World-civilization
03-01-2010, 07:13 PM
پترا
http://up.iranblog.com/37261/1267550456.jpg
*پترا به عربی ( البتراء ) شهری تاریخی در کشور پادشاهی اردن. این شهر باستانی در ۲۶۲ کیلومتری جنوب شهر عمّان پایتخت اردن ودر غرب راه اصلی بین شهر عمّان وشهر عقبه واقع شدهاست. شهری است به کمال که همهٔ آن در کوه و در تخته سنگهایی به رنگ گل سرخ یا رنگ صورتی تراشیده شدهاست. از اینجاست که نام این شهر زیبا پترا نهاده شدهاست. کلمه (پترا) به زبان یونانی به معنی (صخره) است وچون این شهر باستانی تماماً در سنگ (صخره) کنده شدهاست آنرا پترا نامیدهاند. همچنین این شهر تاریخی وزیبا را به خاطر گل سرخ گون بودنش بنام ( المدینة الوردیة ) نیز نامیده شدهاست، در سال ۱۹۷۸ میلادی کتابی در این مورد نوشته شدهاست که از تاریخ بنای این شهر باستانی سخن میگوید ، مؤلف نام کتاب را (الأسرار المَدینَة الوَردِیَة) نامگذاری نمودهاست. نام قدیم این شهر سلع بود، یعنی (صخره) رومیان نامش را به زبان خودشان ترجمه نمودهاند. ، درقرن اول قبل از میلاد ودر عهد شاه غسانی حارث سوم درخشید.*
http://up.iranblog.com/37261/1267474176.jpg
**از قرن چهارم تا قرن دوم پیش از میلاد به مدت 200 سال * پترا)دراردن امروزی) پایتخت پادشاهی " نبطی ها " بود در این دوران پترا به اوج شکو فا یی و تمدن خود رسید .
كه به گفته برخی منابع تاریخی غار اصحاب كهف نيز در اين محل قرار داشته است. اكنون اين شهر را شهر سنگي گمشده نامنهادهاند. در واقع سازندگان و ساكنان اوليه اينشهر مشخص نيستند، اما عدهاي معتقدند موجودات فضايي و فرا زميني اين شهر سنگي وصخرهاي را ساختهاند، زيرا در توان بشر اوليه وبدون امكانات نيست كه چنين شهري را بنا وطراحي كرده باشد، گرچه عدهاي ميگويند: درزمانهاي قديم روايت است كه «جنها» بهانسانها در بالا بردن اين بنا كمك كردهاند! اماعدهاي ديگر ميگويند: اگر اين فرضيه درستباشد، پس فراعنه هم با كمك اجنه و موجوداتفضايي اهرام خود را بنا نمودهاند !!
تاریخ نویسان درباره نبطی ها می نویسند که این قوم به احتمال زیاد از عربستان جنوبی برخاسته و به مرور زمان راه به خاور میانه برده بود . اینان جمعیتی نزدیک به 10 هزار نفر را تشکیل می دادند که به صورت بادیه نشینی در صحرای " ارا باح " چراکنده بودند .
" نبطی ها" صحرا را وطن خود می نامیدند و با شجاعت بسیار از ازادی وامنیت ان پاسداری می کردند . به همین جهت بازرگانان علاقمند بودند که کاروان خود را از این صحرای امن عبور دهند و از چشمه موسی که دیگر " عین موسی " نامیده می شد اب بنوشند و از ان بازدید کنند .
رفته رفته پترا راه تجاری و بازرگانی بسیار با اهمیتی شد که سوریه را به دریای سرخ و هندوستان را به خلیج فارس و مدیترانه مربوط می کرد . این موقعیت به حکمرانان پترا امکان داد تا پایتخت خود را تبدیل به مرکز مهم داد وستد ادویه و عاج هندی * بخور عربی * ابریشم چینی * طلای مصری و فلفل فینیقی کنند.
به این ترتیب نبطی های چادر نشین و صحرا گرد تبدیل به شهرنشینا نی شدند که در قصر هایی ساخته شده در دل تخته سنگها و صخره های عظیم زندگی می کردند و پایتخت انها , پترا ,از زیبا ترین و تماشایی ترین شهرهای دنیای باستان بود .
شکوه خیره کننده پترا و اوازه ثروت ان * سرانجام امپراتوری رم را به طمع تصرف ان انداخت و در سال 106 بعد از میلاد * " ترابا نوس " امپراطور رم یکی از سرداران خود را با لشکری عظیم روانه وادی موسی کرد . با پیروزی رومیان * پترا جزئی از امپراطوری رم شد و یک دوره دیگر از عظمت را طی کرد . این شهر به تدریج رومی شد و اندک اندک خصوصیات فرهنگ نبطی از ان رخت بربست .
در قرن سوم میلادی * با توسعه دیگر راه های تجاری و به وجود امدن مسیر های جدید برای کاروانها که از پترا نمی گذشتند ضربه ای مرگبار بر اقتصاد پترا وارد امد و این شهر به سوی زوال تدریجی رفت .
در سال 636 میلادی * پس از نبرد نبرد معروف " رودخانه یرموک " که بین مسلمانان و مسیحیان در گرفت * کنترل پترا به دست مسلمانان افتاد اما از انجا که پترا بر سر راه زیارتی مکه قرار نداشت * باز هم به بوته فراموشی سپرده شد .
با شروع جنگهای صلیبی * پترای نیمه ویران به وسیله نیروهای مسیحی اشغال شد . بقایای سه قلعه ای که مسیحیان در چترا ساختند * هنوز هم مشاهده می شود .
در قرن سیزدهم ( سال 1276) بار دیگر پترا را مسلمانان فتح کردند ; ولی پترا دیگر شهری اباد و مجلل نبود . بلکه ویرانه ای گمنام و فراموش شده بود که نظیر تمدنهای باستانی * تنها از ان در افسانه ها یاد می کردند .
در اوایل قرن نوزدهم میلادی ( سال 1812) * یک مسافر سویسی به نام " لودویک بورکهارت " در حالی که با نام مستعار " شیخ ابراهیم " عازم مکه بود تا بتواند شهر مقدس مسلمانان را مشا هده کند نظرش به " شهر سنگی پترا " جلب شد . او در بازگشت از جهانگردی خود نوشت " در میان صحرایی بی حفاظ که هیچ مسافری بدان پای نمی گذارد * در اعماق وادی موسی * یکی از شگفت انگیز ترین اثار هنری باستان با خصوصیات باور نکردنی وجود دارد که ..."
این گزارش باعث شد که مسافران دیگری نیز راه " بورکهارت " را طی کنند .
در سال 1893 یک هنرمند نقاش به نام " دیوید رابرتز " به پترا رفت و اثاری زیبا و گویا از این شهر سنگی تهیه کرد که نام پترا بر سر زبانها انداخت .
چنین بود که پترا دوباره متولد شد و به عنوان یکی از جاذبه های توریستی خاور میانه * درهای خود را به سوی مردم جهان گشود .
اما پترا در خطر نابودی است . طوفاهای شن * افزایش رسوب نمک در سنگها و باران های موسمی به بناهای سنگی پترا اسیب می زنند و این یادگار برجسته بشری را پیوسته در معرض خطر نابودی قرار می دهند .
پترا در فهرست " میراث فرهنگی جهان " قرار دارد و همانطور که قبلا گفته شد جزء یکی از عجایب هفتگانه جدید قرار گرفته است و به عنوان کنجینه ای بسیار با ارزش به ثبت رسیده است . به این علت تلاش همه جانبه ای صورت می گیرد تا از نابودی نجات یابد . اما عوامل فرسایش و تاثیرات شدید انها هر تلاشی را با دشواری روبه رو می سازد .
کنترل مسافران و رفت وامد توریستها به اسانی ممکن نیست . مردمی که به تماشای پترا می ایند خود عاملی برای ویرانتر شدن پترا هستند .
در بررسیهای باستانشناسی * انواع چسب ها را که بتواند به استحکام سنگها کمک کند و در مقابل اب غیر قابل نفوذ باشند به کار گرفته اند .
جهت وزش باد و میزان قدرت تخریبی ان در منطقه پترا اندازه گیری شده است .
برای کنترل مسافران و محدود کردن عده بازدید کنند گان * تدبیرهایی از سوی وزارت جهانگردی و دانشگاه یرموک ( کشور اردن ) و سازمان اثار باستانی در ایالات متحده امریکا صورت گرفته است و... با وجود این پترا همچنان در خطر است و این پایتخت سرخ رنگ ساخته شده در دل سنگ به دست مردمی که قرنهاست به فراموشی سپرده شده اند اینک با شتاب هر چه تمامتر در حال فروپاشی است.**********
http://up.iranblog.com/37261/1267526987.jpg
فهرست مندرجات
* ۱ حدود کشور نَبَطیها
* ۲ پایان حکومت نَبَطیها
* ۳ بیرون آمدن پترا از دست رومیان
* ۴ نگاره
* ۵ منبع
حدود کشور نَبَطیها
حدود کشور نَبَطیها از ساحل شهر عسقلان در غرب فلسطین و در امتداد صحرای شام در سمت مشرق ادامه مییافت. شهر پترا حلقهٔ اتصال بین تمدن سرزمین میانرودان (یا بینالنهرین) و سرزمین شام و شبهجزیره عربستان و مصر بودهاست. این شهر که پایتخت کشور نَبَطیها بود توانستهبود کنترل و زمام راههای تجار تی مناطق اطراف خود بدست گیرد، کاروانهای تجارتی از جنوب شبهجزیره عربستان و غزه و عسقلان و صور و دمشق از راه پترا پایتخت کشور نَبَطیها میگذشتهاند و این شهر از رونق خاصی برخوردار بودهاند.
پایان حکومت نَبَطیها
پایان حکومت نَبَطیها و خرابی پایتخت شهر پترا بدست رومیان در سال ۱۰۵ میلادی بودهاست، قشون رومیان در سال ۱۰۵ میلادی سرزمین نَبَطیها را محاصره میکنند وآب را به روی ساکنان شهر میبندند و سرانجام بعد از مدتی آن شهر را اشغال میکنند و به حکومت نَبَطیها خاتمه میدهند.
بیرون آمدن پترا از دست رومیان
در سال ۶۳۶ میلادی عربها توانستند شهر پترا را از نفود رومیها برهانند. ساکنان پترا پس از آن به کشاورزی اشتغال ورزیدند. اما زلزلهای که درسالهای ۷۴۶ و ۷۴۸ به این شهر وارد آمد، ساکنان پترا را وادار نمود تا به مناطق اطراف کوچ کنند. آثار این شهر باستانی همچون دُّری در کوه میدرخشد و یادگاری از دوران نَبَطیها بجا ماندهاست که بسیار تماشایی است.
http://up.iranblog.com/37261/1267506788.jpg
**آورده اند که ان زمان که حضرت موسی از صحرای بی اب و علف " اراباح" در جنوب غربی اردن می گذشت از گرمای سوزان خورشید و روزهای متوالی پیاده راه پیمودن از پای در امده و تشنگی بر او غلبه کرد .
موسی به هر سوی از بیابان سوزان چشم می انداخت تا شاید نشانی از اب بیابد و سایه بانی برای استراحت بجوید که... ناگه از دور تخته سنگ عظیم گنبدی شکلی را دید که به رنگ سفید بود و در زیر تابش انوار افتاب به سان الماس می درخشید . موسی (ع) به ان سو رفت و چون به پای صخره سفید رسید با عصایی که به دست داشت بر پیکر سنگ کوفت . در ان لحظه سنگ شکاف پیدا کرد و اب زلال از دل ان به بیرون جریان یافت . موسی از ان اب گوارا نوشید و چون چندی در سایه تخته سنگ ارمید و جانی دوباره یافت و در پی ماموریت الهی خویش روان شد .
اما ان اب از جریان باز نایستاد و همچنان جوشید و جاری شد تا چشمه امید دیگران باشد و دلیلی برای به وجود امدن تمدنی شگفت انگیز * موسوم به تمدن "پترا " در همان صحرا که بعدها به " وادی موسی " شهرت یافت و چشمه اش با سادگی بسیار و جذابیتی روحانی زیارتگاه معتقدان و زایران شد .
با گذشتن از کنار این چشمه و پیشروی در وادی موسی است که میتوان قدم به خطه ای نهاد که از دیدنی ترین جاهای خاور میانه و یکی از شگفت انگیز ترین اثار به جای مانده از تمدنهای باستانی است ; تمدنی به نام "پترا " .
جاده ای که به منطقه پترا ختم می شود از میان یک بیابان خشک و بی اب وعلف می گذرد . این بیابان در روزگار باستان پوششی از درختان بلوط داشته و سر تا سر ان جنگل بلوط بوده است .
راه دسترسی به پترا یک دره سنگی عمیق است ; دره ای تنگ و باریک به طول تقریبی 3000متر و عمق 100 متر که پهنای ان در بیشتر نقاط از 3 متر تجاوز نمی کند ! دره ای بس کم نور و هراس انگیز با پیچهای ناگهانی و تند .
با گذشتن از پیچ و خمهای این گذر گاه سر به فلک کشیده که خود از عجایب طبیعت است به نا گاه نمایی از یک کوهستان خاموش در برابر دیدگان ظاهر می شود . از شیب کوهستان که سرازیر شویم خود را محوطه ای شبیه به کره ماه می بینیم . برهوت ... با شکوه... با گستره ای پهناور و پر از برامدگیها و برجستگیها و ماسه و سنگهای زرد و کمرنگ .
http://up.iranblog.com/37261/1267459720.jpg
همچنان که پیش می رویم * سنگهای زرد و سفید به تدریج جای خود را به ماسه سنگهای سرخ رنگ می دهند . رنگ اصلی بیشتر سنگهای این منطقه به رنگ سرخ است . سرانجام به فرو رفتگی عظیمی می رسیم که پیرامون ان را کوههای سنگی و صخره های بزرگ احاطه کرده اند . به هر سو که بنگریم منظره ای از سنگهای شیار خورده و حفره های کوچک و بزرگ در دل صخره ها می بینیم . اما شگفت اور تر از همه قصر ها و معبد های با شکوهی است که معماران باستانی بر سطح صخره ها و در دل کوهها پدید اورده اند .
اینجا پترا است ; نامی از کلمه یونانی " پترس" به معنی " سنگ " بر گرفته شده است .
روزی پترا محل سکونت و مرکز تمدن مردمی بود که برای خود در میان صخر ه های کوهستان یک " غار شهر " عجیب و شکو ه مند ساخته و نوعی " غار نشینی شهری " پیشه کرد ه بودند.
خانه های این شهر مجلل سنگی را معمارها و سنگتراشهای دوره باستان * در دل سنگهای زیبا صورتی رنگ به قدری استادانه و هنرمندانه دید اورده بودند که حتی امروزه پس از سپری شدن بیش از 2000سال از ساخته شدن انها * همچنان چشم اندازی با شکوه و خیره کننده دارند . بی شک منظره ای گیرا تر از پترا نیست . هر یک از اطاق ها و سر ستونها * در ترکیب رنگهای قرمز و سیاه و سفید و زرد یک اثر هنر کامل است.
پترا با مساحت 45 کیلو متر مربع * بیش از 500 اثر بزرگ تاریخی در خود دارد که با دست هنرمند بشر و توسط معمارهای باستانی که حجار هم بوده و ابزارهای بسیار ساده و ابتدایی داشتند ساخته شده است . اینجا و در میان این اثار بی مانند همه چیز از تاریخ حکایت می کند ; تاریخی ترکیب یافته از واقعیتها و افسانه ها .
بومیان محل و بادیه نشینان " وادی موسی " معتقدند که پترا محل دفن خزانه طلا و جواهر " فرعونهای مصر" است و این قصرها را فراعنه در دل صخره و سنگ پدید اورده اند تا گنجهای بی حساب خود را در ان جای دهند .
بادیه نشینان وادی پترا به طمع گنج بارها اسلحه های خود را به سوی این قصرها سنگی نشانه رفته و شلیک کرده اند به امید انکه کوه شکاف بردارد و طلا های فراعنه از ان فرو ریزد . دیوارهای سنگی پترا پر است از اثار این شلیکها .
اما تاریخ چه میگوید ؟ سازندگان این اثار شکوهمند چه کسانی بوده اند ؟ چگونه پترا چنین شوکت وابادانی یافت ؟ و... چه شد که شهری به این زیبایی و عظمت چنین ویران و متروک شد ؟**
http://up.iranblog.com/37261/1267479939.jpg
منبع
* دکتر: لبیب، عبدالستار، (قصة الحضارات) مطابع دار المشرق ، بیروت : ، چاپ پانزده هم ، انتشار سال ۱۹۹۹ میلادی. (به عربی).
* نائل ، بن عدوان ، احمد، (الأَسَرار اَلمَدینَة الوَردِیَة) عمّان ، أردن چاپ ششم،: دارالعربی للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۹۷۸ میلادی (به عربی).
*** برگرفته از کتاب کاوش در گذشته
http://up.iranblog.com/37261/1267550456.jpg
*پترا به عربی ( البتراء ) شهری تاریخی در کشور پادشاهی اردن. این شهر باستانی در ۲۶۲ کیلومتری جنوب شهر عمّان پایتخت اردن ودر غرب راه اصلی بین شهر عمّان وشهر عقبه واقع شدهاست. شهری است به کمال که همهٔ آن در کوه و در تخته سنگهایی به رنگ گل سرخ یا رنگ صورتی تراشیده شدهاست. از اینجاست که نام این شهر زیبا پترا نهاده شدهاست. کلمه (پترا) به زبان یونانی به معنی (صخره) است وچون این شهر باستانی تماماً در سنگ (صخره) کنده شدهاست آنرا پترا نامیدهاند. همچنین این شهر تاریخی وزیبا را به خاطر گل سرخ گون بودنش بنام ( المدینة الوردیة ) نیز نامیده شدهاست، در سال ۱۹۷۸ میلادی کتابی در این مورد نوشته شدهاست که از تاریخ بنای این شهر باستانی سخن میگوید ، مؤلف نام کتاب را (الأسرار المَدینَة الوَردِیَة) نامگذاری نمودهاست. نام قدیم این شهر سلع بود، یعنی (صخره) رومیان نامش را به زبان خودشان ترجمه نمودهاند. ، درقرن اول قبل از میلاد ودر عهد شاه غسانی حارث سوم درخشید.*
http://up.iranblog.com/37261/1267474176.jpg
**از قرن چهارم تا قرن دوم پیش از میلاد به مدت 200 سال * پترا)دراردن امروزی) پایتخت پادشاهی " نبطی ها " بود در این دوران پترا به اوج شکو فا یی و تمدن خود رسید .
كه به گفته برخی منابع تاریخی غار اصحاب كهف نيز در اين محل قرار داشته است. اكنون اين شهر را شهر سنگي گمشده نامنهادهاند. در واقع سازندگان و ساكنان اوليه اينشهر مشخص نيستند، اما عدهاي معتقدند موجودات فضايي و فرا زميني اين شهر سنگي وصخرهاي را ساختهاند، زيرا در توان بشر اوليه وبدون امكانات نيست كه چنين شهري را بنا وطراحي كرده باشد، گرچه عدهاي ميگويند: درزمانهاي قديم روايت است كه «جنها» بهانسانها در بالا بردن اين بنا كمك كردهاند! اماعدهاي ديگر ميگويند: اگر اين فرضيه درستباشد، پس فراعنه هم با كمك اجنه و موجوداتفضايي اهرام خود را بنا نمودهاند !!
تاریخ نویسان درباره نبطی ها می نویسند که این قوم به احتمال زیاد از عربستان جنوبی برخاسته و به مرور زمان راه به خاور میانه برده بود . اینان جمعیتی نزدیک به 10 هزار نفر را تشکیل می دادند که به صورت بادیه نشینی در صحرای " ارا باح " چراکنده بودند .
" نبطی ها" صحرا را وطن خود می نامیدند و با شجاعت بسیار از ازادی وامنیت ان پاسداری می کردند . به همین جهت بازرگانان علاقمند بودند که کاروان خود را از این صحرای امن عبور دهند و از چشمه موسی که دیگر " عین موسی " نامیده می شد اب بنوشند و از ان بازدید کنند .
رفته رفته پترا راه تجاری و بازرگانی بسیار با اهمیتی شد که سوریه را به دریای سرخ و هندوستان را به خلیج فارس و مدیترانه مربوط می کرد . این موقعیت به حکمرانان پترا امکان داد تا پایتخت خود را تبدیل به مرکز مهم داد وستد ادویه و عاج هندی * بخور عربی * ابریشم چینی * طلای مصری و فلفل فینیقی کنند.
به این ترتیب نبطی های چادر نشین و صحرا گرد تبدیل به شهرنشینا نی شدند که در قصر هایی ساخته شده در دل تخته سنگها و صخره های عظیم زندگی می کردند و پایتخت انها , پترا ,از زیبا ترین و تماشایی ترین شهرهای دنیای باستان بود .
شکوه خیره کننده پترا و اوازه ثروت ان * سرانجام امپراتوری رم را به طمع تصرف ان انداخت و در سال 106 بعد از میلاد * " ترابا نوس " امپراطور رم یکی از سرداران خود را با لشکری عظیم روانه وادی موسی کرد . با پیروزی رومیان * پترا جزئی از امپراطوری رم شد و یک دوره دیگر از عظمت را طی کرد . این شهر به تدریج رومی شد و اندک اندک خصوصیات فرهنگ نبطی از ان رخت بربست .
در قرن سوم میلادی * با توسعه دیگر راه های تجاری و به وجود امدن مسیر های جدید برای کاروانها که از پترا نمی گذشتند ضربه ای مرگبار بر اقتصاد پترا وارد امد و این شهر به سوی زوال تدریجی رفت .
در سال 636 میلادی * پس از نبرد نبرد معروف " رودخانه یرموک " که بین مسلمانان و مسیحیان در گرفت * کنترل پترا به دست مسلمانان افتاد اما از انجا که پترا بر سر راه زیارتی مکه قرار نداشت * باز هم به بوته فراموشی سپرده شد .
با شروع جنگهای صلیبی * پترای نیمه ویران به وسیله نیروهای مسیحی اشغال شد . بقایای سه قلعه ای که مسیحیان در چترا ساختند * هنوز هم مشاهده می شود .
در قرن سیزدهم ( سال 1276) بار دیگر پترا را مسلمانان فتح کردند ; ولی پترا دیگر شهری اباد و مجلل نبود . بلکه ویرانه ای گمنام و فراموش شده بود که نظیر تمدنهای باستانی * تنها از ان در افسانه ها یاد می کردند .
در اوایل قرن نوزدهم میلادی ( سال 1812) * یک مسافر سویسی به نام " لودویک بورکهارت " در حالی که با نام مستعار " شیخ ابراهیم " عازم مکه بود تا بتواند شهر مقدس مسلمانان را مشا هده کند نظرش به " شهر سنگی پترا " جلب شد . او در بازگشت از جهانگردی خود نوشت " در میان صحرایی بی حفاظ که هیچ مسافری بدان پای نمی گذارد * در اعماق وادی موسی * یکی از شگفت انگیز ترین اثار هنری باستان با خصوصیات باور نکردنی وجود دارد که ..."
این گزارش باعث شد که مسافران دیگری نیز راه " بورکهارت " را طی کنند .
در سال 1893 یک هنرمند نقاش به نام " دیوید رابرتز " به پترا رفت و اثاری زیبا و گویا از این شهر سنگی تهیه کرد که نام پترا بر سر زبانها انداخت .
چنین بود که پترا دوباره متولد شد و به عنوان یکی از جاذبه های توریستی خاور میانه * درهای خود را به سوی مردم جهان گشود .
اما پترا در خطر نابودی است . طوفاهای شن * افزایش رسوب نمک در سنگها و باران های موسمی به بناهای سنگی پترا اسیب می زنند و این یادگار برجسته بشری را پیوسته در معرض خطر نابودی قرار می دهند .
پترا در فهرست " میراث فرهنگی جهان " قرار دارد و همانطور که قبلا گفته شد جزء یکی از عجایب هفتگانه جدید قرار گرفته است و به عنوان کنجینه ای بسیار با ارزش به ثبت رسیده است . به این علت تلاش همه جانبه ای صورت می گیرد تا از نابودی نجات یابد . اما عوامل فرسایش و تاثیرات شدید انها هر تلاشی را با دشواری روبه رو می سازد .
کنترل مسافران و رفت وامد توریستها به اسانی ممکن نیست . مردمی که به تماشای پترا می ایند خود عاملی برای ویرانتر شدن پترا هستند .
در بررسیهای باستانشناسی * انواع چسب ها را که بتواند به استحکام سنگها کمک کند و در مقابل اب غیر قابل نفوذ باشند به کار گرفته اند .
جهت وزش باد و میزان قدرت تخریبی ان در منطقه پترا اندازه گیری شده است .
برای کنترل مسافران و محدود کردن عده بازدید کنند گان * تدبیرهایی از سوی وزارت جهانگردی و دانشگاه یرموک ( کشور اردن ) و سازمان اثار باستانی در ایالات متحده امریکا صورت گرفته است و... با وجود این پترا همچنان در خطر است و این پایتخت سرخ رنگ ساخته شده در دل سنگ به دست مردمی که قرنهاست به فراموشی سپرده شده اند اینک با شتاب هر چه تمامتر در حال فروپاشی است.**********
http://up.iranblog.com/37261/1267526987.jpg
فهرست مندرجات
* ۱ حدود کشور نَبَطیها
* ۲ پایان حکومت نَبَطیها
* ۳ بیرون آمدن پترا از دست رومیان
* ۴ نگاره
* ۵ منبع
حدود کشور نَبَطیها
حدود کشور نَبَطیها از ساحل شهر عسقلان در غرب فلسطین و در امتداد صحرای شام در سمت مشرق ادامه مییافت. شهر پترا حلقهٔ اتصال بین تمدن سرزمین میانرودان (یا بینالنهرین) و سرزمین شام و شبهجزیره عربستان و مصر بودهاست. این شهر که پایتخت کشور نَبَطیها بود توانستهبود کنترل و زمام راههای تجار تی مناطق اطراف خود بدست گیرد، کاروانهای تجارتی از جنوب شبهجزیره عربستان و غزه و عسقلان و صور و دمشق از راه پترا پایتخت کشور نَبَطیها میگذشتهاند و این شهر از رونق خاصی برخوردار بودهاند.
پایان حکومت نَبَطیها
پایان حکومت نَبَطیها و خرابی پایتخت شهر پترا بدست رومیان در سال ۱۰۵ میلادی بودهاست، قشون رومیان در سال ۱۰۵ میلادی سرزمین نَبَطیها را محاصره میکنند وآب را به روی ساکنان شهر میبندند و سرانجام بعد از مدتی آن شهر را اشغال میکنند و به حکومت نَبَطیها خاتمه میدهند.
بیرون آمدن پترا از دست رومیان
در سال ۶۳۶ میلادی عربها توانستند شهر پترا را از نفود رومیها برهانند. ساکنان پترا پس از آن به کشاورزی اشتغال ورزیدند. اما زلزلهای که درسالهای ۷۴۶ و ۷۴۸ به این شهر وارد آمد، ساکنان پترا را وادار نمود تا به مناطق اطراف کوچ کنند. آثار این شهر باستانی همچون دُّری در کوه میدرخشد و یادگاری از دوران نَبَطیها بجا ماندهاست که بسیار تماشایی است.
http://up.iranblog.com/37261/1267506788.jpg
**آورده اند که ان زمان که حضرت موسی از صحرای بی اب و علف " اراباح" در جنوب غربی اردن می گذشت از گرمای سوزان خورشید و روزهای متوالی پیاده راه پیمودن از پای در امده و تشنگی بر او غلبه کرد .
موسی به هر سوی از بیابان سوزان چشم می انداخت تا شاید نشانی از اب بیابد و سایه بانی برای استراحت بجوید که... ناگه از دور تخته سنگ عظیم گنبدی شکلی را دید که به رنگ سفید بود و در زیر تابش انوار افتاب به سان الماس می درخشید . موسی (ع) به ان سو رفت و چون به پای صخره سفید رسید با عصایی که به دست داشت بر پیکر سنگ کوفت . در ان لحظه سنگ شکاف پیدا کرد و اب زلال از دل ان به بیرون جریان یافت . موسی از ان اب گوارا نوشید و چون چندی در سایه تخته سنگ ارمید و جانی دوباره یافت و در پی ماموریت الهی خویش روان شد .
اما ان اب از جریان باز نایستاد و همچنان جوشید و جاری شد تا چشمه امید دیگران باشد و دلیلی برای به وجود امدن تمدنی شگفت انگیز * موسوم به تمدن "پترا " در همان صحرا که بعدها به " وادی موسی " شهرت یافت و چشمه اش با سادگی بسیار و جذابیتی روحانی زیارتگاه معتقدان و زایران شد .
با گذشتن از کنار این چشمه و پیشروی در وادی موسی است که میتوان قدم به خطه ای نهاد که از دیدنی ترین جاهای خاور میانه و یکی از شگفت انگیز ترین اثار به جای مانده از تمدنهای باستانی است ; تمدنی به نام "پترا " .
جاده ای که به منطقه پترا ختم می شود از میان یک بیابان خشک و بی اب وعلف می گذرد . این بیابان در روزگار باستان پوششی از درختان بلوط داشته و سر تا سر ان جنگل بلوط بوده است .
راه دسترسی به پترا یک دره سنگی عمیق است ; دره ای تنگ و باریک به طول تقریبی 3000متر و عمق 100 متر که پهنای ان در بیشتر نقاط از 3 متر تجاوز نمی کند ! دره ای بس کم نور و هراس انگیز با پیچهای ناگهانی و تند .
با گذشتن از پیچ و خمهای این گذر گاه سر به فلک کشیده که خود از عجایب طبیعت است به نا گاه نمایی از یک کوهستان خاموش در برابر دیدگان ظاهر می شود . از شیب کوهستان که سرازیر شویم خود را محوطه ای شبیه به کره ماه می بینیم . برهوت ... با شکوه... با گستره ای پهناور و پر از برامدگیها و برجستگیها و ماسه و سنگهای زرد و کمرنگ .
http://up.iranblog.com/37261/1267459720.jpg
همچنان که پیش می رویم * سنگهای زرد و سفید به تدریج جای خود را به ماسه سنگهای سرخ رنگ می دهند . رنگ اصلی بیشتر سنگهای این منطقه به رنگ سرخ است . سرانجام به فرو رفتگی عظیمی می رسیم که پیرامون ان را کوههای سنگی و صخره های بزرگ احاطه کرده اند . به هر سو که بنگریم منظره ای از سنگهای شیار خورده و حفره های کوچک و بزرگ در دل صخره ها می بینیم . اما شگفت اور تر از همه قصر ها و معبد های با شکوهی است که معماران باستانی بر سطح صخره ها و در دل کوهها پدید اورده اند .
اینجا پترا است ; نامی از کلمه یونانی " پترس" به معنی " سنگ " بر گرفته شده است .
روزی پترا محل سکونت و مرکز تمدن مردمی بود که برای خود در میان صخر ه های کوهستان یک " غار شهر " عجیب و شکو ه مند ساخته و نوعی " غار نشینی شهری " پیشه کرد ه بودند.
خانه های این شهر مجلل سنگی را معمارها و سنگتراشهای دوره باستان * در دل سنگهای زیبا صورتی رنگ به قدری استادانه و هنرمندانه دید اورده بودند که حتی امروزه پس از سپری شدن بیش از 2000سال از ساخته شدن انها * همچنان چشم اندازی با شکوه و خیره کننده دارند . بی شک منظره ای گیرا تر از پترا نیست . هر یک از اطاق ها و سر ستونها * در ترکیب رنگهای قرمز و سیاه و سفید و زرد یک اثر هنر کامل است.
پترا با مساحت 45 کیلو متر مربع * بیش از 500 اثر بزرگ تاریخی در خود دارد که با دست هنرمند بشر و توسط معمارهای باستانی که حجار هم بوده و ابزارهای بسیار ساده و ابتدایی داشتند ساخته شده است . اینجا و در میان این اثار بی مانند همه چیز از تاریخ حکایت می کند ; تاریخی ترکیب یافته از واقعیتها و افسانه ها .
بومیان محل و بادیه نشینان " وادی موسی " معتقدند که پترا محل دفن خزانه طلا و جواهر " فرعونهای مصر" است و این قصرها را فراعنه در دل صخره و سنگ پدید اورده اند تا گنجهای بی حساب خود را در ان جای دهند .
بادیه نشینان وادی پترا به طمع گنج بارها اسلحه های خود را به سوی این قصرها سنگی نشانه رفته و شلیک کرده اند به امید انکه کوه شکاف بردارد و طلا های فراعنه از ان فرو ریزد . دیوارهای سنگی پترا پر است از اثار این شلیکها .
اما تاریخ چه میگوید ؟ سازندگان این اثار شکوهمند چه کسانی بوده اند ؟ چگونه پترا چنین شوکت وابادانی یافت ؟ و... چه شد که شهری به این زیبایی و عظمت چنین ویران و متروک شد ؟**
http://up.iranblog.com/37261/1267479939.jpg
منبع
* دکتر: لبیب، عبدالستار، (قصة الحضارات) مطابع دار المشرق ، بیروت : ، چاپ پانزده هم ، انتشار سال ۱۹۹۹ میلادی. (به عربی).
* نائل ، بن عدوان ، احمد، (الأَسَرار اَلمَدینَة الوَردِیَة) عمّان ، أردن چاپ ششم،: دارالعربی للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۹۷۸ میلادی (به عربی).
*** برگرفته از کتاب کاوش در گذشته