borhan_3010
01-17-2012, 03:28 PM
اسماعیل امینی چنین سروده است:
خاک ایران یکسر از دکتر پر است....هرکه دکتر نیست نانش آجر است
ملک ایران سرزمین دکتران....اینقدر دکتر نباشد در جهان
شهر دکتر، کوچه دکتر، باغ دکتر....کبک دکتر، فنچ دکتر، زاغ دکتر
عابران هر خیابان دکترند....دانههای برف و باران دکترند
هم وزیران هم مدیران دکترند....بیشتر از نصف ایران دکترند
هرکه پستی دارد اینجا دکتر است....دیپلم ردیست، اما دکتر است
هرکه شد محبوب از ما بهتران....هرکه شد منصوب بالا دکتر است
هرکه رد شد از در دانشکده....یا گرفته دکتری، یا دکتر است
شعر نو مديون دکترها بُوَد....تو ندانستی که نيما دکتر است؟
شاعر تیتراژهامان دکتر است....مجری اخبار سیما دکتر است
آنکه مثل آفتاب نیمهشب....سر زد از صندوق آرا دکتر است
شاد باش ای دکتر آرای ما....دکترای جمله دانشهای ما
ای تو افلاطون و جالینوس ما....دکترایت نخوت و ناموس ما
در جهانی که پر است از نابغه....دکتری چندان ندارد سابقه
بیسبب افسردهای، غم میخوری....سرزمین ماست مهد دکتری
خطمان وقتی شبيه ميخ بود....ای بسا دکتر در آن تاريخ بود
اينهمه آدم که در عالم نبود....آدمي کم بود و دکتر کم نبود
من نگويم، شاعران فرمودهاند....رخش و رستم هردو دکتر بودهاند
گرچه باشد قصهها پشت سرش....دکتری دارند ملا و خرش
شاعران از رودکی تا عنصری....بيگمان دارند هريک دکتری
شعلههای عشق چون گر میگرفت....آتشی در خیل دکتر میگرفت
عشق با دکتر نظامي قصهگو....عشق با دکتر سنايي رازجو
عارف شوريده دکتر مولوی....نام پاياننامه او مثنوی
حافظ و سعدي و خواجو دکترند....سروقدان لب جو دکترند
وحشی و اهلی و غیره دکترند....تاجر و دهقان و کاسب دکترند
عالمان را خود حدیثی دیگر است....حجتالاسلام دکتر بهتر است
بحثهای جعل مدرک نانبریست....بهترین سرگرمی ما دکتریست
عدهای مشغول دکترسازیاند....عدهای سرگرم دکتربازیاست
خاک ایران یکسر از دکتر پر است....هرکه دکتر نیست نانش آجر است
ملک ایران سرزمین دکتران....اینقدر دکتر نباشد در جهان
شهر دکتر، کوچه دکتر، باغ دکتر....کبک دکتر، فنچ دکتر، زاغ دکتر
عابران هر خیابان دکترند....دانههای برف و باران دکترند
هم وزیران هم مدیران دکترند....بیشتر از نصف ایران دکترند
هرکه پستی دارد اینجا دکتر است....دیپلم ردیست، اما دکتر است
هرکه شد محبوب از ما بهتران....هرکه شد منصوب بالا دکتر است
هرکه رد شد از در دانشکده....یا گرفته دکتری، یا دکتر است
شعر نو مديون دکترها بُوَد....تو ندانستی که نيما دکتر است؟
شاعر تیتراژهامان دکتر است....مجری اخبار سیما دکتر است
آنکه مثل آفتاب نیمهشب....سر زد از صندوق آرا دکتر است
شاد باش ای دکتر آرای ما....دکترای جمله دانشهای ما
ای تو افلاطون و جالینوس ما....دکترایت نخوت و ناموس ما
در جهانی که پر است از نابغه....دکتری چندان ندارد سابقه
بیسبب افسردهای، غم میخوری....سرزمین ماست مهد دکتری
خطمان وقتی شبيه ميخ بود....ای بسا دکتر در آن تاريخ بود
اينهمه آدم که در عالم نبود....آدمي کم بود و دکتر کم نبود
من نگويم، شاعران فرمودهاند....رخش و رستم هردو دکتر بودهاند
گرچه باشد قصهها پشت سرش....دکتری دارند ملا و خرش
شاعران از رودکی تا عنصری....بيگمان دارند هريک دکتری
شعلههای عشق چون گر میگرفت....آتشی در خیل دکتر میگرفت
عشق با دکتر نظامي قصهگو....عشق با دکتر سنايي رازجو
عارف شوريده دکتر مولوی....نام پاياننامه او مثنوی
حافظ و سعدي و خواجو دکترند....سروقدان لب جو دکترند
وحشی و اهلی و غیره دکترند....تاجر و دهقان و کاسب دکترند
عالمان را خود حدیثی دیگر است....حجتالاسلام دکتر بهتر است
بحثهای جعل مدرک نانبریست....بهترین سرگرمی ما دکتریست
عدهای مشغول دکترسازیاند....عدهای سرگرم دکتربازیاست