PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دشمن جانم



R A H A
01-18-2012, 09:50 PM
http://www.pic.p30ask.com/images/68518752201923369717.jpg


دوستت دارم و دانم كه تويي دشمن جانم

از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم


غمم اين است كه چون ماه نو انگشت نمايي

ورنه غم نيست كه در عشق تو رسواي جهانم


دم به دم حلقه اين دام شود تنگتر و من

دست و پايي نزنم خود ز كمندت نرهانم


سر پرشور مرا نِه شبي اي دوست به دامان

تا شوي فتنه ی ساز دلم و سوز نهانم


ساز بشكسته ام و طایر پر بسته نگارا

عجبي نيست كه اين گونه غم افزاست فغانم


نكته عشق ز من پرس به يك بوسه كه داني

پير اين دير جهان مست كنم گر چه جوانم ...


گر ببيني تو هم آن چهره به روزم بنشيني

نيم شب مست چو بر تخت خيالت بنشانم


كه تو را ديد كه در حسرت ديدار دگر نيست

آري آنجا كه عيان است چه حاجت به بيانم؟


بار ده بار دگر ای شه خوبان که مبادا
تا قیامت به غم و حسرت دیدار بمانم


مرغکان چمنی راست بهاریّ و خزانی
منکه در دام اسیرم چه بهارم چه خزانم


گریه از مردم هشیار خلایق نپسندند
شده ام مست که تا قطره اشکی بفشانم


ترسم اندر بر اغیار برم نام عزیزت
چه کنم بی تو چه سازم شده ای ورد زبانم


آید آنروز نگارا که ببینم تو چه گوئی
شادمان از دل و دلدارم و راضی ز جهانم