستي و مسؤوليت مستقيم ربع رشيدي از بدو تأسيس (699 هـ. ق) تا حدود بيست سال، يعني سال قتل رشيدالدين (718 هـ.ق) با شخص او بوده است كه باني و مؤسس آن است. در وقف نامه در چند جا بيان ميكند كه تا خودش زنده و در قيد حيات است مديريت و توليت ربع رشيدي را به عهده دارد ولي بعد از خودش، اداره آن را به يك هيأت سه نفري كه در رأس آنها متولي قرار دارد، واگذار كرده است. در باب سوم وقفنامه مينويسد: «اولاً تا اين ضعيف در قيد حيات باشد توليت اين ابواب البر و موقوفات آن جهت نفس خود معين گردانيدهام و هيچ كس را در آن امور به هيچ وجه مدخلي و شروعي نيست» در اوايل شرط ميكند كه سه مقام متولي و مشرف و ناظر از ميان بزرگترين پسرانش و يا بزرگترين و ارشدترين نوهها و خاندانش انتخاب شود، ولي گويا بعدها از اين تصميم منصرف شده و مينويسد كه متولي در زنده بودن خودش، لايقترين و متقيترين و مؤمنترين افراد از اولادش را به اين سه مقام بر ميگزيند.
براي اين سه مقام شرايط سختي تعيين كرده كه نه تنها بايد مورد تأييد متولي باشند، بلكه قاضي القضات تبريز هم بايد آنها را تأييد كند. وقتي كه اين اشخاص مورد تأييد قرار گرفتند همه بايد از آن پيروي كنند، در اين باره مينويسد:
«… و شرط آن است كه اين عمال (يعني آن سه مقام) اهل كفايت باشند و تارك تمام مسكرات باشند، و بايد اين معني نزد حاكم شريعت به ثبوت رسانند…» و تأكيد كرده كه حتماً اين سه نفر در ربع رشيدي حضور داشته و در كارها نظارت مستقيم داشته باشند ولي اگر به دليلي يكي از آنها نتوانست حاضر شود. «ديگري را به نيابت خود جهت مباشرت آن عمل قائم مقام خود معرفي كند».
متولي كه مسؤول مستقيم ربع رشيدي بوده، بايد در هر كار اساسي و تصميمات مهم و بخصوص در امور مالي با دو مقام ديگر يعني مشرف و ناظر مشورت كند و سپس اقدام نمايد. متولي را نصيحت ميكند كه رعايت حق را بنمايد، نيكوكار، صبور و خوش قول باشد و در تعيين افراد دقت كند و صالحترين، و مجدترين مردمان را براي كار در ربع رشيدي، استخدام كند و ديگر ميگويد كه قرض نكند كه «قرض كردن عظيم نامستحسن بوده و خانها (خانهها) بسياران خراب كند خصوصاً وقف را». در همه جا ناظر را نايب متولي كرده كه در غياب متولي ميتواند به امور ربع رشيدي رسيدگي كرده و امور را حل و فصل كند.
شرح وظايف، كنترل، شرايط استخدام و تقسيم كار در ربع رشيدي
در وقف نامه، شرح وظايف كليه كاركنان از بواب (دربان) و آشپز گرفته تا مدرسان، طلبه و سه مقام ارشد يعني متولي، ناظر و مشرف، دقيقاً تعيين شده است.
دقيقترين شرح وظايف، مخصوص متولي است كه به طور پراكنده در قسمتهاي مختلف وقف نامه بيان شده است از جمله متولي مسئول مستقيم امور مالي، استخدام، عزل، آموزش، ساختمان، گزينش طلبه و مدرسان، گزينش كارمندان ربع و كارگران و غلامان موقوفات و خلاصه همه امور مربوط به ربع رشيدي است منتهي با مشورت دو مقام ديگر يعني ناظر و مشرف.
مهمترين وظيفهاي كه رشيد درباره آن بسيار تأكيد كرده و حساسيت به خرج داده، استخدام و گزينش كاركنان ربع رشيدي است. اساسيترين مسألهاي كه در گزينش به آن تكيه كرده، مسأله تقوا و پايبندي به اعتقادات اسلامي و امانتداري است.
رشيد كليه كاركنان را از همه جهات اخلاقي، اعتقادي و امانتداري و تعهد و كار و كوشش شديداً كنترل ميكند و اگر يكي خلافي انجام داد، بعد از تنبيه، از سازمان اخراج و كس ديگري كه داراي آن خصايل نيكو باشد، نصب ميكند و مسأله كنترل در اين سازمان به نحو احسن انجام ميشده است، به علاوه به متولي توصيه ميكند كه خوش خلق، صبور و مهربان باشد و نسبت به كاركنان دلسوزي و غمخواري كند.
درباره شرايط گزينش و استخدام طبيب علاوه بر آن شرايط عمومي (متعهد، مؤمن، با تقوا و مجتنب از مسكرات) بايد «حاذق و امين» هم باشد و يا مدرس (استاد) بايد «فاضل، عالم به اصولين و به فروع و نيكو سيرت و مشهور به صلاح» باشد و يا طلبه و دانشجويان براي تحصيل در ربع رشيدي علاوه بر شرايط عمومي بايد «مهوس (علاقهمند) و مجد» باشند و اگر درس نخوانند و تنبلي كنند بلافاصله اخراج و ديگري به جاي آنها برگزيده شود و يا كتابدار بايد «عاقل كافي، متورع و حتما بايد نويسنده و صاحب معرفت كتب» باشد.
به طور كلي رشيدالدين در استخدام علاوه بر شرايط اخلاقي و اعتقادي، يكي از مهمترين شرايط در هر شغلي را تخصص داشتن و صاحب نظر بودن در آن شغل ميدانسته است.
املاك وقفي رشيد از روي وقفنامه ربع رشيدي
در وقفنامه ربع رشيدي ابتدا به فهرست و حدود جغرافيايي املاك يزد پرداخته شده كه گويا بيشترين مقدار اوقاف او در اين نقطه از ايران بوده است. اين قسمت و ديگر قسمتهاي اموال وقف شده به خط حاكم تبريز است و رشيد صفحات يا اوراق آن را با خط خود شماره گذاري كرده است.
در هر صورت، فهرست املاك و رقبات موقوفه در يزد از صفحه 45 وقفنامه شروع و تا صفحه 103 ادامه دارد، تعداد اين اموال و املاك كه حدود و ثغور جغرافيايي يا جهات اربعه آن دقيقاً تعيين شده به 661 قطعه ميرسد. به علاوه اگر فهرست قطعاني كه در سه برگ مفقوده (شش صفحه) يعني اوراق 77، 78 و 79 آمده و امروز در دست نيست به آن اضافه كنيم به بيش از هفت صد قطعه زمين شش دانگ يا مشاع و قريه و قنات وقفي فقط در يزد و حومه آن بالغ ميشده است.
بعد از املاك وقفي يزد، به املاك موقوفه تبريز و سپس به موقوفات مراغه پرداخته است.
سپس املاك وقفي آذربايجان يا «دارالملك تبريز» را بيان كرده كه از صفحه 111 تا صفحه 115 ادامه دارد و بعد به املاك وقفي شيراز و املاك اصفهان (صفحه 116) و املاكي در موصل اشاره ميكند.
و نيز در وقفنامه از دو قريه بزرگ به نامهاي رشيد آباد و فتح آباد نام ميبرد. باغ رشيد آباد كه بسيار بزرگ بوده به چهار قسمت نجم آباد، دين آباد، باغ فردوس و باغ خانقاه تقسيم ميشده است كه در اين چهار قريه (كه مجموعاً رشيدآباد ناميده ميشده) صدنفر غلام و صدنفر كنيز را سكني داده بود.
چگونگي حفظ، نگهداري و اجاره دادن رقبات موقوفه
خواجه رشيد نسبت به نحوه بهرهبرداري از املاك و اراضي موقوفه نظرات خود را بيان ميدارد و حتي مدت اسناد اجاره و شرايط مستأجر را نيز مدنظر داشته و در وقفنامه مينويسد:
«… بيشتر از سه سال به اجارت و مسافات ندهد و از معامله متغلبان اجتناب كند…».
«… و بايد كه البته اوقاف را به اجارت طويله ندهد و قطعاً اوقاف را به ارباب جاه به اجارت ندهد. چه از تصرف كردن ايشان در آن خللها بسيار با ديد آيد…».
رشيد همچنين در خصوص عمران رقبات موقوفه و اضافه نمودن به تعداد املاك و عقارات موقوفه نيز چنين نظر ميدهد:
«و اگر نصف حاصل موقوفات كه بر رقبات تعلق دارد به تمام مصارف وافي نباشد مقدار حاصل را موزع كنند بر همه مصارف به نسبت نصيب، و اگر زايد آمد بدان ملكي بخرند و بر رقبات و اولاد وقف كنند به موجب مذكور».
همچنين ميتوان به نظر رشيد در مورد معافيت موقوفات از ماليات به منظور ايجاد شرايط بهتر براي عمران و آبادي آنها توجه كرد. او در نامهاي كه خطاب به عمال حكومت و مردم سيواس نوشته است، ميگويد كه به او خبر رسيده است كه عوايد اوقاف «دارالسياده» سيواس به مصرف خاص خود نميرسد و موقوفات روبه ويراني نهاده است و اين كار را به ظلم متوليان و متصديان امور اوقاف نسبت ميدهد و ميگويد كه بايد به جاي ايشان اشخاص معتبري به كار گماشت. مينويسد كه اگر نقصان عوايد اوقاف به سبب خرابي دهات است عوايد ديواني بايد صرف آباداني آنها شود اما اگر نقصان عوايد اوقاف به علت صدور حواله و مطالبه ماليات زائد از طرف ديوان است موقوفات را بايد از پرداخت اين حوالهها و مالياتها معاف دارند.
نحوه تنظيم بودجه موقوفات ربع رشيدي
از كل درآمد اوقاف ربع رشيدي، بعد از كسر هزينههايي كه براي بهرهبرداري در سال آتي ضروري بود، نصف باقي مانده محصول سهم اولاد رشيد ميشد و نصف ديگر را براي هزينههاي جاري ربع رشيدي اختصاص ميدادند.
يعني اولاد رشيد علاوه بر سهم الارثي كه در وصيتنامه ياد شده (مكتوب 36) برايشان تعيين شده بود، سهمي هم از درآمد اوقاف را ميبردند. ولي آنچه جالب توجه است اينكه هزينههاي ضروري يعني تهيه آلات و ادوات اموال موقوفه مانند ابزار كشت بذر، لايرويي قنوات، كود، سهم زارعان املاك و تعمير اماكن و غيره بر سهم اولاد از برتري و اولويت برخوردار بودهاند.
سپس متولي را ملزم ميكند كه بعد از محاسبه مخارج مذكور، باقي مانده محصول را نصف كند نيمي از آن را بين اولادش تقسيم كند و نيم ديگر را به مصارف ربع رشيدي برساند و حتي تأكيد دارد كه اگر در سالي به دليل آفات سماوي و شيوع قحطي و خشكسالي ميزان محصول كم شد، متولي ميتواند همچنان هزينه ربع رشيدي را در اولويت قرار دهد. اصولاً تنظيم بودجه ربع رشيدي بسيار مفصل و يكي از اساسيترين فصول وقفنامه را تشكيل ميدهد كه ما در اينجا قسمتهاي اساسي و ضروري آن را ميآوريم و از جزئيات مانند هزينه ادويه و هيزم و امثالهم جهت دارالضيافه و يا هزينه روغن چراغ اماكن و غيره صرف نظر ميكنيم و قبل از هر چيز به هزينه كل ربع رشيدي ميپردازيم:
كل هزينه نقدي و غيرنقدي ربع رشيدي
رشيدالدين در پايان وقفنامه، به قول خودش «جهت سهولت ضبط و سرعت فهم» تمام شرايط و مطالب مربوط به ربع رشيدي را خلاصه نويسي كرده است (ص 274-290 وقف نامه).
الف ـ جمع بندي مبالغ نقدي
1- جمع كل هزينه در مرحله اول تأسيس ربع رشيدي 23705 دينار؛
2- اضافه كرد، جهت ارامل تبريز در هر سال 200 دينار؛
3- هزينه افزوده شده نوبت اول 2843 دينار؛
4- هزينه افزوده شده نوبت دوم 4870 دينار؛
جمع كل هزينه نقدي ربع رشيدي 31618 دينار.
در آن زمان هر دينار معادل سه مثقال طلا بوده است، پس جمع كل هزينههاي نقدي ميشود معادل 94854 مثقال سكه طلا و اگر امروز قيمت متوسط طلا را سي و پنج هزار و چهارصد تومان محاسبه كنيم (آذرماه 1382) هزينه نقدي يا پرداختهاي ربع رشيدي سالي حداقل/3357831600 تومان ميشده است. ميبينيم كه مشابه هزينه پيشرفتهترين مجتمعهاي آموزشي امروز است و اگر مقدار پرداختهاي جنسي ربع رشيدي كه بعداً ميآيد بدان اضافه شود، متوجه ميشويم كه هزينه هنگفتي بوده است و اهميت اين مجتمع بيش از پيش بر ما روشن ميشود. به هر حال ميپردازيم به مقدار پرداختهاي جنسي ربع رشيدي:
ب ـ جمع هزينه جنسي ربع رشيدي
1- جمع كل مقدار نان مصرف شده در مرحله اول تأسيس 298750 من؛
2- اضافه مجدد 1800 من؛
3- افزايش نوبت اول 11909 من؛
4- افزايش نوبت دوم 73440 من؛
جمع كل پرداختهاي ربع رشيدي به صورت جنسي (نان گندم) 385899 من.
تقريباً معادل 1157 تن (هر من تبريز طبق فرمان غازان خان معادل حدود 640 گرم محاسبه شده است) در يك سال، به دو قلم مذكور بايد هزينه نگهداري و پذيرايي از هزارها نفر عالم و طلبهاي كه از نقاط مختلف به تبريز آمده بودند اضافه كرد كه در وقفنامه ذكر نشده ولي در مكاتبات رشيدي گفته شده است.
تقسيم بودجه در ربع رشيدي
رشيد بودجه اين مجتمع را به ترتيب اولويت به اين شرح تقسيم كرده است:
اول. پرداخت سهم هيأت امنا؛
دوم. پرداخت حقوق و دستمزد كاركنان ربع رشيدي؛
سوم. پرداخت هزينه مصالح و ادوات ربع رشيدي همچون فرش، سوخت، مواد غذايي و غيره؛
چهارم. هزينههاي پيش بيني نشده يا غير ضروري.
در اينجا توضيح قسمتهاي سوم و چهارم كه بسيار مفصل است غير ضروري مينمايد و فقط به طور خلاصه به قسمتهاي اول و دوم ميپردازيم.
ميزان دستمزد كاركنان ربع رشيدي
رشيدالدين هر يك از تأسيسات ربع رشيدي را كه شرح ميدهد، تمام مسؤولين و كاركنان متعدد آن را نيز با شرح وظايف دقيق و تعيين حقوق و دستمزد نقدي و كمك غيرنقدي معرفي ميكند.
ما در اينجا به طور بسيار خلاصه دستمزد كاركنان بعضي تأسيسات مهم ربع رشيدي را ذكر ميكنيم تا نشان دهيم كه دستمزدها در ربع رشيدي در حد بسيار خوب بوده و مقايسه آن را به عهده خوانندگان ميگذاريم.
دستمزد كاركنان مساجد
1- امام جمعه مسجد، صيفي و شتوي ربع رشيدي سالي 120 دينار نقد رايج تبريز و هر روز 6 من نان گندم؛
2- دو نفر مؤذن خاص مساجد ربع رشيدي سالي 90 دينار نقد… و روزي چهار من نان گندم؛
3- دو نفر مؤذن ساير مساجدي كه در شهرستان رشيدي و ربض رشيدي و محلات آن واقع بودهاند، سالي پنجاه دينار و روزي ده من نان براي هر نفر.
4- واعظان مساجد سالي شصت دينار و روزي 5 من نان گندم براي هر يك؛
5- قيمهاي مساجد سالي 36 دينار و روزي 2 من نان گندم؛
6- سقاهاي مساجد سالي 50 دينار و روزي 2 من نان گندم؛
7- دربانان هر يك سالي 30 دينار و روزي 2 من نان گندم؛
8- مشعل داران مساجد سالي 30 دينار و روزي 2 من نان گندم.
دستمزد كاركنان مدارس
1- خازن دارالكتب (رئيس كتابخانه) سالي 150 دنيار، روزي 3 من نان گندم؛
2- مرتب (رئيس مدرسه) سالي 60 دينار در مرحله اول و سپس 60 دينار ديگر در حاشيه اضافه كرده و مجموعاً سالي 120 دينار نقد و روزي 4 من نان گندم؛
3- معادل دارالكتب يا مناول كه در حقيقت متخصص علم كتابداري و كتاب شناسي بوده سالي 120 دينار نقد و روزي 3 من نان.
دستمزد مدرسان، معيدان و كاركنان بيت التعليم بعداً خواهد آمد.
دستمزد خازن و كليددار
اينان از افراد بسيار مورد اعتماد رشيد بودند و هر يك سالي 300 دينار نقد و روزي 4 من نان حقوق داشته است. فراش مخصوص گنبد سالي 40 دينار و روزي 2 من نان.
شهريه اهالي خانقاه
1-شيخ هر سال 150 دينار و هر روز 5 من نان؛
2-صوفيها هر يك سالي 30 دينار و روزي 3 من نان گندم؛
3-دو نفر خادم خانقاه هر يك سالي 40 دينار و روزي دو من نان؛
4-فراش
5-مشعل دار
6-خازن خانقاه هر يك سالي 30 دينار و روزي 3 من نان.
دستمزد كاركنان دارالشفا
1- طبيب در اول سالي 300 دينار بعدها در حاشيه سالي 150 دينار ديگر به آن اضافه كرده جمعاً به سالي 450 دينار نقد ميرسيده است.
از سهم هيأت مديره كه بگذريم دستمزد طبيب از نظر كميت در مرحله دوم بعد از دستمزد مدرس ساير علوم كه سالي 500 دينار بوده، قرار ميگرفته است و روزي ده من نان.
2- متعلمان (دانشجويان) علم طب هر يك سالي 30 دينار و روزي 3 من نان؛
3- جراح و كحال (چشم پزشك) هر يك سالي 100 دينار و روزي 5 من نان؛
4- ساير كاركنان دارالشفا را نيز با شرح وظايف و دستمزد تعيين كرده كه از شرح آن خودداري ميشود.
چنان كه بيان شد، فلسفه رشيد در پرداخت حقوق مكفي و سطح بالا اين بود كه تمام كاركنان اعم از كاركنان آموزشي، اداري و غيره از سر رفاه و فراغ بال به كارو كوشش پردازند و خدمت كنند و هرگز به فكر مال و منال و هزينه زندگي زن و فرزند نباشند.
شيوه پرداخت دستمزدها
پرداخت دستمزدها بانظم و ترتيب خاصي انجام ميگرفته است كه قبل از شرح مطلب اين نكته را بايد متذكر شويم كه هر چند دستمزد و اجرت كاركنان به طور سالانه تعيين شده بود، ولي پرداخت آن، درست به شيوه امروز، به طور ماهانه بود. در هر صورت در پايان هر ماه، حقوق و يا دستمزد هر يك از كاركنان را در كاغذي (يا پاكتي) پيچيده و با تشريفات خاصي به آنها ميدادهاند.
vBulletin v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.