sorna
01-21-2012, 08:42 PM
http://www.pic.p30ask.com/images/18127197843619628968.jpg (http://www.pic.p30ask.com/)
در دو شماره گذشته به مروري به خودروهاي به نمايش درآمده در نمايشگاه خودروهاي كلاسيك تهران پرداختيم. در اين شماره قصد داريم پرونده اين نمايشگاه را به پايان برسانيم و براي اختتاميه اين مطلب به سراغ دو محصول به نمايش درآمده از سوي سايپا ميرويم كه به همراه مينياتور و سيتروئن C5 در مركز نمايشگاه و در غرفهاي جداگانه به نمايش درآمده بودند و به نوعي سير تكامل اين شركت با سابقه را از مونتاژ خودرويي ارزان قيمت از محصولات سيتروئن تا ساخت خودرويي ملي چون مينياتور در معرض ديد بازديدكنندگان قرار ميداد.
حضور سايپا از سوي ديگر نويدبخش توجه بيش از پيش شركتهاي خودروساز وطني به مقوله خودروهاي كلاسيك است كه اين امر از دو جنبه ميتواند حائز اهميت باشد. از يك سو برگزاري نمايشگاههاي كلاسيك با وجود يك اسپانسر قدرتمند و برخورداري از روابط بالاي مديران اين شركتها، تا حدود زيادي تسهيل ميشود و از سوي ديگر با توجه به آنكه بعضي از مدلهاي توليدي داخلي امروزه به دليل سن بالا و تعداد توليد محدود در آن دوران، داراي ارزش كلاسيك شدهاند، توجه شركتهاي توليدكننده به بازسازي و نمايش آنها توجه ساير مالكين به اين خودروها را دو چندان ميكند. با اين مقدمه به مرور خودروهاي به نمايش درآمده از سوي سايپا در نمايشگاه ميپردازيم.
سيتروئن 2CV (ژيان)
در دهه 30 قرن گذشته ميلادي، هنوز بسياري از كشاورزان فرانسوي از اسب و گاري براي جابهجايي و حمل بارهاي خود بهره ميبردند. علت اين امر بالا بودن قيمت خودروهاي مناسب براي اين قشر از جامعه بود و با توجه به آنكه در آن دوران جمعيت روستايي فرانسه بخش قابل ملاحظهاي از جامعه اين كشور را تشكيل ميداد، ساخت خودرويي ارزان و كاربردي براي اين قشر از جامعه در دستور كار سيتروئن قرار گرفت. مشخصات اين خودرو از پيش مشخص شده بود. خودرو بايد بتواند باري به وزن يكصد كيلوگرم را در جادههاي شوسه جابهجا كند و كمتر از سه ليتر در يكصد كيلومتر مصرف سوخت داشته باشد.
در اواخر دهه 30، چند پروتايپ از اين مدل ساخته شد. در ساختار بدنه آنها به دليل كاهش وزن از آلومينيوم و منيزيوم استفاده شده و از موتورهاي آب خنك بهره ميبردند، اما با شروع جنگ جهاني و اشغال فرانسه به دست نيروهاي آلماني، ناگهان همه چيز به هم ريخت و مهندسين پروژه و ميشلن (سازنده لاستيك خودرو از سهامداران سيتروئن در آن دوران) تصميم گرفتند چند پروتايپ آماده را از ديد ارتش آلمان مخفي كنند، چرا كه احتمال ميدادند با توجه به ساختار و قابليتهاي اين خودرو، آلمانيها از آن به عنوان خودروي نظامي الگوبرداري كنند.
تا مدتها تصور ميشد اين پروتايپها از بين رفتهاند تا اينكه در چند سال گذشته چند دستگاه از آنها يافت شد كه امروزه به عنوان نمونههاي ارزشمند از سوي سيتروئن در معرض نمايش گذاشته ميشدند.
پس از پايان جنگ، شرايط توليد اين خودرو تغيير كرده بود. آلومينيوم، به عنوان سازه اصلي اين مدل، در دوران پس از جنگ گران شد و همين امر، مهندسين سيتروئن را وادار كرد به فولاد روي بياورند. به علاوه طراحي مدلهاي اوليه بيش از حد خشن بود و به همين دليل برتوني ايتاليايي (با برتونه، طراح مشهور اشتباه نشود) با طراحي مجدد آن، مدلهاي اوليه 2CV را خلق كرد. اين مدل از موتور هوا خنك بهره ميبرد و سرانجام در سال 1948 در پاريس رونمايي شود يك سال بعد در معرض فروش قرار گرفت با وجود طراحي ساده بدنه، به دليل قيمت مناسب استقبال بينظيري از آن انجام گرفت به طوري كه خريداران ناچار بودند پنج سال براي تحويل خودرو در صف انتظار بمانند و همين امر توليد آن را از چهار دستگاه در سال اول به چهار دستگاه در روز در سال دوم رساند.
سيتروئن براي اين مدل چهار موتور در نظر گرفت كه همگي دو سيلندر تخت بودند. كوچكترين موتور 375 سيسي حجم و تنها 9 اسببخار قدرت داشت كه اين خودروي 560 كيلوگرمي را به حداكثر سرعت 64 كيلومتر در ساعت ميرساند. پر حجمترين موتور نيز چندان قدرتمند نبود و با حجم 602 سيسي، 30 اسببخار قدرت داشت.
در سال 1960، سيتروئن در جلو پنجره اين مدل تغييراتي داد كه آن را تا حدودي از طرحهاي سنتي سيتروئن دور كرد اما طرح ظاهري خودرو را به روزتر كرد، اما همچنان چراغهاي خودرو بر روي گلگيرها قرار داشتند كه در مدلهاي توليدي ايران، اين طرح تغيير كرد و چراغها به داخل گلگير منتقل شدند.
2CV تا سال 1990 در خارج از فرانسه بر روي خط توليد باقي ماندند و در طي توليد در كشورهاي مختلفي از جمله بلژيك، آرژانتين، شيلي، ايران، پرتغال، اسپانيا و انگلستان به توليد رسيد. اين مدلها به دليل ساختار ساده و مطمئن خود در بسياري از كشورها مورد استقبال قرار گرفتند و چندي پيش نمونهاي از آنها كه بدون بازسازي 400 هزار كيلومتر را نيز طي كرده است، شناسايي شد.
سايپا در نمايشگاه دو دستگاه ژيان يكي از نوع چهاردر و ديگري استيشن را به نمايش گذاشته بود كه به طور كامل مورد بازسازي قرار گرفته بودند و ظاهر خاص در كنار رنگ زرد بدنه استيشن و رنگ سبز مدل چهاردر، علاقهمندان زيادي را دور آنها جمع كرده بود. در ميان آنها كودكاني كه خاطرهاي با اين خودرو نداشتند، با تعجب شاهد نگاه همراه با علاقه والدينشان به اين يادگارهاي سال دور بودند. مدلهايي كه البته امروزه بيشتر خاطرهاي از آنها به جاي مانده.
در دو شماره گذشته به مروري به خودروهاي به نمايش درآمده در نمايشگاه خودروهاي كلاسيك تهران پرداختيم. در اين شماره قصد داريم پرونده اين نمايشگاه را به پايان برسانيم و براي اختتاميه اين مطلب به سراغ دو محصول به نمايش درآمده از سوي سايپا ميرويم كه به همراه مينياتور و سيتروئن C5 در مركز نمايشگاه و در غرفهاي جداگانه به نمايش درآمده بودند و به نوعي سير تكامل اين شركت با سابقه را از مونتاژ خودرويي ارزان قيمت از محصولات سيتروئن تا ساخت خودرويي ملي چون مينياتور در معرض ديد بازديدكنندگان قرار ميداد.
حضور سايپا از سوي ديگر نويدبخش توجه بيش از پيش شركتهاي خودروساز وطني به مقوله خودروهاي كلاسيك است كه اين امر از دو جنبه ميتواند حائز اهميت باشد. از يك سو برگزاري نمايشگاههاي كلاسيك با وجود يك اسپانسر قدرتمند و برخورداري از روابط بالاي مديران اين شركتها، تا حدود زيادي تسهيل ميشود و از سوي ديگر با توجه به آنكه بعضي از مدلهاي توليدي داخلي امروزه به دليل سن بالا و تعداد توليد محدود در آن دوران، داراي ارزش كلاسيك شدهاند، توجه شركتهاي توليدكننده به بازسازي و نمايش آنها توجه ساير مالكين به اين خودروها را دو چندان ميكند. با اين مقدمه به مرور خودروهاي به نمايش درآمده از سوي سايپا در نمايشگاه ميپردازيم.
سيتروئن 2CV (ژيان)
در دهه 30 قرن گذشته ميلادي، هنوز بسياري از كشاورزان فرانسوي از اسب و گاري براي جابهجايي و حمل بارهاي خود بهره ميبردند. علت اين امر بالا بودن قيمت خودروهاي مناسب براي اين قشر از جامعه بود و با توجه به آنكه در آن دوران جمعيت روستايي فرانسه بخش قابل ملاحظهاي از جامعه اين كشور را تشكيل ميداد، ساخت خودرويي ارزان و كاربردي براي اين قشر از جامعه در دستور كار سيتروئن قرار گرفت. مشخصات اين خودرو از پيش مشخص شده بود. خودرو بايد بتواند باري به وزن يكصد كيلوگرم را در جادههاي شوسه جابهجا كند و كمتر از سه ليتر در يكصد كيلومتر مصرف سوخت داشته باشد.
در اواخر دهه 30، چند پروتايپ از اين مدل ساخته شد. در ساختار بدنه آنها به دليل كاهش وزن از آلومينيوم و منيزيوم استفاده شده و از موتورهاي آب خنك بهره ميبردند، اما با شروع جنگ جهاني و اشغال فرانسه به دست نيروهاي آلماني، ناگهان همه چيز به هم ريخت و مهندسين پروژه و ميشلن (سازنده لاستيك خودرو از سهامداران سيتروئن در آن دوران) تصميم گرفتند چند پروتايپ آماده را از ديد ارتش آلمان مخفي كنند، چرا كه احتمال ميدادند با توجه به ساختار و قابليتهاي اين خودرو، آلمانيها از آن به عنوان خودروي نظامي الگوبرداري كنند.
تا مدتها تصور ميشد اين پروتايپها از بين رفتهاند تا اينكه در چند سال گذشته چند دستگاه از آنها يافت شد كه امروزه به عنوان نمونههاي ارزشمند از سوي سيتروئن در معرض نمايش گذاشته ميشدند.
پس از پايان جنگ، شرايط توليد اين خودرو تغيير كرده بود. آلومينيوم، به عنوان سازه اصلي اين مدل، در دوران پس از جنگ گران شد و همين امر، مهندسين سيتروئن را وادار كرد به فولاد روي بياورند. به علاوه طراحي مدلهاي اوليه بيش از حد خشن بود و به همين دليل برتوني ايتاليايي (با برتونه، طراح مشهور اشتباه نشود) با طراحي مجدد آن، مدلهاي اوليه 2CV را خلق كرد. اين مدل از موتور هوا خنك بهره ميبرد و سرانجام در سال 1948 در پاريس رونمايي شود يك سال بعد در معرض فروش قرار گرفت با وجود طراحي ساده بدنه، به دليل قيمت مناسب استقبال بينظيري از آن انجام گرفت به طوري كه خريداران ناچار بودند پنج سال براي تحويل خودرو در صف انتظار بمانند و همين امر توليد آن را از چهار دستگاه در سال اول به چهار دستگاه در روز در سال دوم رساند.
سيتروئن براي اين مدل چهار موتور در نظر گرفت كه همگي دو سيلندر تخت بودند. كوچكترين موتور 375 سيسي حجم و تنها 9 اسببخار قدرت داشت كه اين خودروي 560 كيلوگرمي را به حداكثر سرعت 64 كيلومتر در ساعت ميرساند. پر حجمترين موتور نيز چندان قدرتمند نبود و با حجم 602 سيسي، 30 اسببخار قدرت داشت.
در سال 1960، سيتروئن در جلو پنجره اين مدل تغييراتي داد كه آن را تا حدودي از طرحهاي سنتي سيتروئن دور كرد اما طرح ظاهري خودرو را به روزتر كرد، اما همچنان چراغهاي خودرو بر روي گلگيرها قرار داشتند كه در مدلهاي توليدي ايران، اين طرح تغيير كرد و چراغها به داخل گلگير منتقل شدند.
2CV تا سال 1990 در خارج از فرانسه بر روي خط توليد باقي ماندند و در طي توليد در كشورهاي مختلفي از جمله بلژيك، آرژانتين، شيلي، ايران، پرتغال، اسپانيا و انگلستان به توليد رسيد. اين مدلها به دليل ساختار ساده و مطمئن خود در بسياري از كشورها مورد استقبال قرار گرفتند و چندي پيش نمونهاي از آنها كه بدون بازسازي 400 هزار كيلومتر را نيز طي كرده است، شناسايي شد.
سايپا در نمايشگاه دو دستگاه ژيان يكي از نوع چهاردر و ديگري استيشن را به نمايش گذاشته بود كه به طور كامل مورد بازسازي قرار گرفته بودند و ظاهر خاص در كنار رنگ زرد بدنه استيشن و رنگ سبز مدل چهاردر، علاقهمندان زيادي را دور آنها جمع كرده بود. در ميان آنها كودكاني كه خاطرهاي با اين خودرو نداشتند، با تعجب شاهد نگاه همراه با علاقه والدينشان به اين يادگارهاي سال دور بودند. مدلهايي كه البته امروزه بيشتر خاطرهاي از آنها به جاي مانده.