توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ╫▄*▄╫طلایه دارعبادت و عرفان*ویژه نامه ولادت امام حسن عسکری(ع)*╫▄*▄╫
R A H A
03-01-2012, 12:53 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/64902271093634171897.gif
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/10744767696081907646.gif
طلایه دار عبادت و عرفان
ویژه نامه ولادت با سعادت یازدهمین اختر تابناک آسمان
امامت و ولایت ٬ حضرت امام حسن عسکری علیه السلام
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/10744767696081907646.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_72336137308167716510.gif
R A H A
03-01-2012, 12:53 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04668634935115101836.gif
قطره ای از اقیانوس بیکران کلام امام :
قال الامام العسکری علیه السلام :
لَیسَتِ العِبادَةُ کَثرَةَ الصیّامِ وَ الصَّلوةِ وَ انَّما العِبادَةُ کَثرَةُ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ.
امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند
عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت،
زیاد در کار خدا اندیشیدن است.
(تحف العقول، ص448)
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/30951494574647404997.gif
(http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/30951494574647404997.gif)
R A H A
03-01-2012, 12:55 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/63511783384303295005.gif
شیعیان مژده كه از پرده برون یار آمد
عسكرى پورنقى مظهر دادار آمد
گشت از كان كرم گوهر پاكى ظاهر
ز صدف آن دُر تابنده به بازار آمد
شد تولد ز سلیل آن مه تابنده حق
سامره از قدمش جنت الانهار آمد
بهر مولود حسن پورنقى از دل عرش
تهنیت باد ز خلاق، جهاندار آمد
با صفات احدى كرد تجلى به جهان
نور چشم على و احمد مختار آمد
نام نیكوش حسن، خوى حسن، روى حسن
باب مهدى زمان كاشف الاسرار آمد
حامى دین محمد (ص) متولد گردید
عسكرى فخر زمن سرور و سالار آمد
فخر ملك دوسرا جان و دل اهل ولا
خسرو هادى عشر رحمت غفار آمد
گشت از مقدم وى باغ ولایت خرم
چون كه از گلشن دین آن گل بى خار آمد
خواست حق رحمت خود را برساند بر خلق
صورتى ساخت كه با سیرت دادار آمد
نور او نور خدا بود به عالم تابید
روى او شمع هُدى بود شب تار آمد
خُلق غفارى از او خُوى رحیمى ظاهر
مظهر ذات خدا آن گل گلزار آمد
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/02238617120841561106.gif
R A H A
03-01-2012, 12:57 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/17420810131827365636.gif
شعرها، از عاقبت به خیریِ خود میگویند
که یازدهمین عطر را بوییدهاند؛ عطشناک و مشتاق.
زمین، امروز متبسم است و آسمان،
طرحی از نشانههای یکریز،
از سوی فرشتگان مسرور دارد.
همه آراستگیها، بر صفحه امروز باریده است.
چه تابناک میتوان از مدایح امروز،
پیاله برگرفت و با مستانگی، تا آخرِ دنیا،
به عشق و شور و خلوص پرداخت.
مدینه، بار دیگر، در اندامی قُدسی ظاهر شده است؛
ایستاده بر درگاهِ صبح.
جماعت شاید نیز صف کشیدهاند
پشت خانه رونق شکوفایی.
تولد چکامههای اردیبهشتی است.
مدینه، قلمرو روشن عشق است؛
بافتِ محکم دلدادگی.
چیزی به عشق نمانده است
با نام «حَسَن»، باب یازدهم کتاب امامت نگاشته میشود
و این، مژدهای است برای ما که چیزی به کلیّت روشنی نمانده است.
چیزی نمانده به سر زدنِ یگانه گوهر عشق و اتمام حجت.
از هم اکنون، دنیا چشمان پرفروغش را به انتظار مینشیند.
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif
R A H A
03-01-2012, 12:59 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/66171855640947174307.gif
بار دیگر شد شکوفا بوستان حیدری
بار دیگر زهره زهرا کند روشنگری
باز منزلگاه قرآن معجزی دیگر نمود
شد نمایان آیتی دیگر برای رهبری
از امام هادی و از مادری پاک نجیب
آمد آن رهبر که دارد در دو عالم سروری
روز رحمت هشتمین روز ربیع الآخر است
چون بود فرخنده میلاد امام عسگری
ارتباطش با خدای خود سوای ماسواست
گرچه مانند بشر باشد خلق ظاهری
هیبتش چون صولت صدر بود دشمن شکن
با حسن همنام و همتایش به نیکو منظری
این حسن یارب مگر یک مجتبای دیگر است
چونکه دارد آنچه احمد داشت جز پیغمبری
عسکری چون سیزده معصوم والای دگر
بر جمیع انبیا بی شبه دارد برتری
چهارده حکام دین هستند چون قائم مقام
لامکان یکتا خدا را در مکان داوری
هرچه می گویم من آلوده کسر شان اوست
آنکه مدح ذات پاکش افتخار شاعری
هر چه می خواهی حسان از حضرت مهدی بخواه
چونکه مسرور است امشب حجت بن العسکری
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99538279101850663675.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03797796114416124883.gif
(http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03797796114416124883.gif)
R A H A
03-01-2012, 01:00 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/39829780353554400282.gif
نقد علی آن امامِ أمْجَد
شاهَنْشَهِ دین، اَبا محمّد
نامش ز حَسن چو رایت افراشت
القابِ زکی و عسکری داشت
زان شرح که سرّ کاف و نونست
اوصاف جمیلِ او فزونست
وصفش در ظرفِ لب نگنجد
در صفحه روز و شب نگنجد
علمی که معلّمش خدا بود
در سینه شاه ازکیا بود
ذاتش سببِ مدارِ عالم
صدرِ اُمَم و امامِ اکرم
فهرست رساله مکارم
سر خیلِ مکرّمان مُکْرِم
خورشید سپهرِ جود و احسان
درّ یکتای دُرج ایمان
سر خیلِ عساکرِ کرامت
گلگونه گلشن امامت
دانای ضمیر انس و جان بود
راز همه کس به او عیان بود
نقلش ز حکایت و روایات
بودی همه معجز و کرامات
باز گیتى روشن آمد از جمال عسگرى
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04038723763412407111.gif
R A H A
03-01-2012, 01:02 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/48254971659548105016.gif (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/48254971659548105016.gif)
باز بر آن سرم که رو به قبله دعا کنم
رهی زتوبه و دعا به درگه خدا کنم
زدرگه خدا طلب طواف کربلا کنم
پس از طواف کربلا روی به سامرا کنم
که چون فرشتگان حق دهم سلام عسکری
دست زنم به دامن لطف امام عسکری
به درگه کریم او جبهه نهاده در زنم
به خلوت حریم او که خلوت است پر زنم
گهی بشوق بوسهها به قبر آن پسر زنم
گهی گلاب اشک بر مزار این پدر زنم
دو آفتاب جلوهگر در آسمان رهبری
یکی علی النقی یکی امام عسکری
مدینه را نظر کن و جلوه ذوالکرام بین
قرآن مهر و ماه را،در این خجسته شام بین
باب امام عصر را، فراز دست مام بین
دهم امام را ببر، یازدهم امام بین
چشم علی منور از، جمال ماهپارهاش
فاطمه کو؟ که بنگرد، بر حسن دوبارهاش
نور ولایتش به رخ، ردای خلتش به بر
لوای عصمتش به کف، تاج شفاعتش به سر
بر همه هستیش نظر، در همه عالمش گذر
امام هادیش پدر، حضرت مهدیش پسر
خلائقند چاکرش، ملائکند عسکرش
هیچ کسی نمیرود، به ناامیدی از درش
رسالت پیمبران، تکیه زده بدوش او
درس هدایتبشر، زمزمه سروش او
وضع جهان و چشم او، راز نهان و گوش او
حصار ظلم ظالمان، شکسته از خروش او
به دورهای که معتمد کرد فزون نفاق را
به هم درید سعی او، پرده اختناق را
بهشتعلم پرورد، آب و هوای گلشنش
اهل کمال خوشه چین، زگوشههایخرمنش
کلیم مانده از سخن، به وقت درس گفتنش
امام عصر تربیت، یافته روی دامنش
نهال عصمتی چنان، برآورد چنین ثمر
درود ما بر آن پدر، سلام ما بر این پسر
سلاله پیمبر و، مبشر پیام حق
که دیده بس شکنجه تا، زنده شود مرامحق
مبین اصول دین، مفسر کلام حق
داده به دست مهدیش، رسالت قیام حق
که بعد من، امام بر جوامع بشر تویی
مهدی منتقم تویی، امام منتظر تویی
ای جلوات کبریا، جلوهگر از جمال تو
کتاب تفسیر تو خود، آیتی از کمال تو
منکه زپا نشستهام، به درگه جلال تو
امید رحمتم بود، زلطف بیزوال تو
«مؤیدم» گدای تو بر آستان مهدیت
امید آن که خوانیم زدوستان مهدیت
«سید رضا مؤید»
http://s19.rimg.info/4abef86bb7ae3d245b15794feee917a4.gif (http://shabahang20.blogfa.com/) http://s19.rimg.info/f8516cf166bf056fd42c0a9769cbc72e.gif (http://shabahang20.blogfa.com/)
R A H A
03-01-2012, 01:03 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/28324050974422381321.gif
ای که خورشید فلک محو لقای تو بود
ماه را روشنی از نور ضیای تو بود
تویی آن آینه حسن خداوند کریم
که عیان نور الهی زلقای تو بود
معدن جود و سخایی تو که از فرط کرم
دو جهان ریزهخور خوان عطای تو بود
ولی حق حسن العسکری
ای آن که قضا مجری امر توو بنده رای تو بود
حجتیازدهم نور خداوند جلی
ای که ایجاد دو عالم ز برای تو بود
من کجا مدح و ثنای تو توانم گفتن
که به قرآن خدا مدح و ثنای تو بود
نه همین جای تو در سامره تنها باشد
که به دلهای محبان تو جای تو بود
بیولای تو عبادت زکسی نیست قبول
شرط مقبولی طاعات ولای تو بود
نسبت قامتسرو تو به طوبی ندهم
زآن که طوبی خجل از قد رسای تو بود
چه غم از تابش خورشید قیامت دارد
آن که در روز جزا زیر لوای تو بود
همه شب قرب جوارت زخدا میطلبم
که مرا در سر شوریده هوای تو بود
در جوار تو زحق خواهش جنت نکنم
جنت ما به خدا صحن و سرای تو بود
دیده گریان نشود روز جزا در محشر
هر که گریان به جهان بهر عزای تو بود
تو ظهور پسر خویش طلب کن زخدا
چون که مقبول خداوند دعای تو بود
تا ابد بر تو و اجداد کرام تو درود
غیر از این هر چه بگویم نه سزای تو بود
«سید محمد خسرو ناد»
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12387784128960406399.gif
R A H A
03-01-2012, 01:09 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/77207114725552825268.gif
شمه ای ازفضايل وسيره فردى امام حسن عسكرى علیه السلام
1- نفوذ معنوى
ثقة الاسلام كلينى در كافى و شيخ مفيد در ارشاد نقل مى كند: از حسين بن محمد اشعرى و محمد بن يحيى و ديگران كه گويند: احمد بن عبيدالله بن خاقان (وزير معتمد عباسى) و كيل املاك و مستغلات خليفه در قم و عامل اخذ ماليات از آنها بود، او در عداوت اهل بيت عليهم السلام بسيار شديد بود.
روزى در مجلس او سخن از علويان و اهل بيت و مذهب آنها به ميان آمد، احمد گفت: من كسى از علويان را در سيرت و وقار و عفت و نجابت و عزت و شرف مانند حسن بن على بن محمد بن رضا نديدم، رجال خانواده اش و بنى هاشم او را برهمه مقدم مى داشتند، و ميان فرماندهان خليفه و وزراء و همه مردم مورد احترام و عظمت بود.
روزى بالاى سر پدرم (عبيدالله بن خاقان وزير اعظم خليفه) ايستاده بودم كه دربانها گفتند: ابن الرضا مى خواهد وارد شود، پدرم با صداى بلند گفت: اجازه بدهيد تشريف بياورند، من تعجب كردم كه دربانها چطور توانستند پيش پدرم كسى را با كنيه ياد كنند. فقط خليفه يا وليعهد خليفه يا كسى را كه خليفه كنيه مى داد، پيش پدرم با كنيه ياد مى كردند.
در آن موقع ديدم مردى گندمگون، زيبا قامت، زيبا صورت، با تناسب اندام، جوان، با جلالت و با هيبت وارد شد، پدرم چون او را ديد برخاست و به طرف او رفت، من نديده بودم كه پدرم به استقبال كسى از بنى هاشم و فرماندهان برود، چون به او رسيد دست به گردن او انداخت، صورت و سينه او را بوسيد و دستش را گرفت و او را در مصلاى خود نشانيد و خود در كنار او نشست و به او رو كرد و با او سخن مى گفت و گاهى مى گفت: فدايت شوم، من غرق تعجب بودم.
در اين بين دربان آمد و گفت: موفّق (برادر خليفه) آمد، قرار بر اين بود چون موفق نزد پدرم مى آمد، دربانان و فرماندهان از اول درب ورودى تا تخت پدرم دو طرف صف مى ايستادند، موفق از ميان آنها مى آمد و مى رفت، پدرم همانطور با او صحبت مى كرد تا غلامان خاص موفق ديده شدند، در آن وقت پدرم به او گفت: خدا مرا فداى تو كند، اگر مى خواهيد تشريف ببريد مانعى ندارد. او به پا خاست، پدرم گفت: او را از پشت صفها ببريد تا امير (موفق) او را نبيند، بعد پدرم با او معانقه كرد و چهره او را بوسيد و او رفت.
من به دربانان گفتم: واى بر شما! اين كيست كه پدرم با او با چنين احترامى برخورد كرد؟ گفتند: اين مردى از علويان است كه حسن بن على معروف به ابن الرضا مى باشد. تعجب من زيادتر شد، آن روز همه اش در فكر او و كار پدرم نسبت به او بودم پدرم شبها پس از نماز عشاء مى نشست و درباره جلسات و كارها و مطالبى كه بايد به محضر خليفه برسد بررسى مى كرد.
چون از كارش فارغ شد، من رفتم و پيش رويش نشستم، گفت: احمد! كارى دارى؟ گفتم: آرى، پدرجان! اگر اجازه دهى.
گفت: اجازه دادم هر چه مى خواهى بگو.
گفتم: پدرجان! آن مرد كى بود كه ديروز آن هم اجلال و اكرام و تبجيل از ايشان نموده و خودت و پدر و مادرت را فداى او مى كردى؟
گفت: پسرم! او ابن الرضا و امام رافضه است، بعد از كمى سكوت اضافه كرد: اگر خلافت از بنى عباس برود، كسى از بنى هاشم جز او شايسته نخواهد بود، چون او در فضل، عفاف، وقار، صيانت نفس، زهد، عبادت، اخلاق نيكو و صلاح بر ديگران مقدم است، و اگر پدر او را مى ديدى، مى ديدى كه مردى جليل، بزرگوار، نيكو كار و فاضل است .
اين سخنان بر اضطراب و تفكر و غضب من بر پدرم افزود، بعد از آن، من پيوسته از حالات او مى پرسيدم و از كارش جستجو مى كردم ولى از هر كه از بنى هاشم، فرماندهان، نويسندگان، قضات، فقهاء و ديگر مردم سؤال مى كردم، مى ديدم كه در نزد همه در نهايت تجليل و تعظيم و مقام بلند و تعريف نيكو و مقدّم بر خانواده و ديگران است و همه مى گفتند: او امام رافضه است، لذا مقام وى در نزد من بزرگ شد، زيرا دوست و دشمن درباره او نيكو گفته و ثنا مى كردند.
چون ابن الرضا مريض شد، فوراً به پدرم خبر فرستاد كه او مريض است، بعد بلافاصله به خانه خليفه آمد و با پنج نفر از خادمان و خواص خليفه از جمله نحرير (مسؤول باغ وحش) برگشت و آنها را گفت كه در خانه حسن بن على باشند و حالات او را زير نظر بگيرند و به چند نفر پزشك گفت كه شب و روز از او ديدار كنند...
بعضى از حاضران از اشعريها به او گفتند: اى ابابكر! حال برادرش جعفر چگونه بود؟
گفت: جعفر كيست كه از او سؤال شود ويا با او يك جا گفته شود؟ جعفر آشكارا گناه مى كرد، بى حياء و شرابخوار بود، كمتر كسى را مانند او ديده ام كه پرده خويش را بدرد، احمق و خمار و كم ارزش بود، به خدا قسم او در وقت وفات حسن بن على پيش سلطان آمد كه تعجب كردم و فكر نمى كردم كه چنين كند.
جريان اين طور بود كه او چند روز از ربيع الاول گذشته در سال دويست و شصت از دنيا رفت، سامراء يكپارچه ضجه شد، همه مىگفتند: «ابن الرضا از دنيا رفت»...
پس از آن جعفر نزد پدر من آمد و گفت: مقام پدر و برادرم را به من واگذار كن، در عوض هر سال بيست هزار دينار به تو مى دهم، پدرم او را طرد كرد و گفت: احمق! خليفه شمشير و تازيانه اش را به دست گرفت تا مردم را از امامت پدرت و برادرت برگرداند، مقدور نشد و نتوانست و تلاش كرد كه آن دو را از امامت براندازد، موفق نشد، اگر در نزد شيعه پدر و برادرت امام بودى، لازم نبود كه سلطان و غير سلطان تو را در جاى آنها قرار بدهد.
و اگر آنها به امامت تو قائل نباشند با نصب خليفه به امامت نخواهى رسيد، پدرم او را تحقير كرد و گفت اجازه ندهند كه نزد او بيايد...
رجوع شود به كافى: ج 1 ص 503 باب مولد ابى محمد الحسن بن على، ارشاد مفيد: ص 318 حالات امام عسكرى (علیه السلام) ،كمال الدين صدوق: ج 1ص 40 - 43 ما روى فى وفات العسكرى (علیه السلام)، شيخ طوسى در فهرست در ترجمه احمد بن عبيدالله بن خاقان و نيز نجاشى در ترجمه وى به اين مجلس اشاره فرموده اند.
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/72062203156212345481.gif
(http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12703588858878441835.gif)
R A H A
03-01-2012, 01:09 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/72062203156212345481.gif
2- خبر از حضرت مهدى موعود صلوات الله عليه
ثقه جليل القدر احمد بن اسحاق بن سعد اشعرى نقل مى كند: خدمت امام حسن (علیه السلام) رسيدم، مى خواستم از امام بعد از او بپرسم، امام پيش از سؤال من فرمود:
«يا احمد بن اسحاق ان الله تبارك و تعالى لم يخل الارض منذ خلق آدم عليه السلام و لا يخليها الى ان تقوم الساعة من حجت الله على خلقه به يدفع البلاء عن اهل الارض و به ينزل الغيث و به يخرج بركات الارض».
گفتم: يابن رسول الله! امام و خليفه بعد از شما كيست؟ آن حضرت بسرعت برخاست و داخل اندرون شد، بعد به اتاق آمد و در شانهاش پسرى بود، گويى جمال مباركش مانند ماه چهارده شبه بود، حدود سه سال داشت، بعد فرمود: يا احمد بن اسحاق! اگر پيش خدا و امامان محترم نبودى اين پسرم را به تو نشان نمىدادم، او همنام و هم كينه رسول خداست، زمين را پر از عدل و داد مى كند چنان كه از ظلم و جور پر شده باشد.
يا احمد بن اصحاق! مَثل او در اين امت مَثل خضر (علیه السلام) و مثل ذوالقرنين است، به خدا قسم او را غيبتى خواهد بود كه فقط كسى از هلاكت نجات مى يابد كه خدا او را در امامت وى ثابت نگاه دارد و به دعا در تعجيل فرجش موفق فرمايد.
گفتم: مولاى من! آيا علامتى هست كه قلب من مطمئن باشد؟ در اين وقت آن كودك با زبان عربى فصيح فرمود:
«انا بقيّةُ اللّه فى اَرضه و المنتقم من اعدائه فلا تطلب اثر بعد عين يا احمد بن اسحاق».
احمد بن اسحاق گويد: شاد و خرامان از خانه امام (علیه السلام) بيرون آمدم، فرداى آن به محضر امام بازگشتم و عرض كردم يابن رسول الله (ص)! شاديم بيش از حد گرديد در مقابل منتى كه بر من نهاديد، اين كه فرموديد: مَثل او مَثل خضر و ذوالقرنين است يعنى چه؟
فرمود: طول غيبت.
گفتم: غيبتش طولانى خواهد بود؟
فرمود: آرى، به خدايم قسم تا جايى كه اكثرى از اين امر برگردند و در امامت او نماند مگر كسى كه خدا براى ولايت ما از او عهد گرفته باشد و ايمان را در قلب او ثابت فرموده و با روح مخصوصى او را تأييد كرده باشد.
«يا احمد بن اسحاق هذا امرٌ من امر الله و سرّ من سرّاللّه و غيبٌ من غيب اِللّه فخذما آتيتك و اكتمه و كن من الشاكرين تكن معنا غدا فى عليين» 1.
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/72062203156212345481.gif
R A H A
03-01-2012, 01:10 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/72062203156212345481.gif
3- مخلوق بودن قرآن
ثقه جليل القدر، داوود بن قاسم ابو هاشم جعفرى كه زمان پنج امام را درك كرده است مى گويد: به خاطرم خطور كرد كه آيا قرآن مخلوق است يا غير مخلوق؟ امام عسكرى (علیه السلام) فرمود: «يا ابا هاشم الله خالق كل شى و ما سواه مخلوق» 2.
خدا خالق هر چيز است، غير خدا مخلوق خداست، و در نقل ديگرى آمده كه گويد: در پيش خودم گفتم: اى كاش مىدانستم ابو محمد عسكرى درباره قرآن چه مىگويد: آيا قرآن مخلوق است يا غير مخلوق؟
امام رو كرد به من و فرمود: آيا به تو نرسيده آنچه از ابى عبدالله (علیه السلام) نقل شده كه فرمود: چون قل هو الله احد نازل شد، خداوند براى آن چهار هزار بال آفريد، به هر گروهى از ملائكه كه مىگذشت به او خشوع مىكردند، نسبت پروردگار تبارك و تعالى اين است .3
ناگفته نماند: مسأله خلق قرآن يكى از پر جنجالترين مسائل در ميان اهل سنت بود كه در زمان عباسيان دست سياست نيز درباره آن بازى كرد و فريادها به آسمان رفت، عدهاى مىگفتند: قرآن كلام خداست، متكلم بودن خدا،مانند خود خدا قديم است و قرآن نيز قديم است و مخلوق نيست و سخن شاعر:
ان الكلام لفى الفواد و انما
جعل اللسان على الفواد دليلاً
در همين زمينه است. ولى عدهاى به حادث و مخلوق بودن قرآن قائل بودند، كه رأى اهل بيت عليهم السلام نيز همان است .
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/72062203156212345481.gif
R A H A
03-01-2012, 01:10 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/72062203156212345481.gif
4- در بهشت
باز همان ثقه جليل القدر فرموده: شنيدم امام عسكرى صلوت الله عليه مى فرمود:
«ان فى الجنة باباً يقال له المعروف لا يدخله الا اهل المعروف»
در بهشت درى هست كه نامش معروف است از آن در داخل بهشت نمى شود مگر اهل نيكى در دنيا.
من در نفس خودم خدا را شكر كردم و شاد شدم كه براى رفع حاجتهاى مردم خودم را به زحمت مى انداختم.
امام به من نگاه كرد و فرمود:
آرى، يا ابا هاشم! به كار خودت ادامه بده، اهل احسان در دنيا اهل احسان در آخرتند، خدا تو را از آنها قرار دهد و رحمتت كند.4
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/72062203156212345481.gif
R A H A
03-01-2012, 01:11 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/72062203156212345481.gif
5- تفسير آيه
از ابو هاشم روايت شده كه گويد: از حضرت عسكرى صلوات الله عليه از آيه «ثم اورثنا الكتاب الذين اصطفينا من عبادنا فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخيرات بادن الله» سؤال كردم.5
فرمود: هر سه گروه از آل محمداند(ص)، ظالم به نفس از آنها كسى است كه به امام معتقد نيست، مقتصد كسى است كه عارف به امام باشد، سابق به خيرات خود امام است. من پيش خود درباره مكرمتى كه به آل محمد (ص) داده شده فكر مى كردم: گريه ام گرفت .
امام به من نگاه كرد و فرمود: عظمت شأن آل محمد بزرگتر از آن است كه به نظرت آمده، خدا را حمد كن كه تو را به ولايت آنها معتقد و متمسك كرده است. روز قيامت با آنها خوانده خواهى شد وفتى كه هر جمعيت با امامش خوانده مى شود، تو بر خيرى.6
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/72062203156212345481.gif
(http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/72062203156212345481.gif)
R A H A
03-01-2012, 01:19 PM
^*••*^ مروری بر زندگانی یازدهمین پیشوای شیعیان ^*••*^
نگاهی به زندگانی یازدهمین پیشوای شیعیان
نام: حسن بن علي.
كنيه: ابومحمد.
القاب: عسكرى، زكى، خالص، صامت، سراج، تقى و خاص (به امام حسن عسكرى(ع)، امام على النقى(ع) و امام محمد تقى(ع)، ابن الرضا نيز گفته مى شد.)
منصب: معصوم سيزدهم و امام يازدهم شيعيان.
تاريخ ولادت: هشتم ربيع الثانى سال 232هجرى.
همچنين چهارم و دهم ربيع الثانى نيز نقل شده است. در مورد سال تولد ايشان نيز برخى گفتهاند كه 231 هجرى بوده است.
محل تولد: مدينه مشرفه، در سرزمين حجاز (عربستان سعودى كنونى).
نسب پدرى: ابوالحسن، على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب(ع).
نام مادر: حُديث، كه او را جدّه مى گفتند.
برخى نام او را سليل و برخى ديگر، سوسن نقل كردهاند. اين بانوى پاكيزه، كه در عصر خويش از بهترين زنان عالم بوده و مفتخر به همسرى ذريه پيامبر اكرم(ص) است، در ولايت خويش پادشاه زاده بود. امام هادى(ع) در شأن او فرمود: سليل، دور از هر آفت، پليدى و آلودگى است.
مدت امامت: از زمان شهادت پدرش، حضرت امام هادى(ع)، در سال 254 تا سال 260هجرى، نزديك به شش سال.
تاريخ و سبب شهادت: هشتم ربيع الاول سال 260 هجرى، در سن 28 (يا 29) سالگى، به وسيله زهرى كه معتمد عباسى به آن حضرت خورانيد.
محل دفن: سامرا (درسرزمين عراق كنونى)، در جوار مرقد پدرش، امام هادى(ع).
همسر: نرجس (صيقل).
فرزند : ابوالقاسم، محمد بن حسن، صاحب الزمان(ع).
امام زمان(ع) تنها فرزند امام حسن عسكرى(ع) هستند. امام عسكرى(ع) تولد و زندگىِ تنها فرزندش را بر بيگانگان پنهان نگه مى داشت تا از سوى دشمنان اهلبيت(ع) و مزدوران خليفه آسيبى به وى نرسد.
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/89226105856851632581.gif
R A H A
03-01-2012, 01:21 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/89226105856851632581.gif
خلفاى معاصر حضرت
امام عسكرى عليه السلام در مدت كوتاه امامت خويش با سه نفر از خلفاى عباسى كه هر يك از ديگرى ستمگرتر بودند، معاصر بود، اين سه تن عبارتند از:
1 - المعتزّ بالله (252 - 255)
2 - المهتدى الله(255 - 256)
3 - المعتمد بالله(256 - 279)
خلفاى عباسى كه روز نخست به نام طرفدارى از علويان و به عنوان گرفتن انتقام آنان از بنى اميه قيام كردند، آنچه را كه قبلاً به مردم وعده داده بودند، ناديده گرفته و مانند خلفاى بنى اميه و بلكه بدتر از آنان ستمگرى و خود كامگى را آغاز كردند.
براى ارائه كارنامه سياه خلفاى عباسى كه با امام عسكرى عليه السلام معاصر بودند، ذيلاً به حوادث دوران حكومت و چگونگى زمامدارى آنان را به صورت فشرده اشاره مى كنيم:
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/89226105856851632581.gif
(http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/89226105856851632581.gif)
R A H A
03-01-2012, 01:26 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/89226105856851632581.gif
1 - معتزّ
وى فرزند متوكل عباسى است كه پس از بركنارى مستعين در سال 252 زمام امور را به دست گرفت و راه پيشينيان را تعقيب كرد.
پس از قتل متوكل، تركان بر امور كشور مسلط شدند و به جاى اينكه خليفه فرمانده آنان باشد، خليفه را به زير فرمان خود در آوردند، به گونهاى كه اگر خليفه به خواستههاى آنان تن نمى داد، نقشه بركنارى يا قتل او را مى كشيدند. داستانى كه ذيلاً يادآور مى شويم گواه اين معنا است:
روزى «معتز» گروهى از همفكران و محرمان اسرار خود را در مجلسى گرد آورد سپس ستارهشناسى را احضار كردند تا مدت خلافت وى را تعيين كند.
در اين موقع ظريفى كه در مجلس بود، گفت: من بيش از ستاره شناس، از مدت خلافت و عمر او آگاهم. آنگاه نظريه خود رإ؛ چنين بيان كرد: تا روزى كه تركان هوادار خليفه هستند و دوام حكومت او را بخواهند، او بر مسند خلافت مستقر خواهد بود و روزى كه مورد خشم آنان قرار گيرد و علاقه آنان از او قطع شود، آن روز پايان حكومت او خواهد بود!(8)
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/89226105856851632581.gif
R A H A
03-01-2012, 01:26 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/89226105856851632581.gif
قتل معتزّ
بر اثر نفوذ و تسلط تركان در دربار خلافت، وضع به گونهاى بود كه خليفه يك مقام تشريفاتى بيش نبود ورتق وفتق امور عملاً در دست تركان قرار داشت.
روزى گروهى از تركان وارد قصر معتز شدند و او را كشان كشان به اتاقى بردند، آنگاه او را با چوب و چماق كتك زده و پيراهنش را سوزاندند و او را در حياط قصر زير آفتاب نگه داشتند.
آفتاب آن روز به قدرى گرم بود كه زمين مانند تنور داغ بود و هيچ كس نمىتوانست دو پاى خود را بر روز زمين بگذارد و ناچار بود به اصطلاح پا بپا شود. در اين موقع تركان او را از مقام خلافت خلع كردند و گروهى را بر اين خلع گواه گرفتند.
سپس به منظور قتل خليفه معزول تصميم گرفتند او را به يك نفر بسپارند تا در اثر گرسنگى و تشنگى و شكنجه هاى فراوان به زندگى او خاتمه دهد. بدين گونه خليفه را در حالى كه نيمه جانى در بدن داشت، در سردابى جا دادند و درب سرداب را با خشت و گچ مسدود كردند و معتز به همان حالت زنده به گور شد!(9)
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/89226105856851632581.gif
R A H A
03-01-2012, 01:27 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/89226105856851632581.gif
اوضاع سياسى، اجتماعى عصر امام عسكرى (ع)
چنانكه ديديم، خلفاى عباسى از هر گونه اِعمال فشار و محدوديت نسبت به امامان دريغ نمى كردند و اين فشارها در عصر امام جواد و امام هادى و امام عسكرى در سامّرأ به اوج خود رسيد.
شدّت اين فشارها به قدرى بود كه سه پيشواى بزرگ شيعه كه در مركز حكومت آنها (سامّرأ) مىزيستند، با عمر كوتاهى جام شهادت نوشيدند: امام جواد در سن 25 سالگى، امام هادى در سن 41 سالگى و امام عسكرى در سن 28 سالگى كه جمعاً 92 سال مىشود؛ و اين حاكى از شدّت فشارها و صدمات رسيده بر آنها مىباشد. ولى در اين ميان، فشارها و محدوديتهاى زمان امام حسن عسكرى، به دو علّت، از دو پيشواى ديگر بيشتر بود:
1 - در زمان امام عسكرى - عليه السلام - شيعه به صورت يك قدرت عظيم در عراق درآمده بود و همه مردم مىدانستند كه اين گروه به خلفاى وقت معترض بوده و حكومت هيچ يك از عباسيان را مشروع و قانونى نمىداند، بلكه معتقد است امامت الهى در فرزندان على - عليه السلام - باقى است، و در آن زمان شخصيت ممتاز اين خانواده امام حسن عسكرى - عليه السلام - بود. گواه قدرت شيعيان، اعتراف «عبيدالله»، وزير «معتمد» عباسى، به اين موضوع است.
توضيح اينكه پس از شهادت حضرت عسكرى، برادرش جعفر «كذّاب» نزد عبيد الله رفت و گفت: منصب برادرم را به واگذار، من در برابر آن ساليانه بيست هزار دينار به تو مىدهم. وزير به او پرخاش كرد و گفت: احمق! خليفه آن قدر به روى كسانى كه پدر و برادر تو را امام مى دانند، شمشير كشيد تا بلكه بتواند آنان را از اين عقيده برگرداند، ولى نتوانست، و با تمام كوششهايى كه كرد توفيقى به دست نياورد، اينك اگر تو در نظر شيعيان امام باشى نيازى به خليفه و غير خليفه ندارى واگر در نظر آنان چنين مقامى نداشته باشى، كوشش ما، در اين راه كوچكترين فايدهاى نخواهد داشت. (16)
2 - خاندان عباسى و پيروان آنان، طبق روايات و اخبار متواتر، مىدانستند مهدى موعود كه تار و مار كننده كليه حكومتهاى خود كامه است، از نسل حضرت عسكرى - عليه السلام - خواهد بود، به همين جهت پيوسته مراقب وضع زندگى او بودند تا بلكه بتوانند فرزند او را به چنگ آورده و نابود كنند (همچون تلاش بيهوده فرعونيان براى نابودى موسى!) چنانكه در جريان شهادت امام توضيح خواهيم داد.
به دلائل ياد شده در بالا، فشار و اختناق در مورد پيشواى يازدهم فوق العاده شديد بود و از هر طرف او را تحت كنترل و نظارت داشتند. حكومت عباسى به قدرى از نفوذ و موقعيت مهم اجتماعى امام نگران بود كه امام را ناگزير كرده بود هر هفته روزهاى دوشنبه و پنجشنبه در دربار حاضر شود.(17)(18)
دربار عباسى به قدرى وحشت داشت كه به اين مقدار كفايت نكرد، بلكه «معتز» امام را بازداشت و زندانى كرد (19) و حتى به «سعيد حاجب» دستور داد امام را به سمت كوفه حركت داده و در راه او را به قتل برساند، ولى پس از سه روز، تركان، خودِ او را به هلاكت رساندند(20)
پس از او «مهتدى» نيز امام را بازداشت و زندانى كرد و تصميم به قتل حضرت داشت كه خداوند مهلت نداد و تركان بر ضدّ او شوريدند و وى را به قتل رساندند (21).
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/89226105856851632581.gif
R A H A
03-01-2012, 01:28 PM
قال الامام العسكري - عليه السّلام - : مَنْ كانَ الوَرعُ سجيّتهُ و الكرَْم ُطبيعَتَهُ و الحِلمُ خلَّتَهُ كَثُرَ صديقُهُ و الثّناءُ عليهِ.
امام حسن عسكري - عليه السّلام - فرمودند: هركس ورع و پرهيزگاري روش زندگي او، بزرگواري و سخاوت عادت او و صبر و بردباري برنامه اش باشد، دوستانش زياد خواهند بود و ديگران او را مورد مدح و ستايش قرار مي دهند.
«بحار الانوار، ج 75، ص 379»
http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up1/09039062246570667747.jpg
گناهى که بخشوده نشود
«مِنَ الذُّنُوبِ الَّتى لا تُغْفَرُ : لَیْتَنى لا أُؤاخَذُ إِلاّ بِهذا. ثُمَّ قالَ: أَلاِْشْراکُ فِى النّاسِ أَخْفى مِنْ دَبیبِ الَّنمْلِ عَلَى الْمَسْحِ الاَْسْوَدِ فِى اللَّیْلَةِ الْمُظْلِمَةِ.»:
از جمله گنـاهانى کـه آمرزیده نشود ایـن است که [آدمى ] بگوید: اى کاش مرا به غیر از این گناه مؤاخذه نکنند. سپس فرمود: شرک در میان مردم از جنبش مورچه بر روپوش سیاه در شب تار نهانتر است.
http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up1/45784798624284834497.jpg
R A H A
03-01-2012, 01:28 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/79715738944712469617.gif
دست عیسی (ع)در آستین امام عسکری(ع)
روزی در محضر امام حسن عسکری علیه السلام بودیم، از مامورین خلیفه وارد شد و گفت : خلیفه پیام داد که چون أنوش نصرانی یکی از بزرگان نصاری دو فرزند پسرش در حال مرگ هستند، تقاضا کردهاند که برویم و برای سلامتی ایشان دعا کنیم. اکنون چنانچه مایل باشید، نزد ایشان برویم تا در نتیجه به اسلام و خاندان نبوّت، خوش بین گردند
http://img.tebyan.net/big/1387/01/205115141013195311466174854812018113216.jpg
یکی از راویان حدیث به نام جعفر بن محمّد بصری حکایت کند: روزی در محضر حضرت ابومحمّد، امام حسن عسکری علیه السلام بودیم ، یکی از مامورین خلیفه وارد شد و گفت : خلیفه پیام داد که چون أنوش نصرانی یکی از بزرگان نصاری - در شهر سامراء است و دو فرزند پسرش مریض و در حال مرگ هستند، تقاضا کردهاند که برویم و برای سلامتی ایشان دعا کنیم . اکنون چنانچه مایل باشید، نزد ایشان برویم تا در نتیجه به اسلام و خاندان نبوّت ، خوش بین گردند.
امام علیه السلام اظهار داشت : شکر و سپاس خداوند متعال را که یهود و نصاری نسبت به ما خانواده اهل بیت از دیگر مسلمین عارفتر هستند.
سپس حضرت آماده حرکت شد، لذا شتری را مهیّا کردند و امام علیه السلام سوار شتر شد و رهسپار منزل أنوش گردید. همین که حضرت نزدیک منزل أنوش نصرانی رسید، ناگهان متوجّه شدیم أنوش سر و پای برهنه به سوی امام علیه السلام میآید و کتاب انجیل را بر سینه چسبانده است ، همچنین دیگر روحانیّون نصاری و راهبان ، اطراف او در حال حرکت هستند. چون جلوی منزل به یکدیگر رسیدند، أنوش گفت : ای سرورم ! تو را به حقّ این کتاب - که تو از ما نسبت به آن آگاهتر هستی و تو از درون ما و آئین ما مطّلع هستی - آنچه را که خلیفه پیشنهاد داده است انجام بده ، همانا که تو در نزد خداوند، همچون حضرت عیسی مسیح علیه السلام هستی .
امام حسن عسکری علیه السلام با شنیدن این سخنان ، حمد و ثنای خداوند را به جای آورد و سپس وارد منزل نصرانی شد و در گوشهای از اتاق نشست . و جمعیّت همگی سر پا ایستاده و تماشای جلال و عظمت فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند، بعد از لحظاتی حضرت لب به سخن گشود و اشاره به یکی از دو فرزند مریض نمود و اظهار داشت : این فرزندت باقی میماند و ترسی بر آن نداشته باش ؛ و امّا آن دیگری تا سه روز دیگر میمیرد، و آن فرزندت که زنده میماند مسلمان خواهد شد و از مؤمنین و دوستداران ما اهل بیت قرار خواهد گرفت .
أنوش نصرانی گفت : به خدا سوگند، ای سرورم! آنچه فرمودی حقّ است و چون خبر دادی که یکی از فرزندانم زنده میماند، از مرگ دیگری واهمهای ندارم و خوشحال هستم از این که پسرم اسلام میآورد و از علاقه مندان شما اهل بیت رسالت قرار میگیرد. یکی از روحانیّون مسیحی ، أنوش را مخاطب قرار داد و گفت : ای أنوش! تو چرا مسلمان نمیشوی؟ پاسخ داد: من اسلام را از قبل پذیرفتهام و نیز مولایم نسبت به من آگاهی کامل دارد.
در این موقع ، حضرت ابومحمّد، امام عسکری علیه السلام اظهار نمود: چنانچه مردم برداشتهای سوئی نمیکردند، مطالبی را میگفتم و کاری میکردم که آن فرزندت نیز سالم و زنده بماند.
أنوش گفت : ای مولا و سرورم! آنچه را که شما مایل باشید و صلاح بدانید، من نیز نسبت به آن راضی هستم .
جعفر بصری گوید: یکی از پسران أنوش نصرانی همین طور که امام علیه السلام اشاره کرده بود، بعد از سه روز از دنیا رفت و آن دیگری پس از بهبودی مسلمان شد و جزء یکی از خادمین حضرت قرار گرفت.
منبع: چهل داستان و چهل حدیث از امام حسن عسگری(ع)/ عبدالله صالحی
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/79715738944712469617.gif
R A H A
03-01-2012, 01:30 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif
چهل مروارید از اقیانوس کلام امام حسن عسکری (علیه السلام)
http://img.tebyan.net/big/1386/12/831675954250209227249136158108654123712564.jpg
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
1- پرهیز از جدال و شوخى
لاتمـار فیذهب بهائك و لا تمـازخ فیجترء علیك.1
جـدال مكـن كه ارزشت مـى رود و شـوخـى مكـن كه بـر تـو دلیـر شـوند.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
2ـ تواضع در نشستن
من رضى بدون الشرف من المجلس لم یزل الله و ملائكته یصلون علیه حتى یقوم2
هـر كه به پـاییـن نشستـن در مجلـس خشنـود بـاشـد پیـوسته خــــــــــدا و فرشته ها بر او رحمت فرستند تا برخیزد.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
3ـ هلاكت در ریاست و افشاگرى
دع مـن ذهب یمینا و شمالا، فـان الراعى یجمع غنمه جمعها باهون سعى و ایاك و الاذاعه و طلب الـریـاسه فـانهمـا یـدعوان الى الهلكه.3
آن را كه به راست و چپ رود واگذار! به راستـى چـوپان گوسفندانش را به كمتر تلاشى گرد آورد.
مبادا اسرار را فاش كرده و سخن پراكنى كنى و در پى ریاست باشى، زیرا این دو آدمى را به هلاكت مى كشانند.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
4ـ گناهى كه بخشوده نشود
مـن الذنـوب التى لا تغفر: لیتنى لا اواخذ الا بهدا. ثم قال: الاشراك فى الناس اخفـى مـن دبیب النمل علـى المسح الاسـود فى اللیله المظلمه.4
از جمله گناهانى كه آمرزیده نشـود این است كه (آدمى) بگوید: اى كاش مرا به غیر از ایـن گناه مواخذه نكنند. سپـس فرمود: شرك در میان مردم از جنبـش مورچه بر روپوش سیاه در شب تار نهانتر است.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
5ـ نزدیكتر به اسم اعظم
بسم الله الرحمـن الـرحیـم اقـرب الى اسـم الـله الاعظم مـن سواد العین الى بیاضها.5
(بسم الله الرحمـن الـرحیـم) به اسـم اعظم خـدا،از سیاهـى چشـم به سفیـدىاش نزدیكتـر است.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
6ـ دوستـى نیكـان و دشمنــى بـدان
حب الابرار للابرار ثواب للابرار،و حب الفجار للابرار فضیله للابرار و بغض الفجار
للابـرار زیـن للابـرار ، و بغض الابـرار للفجـار خزى علـى الفجار.6
دوستـى نیكـان به نیكـان ، ثـوابست بـراى نیكـان.
و دوستـى بـدان به نیكان ، فضیلت است براى نیكان،
و دشمنى بدان با نیكان ، زینت است بـراى نیكان،
و دشمنـى نیكـان بـا بـدان، رسـوایـى است بـراى بـدان.
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif
(http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif)
R A H A
03-01-2012, 01:30 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
7ـ سلام نشانه تواضع
مـن التـواضع السلام علـى كل مـن تمر به، و الجلـوس دون شـرف المجلس.7
از جمله تواضع و فروتنى سلام كردن بر هر كسى است كه بر او مى گذارى، و نشستن در پایین مجلس است.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
8ـ خنده بیجا
من الجهل الضحك من غیر عجب.8
خنده بیجا از نادانى است.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
9ـ همسایه بد
مـن الفـواقـر التـى تقصـم الظهر جار ان راى حسنه اطفـاهــا و ان راى سیئه افشاها.9
از بلاهاى كــمـر شكــن ، همــسایـه اى اسـت كـه اگــر كـردار خـوبى رابینـد نهانـش سـازد و اگـر كـردار بـدى را بینـد آشكـارش نمـایـد.
عبـادت كــردن بـه زیـادى روزه و نـمـاز نیـست، بلكه ( حقیقت) عبادت، زیاد در كار خدا اندیشیدن است
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
10ـ پندى گویا و جامع
http://img.tebyan.net/big/1386/12/741442094097202511531932231319636753914.jpg
اوصیكـم بتقـوى الله و الورع فـى دینكم و الاجتهاد لله و صدق الحدیث و اداء الامانه الـى مـن ائتمنكـم مـن بـر او فـاجـر و طـول السجـود و حسـن الجـوار .
فبهذا جاء محمـد(ص) صلـوا فـى عشائرهـم واشهدوا جنائـزهـم و عودوا مـرضاهـم و ادوا حقوقهم، فان الرجل منكـم اذا ورع فى دینه و صدق فى حدیثه و ادى الامانه و حسـن خلقه مع النـاس قیل: هذا شیعى فیسـرنى ذلك.
اتقـوا الله و كونوا زینا و لا تكونا شینا، جروا الینا كل موده وادفعوا عنا كل قبیح ، فانه ما قیل فینا من حسـن فنحـن اهله و ما قیل فینا مـن سـوء فما نحـن كذلك. لنا حق فى كتاب الله و قرابه من رسول الله و تطهیر مـن الله لایدعیه احد غیرنا الا كذاب.
اكثروا ذكر الله و ذكر الموت و تلاوه القرآن و الصلاه على النبـى (ص) فان الصلاه على رسول الله عشر حسنات احفظوا ما وصیتكم به و استـودعكم الله و اقرء علیكـم السلام.10
شما را به تقـواى الهى و پارسایـى در دینتان و تلاش براى خدا وراستگویـى و امانتـدارى درباره كسـى كه شما را امیـن دانسته ـ نیكـوكار باشد یا بـدكارـ و طول سجود و حسـن همسایگى سفارش مى كنـم، محمد(ص) براى همیـن آمده است. در میان جماعتهاى آنان نماز بخـوانید و بـر سر جنازه آنها حاضر شـویـد و مریضانشان را عیادت كنید، و حقوقشان را ادا نمایید زیرا هر یك از شما چون در دینـش پارسا و در سخنـش راستگـو و امانتدار و خـوش اخلاق بامردم باشد، گفته مى شـود : ایـن یك شیعه است، و ایـن كـارهـاست كه مـرا خـوشحـال مـى سـازد.
تقواى الهى داشته باشید، مایه زینت باشید نه زشتى، تمام دوستى خـود را به سوى ما بكشانید و همه زشتـى را از ما بگردانید، زیرا هر خـوبـى كه درباره ما گفته شود ما اهل آنیم و هر بدى درباره ما گفته شـود ما نه آنیـم، در كتاب خدا براى ما حقـى و قرابتـى از پیامبر خداست و خـداونـد ما را پاك شمرده ، احـدى جز ما مدعى ایـن مقام نیست، مگر آن كه دروغ مـى گـوید. زیاد به یاد خدا باشید و زیاد یاد مرگ كنید و زیاد قـرآن را تلاوت نماییـد و زیاد بر پیغمبـر (ص) سلام و تحیت بفـرستیـد. زیـرا صلـوات بـر پیـامبـر خــدا(ص) ده حسنه دارد.
آنچه را به شما گفتـم حفظ كنیـد و شمـا را به خدا مـى سپارم و سلام بر شمـا.
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif
(http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif)
R A H A
03-01-2012, 01:31 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
11ـ اندیشه در كار خدا
لیست العباده كثـره الصیام و الصلـوه و انمـا العباده كثره التفكـر فى امر الله.11
عبـادت كــردن بـه زیـادى روزه و نـمـاز نیـست، بلكه ( حقیقت) عبادت، زیاد در كار خدا اندیشیدن است.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
12ـ پلیدى خشم
الغضب مفتاح كل شر.12
خشم و غضب كلید هر گونه شر و بدى است.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
13ـ ویژگیهاى شیعیان
شیعتنـا الفئه النـاجیه والفـرقه الزاكیه صـاروا لنـا رادئا و صـونا و على الظلمه البا و عونا سیفجـر لهم ینابیع الحیـوان بعد لظى مجتمع النیـران امـام الـروضه.13پیـروان ما ، گـروههاى نجات یابنـده و فـرقه هاى پاكـى هستنـد كه حافظان (آییـن) ماینـد، و ایشـان در مقـابل ستمكـاران ، سپـر و كمك كـار ما (هستند).
به زودى چشمه هاى حیات ( منجى بشریت) بعـد از گدازه توده هاى آتـش! پیش از ظهور براى آنان خواهد جوشید.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
14ـ ناآرامى كینه توز
اقل الناس راحه الحقود.14
كینه توز ناآرام ترین مردمان است.
شما عمر كاهنده و روزهاى برشمرده اى دارید، و مرگ به ناگهان مىآید، هر كس تخم خیرى بكارد به خوشى بدرود، و هر كس تخـم شرى بكارد به پشیمانى بدرود، هر كه هر چه بكارد همان براى اوست.كندكار را بهره از دست نرود و آزمنـد آنچه را مقـدرش نیست در نیابـد، هر كه به خیرى رسـد خدایش داده و هر كه از شـرى رهـد خـدایـش رهانده
http://img.tebyan.net/big/1388/12/1405776153216125363702242162415571146235.jpg
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
15ـ پارسا ترین مردم
اورع الناس من وقف عند الشبهه، اعبد الناس من اقام على الفرائض ازهد الناس مـن تـرك الحـرام ، اشـد النـاس اجتهادا مـن تـرك الذبوب.15
پـارسـاتـریـن مـردم كسـى است كه در هنگـام شبهه تـوقف كنـد.
عابـدتـریـن مـردم كسـى است كه واجبـات را انجـام دهـد.
زاهـد تـریـن مـردم كسـى است كه حـرام را تـرك نمـاید.
كـوشنـده تـریـن مـردم كسـى است كه گنـاهـان را رهـا سازد.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
16ـ وجود مومن
المـومـن بـركه علـى المـومـن و حجه علـى الكـافـر.16
مـومـن بـراى مـومـن، بـركت و بـر كـافـر ،اتمام حجت است.
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif
(http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif)
(http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif)
R A H A
03-01-2012, 01:40 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
17ـ محصول اعمال
انكـم فى آجال منقـوصه وایام معدوده و الموت یاتى بغبه، من یزرع خیرا یحصد غبطه و مـن یزرع شرا یحصـد ندامه، لكل زارع ما رزع لایسبق بطـىء بحظه، ولا یدرك حـریص ما لـم یقـدر له، مـن اعطـى خیـرا فالله اعطـاه، و مـن وقـى شـرا فالله وقاه.17
شما عمر كاهنده و روزهاى برشمرده اى دارید، و مرگ به ناگهان مىآید، هر كس تخم خیرى بكارد به خوشى بدرود، و هر كس تخـم شرى بكارد به پشیمانى بدرود، هر كه هر چه بكارد همان براى اوست.كندكار را بهره از دست نرود و آزمنـد آنچه را مقـدرش نیست در نیابـد، هر كه به خیرى رسـد خدایش داده و هر كه از شـرى رهـد خـدایـش رهانده.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
18ـ شناخت احمق و حكیم
قلب الاحمق فـى فمه و فـم الحكیـم فى قلبه.18
قلب احمق در دهـان او و دهـان حكیم در قلب اوست.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
19ـ تلاش براى رزق
مقـدر لا یشغلك رزق مeمـون عن عمل مغروض.19
رزق و روزى ضمـانت شـده، تـو را از كـار واجب بـاز نـدارد.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
20ـ عزت حقگرایى
مـا ترك الحق عزیز الا ذل ، ولا اخذ به ذلیل الا عز.20
هیچ عزیزى را رها نكند مگر آن كه ذلیل گردد و هیچ ذلیلى به حق نیاویزد مگر آن كه عزیز شود.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
21ـ دوست نادان
صدیق الجاهل تعب.21
دوست نادان ، مایه رنج است.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
22ـ بهترین خصلت
خصلتـان لیـس فـوقهمـا شـىء :الایمـان بـالله و نفع الاخـوان.22
دو خصلت است كه بهتر و بالاتراز آنها چیزى نیست: ایمان به خدا و سود رساندن به برادران .
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
23ـ نتیجه جسارت بر پدر
جراه الـولـد علـى والـده فـى صغره تـدعوا الـى العقـوق فـى كبـره . 23
جرات و دلیرى فرزنـد بر پدرش در كـوچكى ، سبب عاق و نارضایتى پدر در بزرگى مى شود.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
24ـ بهتر از حیات و بدتر از مرگ
خیـر مـن الحیاه ما اذا فقـدته ابغضـت الحیاه و شر من الموت ما اذا نزل بك احببت الموت.24
بهتر از زندگى چیزى است كه چون از دستش دهى از زندگى بدت آید،و بدتر از مرگ چیزى است كه چـون به سـرت آیـد مـرگ را دوست بـدارى.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
25ـ وابستگى و خوارى
مـااقبح بـالمـومـن ان تكون له رغبه تذله.25
چه زشت است بـراى مـومـن ، دلبستگـى به چیزى كه او را خـوار دارد.
هر كه در نهان، برادر خود را پند دهد او را آراسته، و هر كه آشكارا برادرش را پند دهد او را كاسته
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
26ـ نعمت بلا
ما من بلیه الا ولله فیها نعمه تحیط بها.26
هیچ بلایـى نیست مگـرایـن كه در آن از طـرف خـدا نعمتى است.
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif
R A H A
03-01-2012, 01:40 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
27ـ اكرام بدون افراط
لا تكرم الرجل بما یشق علیه.27
هیچ كـس را طـورى اكـرام مكـن كه بـر او سخت گذرد.
http://img.tebyan.net/big/1385/02/1071455219214524823176186961642552446123738.jpg
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
28ـ ارزش پند پنهان
مـن وعظ اخـاه سـرا فقـد زانه، و مـن وعظه علانیه فقـد شـانه.28
هر كه در نهان، برادر خود را پند دهد او را آراسته، و هر كه آشكارا برادرش را پند دهد او را كاسته .
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
29ـ تواضع و فروتنى
التواضع نعمه لایحسد علیها.29
تـواضع و فـروتنـى، نعمتـى است كه بـر آن حسـد نبـرنـد.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
30ـ سختى تربیت نادان
ریـاضه الجـاهل و رد المعتـاد عن عادته كـالمعجز.30
پـرورش دادن نـادان و تـرك دادن معتـاد از عادتـش ، مـاننـد معجزه است.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
31ـ شادى بیجا
لیـس مـن الادب اظهار الفـرح عند المحزون.31
اظهار شـادى نزد غمـدیـده، از بـى ادبـى است.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
32ـ جمال ظاهر و باطن
حسـن الصـوره جمـال ظاهـر، و حسـن العقل جمـال البـاطـن
صـورت نیكـو، زیبـایـى ظاهـرى است، و عقل نیكـو ،زیبـایى بـاطنى است.
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif
R A H A
03-01-2012, 01:41 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
33ـ كلید تمام گناهان
جعلت الخبـائث فـى بیت و جعل مفتـاحه الكذب.32
تمـام پلیـدیها در خـانه اى قـرار داده شـده و كلیـد آن دروغگـویى است.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
34ـ چشم پوشى از لغزش و یاد آورى احسان
خیـر اخـوانك مـن نسـى ذنبك و ذكـر احسـانك الیه.33
بهتـریـن بـرادران تـو كسـى است كه خطـایت را نـادیـده گیرد و احســانت را یادآور شود.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
35ـ مدح نالایق
مـن مـدح غیـر المستحق فقـد قـام مقـام المتهم.34
هـر كه نـالایقـى را ثنـا گـویـد، خـود در مـوضع اتهام قـرار گیـرد.
وصـول به خـداونـد عزوجل، سفـرى است كه جز بـا عبـادت در شب حـاصل نگردد
http://img.tebyan.net/big/1383/02/9621418196243242431661901484125111398123.jpg
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
36ـ راه دوست یابى
مـن كـان الـورع سجیته، و الكـرم طبیعته، و الحلـم خلته كثـر صـدیقه. 35
كسـى كه پارسایـى خـوى او ، و بخشنـدگـى طبیعت او، وبردبارى خصلت او باشـد دوستانش بسیار شوند.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
37ـ انس با خدا
من آنس بالله استوحش من الناس.36
كسـى كه بـا خـدا مـانـوس بـاشـد، از مـردم گـریزان گــردد.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
38ـ خرابى مناره ها و كاخها
اذا قـام القـائم امـر بهدم المنـائر و المقـاصیـر التى فى المسـاجـد.37
هنگامى كه قائم (ع) قیام كند دستور به خرابى مناره ها و كاخهاى مساجد دهد.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
39ـ سیر شبانه
ان الـوصـول الـى الله عزوجل سفـر لا یـدرك الا بـامتطاء اللیل.38
وصـول به خـداونـد عزوجل ، سفـرى است كه جز بـا عبـادت در شب حـاصل نگردد.
http://s18.rimg.info/9c5942a2feb9cd23ee1c7323e19f3624.gif
40ـ ادبى بسنده
كفاك ادبا تجنبك ما تكره من غیرك. 39
در مقام ادب براى تـو همین بس كه آنچه براى دیگران نمى پسندى، خود را از آن مى شود.
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif
پى نوشت ها:
1 ـ تحف العقول،ص 486.
2 ـ همان،ص 486.
3 ـ همان،ص 487.
4 ـ تحف العقول ، ص 487.
5 ـ همان،ص 487.
6 همان،ص 487.
7 تحف العقول،ص 487.
8 همان،ص 487.
9 همان،ص 487.
10 تحف العقول،ص 487و 488
11 تحف العقـول ،ص 488. ایـن حدیث از امـام رضا (ع) هـم نقل شـده است.
12 همان،ص 488.
13 الزام الناصب،ص 189.
14 تحف العقول، ص 488.
15 تحف العقول ،ص 489.
16 همان،ص 489.
17 پیشین،ص 489.
18 تحف العقول،ص 489.
19 همان،ص 489.
20 پیشین، ص 489
21 همان،ص 489.
22 تحف العقول،ص 489.
23 همـان،ص 489 .
24 ـ همـان،ص 489 .
25 ـ همــان،ص 489.
26 تحف العقول،ص 489.
27 همان،ص 489.
28 ـ همان،ص 489.
29 ـ پیشین،ص 489.
30 ـ همان،ص 489.
31 ـ تحف العقول،ص 489.
32 ـ بحارالانوار،ج 78،ص 377.
33 ـ پیشین،ج 78 ص 379.
34 ـ همان،ج 78،ص 378.
35 ـ مسند الامام العسكرى،ص 289.
36 ـ همان،ص 287.
37 ـ غیبت شیخ طوسى،ص 133.
38 ـ مسند الامام العسكرى ،ص 290.
39 ـ همان،ص 288
R A H A
03-01-2012, 01:41 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81297716469476275119.gif
بی تو خورشید خریدار ندارد
http://img.tebyan.net/big/1390/11/97559923591141363161211158926228247.gif
از ازل آب و گلم گفت : که من کوثری ام
فاطمی دین و حسینی ، حسنی ، حیدری ام
همه ی دلخوشی ام ای گل زهرا این است
که خوش اقبال از این مرحمت داوری ام
سر در قصر بهشتی دلم بنوشتند
که مسلمان مرام حسن عسگری ام
چه کسی مثل من دل شده دلبر دارد ؟
چه کسی مثل تو ای دوست کند دلبری ام ؟
من که مجنونم و آشفته – تورا می خوانم
سربازار غمت-یوسف من – مشتری ام
به همه نسل بنی فاطمه سوگند که من
تا صف حشر بگویم که علی اکبری ام
آری آری بخدا کف زدن اینجاست حلال
که حسن داده مرا وعده دیدار و وصال
آسمان مهر وتولای تو داردآقا
عرش درسینه تمنای تو دارد آقا
حور و قلمان بهشت اند گدای نفست
باغ رضوان سر سودای تو دارد آقا
از شعاع افق چشم تو بالاتر چیست؟
ماه سودای قدم های تو دارد آقا
هل اتا آید وآقایی تو می خواند
جبرئیل آیت غرای تو دارد آقا
عرصه محشر وآغاز شفاعت از توست
عالمی حسرت فردای تو دارد آقا
گوشه صحن وسرایت ، حرم آل عباست
خاک سرداب گل پای تو دارد آقا
زیر پایت نظر افکن که تماشا دارد
دل آواره به خاک قدمت جا دارد
وای اگر جلوه کنی ! – جلوه نکرده این است
هرچه خون است به پای علمت می ریزد
بی تو خورشید خریدار ندارد یعنی ،
هرچه نور است ز عرش حرمت می ریزد
عمر نوح ای همه روح – تو را لازم نیست
کشتی نوح از این عمر کمت می ریزد
از دل خسته خداوند نگیرد غم تو
که سرور از دل دریای غمت می ریزد
دست خالی نرود هیچکس از درگه تو
از تهیدستی سائل درمت می ریزد
تو اباالمهدی زهرایی و دوم حسنی
مجتبای دگر فاطمه – آقای منی
تاکه من چون حسن عسگری آقا دارم
ز عیار گل دلبر دل زیبا دارم
زندگی زیر لوایش چه صفایی دارد !
روزگار خوشی از این قد و بالا دارم
با محبت تر از این جمله ندارم در دل
که به بالای سرم مثل تو بابا دارم
به وجود تو امام حسن عسگری است
که به کنعان دلم یوسف زهرا دارم
ای بنازم به مقامت که امانت داری
من امان نامه ز امضای تولا دارم
حاجت روی جگر گوشه تو ما را کشت
ای بسا دست توسل به تو مولا دارم
مادرت منتظر آمدن مهدی توست
صبح میلاد تو هنگامه هم عهدی توست
سامرا خاک گل ماست خدا می داند
خاک من از گل مولاست خدا می داند
نظر از سامره بردار دلم را بنگر
حرم عسگری اینجاست خدا می داند
نه من از کوی تو دورم به همین منزل چند
بعد منزل نه به اینهاست خدا می داند
حج تویی کعبه تویی در دل من خانه توست
طوف کوی تو مهیاست خدا می داند
حرم و گنبد و گلدسته تو در عرش است
عرش زوار دل ماست خدا می داند
طلب و دعوت و همت همگی نزد شماست
ورنه دل قافله پیماست خدا می داند
بین مانیست کمی فاصله یابن الهادی
جز من و گرد همین قافله یابن الهادی
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81297716469476275119.gif
محمود ژولیده
(http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81297716469476275119.gif)
(http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81297716469476275119.gif) (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81297716469476275119.gif)
R A H A
03-01-2012, 01:42 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/39797936845669330246.gif
میپیچد عطر حضور فرشتهها،
در دهان «مدینه النبی».
کوچههای مدینه دوباره عطر یاس گرفتهاند
و صدای بال فرشتگان، روی شانههای شهر جاری است.
خانه، خانه هادی امت است.
«حَسن»، به حُسن ازلی و تبسم نبوی، چشم میگشاید.
میآید تا تداومبخش چشمهسارهای زلال زمزم پیامبر باشد.
میآید تا وامدار کرامت و احسان حسنی باشد.
میآید تا شانههایش، ادامه پرچم خونین حسینی باشد.
میآید تا تداوم سجدههای طولانی سجاد(ع) باشد.
تا وارث بلاغت علوم باقری باشد.
تا مدرس منابر «حکمت» صادقی و «مذهب» جعفری باشد.
تا تداعی رنجهای دیرینه امام کاظم و آینه بیبدیل صبر و استقامت باشد.
تا طلیعه غربت و همدم تنهایی رضوی باشد.
میآید تا سینهاش مالامال از جود و سخاوت امام جواد(ع) و دستهایش،
نشانههای نورانی هدایت امت موحد باشدکه از پدر به ارث برده است.
میآید تا چلچراغ عشق و سکان کشتی دین را
به دست کسی بسپارد که از صلب مطهر او خواهد آمد.
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/89226105856851632581.gif
R A H A
03-01-2012, 01:42 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/01982330364544977908.gif
شیعه از دیدگاه امام حسن عسکری علیه السلام
از دیدگاه امام یازدهم هر کس که به نام شیعه خوانده شود ولی اوصاف و ویژگیهای یک شیعه حقیقی و واقعی را دارا نباشد، شیعه شمرده نمیشود.
شیعه واقعی کسانی هستند که همچون رهبران دینی خویش در نهضت خدمت رسانی به مردم و برادران دینی خویش فعال و کوشا باشند و به دستورات و نواهی الهی پای بند باشند
چنان که حضرت عسکری در کلام زیبا و دلنشین خود درباره تعریف شیعه میفرماید:
«شیعةُ عَلیٍ هُمُ الذین یُؤثرونَ اِخوانََهم علی اَنفسِهِم وَ لو کان بهم خصاصة و هُمُ الذین لایراهم الله حیثُ نَهاهُم و لا یَفقدهُم حَیث اَمَرَهم، وَ شیعةُ عَلیٍ هُمُ الذین یَقتدون بعَلیٍ فی اِکرامِ اِخوانِهم المؤمنین1 ;
پیروان و شیعیان علی علیه السلام کسانی هستند که برادران (دینی) خود را بر خویش مقدم میدارند گرچه خودشان نیازمند باشند و شیعیان علی (علیه السلام) کسانی هستند که از آن چه خداوند نهی کرده دوری میکنند و به آنچه امر نموده عمل میکنند و آنان در تکریم و احترام برادران مؤمن خود به علی علیه السلام اقتدا مینمایند.
و در جای دیگر درباره نشانههای شیعیان فرمود:
«علامات المؤمنین خَمسٌ صلاةُ الاحدی و الخمسین و زیارةُ الاربعین و التَختُّم فی الیمین و تَعفِیر الجَبین و الجَهر
نشانه های مؤمنان (شیعیان) پنچ چیز است:
خواندن پنجاه و یک رکعت نماز در هر روز (17 رکعت واجب و 34 رکعت نافله) زیارت اربعین امام حسین (علیه السلام)
داشتن انگشتر در دست راست،
و ساییدن پیشانی به خاک (سجده به خاک)
و بلند خواندن بسم الله الرحمن الرحیم (در نمازها).
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/24739660948237169301.gif
R A H A
03-01-2012, 01:42 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/47998703261974463565.gif
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81297716469476275119.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif
آن که می آید، شکوه آسمان، عظمت زمین، صداقت ایمان و نجابت آب است.
بهار از نامش شکوفا و عشق از یادش لبریز است!
ولادت امام حسن عسکری علیه السلام مبارک باد.
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81297716469476275119.gif
R A H A
03-01-2012, 01:45 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04879653662851113268.gif
بدترين نوع يتيمي
امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:
«شدیدتر از یتیمی یتیمی که از پدرش جدا شده، یتیمی یتیمی است که از امام خویش جدا گشته است و به او دسترسی ندارد و حکم او را در زمینه شرایع دینیاش که مورد نیاز اوست، نمیداند» (1)
احمد بن عبیدالله بن خاقان که دشمنی سختی با امام علی علیه السلام و اولادشان داشت، متصدی املاک و خراج شهر قم بود. روزی در مجلسش از علویان و مذاهبشان سخن به میان آمد، او گفت من در سامره مردی از اولاد علی را از لحاظ رفتار و پاکدامنی و بزرگواری در خانواده خودش، مانند حسن بن علی بن محمد، ابن الرضا ندیدم و نشناختم که همه مردم او را بر اشراف مقدم دارند.
من روزی بالای سر پدرم ایستاده بودم. ناگهان دربانانش آمدند و گفتند: ابو محمد، ابن الرضا دم در است. پدرم گفت: او را اجازه دهید. سپس مردی گندم گون، خوش اندام، نیکو رخسار، خوش پیکر، تازه جوان با جلالت و هیبت وارد شد. چون نگاه پدرم به او افتاد، برخاست و چند قدم استقبالش کرد، با آنکه گمان ندارم چنین کاری را نسبت به هیچ بنیهاشمی و سرلشکری بکند.
چون به نزدیکش رسید، دستش را گرفت او را روی مسندی که خودش نشسته بود، نشانید و پهلوی او نشست و با او به سخن پرداخت. من از آنچه از پدرم میدیدم، در شگفت بودم...
پس از آنکه پدرم نماز عشاء را گزارد، آمدم و در برابر او نشستم و گفتم:
ای پدر! مردی که امروز صبح دیدم نسبت به او احترام نمودی که بود؟
گفت: پسر جان، او امام رافضیان است، او حسن بن علی است که به ابن الرضا معروفست، آنگاه ساعتی سکوت کرد و سپس گفت:
پسر جان! اگر امامت از خلفای بنی عباس جدا میشد، هیچکس از بنیهاشم جز او سزاوار آن نیست و او برای فضیلت، پاکدامنی، رفتار، خویشتنداری، پرهیزکاری، عبادت، اخلاق شریف و شایستگیش، سزاوار خلافت میباشد ...
پاورقی:
1- مستدرک وسائل، جلد 17، صفحه 317.
منبع: کتاب اصول کافی، باب مولد ابی محمد الحسن بن علی علیه السلام
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22874988061921304617.gif
R A H A
03-01-2012, 01:46 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/47998703261974463565.gif
تو آمدی و کوچه های مدینه را
باران شکوفه پوشاند؛
آمدی و آینه ها، به پابوسی ات،
آب های جهان رابه انعکاس برخاستند.
آمدی، تو یازدهمین چراغ پرفروغ ولایت باشی.
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/60712035262252093091.gif
R A H A
03-01-2012, 01:50 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/75498156808936116916.gif
ابعاد هفتگانه فعاليتهای امام حسن عسكرى علیه السلام
امام عسكرى، با وجود همه اين فشارها و كنترل ها و مراقبت هاى بى وقفه حكومت عباسى، يك سلسله فعاليتهاى سياسى و اجتماعى و علمى در جهت حفظ اسلام و مبارزه با افكار ضد اسلامى انجام مى داد كه مى توان آنها را بدين گونه خلاصه كرد:
1 - كوششهاى علمى در دفاع از آيين اسلام و ردّ اشكالها و شبهات مخالفان، و نيز تبيين انديشه صحيح اسلامى
2 - ايجاد شبكه ارتباطى با شيعيان مناطق مختلف از طريق نمايندگان و اعزام پيك ها و ارسال پيام ها
3 - فعاليتهاى سرّى سياسى بر رغم تمامى كنترل ها و مراقبت هاى حكومت عباسى
4 - حمايت و پشتيبانى مالى از شيعيان، بويژه ياران خاص خود
5 - تقويت و توجيه سياسى رجال و عناصر مهم شيعه در برابر مشكلات
6 - استفاده گسترده از آگاهى غيبى براى جلب منكران امامت و دلگرمى شيعيان
7 - آماده سازى شيعيان براى دوران غيبت فرزند خود امام دوازدهم
اينك هر كدام از اين فعاليتها، را جداگانه توضيح مى دهيم:
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12703588858878441835.gif
R A H A
03-01-2012, 01:51 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12703588858878441835.gif
1 - كوششهاى علمى
گرچه امام عسكرى به حكم شرائط نامساعد و محدوديت بسيار شديدى كه حكومت عباسى برقرار كرده بود، موفق به گسترش دانش دامنه دار خود در سطح كل جامعه نشد، اما در عين حال، با همان فشار و خفقان شاگردانى تربيت كرد كه هر كدام به سهم خود در نشر و گسترش معارف اسلام و رفع شبهات دشمنان نقش مؤثرى داشتند.
«شيخ طوسى» (ره) تعداد شاگردان حضرت را متجاوز از صد نفر ثبت كرده است(29) كه در ميان آنان چهره هاى روشن، شخيتهاى برجسته و مردان وارستهاى مانند: احمد بن اسحاق اشعرى قمى، ابو هاشم داود بن قاسم جعفرى، عبدالله بن جعفر حميرى، ابو عمرو عثمان بن سعيد عَمرى، على بن جعفر و محمد بن حسن صفّار به چشم مى خورند كه شرح خدمات و كوشهاى آنان در اين كتاب نمى گنجد و زندگينامه پر افتخار و آموزنده آنان را مى توان در كتب رجال خواند.
علاوه بر تربيت اين شاگردان، گاهى چنان مشكلات و تنگناهايى براى مسلمانان پيش مىآمد كه جز حضرت عسكرى كسى از عهده حل آنها بر نمى آمد. امام در اين گونه مواقع، در پرتو علم امامت، با يك تدبير فوق العاده، بن بست را مى شكست و مشكل را حل مىكرد. براى اين مطلب مى توان دو نمونه ذكر كرد:
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12703588858878441835.gif
R A H A
03-01-2012, 01:51 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12703588858878441835.gif
الف - اشتباه فيلسوف!
«ابن شهر آشوب» مىنويسد: «اسحاق كِندى» كه از فلاسفه اسلام و عرب به شمار مىرفت و در عراق اقامت داشت(30)، كتابى تأليف نمود به نام «تناقضهاى قرآن»! او مدتهاى زيادى در منزل نشسته و گوشه نشينى اختيار كرده و خود را به نگارش آن كتاب مشغول ساخته بود. روزى يكى از شاگردان او به محضر امام عسكرى - عليه السلام شرفياب شد. هنگامى كه چشم حضرت به او افتاد، فرمود:
آيا در ميان شما مردى رشيد وجود ندارد كه گفتههاى استادتان «كندى» را پاسخ گويد؟
شاگرد عرض كرد: ما همگى از شاگردان او هستيم و نمى توانيم به اشتباه استاد اعتراض كنيم.
امام فرمود: اگر مطالبى به شما تلقين و تفهيم شود مى توانيد آن را براى استاد نقل كنيد؟
شاگرد گفت: آرى، امام فرمود:
از اينجا كه برگشتى به حضور استاد برو و با او به گرمى و محبت رفتار نما و سعى كن با او انس و الفت پيدا كنى. هنگامى كه كاملاً انس و آشنايى به عمل آمد، به او بگو: مسئلهاى براى من پيش آمده است كه غير از شما كسى شايستگى پاسخ آن را ندارد و آن مسئله اين است كه: آيا ممكن است گوينده قرآن از گفتار خود معانى اى غير از آنچه شما حدس مى زنيد اراده كرده باشد؟
او در پاسخ خواهد گفت: بلى، ممكن است چنين منظورى داشته باشد. در اين هنگام بگو شما چه مىدانيد، شايد گوينده قرآن معانى ديگرى غير از آنچه شما حدس مى زنيد، اراده كرده باشد و شما الفاظ او را در غير معناى خود به كار بردهايد؟ امام در اينجا اضافه كرد: او آدم باهوشى است، طرح اين نكته كافى است كه او را متوجه اشتباه خود كند.
شاگرد به حضور استاد رسيد و طبق دستور امام رفتار نمود تا آنكه زمينه براى طرح مطلب مساعد گرديد. سپس سؤال امام را به اين نحو مطرح ساخت:
آيا ممكن است گويندهاى سخنى بگويد و از آن مطلبى اراده كند كه به ذهن خواننده نيايد؟ و به ديگر سخن: مقصود گوينده چيزى باشد مغاير با آنچه در ذهن مخاطب است؟
فيلسوف عراقى با كمال دقت به سؤال شاگرد گوش داد و گفت: سؤال خود را تكرار كن. شاگرد سؤال را تكرار نمود. استاد تأملى كرد و گفت: آرى، هيچ بعيد نيست امكان دارد كه چيزى در ذهن گوينده سخن باشد كه به ذهن مخاطب نيايد و شنونده از ظاهر كلام گوينده چيزى بفهمد كه وى خلاف آن را اراده كرده باشد.
استاد كه مىدانست شاگرد او چنين سؤالى را از پيش خود نمىتواند مطرح نمايد و در حدّ انديشه او نيست، رو به شاگرد كرد و گفت: تو را قسم مىدهم كه حقيقت را به من بگويى، چنين سؤالى از كجا به فكر تو خطور كرد؟
شاگرد: چه ايرادى دارد كه چنين سؤالى به ذهن خود من آمده باشد؟استاد: نه، تو هنوز زود است كه به چنين مسائلى رسيده باشى، به من بگو اين سؤال را از كجا ياد گرفتهاى؟
شاگرد: حقيقت اين است كه، «ابو محمد» (امام حسن عسكرى عليه السلام ) مرا با اين سؤال آشنا نمود.
استاد: اكنون واقع امر را گفتى. سپس افزود: چنين سؤالهايى تنها زيبنده اين خاندان است (آنان هستند كه مىتوانند حقيقت را آشكار سازند)(31).
آنگاه استاد با درك واقعيت و توجه به اشتباه خود، دستور داد آتشى روشن كردند و آنچه را كه به عقيده خود درباره «تناقضهاى قرآن» نوشته بود تماماً سوزاند!(32)
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12703588858878441835.gif
R A H A
03-01-2012, 01:51 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12703588858878441835.gif
ب - مشت راهب باز مى شود!
يك سال در سامرّأ قحطى سختى پيش آمد. «معتمد»، خليفه وقت، فرمان داد مردم به نماز استسقأ (طلب باران9 بروند. مردم سه روز پى در پى براى نماز به مصلاّ رفتند و دست به دعا بر داشتند، ولى باران نيامد. روز چهارم «جاثِليق»، بزرگ اسقفان مسيحى، همراه مسيحيان و راهبان به صحرا رفت.
يكى از راهبان هر وقت دست خود را به سوى آسمان بلند مىكرد بارانى درشت فرو مىباريد. روز بعد نيز جاثليق همان كار را كرد و آنقدر باران آمد كه ديگر مردم تقاضاى باران نداشتند، و همين امر موجب شگفت مردم و نيز شك و ترديد و تمايل به مسيحيت در ميان بسيارى از مسلمانان شد. اين وضع بر خليفه ناگوار آمد و ناگزير امام را كه زندانى بود، به دربار خواست و گفت: امت جدت را درياب كه گمراه شدند!
امام فرمود: از جاثليق و راهبان بخواه كه فردا سه شنبه به صحرا بروند.
خليفه گفت: مردم ديگر باران نمىخواهند، چون به قدر كافى باران آمده است، بنابراين به صحرا رفتن چه فايدهاى دارد؟
امام فرمود: براى آنكه ان شأ الله تعالى شك و شبهه را برطرف سازم.
خليفه فرمان داد پيشواى مسيحيان همراه راهبان سه شنبه به صحرا رفتند. امام عسكرى - عليه السلام - نيز در ميان جمعيت عظيمى از مردم به صحرا آمد. آنگاه مسيحيان و راهبان براى طلب باران دست به سوى آسمان برداشتند. آسمان ابرى شد و باران آمد. امام فرمان دست راهب معينى را بگيرند و آنچه در ميان انگشتان اوست بيرون آوردند. در ميان انگشتان او استخوان سياه فامى از استخوانهاى آدمى يافتند. امام استخوان را گرفت، در پارچهاى پيچيد و به راهب فرمود: اينك طلب باران كن! راهب اين بار نيز دست به آسمان برداشت، اما بعكس ابر كنار رفت و خوشيد نمايان شد! مردم شگفت زده شدند. خليفه از امام پرسيد:
اين استخوان چيست ؟
امام فرمود: اين استخوان پيامبرى از پيامبران الهى است كه از قبور برخى پيامبران برداشتهاند و استخوان هيچ پيامبرى ظاهر نمىگردد جز آنكه باران نازل مىشود. خليفه امام را تحسين كرد. استخوان را آزمودند، ديدند همان طور است كه امام مى فرمايد.
اين حادثه باعث شد كه امام از زندان آزاد شود و احترام او در افكار عمومى بالا رود. در اين هنگام امام از فرصت استفاده كرده و آزادى ياران خود را كه با آن حضرت در زندان بودند، از خليفه خواست و او نيز خواسته حضرت را به جا آورد(33)
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12703588858878441835.gif
R A H A
02-08-2014, 09:51 PM
http://shiaupload.ir/images/2c2vwvo2el7z60w8ph5.gifميلاد فرخنده يازدهمين http://shiaupload.ir/images/2c2vwvo2el7z60w8ph5.gif
http://shiaupload.ir/images/2c2vwvo2el7z60w8ph5.gifگل بوستان امامت و ولايت http://shiaupload.ir/images/2c2vwvo2el7z60w8ph5.gif
http://shiaupload.ir/images/2c2vwvo2el7z60w8ph5.gif بر شيعيان مباركhttp://shiaupload.ir/images/2c2vwvo2el7z60w8ph5.gif
http://shabhayetanhayi.ir/wp-content/uploads/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DA%A9-%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B9%D8%B3%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%B9-shabhayetanhayi-7.gif
R A H A
02-08-2014, 09:52 PM
بهار تازه و گل تازه و چمن تازه
ستاره یار و فلک یار و دورگردون، یار
هر آن که بر گل رخسار تو گشاید چشم
بهار را چه کند؟ ای به «چهر» رشکِ بهار!
درخت اگر گل سوری، به باغ آورده
نهال قامت تو، آفتاب دارد بار!
ولادت امام حسن عسکری(ع) مبارک باد.
http://shabhayetanhayi.ir/wp-content/uploads/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DA%A9-%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B9%D8%B3%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%B9-shabhayetanhayi-6.gif
می آید امروز؛ یازدهمین ستاره، یازدهمین ماه، امام ثانیه های سلوک،
امام جبین بر افروخته ازجلای جان، از کثرت طاعت، از اوج خشوع.
ولادت امام حسن عسکری(ع) مبارک باد.
http://shabhayetanhayi.ir/wp-content/uploads/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DA%A9-%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B9%D8%B3%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%B9-shabhayetanhayi-9.gif
R A H A
02-08-2014, 09:53 PM
میلاد یازدهمین حجت خداوند، پیام آور آیینه و روشنی، بر رهروان صدیقش مبارک باد!
http://shabhayetanhayi.ir/wp-content/uploads/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DA%A9-%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B9%D8%B3%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%B9-shabhayetanhayi-3.gif
vBulletin v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.