PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شرط بندی، دلیل دستبرد زن پولدار به طلافروشی



shirin71
01-10-2012, 11:09 PM
شرط بندی، دلیل دستبرد زن پولدار به طلافروشی
زني که به اتهام سرقت از يک طلافروشي دستگير شده است در جريان بازجويي ها انگيزه اش را شرط بندي با دوستش اعلام کرد.
عصر روز شنبه صاحب يک طلافروشي در تماس با مرکز فوريت هاي پليسي گفت زني را که قصد داشته از او دزدي کند دستگير کرده است. بلافاصله بعد از اعلام اين خبر گروهي از ماموران خود را به طلافروشي رساندند تا در اين باره تحقيق کنند. زن جوان به نام لاله که از ديدن پليس شوکه شده بود حرف هاي صاحب طلافروشي را درباره وقوع سرقت رد کرد و مدعي شد دزدي نکرده است. اما ماموران با بازرسي از کيف دستي او چند حلقه النگو و چند رشته زنجير طلا کشف کردند. در حالي که اين زن راهي جز بيان واقعيت نداشت اتهامش را پذيرفت و سرقت از طلافروشي را بر عهده گرفت.
مرد طلافروش در اين باره به پليس گفت: زن جوان حدود ۱۰ دقيقه در مغازه ام بود. او ابتدا گفت مي خواهد يک سرويس طلا بخرد اما در ادامه از من خواست چند النگو و زنجير برايش بياورم. من هم جواهراتي را که او مي خواست مقابلش مي گذاشتم تا اين که در يک لحظه فهميدم تعدادي از جواهرات ناپديد شده است از آن جا که هيچ کس جز زن جوان در مغازه ام نبود به او شک کردم و از او خواستم طلاها را پس بدهد اما او شروع به داد و فرياد کرد و من هم مجبور شدم پليس را خبر کنم.
به دنبال بازداشت اين زن، وي صبح ديروز به دادسراي ناحيه ۴ تهران منتقل شد و از سوي جواد ميري بازپرس شعبه هشتم تحت بازجويي قرار گرفت. لاله که وضع مالي خوبي دارد درباره انگيزه اش از دستبرد به طلافروشي گفت: مدتي قبل شوهرم برايم يک سرويس طلاي گران قيمت خريد و از اين نظر هيچ مشکلي نداشتم. من اين کار را به دليل شرطي که با يکي از دوستانم بسته بودم انجام دادم.
او در توضيح اين ماجرا گفت: چند روز پيش همراه يکي از دوستانم به چند طلافروشي رفتيم تا طرح هاي تازه را ببينيم. در اين بين دوستم گفت حاضر است سر دزدي از طلافروشي با من شرط ببندد. او من را تحريک کرد و گفت اگر از طلافروشي سرقت کنم زن شجاعي هستم. من هم که همه چيز را به شوخي گرفته بودم به او قول دادم چند النگو و زنجير طلا بدزدم. به اين ترتيب روز دستگيري ام وارد طلافروشي شدم و خيلي ناشيانه چند النگو را داخل کيفم گذاشتم اما خيلي زود دستم براي صاحب طلافروشي رو شد و دستگير شدم.
منبع: خراسان