صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 32

موضوع: فیلم آموزش کامل زبان برنامه نویسی Lua و 8 Autoplay Media Studio + آموزشهای تکمیلی

  1. #11
    عضو سایت
    این کاربر شعاری برای خود انتخاب نکرده است
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    نوشته ها
    38
    تشکر تشکر کرده 
    14
    تشکر تشکر شده 
    15
    تشکر شده در
    5 پست
    قدرت امتیاز دهی
    19
    Array

    پیش فرض پاسخ : فیلم آموزش کامل زبان برنامه نویسی Lua و 8 Autoplay Media Studio + آموزشهای تکمیلی

    فرا آرایه یا آرایه ی چند بعدی :
    تذکر : این قسمت آموزش فرا آرایه نیست بلکه آموزش آرایه ی چند بعدی هه . و هر وقت تو این پست حرف از فرا آرایه زده شد ، شما آرایه ی چند بعدی رو جاش بزارین . فرا آرایه یه چیز دیگه هست که تو آخرین پست گفته میشه

    قبل از همه جا داره یه تشکر حسابی از آقا محمد (سید اهل انجمن ) کنم که واقعا تا آخرین سئوالات من جواب داد. فعلا که جز تشکر خشک و خالی نمیتونم کنم . ان شاء ا... جبران کنم (نمیتونم )
    بعد بگم که حتما باید پست فرا آرایه رو که تو صفحات قبل هه بخونین تا این مطالب براتون نا آشنا نباشه و راحت تر یاد بگیرین
    همونطور که تو همون پست گفته شد ، مهم ترین ویژگی فرا آرایه اینه که چون حالت چند بعدی (هر تعداد مثل 3 یا 4 بعدی و ...) هستن ، میشه کار چندین آرایه رو تو یه آرایه انجام داد . منظور از چند بعدی اینه که چندین اندیس (عدد داخل پرانتز آرایه ها) که همون نوعی متغییر هستن میشه براش تعریف کرد پس بجا اینکه چندین آرایه تعریف کرد ، میشه همه ی اون آرایه ها رو (هر چند تا میخان باشن) فقط تو یه فرا آرایه ی چند بعدی خلاصه کرد که کار رو فوق العاده آسون و سریعتر میکنه و علاوه بر اون ویژگی دیگه شم اینه که میشه دو تا فرا آرایه ی مختلف و حتی عضوهای مختلف یه فرا آرایه رو میتونیم روش عملیات ریاضی (جمع و کم و ...) و ... انجام بدیم.

    تعریف فرا آرایه ی چند بعدی :
    همون دقیق مثل فرا آرایه ی قبلی هه اما هر جا داخل فرا آرایه ، متغییر دیدین ، نزارین . همین یَندِک

    مثلا تو همون پست قبلی که درباره ی فرا آرایه بود مثال زیر یکیش بود :

    کد:
    Array={v={ 7, 1, 30},y=20,z=30}
    برا تبدیل این به چند بعدی ، کافیه هر چی داخل فرا آرایه ی Array ، متغییر میبینین ، حذف کنین ینی کنینش :

    کد:
    Array={{7,1,30},20,30}

    فراخونی فرا آرایه ی چند بعدی :

    همیشه یکی از مهم ترین مباحث فراخونی هه . قبل از این بزارین یه مثال بسیار ساده از فراخونی آرایه بگم که همه تون بلدین . تو آرایه ی

    کد:
    
    
    کد:
    ABC = {54,65,3}
    


    وقتی میگین ABC[2] ینی چی؟ نخندین . بال بِنِه بَزِه بَمِرداشون
    (این تیکه مخصوص زبون خودمه . مازندرانی کی این دور و بره؟ ترجمه نکنه ) الان میگین خوب هر کی میدونه ینی دومین عضو آرایه ی ABC . آری اما این جوری معنی کنین . ینی دومین آرگومان یا ورودی یا همون بعد از دومین ویرگول از آرایه ی ماقبل خودشABC هست . آرگومان هم که ملومه دیگه چیه. هر جا ویرگول شد ، میشه آرگومان بعدی (البته ورودی نمیشه گفت چون باید متغییر دریافت بشه که روش الگوریتم پیاده شه که مخصوص توابع هست). الان تو بالا ، 54 میشه آرگومان اول و 65 که میشه بعد ویروگول میشه دومیش و 3 هم که بازم بعد ویرگوله میشه سومیش (آرگومان حالا میخاد یا عضو هست یا زیر آرایه)
    بازم قبل از چیزای دیگه با چن تا دیگه از فرا آرایه ی چند بعدی آشنا شین . مثال ها :
    کد:
    Array={{{"ali",54,"Salam"},{true,789,"Payam"}},{4,Moteghaeir,75},{985},"BedoneZirArrayeh",25}
    حالا های مثال ها رو بردارین . همین یکی بسه و ملومه دیگه مثل فرا آرایه ای که قبلا گفته شد ، داخلشون به اندازه ی نا محدود میشه بازم آرایه تعریف کرد اما بدون متغییر
    اول نحوه ی فراخونی رو بگم این جوریه که اول اسم فرا آرایه رو مینویسین و بعد یه اندیس میزارین و داخلش ، شماره ی آرگومان داخل اون آرایه ی قبلی رو مینویسین و بازم بعدش اندیس میزارین و شماره ی آرگومان داخل آرایه ی قبلی اش رو مینویسین و قص علی هذا (ینی و غیره عربی ام گل کرد) تا اینکه تو اندیس آخر ، شماره ی عضو اون آرایه یا زیر آرایه ای رو که میخاین ، بدین
    حالا چند مثال از فراخونی (این بار جمع واقعیه ها . واقعا چن تا طوماره ) :
    1) تو فرا آرایه ی
    کد:
    Array={{7,1,30},20,30}
    عدد 1 فراخونیش چجوریه؟
    داخل فرا آرایه ی Array ، زیر آرایه ای که عدد 1 توش هستش تو آرگومان اول هه ینی اولین آرگومان آرایه ی ماقبل اش که Array هست رو مینویسیم که تا اینجای کار میشه :
    کد:
    Array[1]
    حالا دیگه داخل این زیر آرایه ، فقط اعضاش میمونه که چون 2 رو میخایم عدد 2 رو تو اندیس بعدی مینویسیم ینی کلا میشه :
    کد:
    Array[1][2]
    تا اینجا دید یو آندرستند (تود)؟ ندید یو؟ خاهید دید یو
    مقدار این تو زیر چی میشه؟ :
    کد:
    Array[3]
    خوب این که دیگه ملومه فقط آرایه هست نه فرا آرایه یا چند بعدی . چون یه دونه اندیس فقط داره و آخرین اندیس هم شماره ی عضو رو ملوم میکرد. از این حالت هم متوجه نشین ، از همون حالت قبل میریم ینی داخل فرا آرایه ی Array ، سومین آرگومان اش چی میشه تو اینجا هم آرگومان منظورش چیه؟ منظورش همون سومین عضوه . اولین آرگومان اش که همون زیر آرایه میشه و دومیش که 20 و سومیش 30 هه که ملومه
    من برم شام بخورم بیام
    اگه گفتین چی داشتیم؟ دلتون خربزه

    2) تو فرا آرایه ی
    کد:
    Array={{{7,1,30},{780}},{20,45},50,80,95,{451,313}}
    این فراخونی زیر برا کدوم عدده؟ :
    کد:
    Array[1][2][1]
    و همینطور به ترتیب عددهای 313 و 30 و 780 و 20 چجوری فراخونی میشن؟

    اول قسمت الف ینی فراخونی برا کدوم عدده رو بگم . گفت Array[1] منی این چی بود؟ این بود که اولین آرگومان داخل آرایه ی ماقبل خودش ینی اولین آرگومان داخل آرایه ی Array . خوب . داخل آرایه ی Array اولین آرگومان اش کدومه؟ چون داخل آرگومان اول ، چند تا زیر آرایه هست ، خوب ملومه دیگه ینی منظورش کل زیر آرایه هایی هه که تو آرگومان اول تعریف و پرانتزش باز و بسته شد . پس منظورش تا اینجا میشه :
    کد:
    {{7,1,30},{780}}
    حالا اندیس بعدی که 2 هه . ینی چی ینی دومین آرگومان داخل آرایه ی قبلی خودش . آرایه ی قبلی چی بود؟ همین خط بالاییه دیگه . ینی دومین آرگومان داخل این خط بالاییه . اولین آرگومان اش که میشه
    کد:
    {7,1,30}
    این آرایه و دومیشم که میشه :
    کد:
    {780}
    پس منظورش اینه و آخری هم که شماره ی عضوه که ملومه تو این آرایه ، یه عضو بیشتر نیست پس جواب یا مقدار فراخونی :
    کد:
    Array[1][2][1]
    میشه 780

    جواب سئوال قسمت ب برا عدد 313 :
    عدد 313 داخل کدوم زیر آرایه هست؟ ینی شماره ی آرگومان اون زیر آرایه ، چنده؟ اولین آرگومان فرا آرایه ی Array که میشه
    کد:
    {{7,1,30},{780}}
    دومیشم که میشه
    کد:
    {20,30}
    سومیش میشه 50 و چارمیش 80 و پنجمیش 95 و شیشمیش که میشه همون زیر آرایه ی مورد نظر ما که
    کد:
    {451,313}
    هست . پس اولین اندیس اش میشه 6 . حالا 313 چندیمین عضو این زیر آرایه هه؟ دومی دیگه پس فراخونیش میشه :
    کد:
    Array[6][2]

    برای عدد 30 :
    برا اینکار هم از داخل فرا آرایه ی اصلی شرو کنین و هر جا که به آرگومان مورد نظر رسیدین ، عدد اون رو داخل اندیس بنویسین و همینطور برا آرگومان بعدی ، دوباره تو اندیس کناریش و ... تا به شماره ی عضوش برسین
    برا عدد 30 ابتدا، به اولین آرگومان برخورد میکنیم که
    کد:
    {{7,1,30},{780}}
    هست پس اینجا تو اولین اندیس عدد 1 را مینویسیم . برا اندیس بعدی ، بازم داخل این ، عدد 30 رو تو آرگومان اول میبینیم که بازم زیر آرایه هست . که میشه این آرایه :
    کد:
    {7,1,30}
    پس بازم اندیس 1 میدیم و برا اندیس بعدی هم میمونه شماره ی عضو عدد 30 که میشه 3 پس کلا میشه :
    کد:
    Array[1][1][3]
    عدد 780 که جوابش تو قسمت الف داده شد . میمونه عدد 20
    این زیر آرایه
    کد:
    {20,30}
    چندمین آرگومان Array هه؟ خوب ملومه دومی. پس اولین اندیسش میشه 2 و اندیس بعدی هم که شماره ی عضو عدد 20 رو باید بنویسیم که اولین عضوش هست پس میشه :

    کد:
    Array[3][1]
    بازم دیدید؟ ینی دید یو آندرستودینگا؟ هاتی اینگا پاتی اینگا؟ منم هنگ کردنینگا والا . بده یه قرن نوشتن ، کروم قات زد ، اون وری هم تو انجمن ذخیره نشد ، مردم دارم دوباره مینویسم



    تعریف فرا آرایه ی چند بعدی به روش کاربردی تر :
    خوب گلپسران میدونین که تعریف آرایه دو روش داره که اون روش کاربردی تر که خیلی راحت تره و دقیق موقه فراخونی هم ازش استفاده کردیم گفته نشد که گفته میشه
    قبل از توضیح ادامه ی این مطلب ، دقیق تو فرا آرایه ای که چن صفه پیش گفته شد و اگه میخاستین تعریف کنین ، همه ی اعضاشو (که اونجا اعضاشون میشه گفت متغییر بودن و با نقطه از هم جدا میشدن) باید به عنوان آرایه تعریف میکردین ینی علامت آرایه که {} هست میزاشتین ، اینجا هم همینطوره . مثلا تو اونجا برا تعریف Array.AddedSoftware.Patch باید اینجوری مینوشتین :
    کد:
    Array={}
    Array.AddedSoftware={}
    Array.AddedSoftware.Patch={}
    و حالا عضوهای زیر آرایه ی Array.AddedSoftware.Patch رو ملوم میکردین
    تو اینجا هم خوب آخرین عضوه که لازم به این کار نیست براش ینی اندیس آخری رو کاری باهاش ندارین چون عضو آرایه هست ولی برای تمام اندیس های قبلیش به همراه فرا آرایه ی اصلی که اسمه ، دونه دونه آرایه تعریف میکنین ینی برابر علامت آرایه میگیرین مثل بالا . مثلا اگه مقداری فراخونی شد که 4 تا اندیس داره (بجز آخری) برا بقیه ، دونه دونه آرایه تعریف میکنین . مثلا برا فراخونی این:
    کد:
    Array[4][1][4][2]
    اون آخری اندیس که 2 هست که شماره ی عضوه که هیچ چی (ینی اون باید برابر مقدار که یا عدده یا رشته یا بولین حتما گرفته بشه وگرنه nil یا پوچ میشه مقدارش) و منظورم از هیچ چی اینه که برا اون علامت آرایه لازم نیست بزاری (چون صوبت فلا سر علامت آرایه گرفتنه) و برا دونه دونه اندیس های قبلیش باید آرایه تعریف کنین مثل مثال بالا ینی باید حتما قبلش اینو بنویسین :
    کد:
    Array={}
    Array[4] = {}
    Array[1] = {}
    Array[4] = {}
    حتما هم لازم نیست همه ی زیر آرایه ها تعریف بشن یا همه ی اعضاشون . مثلا میتونیم بدون اینکه زیر آرایه ی اول رو تعریف کنیم ، بپریم رو دومی و دومی رو تعریف کنیم ولی یادمون باشه هر کدوم رو که تعریف نکنیم ولی فراخونی کنیم (چه عضو یا چه زیر آرایه) ، مقدارش برابر nil میشه که ملومه مثلا :

    کد:
    Array[13][1]=30
    میتونیم مستقیم فقط همین رو تعریف کنیم بدون اینکه زیر آرایه یا عضوهای دیگه رو تعریف کنیم اما بقیه ی اعضا یا زیر آرایه تا تعریف نشن ، برابر nil میمونن که ملومه . منظورم اینه که تو بالا که Array[4] تعریف شد ، حتما نباید Array[1] و Array[2] و Array[3] قبل اش تعریف بشن و میتونیم فقط آرایه برا بالا رو تعریف کنیم بدون اینکه اروری داشته باشیم ینی برا تعریف و مقدار دادن فرا آرایه ی بالا ، قبلش فقط کافیه این رو تعریف کنیم که تو بالا هم گفته شد :
    کد:
    Array={}
    Array[13] = {}
    در این مثال بالا هم فقط سیزدهمین زیر آرایه از فرا آرایه ی Array تعریف شد که اولین عضوش برابر 30 هه
    مِرِه خو گِج هاکرده (نکِردِه) مازندرانی ندارین بین تون ها . آ راستی اوستا محسن هستا . لو میرم
    ادامه اش شد واسه امروز . اولین پستی هه که از روز قبل فرا رفت


    خوب حالا بریم چندین مثال (چندین منو که میدونین . همون یه دونه منظورمه ) از ساخت آرایه ی چند بعدی توسط حلقه ی for بزنیم و دنده خلاص
    فرض کنین میخایم آرایه ی زیر رو تعریف کنیم :
    کد:
    Array[2][2][1] = "Ali"
    Array[1][1][1] = "hasan"
    با استفاده از حلقه ی for ، چجوری قبلش آرایه براشون تعریف میکنیم؟ دیگه این قد که کاری نداره و توضیح دادن نمیخاد که . ها؟ هم نحوه ی ساخت آرایه گفته شد و هم این حلقه رو بلدین پس مستقیم میریم سر وقت جواب :
    کد:
    Array={}
    for i=1,2 do
    Array[i] = {}
    Array[i][i] = {}
    end
    دیگه توضیح لازم نیست دیگه . میدونین چرا 2 تا اندیس رو به عنوان آرایه تعریف شد دیگه. تو مثال بالا که گفته شد . به تعداد اندیس ها بجز آخری باید قبلش آرایه تعریف بشه دیگه که تو حلقه ی for شد
    **یه نکته :
    اگه تو حلقه ی بالا که آرایه تعریف کردین ، این جوری مقدار دهی کنین ، اشتباست و موقه فراخونی ارور میده :
    کد:
    Array[1][1] = "Ali"
    Array[1][1][1] = "hasan"
    همون واسه اولی ارور میده که اسم "Ali" هست . چرا؟
    چون شما حلقه ی for رو که بررسی کنین ، میبینین این ساختار از آرایه رو تعریف کردین (رشته ی "SomeThing" فقط برا پر کردن عضو هست . تعداد عضو هم میتونه فرق داشته باشه اما من دلخواه ، یه دونه گرفتم برا هر کدوم) :
    کد:
    Array = {{{"Somthing"},"Somthing"},{"Somthing",{"Somthing"}}}
    خوب حالا اگه مقدار دهی ای که قبلا کرده بودین ینی :
    کد:
    Array[1][1] = "Ali"
    رو بررسی کنین ، میبینین که تو ساختار که تعریف کردین ، تو آرگومان ، بجای اون قرمزه ، یه زیر آرایه تعریف کردین اما موقه مقدار دهی ، اون رو زیر آرایه در نظر نگرفتین و مستقیم بهش یه مقدار دادین ینی این جوری گفتین (به پرانتز قسمتی که قرمزه تو بالا و پایین خوب دقت کنین) :
    کد:
    Array = {{"Somthing","Somthing"},{"Somthing",{"Somthing"}}}
    که حالا بجای SomeThing ، مقدار Ali رو تعریف کردین اما دومین تعریف تون درسته که Hasan هست . پس تو این جور تعریفات ، خوب دقت کنین که چی تعریف میکنین به عنوان زیر آرایه یا آرایه ی چند بعدی و چی مقدار دهی میکنین . حواستون به سازگاری اینا مثل بالا باشه
    حالا اینم مثال آخر :

    کد:
    Array = {}
    Number = 1
    for i=1,3 do
    Array[i] = {}
        for x=1,3 do
        Array[i][x]=Number
        Number = Number + 1
        end
    end
    این الگوریتم هم ملومه دیگه . یه فرا آرایه ی 2 بعدی هه که 3 در 3 هست ینی 3 تا آرایه یا زیر آرایه داخلشه که هر کدومشون 3 عضو دارن و دقیق میشه این رو تعریف کردین :

    کد:
    Array = {{1,2,3},{4,5,6},{7,8,9}}
    مِردال شدیم رفتیم نشدیم رفتیم طومار غضنفر علی شاه شد
    ان شاء ا.. که یاد گرفته باشین و بازم سر آخر کاری نمیتونم برا سید مون کنم جز یه تشکر خشک و خالی
    به نیت اموات خودمون و خودتون و هر کسی که تو کلیه ی این آموزش ها سهیم اند هم یه صلوات بفرستین ، ممنون میشم

  2. #12
    عضو سایت
    این کاربر شعاری برای خود انتخاب نکرده است
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    نوشته ها
    38
    تشکر تشکر کرده 
    14
    تشکر تشکر شده 
    15
    تشکر شده در
    5 پست
    قدرت امتیاز دهی
    19
    Array

    پیش فرض پاسخ : فیلم آموزش کامل زبان برنامه نویسی Lua و 8 Autoplay Media Studio + آموزشهای تکمیلی

    دستورnext برای گرفتن عضو بعدی آرایه:

    با این دستور (کلمه ی کلیدی نیست) ، میتونیم مقدار متغییر (یا همون عضو) بعدی یه آرایه رو بدست بیاریم. ساختارش دقیقا به این صورت هست (یه قسمت رو ننویسی ، نمیشه) :

    باید برای ریختن متغییر بعدی با دستور next ، براش دو تا متغییر تعریف کنی (برابر دو متغییر دیگه بگیری) که هر کدوم با علامت ویرگول جدا میشن . و سر آخر ، اسم دومین متغییر که سمت راست ویرگول بود رو نام ببری . طرز استفاده شم اینجوریه که بعد از اینکه کلمه ی next رو نوشتی ، اون آرایه ای که مد نظرته و میخای متغییر یا عضو بعدی شو بدونی ، اسم شو مینویسی و بعد یه ویرگول میزاری و شماره ی اون آرایه ای که میخای عضو بعدی شو بدونی رو مینویسی مثلا اگه بنویسی 2 ، عضو بعدی اون آرایه رو میگه ینی سومین عضو اون آرایه رو میگه.
    یه مثال :

    کد:
    array = {"ahmad","hasan","rahmat","rahman",4}
    First,Secand=next(array,2)
    Dialog.Message("Notice", Secand, MB_OK,
    MB_ICONINFORMATION, MB_DEFBUTTON1);

    که آرایه ی بنام array مون تو اینجا ، 5 عضو داره که 4 تای اولی ، رشته و پنجمین عضوش ، عدد هست
    همونطور که گفتم ، در خط دوم ، برای قضیه ی next که عضو بعدی اون آرایه ای رو که بهش بگیم ، بهمون برمیگردونه رو باید تو دو تا متغییر ریخت و با ویرگول جدا کرد و متغییر سمت راست رو فراخونی کرد تا دستور next کار کنه. پس اولین متغییر رو تو اینجا اسمشو گرفتم First و با یه ویرگول ، اسم دومین متغییر اش رو Secand گرفتم. ساختار next هم که گفتم بعد از نوشتن next ، یه پرانتز باید باز کرد که اولین قسمتش اسم آرایه ای رو که قبلا تعریف کرده بودیم و تو دومین قسمت اش (که با ویرگول جدا میشن) ، شماره ی اون عضوی از آرایه که عضو بعدی شو میخایم رو باید نوشت و چون اینجا نوشته شد 2 ، پس عضو بعدی آرایه ینی عضو سوم آرایه ی array که "rahmat" هست ، داخل دومین متغییری که بعد ویرگول نام برده شد (در اینجا متغییر Secand ذخیره و برگردونده میشه)
    خط آخر هم که دیگه معلومه و متغییر Secand که سومین عضو آرایه ی array هست ، فراخونی شد که گفتم دیگه و "rahmat" رو برمیگردونه.
    تذکر : اگر هم تو قسمت یا همون ورودی دوم دستور next ، کلمه ی nil رو بنویسیم ، اولین عضو اون آرایه که معلوم کردیم ، مقدارش برامون برگردونده میشه (نه اینکه یکی بعد از اولین عضو ینی دومین عضو آرایه برگردونده شه ها . تو این nil دیگه اینجوری نیست . خود اولین عضوش رو برمیگردونه. خود nil هم به منی هیچ و پوچ هست دیگه )
    ینی اگه تو بالا خط دوم مینوشتیم :


    کد:
    First,Secand=next(array,nil)

    وقتی متغییر Secand فراخونی بشه ، اولین عضو از آرایه ی array که "ahmad" هست ، برگردونده میشه اما خوب ملومه که اگه بنویسیم :


    کد:
    First,Secand=next(array,1)
    یکی بعد از اولین عضو ینی دومین عضو اون آرایه برگردونده میشه
    خوب اینا رو که گفتم ، واسه متغییر دوم ینی Secand (متغییری که بعد ویرگول نوشته شه) برگردونده و ذخیره میشه
    اما داخل اولین متغییر (متغییر قبل ویرگول) ، اون عدد بعد از اون عددی که مشخص کردیم برگردونده میشه (فقط عددها. نه عضو بعدی اون آرایه) ینی الان تو مثال اولی که


    کد:
    First,Secand=next(array,2)
    بود ، داخل متغییر First ، عدد بعدی عدد 2 که عدد 3 هست ، ذخیره و برگردونده میشه. (نه سومین عضو آرایه ای که ملوم شد)
    اما اگه فقط یه دونه متغییر برا دستور next تعریف شده باشه ، فقط مثل همین خط بالا که گفتم ، عدد بعدی اون عددی که نوشته شد رو برمیگردونه (نه عضو بعدی آرایه رو) . مثلا :


    کد:
    abc =next(array,2)


    الان دیگه متغییر abc ، مثل چن خط بالا که گفتم ، عدد بعدی 2 که همون 3 هست رو برمیگردونه (پس برا اینکه عضو بعدی آرایه برگردونده شه ، باید متغییر دوم (سمت راست ویرگول) رو فراخونی کرد.

    این دستور معمولا توی تولید مثل (ریختن یه آرایه تو یه آرایه ی جدید دیگه) کاربرد داره

  3. #13
    عضو سایت
    این کاربر شعاری برای خود انتخاب نکرده است
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    نوشته ها
    38
    تشکر تشکر کرده 
    14
    تشکر تشکر شده 
    15
    تشکر شده در
    5 پست
    قدرت امتیاز دهی
    19
    Array

    پیش فرض پاسخ : فیلم آموزش کامل زبان برنامه نویسی Lua و 8 Autoplay Media Studio + آموزشهای تکمیلی

    توضیح یه الگوریتم برای تکثیر یه آرایه (نیازمندی هاش اول تمرین و بعد دیدن فیلم ها + پست های آموزش قبلی هه) :

    ینی میخایم یه آرایه رو کپی کنیم و علاوه بر اینکه خود اولیش باشه ، عضوهاشو تو یه آرایه ی دیگه بریزیم
    خوب اول بگم که اساتیدای گل مهندسین که شاید مثلا یه مسئله به کارمون در ظاهر نیاد مثل همین تکثیر آرایه . اما در باطن و برای حل مسائل دیگه که مواجه میشین ، روش و الگوریتم یه مسئله خیلی به کار آدم میاد. ینی چیزی که مهمه الگوریتم و روش حل مسئله هست هر چند اون مسئله به درد تون نخوره در ظاهر . پس پیشنهادم اینه که اگه میخاین کد نویسی و حتی برنامه نویسی تون خوب شه ، تا میتونین الگوریتم هایی که هر کی به کار برد رو روش فکر کنین برا یاد گیری . هر چند اگه اون طرف از یه زیان دیگه استفاده میکنه و شما از یه زبان دیگه. تا اینجا را که داستان سرودم 4 بریم سر اسب مطلب 4
    بازم لازمه قبل آموزش تکثیر آرایه ، یه چن تا نکات ابتدایی رو که تو فیلم هم گفته شد یاد آوری کنم:
    نگا کنین همونطور که تو فیلم هم گفته شد ، طرف راست مساوی میشه مقدار متغییر (هر چند اسم متغییر برده شه) و طرف چپ مساوی میشه خود متغییر که اون مقدار توی همین (طرف چپ) ذخیره میشه. اگه بخام مثال همون فیلمه رو که گفتم بزنم ، طرف راست مساوی کار سیب و پرتغال رو میکنه 4 و طرف چپ مساوی همون جعبه ای هست که این سیب و پرتغال رو میریزین توش . پس این سیب یه مقداری هست تو جعبه گزاشتیم . واسه این میگیم متغییر که میتونیم بجای سیب ، توش پرتغالم بزاریم 4 نارنگی هم بزاریم ، تامسون و این جور چیزا که الان کسی طرفش نمیره . این قد گرونن 4 ینی توی اون جعبه هر چی که دوس داریم میتونیم بزاریم و چون هر چی که عشق مون کشید رو میتونیم تو اون جعبه بزاریم ، مثلا سیب ، پس محتوای و مقدار داخل جعبه ، دست خودمونه که تغییرش بدیم . واسه همین بهش میگن متغییر . اما تو یه جعبه ، انواع مقدارهای مختلف نمیشه گزاشت ینی نمیشه هم سیب گزاشت تو یه جعبه و هم پرتغال و ... . تو یه جعبه یا سیب باید باشه ، یا پرتغال و یا ... . میدونبار که تا حالا رفتین و دیدین دیگه 4
    یا مثلا لیوان میشه متغییر ما (سمت چپ مساوی) و چیزی که تو لیوان هست یا حالا آب هه یا شیر هه یا آب نباته 4 (سمت راست مساوی) میشه مقدار و محتوای متغییر ما
    بعد هر کی از این به بعد این جعبه هه رو دست شما دید و گفت این چیه ، چی میگین؟ نمیگین جعبه هه که (خوب طرف کور که نیست میدونه این جعبه هه 4) منظورش محتوای (یا همون مقدار) این جعبه هه که داخلش چیه؟ که مثلا شما میگین سیب هه ینی محتوای جعبه رو میگین (سمت راست مساوی) که در واقع همون قضیه ی فراخونی میشه

    متغییر هم همین طوره. یه مقدار یا محتوا هست (که شیشصد بار گفتم سمت ... 4) و یکی هم جعبه که همون متغییر ماست (سمت ...)
    اگه یه متغییر هم فراخونی بشه ینی طرف سمت راست مساوی یه متغییر دیگه اسمش برده بشه یا تو ورودی یه دستور اسمش برده شه ، مثل قضیه ی همون پرسیدن محتوای جعبه هه رو میمونه که محتوا و مقدار متغییر برگردونده میشه
    الان مثلا اگه بگیم :

    کد:
    var = 5

    الان متغییر ما که اینجا سمت چپ مساویه اسمش var هست و (اسمش هر چی دلمون خاسته) مقدارش میشه سمت راستش ینی 5
    این مقدار همون سیب و پرتغال بود که باید یکی توش باشه ینی از یه نوع مقدار باید باشه ینی مقدار ما باید با از نوع عددی باشه یا رشته ای که اینا ها تو فیلم گفته شد و اینجا از نوع عددیه که 5 هه اما اگه هر جا دیدین تو علامت دابل کوتیشن بود " " از نوع رشته ای میشه ینی الان اگه بود :


    کد:
    var = "5"
    از نوع رشته ای بود
    یه مثال دیگه اینکه الان اگه بگیم :

    کد:
    var = 5
    Label.SetText("Label1", var);

    تو خط دوم ، میگرده دنبال متغییر var ببینه تعریف شد یا نه اگه تعریف شده باشه ، تو شی لیبل ، مقدار متغییر var رو که 5 بود رو مینویسه. و چون قبل اش و تو خط بالاش ، متغییر var تعریف شد ، پس مقدارش رو مینویسه ینی تو شی لیبل نوشته میشه 5 (این خط دوم ، در واقع قضیه ی همون کسیه که گفت این جعبه هه چیه؟ 4) دستور Lable.SetText که یه چیزی رو تو شی لیبل ذخیره میکنه چ.م ما گفتیم var رو ذخیره کن ، گفتش بهمون که var چیه؟ (منظورش مقدار var بود دیگه) که ما تو خط بالاترش گفتیم var همون 5 هه پس 5 رو نوشت

    حالا اگه من بنویسم :


    کد:
    var = 5
    unknown = var
    Label.SetText("Label1",unknown );

    چی میشه؟ ینی بلد نیستین؟ 4 هستینا
    خوب گفتم سمت راست مساوی ها مقدار متغییره (سیب و .. 4) و سمت چپ مساوی ها هم خود متغییر ان (جعبه) که سمت راست (مقدار و محتوای متغییر که همون سیب بود) تو سمت چپ (که خود متغییر بود ینی همون جعبه) انداخته میشه و ذخیره میشه پس الان تو خط اول مقدار عدد 5 تو متغییر سمت چپ مساوی که اسمش var بود ، ذخیره میشه پس از این به بعد در جاهای دیگه ، در سمت راست مساوی (نه سمت چپ مساوی ها) و یا ورودی دستورها و تابع ها (که تو فیلم گفته شد)، اسم متغییر var برده شه یا به اصلاح همون فراخونی شه، مقدارش بجاش گزاشته میشه یا همون مقدارش برگردونده میشه که در اینجا مقدارش 5 بود
    پس تو خط دوم که unknown = var نوشته شد ، چون var تو سمت راست مساوی هست پس نرم افزار میبینه قبلا متغییر var تعریف شد یا نه و اگه تعریف شده باشه ، مقدارشو توی سمت چپ مساوی که unknown بود ذخیره میکنه و اگه تو خط های بالاتر یا رویدادهای دیگه ای که زودتر از این رویداد اجرا بشه ، متغییر var تعریف نشده باشه ، نرم افزار ارور میده و تو اینجا هم چون مقدار متغییر var برابر 5 هه پس 5 داخل متغییر unknown ذخیره میشه . ینی هر جا از این به بعد اسم unknown برده شد ، مقدارش که 5 هه برگردونده میشه
    و تو خط سوم هم که متغییر unknown اسم برده شد که چاپ بشه پس ، مقدارش که 5 هه چاپ میشه .
    خوب اینو گفتم که دیگه قاتی نکنین چی تو چی ریخته و ذخیره میشه . ینی الان متغییر unknown تو خط دوم تو متغییر var ذخیره نمیشه . چرا شو که توضیح دارم میدم تو کتاب بالا 4 پس تا این لحظه تو دستور بالا ، هر جا گفته شد var ، مقدارش که 5 هه برگردونده میشه و هر جا گفته شد unknown ، مقدارش که var که بازم مقدارش 5 هه برگردونده میشه
    اما تو خط زیر قضیه فرق فوکوله 4


    کد:
    var = 5
    var = "ahmad"
    Label.SetText("Label1",var );

    تو خط اول بالا ، اول مقدار 5 تو متغییر var ذخیره میشه و بعد تو خط دوم ، مقدار رشته ی ahmad تو متغییر var ذخیره میشه.ینی الان مقدار var کدومه به نظر شما؟ 4
    آری درست گفتی (من که صدا تو نشنیدم . حالا بماند 4) آخرین مقدار var که خط دوم بود و مقدارش برابر رشته ی ahmad بود تو var ذخیره میشه . ینی تو خط های زیری هر جا گفته شد var ، آخرین مقدارش که تو خط دوم بود برگردونده میشه که ahmad بود ینی متغییرها قابلیت اور رایت شدن رو دارن. ینی متغییری که همنام قبلی باشه ، مقدار اولیه که تعریف شد براش پاک میشه و از این به بعد دیگه مقدار جدید جایگزینش میشه که تعریف شد
    و خط سوم هم که گفت var رو بنویسه که همون آخرین مقدار var که ahmad بود رو مینویسه

    یا مثلا اگه بگم :


    کد:
    var = 5
    var = var+5
    Label.SetText("Label1",var );

    تو خط اول که 5 رو تو var میریزه .
    تو خط دوم ، طرف راست مساویرو توی طرف چپ مساوی میریزه دیگه . ها؟ خوب طرف راست مساوی چیه؟ var+5 هه دیگه . خوب تو خط های بالا گفتم دیگه میگرده دنبال مقدار var (اونی که طرف راست مساوی هستا) . مقدار var تو خط اول پیدا میکنه که 5 بود بعد +5 میکنه که میشه؟ 10 و این 10 رو تو متغییر سمت چپ مساوی که باز var بود ذخیره میکنه ینی الان تو خط دوم ، مقدار متغییر var میشه 10 (ینی باز هم مثل کد بالا ترش که گفتم ، این متغییر var ، اوررایت شد)
    از این به بعد هر جا اسم var برده شه (فراخونی شه) ، که تو خط سوم شد ، آخرین مقدار var رو که 10 بود رو ذخیره میکنه

    اینو گفتم تا قشنگ سمت راست و چپ تون رو (نه سمت راست و چپ متغییر( رو تشخیص بدین هر چند تو فیلم هم گفته شد) ، برا اسب قضیه که الگوریتم تکثیره4 بزارین من برم ناهار بخورم برگردم ، ادامه شو بنویسم )4


    از این زیر تازه داستان تکثیر آرایه ، شرو میشه (اون بالایی رو گفتم واسه کسایی که قضیه ی متغییرها رو باهاش مشکل دارن و البته ضروریه واسه درک این الگوریتم زیر. هر چند الگوریتم معمولی ایه 4) :


    اول بگم که این کد ، یه شی لیست بوکس نیاز داره (برا اینکه اعضای آرایه ی جدید (که همون مثل آرایه ی قبلیه رو ببینین و نوشته شه تو لیست بوکس))
    دوم اینکه با هر روشی که میدونین ، میشه یه آرایه رو تکثیر کرد اما طبق آموزش دستور next که تو پست قبلی داده شد ، من از این دستور استفاده میکنم (البته نیازهاشو که گفتم چه آموزش هاییه تو همون خط اول این پست) . البته این الگوریتم تو سایت ویکی پدیا بود . من توضیحش میدم فقط


    کد:
    o={10,20,30,40}
    
    
    
    
    function clone(o)
            new_o = {}
            i,v = next(o,nil)
            while i do
                    new_o[i] = v
                    i, v = next(o, i)
            end
            return new_o
    end
    
    
    
    
    ListBox.DeleteItem("ListBox1", -1);
    NewArrayCount = Table.Count(clone(o));
    for a=1,NewArrayCount do
    ListBox.AddItem("ListBox1", clone(o)[a], "");
    end

    تو خط اول ، یه آرایه ای بنام o (او انگلیسی) تعریف شد که 4 تا عضو داره که میبینین. عضو اولش 10 و دومش 20 و سومش 30 و ... هه

    خط دوم هم یه تابع هست که پارامتر ورودیش (داخل پرانتزش) ، همین آرایه ی o مون هست که اسم تابع ، clone هه

    تو خط سوم ، یه آرایه ی دیگه که اسمش new_o هه تعریف شد (که قراره عضوهای اون آرایه ی o رو تو new_o ریخته شه)

    تو خط چهارم که با دستور next آشنایی دارین (پست قبل) ، که


    کد:
    i,v = next(o,nil)
    هست ، nil که میشه هیچ و پوچ (شما مثلا nil رو صفر در نظر بگیرین که ینی صفر امین عضو از آرایه) .پس این دستور میشه آرایه ی بعد ضفر امین عضو آرایه ی o (که میشه همون مقدار اولین عضو آرایه ی o که 10 هست) و این مقدار رو تو متغییر سمت راست ویرگول که v هست ، ذخیره میکنه و شماره ی اون آرایه (ینی اولین عضو آرایه ی o (دقت کنین نه اینکه مقدار اولین عضو رو ) بلکه شماره ی اولین عضو رو که میشه همون 1 ) رو داخل متغییر سمت چپ ویرگول که i هست ، ذخیره میکنه که اینا رو قبلا تو پست قبلی گفتم. پس الان مقدار متغییر i میشه 1 و مقدار متغییر v میشه 10

    در خط پنجم یه شرط while گزاشته شد و همونطور که تو پستای قبل گفتم ، چون i خالی اومد ، پس ینی هر وقت i مون برابر یه مقداری بود (هر مقدار حالا رشته یا عدد و ...) که در اینجا ، i مون فلا 1 هه پس مقدار داره پس دستور داخل while اجرا میشه

    خط ششم که هستش

    کد:
    new_o[i] = v
    ، 6 طللیارد (درسته؟ 4) بار گفتم که مقدار سمت راست تو متغییر سمت چپ ذخیره میشه پس مقدار v داخل i امین عضو از آرایه ی new_o ذخیره میشه. مقدار v چی بود؟ 10 بود دیگه. ها؟ ینی همون مقدار اولین عضو آرایه ی اولی مون که o بود.
    خوب i مون الان چنده؟ 1 بود دیگه آخرین بار؟ ها؟ خوب پس میشه 10 رو تو اولین عضو آرایه ی new_o مون ذخیره میکنه. تا اینجا اگه دقت کرده باشین ، مقدار اولین مقدار آرایه ی قبلی (o) که 10 بود ، فلا همون برابر اولین مقدار آرایه ی جدید (new_o) شد. پس فلا ینی اولین مقدارش کپی شد.

    تو خط هفتم که

    کد:
    i, v = next(o, i)

    هستش ، میگه چی؟ میگه عضو بعدی i رو تو آرایه ی o رو بریز تو متغییر v و شماره شو بریز تو متغییر i
    خوب i مون تا حالا چی بود؟ 1 بود دیگه؟ ها؟ عضو بعدیش عضو 1 چی میشه؟ میشه عضو 2 . خوب مقدار دومین عضو آرایه ی o رو که 20 بود رو میریزه تو v و شماره شو که 2 بود رو میریزه تو i
    پس مقدار v میشه 20 و مقدار i میشه 2
    حالا چرا عضو بعدی رو گرفت؟ چون هم عضو بعدی آرایه ی قدیمی (o) رو گرفته باشه 4 چون میخایم همه ی اعضاشو کپی کنیم دیگه و هم i هم یکی یکی جلو بره تا برسه به تعداد آرایه ی o که 4 تا بودن و بعد از اون ، بی مقدار بشه که شرط حلقه ی while (که مقدار دار 4 بودن متغییر i بود) نقض شه تا از این حلقه خارج شه . ینی در واقع تو اینجا ، i همون شمارنده هست که به اندازه ی تعداد آرایه ی o که 4 تا ان مقدار خواهد داشت ینی 4 بار دارای مقدار میشه و بعد از اون ، بی مقدار میشه

    تو خط بعدی میرسه به end شرط while که چون حلقه هه ، شرطش بررسی میشه و اگه شرطش درس بود ، تکرار میشه. شرطش هم که این هست که آیا متغییر i مقدار داره یا نه؟ داره یا نه؟ 4
    آره دیگه آخرین بار مقدارش 2 شد دیگه . پس شرط برقراره و حلقه تکرار میشه

    پس دوباره میرسیم به خط 6 و دوباره هم مقدار v رو داخل i امین عضو از آرایه ی new_o ذخیره میکنه. آخرین بار v بود 20 و i هم بود 2 پس 20 رو تو دومین عضو از آرایه ی new_o ذخیره میکنه
    و این روند ادامه پیدا میکنه و حلقه تکرار میشه تا جایی که i برابر 4 بشه که همون برابر تعداد آرایه ی قدیمی مون که همون آرایه ی o بود ، بشه و در این زمان (ینی زمانی که i مون برابر 4 بشه) وقتی دستور خط هفتم ینی

    کد:
    i, v = next(o, i)
    اجرا بشه ، چون مقدار عضو 4 ام آرایه ی o ینی پنجمین عضو آرایه ی o رو میخاد و چون آرایه ی o ، عضو پنجم نداره ، پس مقدارِ بی مقداری 4 تو i ذخیره میشه ینی i دیگه مقدار نداره چون پنجمین عضو o وجود نداره و چون i بی مقدار میشه پس شرط while نقض میشه و دیگه تکرار نمیشه و خط بعدی ینی خط 9 اجرا میشه
    پس تا وقتی که شرط while برقرار بود ، وقتی تا آخر (ینی تا زمانی که i مون برابر 4 میشد) جلو برین با همینی که توضیح دادم ، میبینین که اولین عضو آرایه ی o توی اولین عضو آرایه ی new_o ریخته میشه ، دومین عضوش هم تو دومین عضو ، سومین عضوش هم تو سومین عضو و چهارمین عضوش هم تو چهارمین عضو
    ینی کلا کپی شد اون آرایه ی قبلی مون که o بود

    خط بعدی هم که میشه خط 9 ینی

    کد:
    return new_o
    که همونطور که تو پست قبل گفتم ، ینی new_o که آرایه ی کپی شده و جدید مون بود رو تو تابع مون که اسمش

    کد:
    clone(o)
    بود ذخیره کن ینی هر جا اسم تابع

    کد:
    clone(o)
    برده و فراخونی شد ، ینی مقدارش که همون آرایه ی new_o هستش ، برگردونده میشه

    در ادامه ی کدها ، چون برای فراخونی مقدار و عضو متغییر ها باید شماره ی عضواش رو مشخص کنیم ، از حلقه ی for استفاده شد که از 1 تا تعداد تابع clon(o) که همون گفتم آرایه ی new_o ماست پس همون تعداد آرایه ی new_o ما میشه ، که در اینجا تعدادش 4 هست ، تکرار میشه ینی تو اینجا حلقه ی for ما هم 4 بار تکرار میشه تا هر 4 تا عضو آرایه ی new_o رو بگیره و تو لیست بوکس بنویسه پس همه ی عضوهای این متغییر که 10 و 20 و 30 و 40 ان ، تو شی لیست بوکس نوشته میشن (این تیکه رو ینی حلقه ی for رو زیاد توضیح ندادم چون به اندازه ی کافی تو فیلم بحث و تمرین شد)

    فقط تو این حلقه درباره ی خط 14 ام که

    کد:
    ListBox.AddItem("ListBox1", clone(o)[a], "");
    هست بگم که وقتی گفته شد

    کد:
    clone(o)[a]
    رو چاپ کن تو لیست بوکس و بنویس ، خوب a که متغییر ینی در واقع شمارنده ی این حلقه هه و هر بار (تا 4) تغییر میکنه و بازم همونطور که گفتم ، وقتی اسم تابع

    کد:
    clone(o)
    برده شد ، ینی همون مقدار return ای که گفتیم ینی همون آرایه ی new_o . مثلا اگه a مون 1 باشه ، ینی اولین عضو از تابع

    کد:
    clone(o)
    مون رو بنویس و این تابع هم چون گفتیم که همون آرایه ی new_o رو برگردون ، پس ینی در واقع ، گفتیم اولین عضو از آرایه ی new_o مون رو بنویس که کلا این تیکه گفتن نداشت چون یه لیست تو بالا توضیح داده شد 4


    میدونم الان همه تون هجوم میارین تا این آموزشو ببینین ، فقط یکی یکی تو صف ایس کنین که حق همدیگه ضایه نشه 4
    ان شاء ا... از هر 1000 نفرتون ، احیانا و خدای نکرده و زبونم لال 4 یه نفر به این آموزش علاقه مند بود و خوند و تمرین کرد ، متوجه شده باشه (الان بخونه ، 2000 سال دیگه احتمال داره تموم کنه . 4)

  4. #14
    عضو سایت
    این کاربر شعاری برای خود انتخاب نکرده است
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    نوشته ها
    38
    تشکر تشکر کرده 
    14
    تشکر تشکر شده 
    15
    تشکر شده در
    5 پست
    قدرت امتیاز دهی
    19
    Array

    پیش فرض پاسخ : فیلم آموزش کامل زبان برنامه نویسی Lua و 8 Autoplay Media Studio + آموزشهای تکمیلی

    امنیت در AMS :

    خوب اولا که امنیت رو بیشتر واسه فایلای دیتابیس به کار میبرن و دوما این پست قراره به امنیت فایلا و دیتابیس ای گفته شه که خودشون قابلیت رمز نگاری ندارن. مثل دیتابیس sql 3 (نه دیتابیس my sql که خود طرف همون موقع میتونه روش رمز بزاره و این قابلیت تو خود دیتابیس های my sql هست)

    امنیت تو اینجا ،2 حالت و روش داره :

    1) دسترسی فایل مورد نظر رو قطع کنیم که در این صورت تا دسترسی اش باز نشه ، نمیشه اطلاعات رو خوند یا روش نوشت و ذخیره کرد
    2) با دستورات و توابع crypto ، روی فایل مورد نظر ، پسورد گزاشت که تو این روش ، روش ماهی آبی 4 یا همون BlueFish گفته میشه. در این روش برای کد گزاری و رمز نگاری ، باید فایل مبدا رو بدین و فایل مقصد رو که حاوی همون فایل با رمز هست (البته با پسوند دیگه ای هم هست که واسه همین ، نمیتونین همون لحظه ازش استفاده کنین) و برای استفاده ، باید مسیر فایل مقصد و رمزش رو بدین تا کد گشایی شه و تو یه جای دیگه این فایلی که بدون رمز و قابل استفاده هه رو ، ذخیره و استفاده کنین


    روش اول :

    با دستور

    کد:
    File.SetPermissions("C:\\MyFile.ext", SID_EVERYBODY, DENY_ACCESS, ALL_PERMISSIONS, SUB_CONTAINERS_AND_OBJECTS_INHERIT);

    تو ورودی یا همون پارامتر اول کد بالا ، مسیر همراه پسوند فایل رو بدین . حواستون باشه تو AMS هر درایو یا پوشه ای که بهش میرسین ، باید با دو تا (نه یکی) علامت \\ از هم جدا شن
    میتونین دسترسی به یه فایل رو مسدود کنین که نباید در این صورت ، وقتی که از اتوران دارین خارج میشین ، فایل های مورد نیازی که برا اجرای اولیه ی بعدی لازمه مثل فایل autoran.exe و یا فایلایی که تو پوشه ی autoplay و ... هست رو مسدود کنین وگرنه اتوران بالا نمیاد و هیش کاریش نمیشه کرد. همونطور که گفتم ، بیشتر کاربرد ، تو امنیت و مسدود کردن فایلای دیتابیس هه. یادتون باشه که با این روش ، نمیتونین کاری کنین که طرف فایل رو از ویندوزش حذف نکنه ها. فقط با این روش ، تا حدود زیادی خیالتون راحت میشه که افراد عادی و... نمیتونن دیتابیس رو ویرایش و اجرا کنن (چون امنیت که 100 در 100 نیست 4)

    برای استفاده از اون فایلی که مسدود کردین هم باید اول از مسدودیت خارجش کنین با تغییر تو ورودی سوم همون کد بالا ،اینجوری کد رو تنظیم کنین :

    کد:
    File.SetPermissions("C:\\MyFile.ext", SID_EVERYBODY, SET_ACCESS, ALL_PERMISSIONS, SUB_CONTAINERS_AND_OBJECTS_INHERIT);

    خوب معلومه دیگه ممولا کد باز کردن فایل دیتابیس رو تو رویداد on startup مینویسن تا موقع ورود به اتوران ، قابل استفاده بشه و کد مسدود سازی شو موقع خروج اتوران تا کسی چش چپ به دیتابیس نگا نکنه 4



    روش دوم :

    استفاده از دستور همون ماهیه هست 4 (دیگه موند پلنگ و یوز پلنگ شکار کنیم 4)
    که برای پسورد گزاشتن از دستور

    کد:
    Crypto.BlowfishEncrypt("C:\\MyFolder\\MyFile.txt", "C:\\DestFolder\\MyFile.enc", "trustno1withthispassword");

    استفاده میکنیم که تو ورودی اول ، مسیر همراه پسوند اون فایلی رو که میخایم رمز نگاری کنیم رو میدیم و تو ورودی دوم ، مسیر همین فایلی که رمز نگاری شدش ، حالا بگیم کجا ذخیره بشه رو (تو ورودی دوم ، پسوند فایل رو نباید عوض کرد و همش باید همین enc. باشه. فقط اسم و مسیر ذخیره شدن شو هر جایی که دوس داشتین ، بگین. نکته ی بعدی هم حواستون به مسیری که میدین باشه که گفتم باید بین هر درایو یا فایل یا پوشه ای که میزارین ، دو تا علامت \\ بزارین). تو ورودی سوم هم که پسورد رو تو علامت دابل کونیشن مینویسن . ینی الان پسورد این فایل تو اینجا میشه trustno1withthispassword (بی چاره اونی که بخاد این همه رو رمز گشایی کنه 4)

    حالا برا باز کردن اون فایلی که پسورد داره و رمز نگاری شد (منظورم همون فایل مقصدی هه که مسیر ذخیره سازیش رو تو ورودی و پارامتر دوم کد بالا دادین که با پسوند enc. ذخیره شد) از دستور


    کد:
    Crypto.BlowfishDecrypt("C:\\MyFolder\\MyFile.enc", "C:\\DestFolder\\MyFile.txt", "trustno1withthispassword");

    میتونین استفاده کنین که تو ورودی اول ، مسیر اون فایلی که قبلا رمز نگاری کرده بودین و پسوند enc. داشت رو بدین و تو ورودی دوم هم مسیر همین فایلی رو که میخاین رمز گشایی بشه رو بگین کجا ذخیره کنه . تو اینجا لازمه که برای استفاده ، پسوند فایل ، همون پسوند فایل اولیه باشه. مثلا تو ورودی اول دو تا کد بالاتر که داشتیم رمز نگاری میکردیم ، پسوند فایل اصلی مون که بود txt. پس پسوند فایلی که تو ورودی دوم همین کد بالا هست هم باید همون رو بدیم که txt. بود. تو ورودی سوم هم که باید اسم رمزی رو که رو اون فایل گزاشته بودیم رو بدیم.
    حالا فایل رمزگشایی شده که گفتیم تو مسیر ورودی دوم کد بالا که دادیم ، ذخیره شدش ، فقط این کد قابل استفاده هست. ینی از اون فایل رمز نگاری شده که پسوند enc. داشت ، مستقیما نمیتونیم استفاده کنیم. پس این فایل تا باز نشد و کد گشایی نشد ، قابل استفاده نیست
    یادتون نره باز هم موقع خروج از اتوران ، با دستور

    کد:
    File.Delete("C:\\MyDir\\MyFile.ext", false, false, false, nil);
    فایلی رو که کد گشایی کردین و ممولا دیتابیس هست (که تو اینجا اسمش مثلا MyFile.txt بود) رو پاک کنین تا بهش چپ چپ نگا نکنن 4

  5. #15
    عضو سایت
    این کاربر شعاری برای خود انتخاب نکرده است
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    نوشته ها
    38
    تشکر تشکر کرده 
    14
    تشکر تشکر شده 
    15
    تشکر شده در
    5 پست
    قدرت امتیاز دهی
    19
    Array

    پیش فرض پاسخ : فیلم آموزش کامل زبان برنامه نویسی Lua و 8 Autoplay Media Studio + آموزشهای تکمیلی

    نصب و استفاده و دانلود پلاگین های نرم افزار Autoplay Media Studio 8 (تو فیلم گفته نشد) :

    اول درباره ی پلاگین ها تو AMS توضیح بدم یه کم ، بعد لینک دانلود شو براتون بزارم
    کلا 3 (حالا یا 4 ، دقیقا نمیدونم) نوع پلاگین تو نرم افزار AMS داریم

    اولی پلاگین اکشن (action plugin) هه که باعث میشه کدهای جدید به AMS اضافه شه و ملومه که اگه کد اضافه شه ، قابلیت نرم افزار بالاتر میره . پس یکی از مهم ترین پلاگین ها ، این نوع پلاگین ها هستن. این کدها ، به جمع کدهای دیگه میپیوندند (البته بعد از نصب و فعال کردن که میگم چجوری این کارو کنین) .
    برای نصب این نوع پلاگین ها ، اول نرم افزار AMS رو ببندین و بعد آخرین پوشه ای که به اسم همون پلاگین هست رو تو اون جایی که نرم افزار رو نصب کردین ، داخل پوشه ای بنام Plugins>Actions ، کپی کنین . مثلا تو لینک زیر که میتونین دانلود کنین پلاگین رو ، اول پوشه ای بنام Plugin هست و بعد داخل پوشه ی action plugin ، پلاگین های مربوط به این قسمت هست . حالا اسم یکی از این پلاگین های اکشن ، هست tray (یه اکشن پلاگینی هه که کدها یا همون اکشن یا همون توابعی رو برای مدیریت بهتر آیکون تو system tray ایجاد میکنه مثلا میشه رو آیکون اش تو system tray ، کلیک راست کرد و یه گزینه هایی برا انتخاب بیاد). برای نصبش ، وقتی داخل خود پوشه ی tray برین ، یه فایل how to install و یه پوشه ی example و یه پوشه ی tray هست که منظور من این آخرین پوشه ی tray هست . (محتویات داخلش نه ها .) کل همین آخرین پوشه ی tray رو کپی کنین و داخل اون مسیری که نصب کردین AMS رو که بصورت پیش فرض ، C:\Program Files\AutoPlay Media Studio 8 Trial هست ، داخل اش تو پوشه ی Plugins و داخل اون ، تو پوشه ی Actions ، اون رو Paste کنین ینی بصورت پیش فرض ، پوشه ی tray ای که گفتم رو باید تو پوشه ی زیر ، کپی کنین :

    C:\Program Files\AutoPlay Media Studio 8 Trial\Plugins\Actions

    اگه دقت کرده باشین ، چون پلاگین ما از نوع action بود ، پس داخل پوشه ی action کپی شد (این تیکه همون بیشتر بدانید کتابا بود )
    خوشال نشین زیاد . تا حالا فقط تونستین نصبش کنین. استفاده اش یه جور دیگه هه
    برای استفاده از این اکشن پلاگین ها ، بعد از اجرای AMS ، از اون منوی بالا ، برین تو منوی Projects و گزینه ی یکی مونده آخری ینی Plugins
    حالا لیست ای میاد که تو این لیست ، همه ی اکشن پلاگین هایی که نصب کردین ، تو این لیست میاد و هر کدوم رو که میخاین استفاده کنین ، تیک کنارشو بزنین . (یادتون باشه تو هر پروژه ی مختلف که باز میکنین ، باید این گزینه هایی رو که میخاین ، هر بار تیک شو اینجا بزنین)
    بعد هم وقتی که میخاین برین تو قسمت action wizard ، ینی میخاین همون جایی برین که کدها رو بنویسین و انتخاب کنین ، میبینین که اَو ، اسم این پلاگین به همراه نوشته ی "Plugin" داخل پرانتز ، جلوش نوشته هه و حالا میتونین ازش استفاده کنین مثلا تو این مثال این جوری Tray (Plugin) نوشته میشه تو لیست اکشن ها




    دومی هم پلاگین آبجکت یا شی (object plugin) هه که باعث میشه شی جدید اضافه بشه به AMS و به همراه اون ، کدها یا همون اکشن های مربوط به اون شی اضافه شه .
    قضیه ی نصب این آبجکت پلاگین هم دقیقا مثل همون اکشن پلاگین هه با این تفاوت که اون پوشه ی مبدا (که درباره ی پوشه ی tray تو بالا توضیح داده بودم) رو بجای اینکه تو پوشه ی Actions کپی کنین ، تو پوشه ی Objects باید کپی کنین چون ملومه دیگه ، این از نوع آبجکن پلاگین هه . پس مسیر مقصدش بصورت پیش فرض میشه :

    C:\Program Files\AutoPlay Media Studio 8 Trial\Plugins\Objects

    برای استفاده از این پلاگین هم ، رو یه جای خالی تو صفه ، کلیک راست کنین و برین روی گزینه ی آخر ینی Plugins ، حالا تو اینجا ، لیست تمام آبجکت پلاگین ها رو میبینین که برای استفاده ی ازش ، باید انتخابش کنین و تو رویداد مخصوص خودش که داره و حتی میتونین از اکشن ها (کدها یا توابع) های مربوط به این پلاگین که تو قسمت action wizard میاد ، استفاده کنین



    سومین پلاگین هم ترنزیشن پلاگین (transition plugin) هه که پلاگینی هست برای وقتی که صفحه عوض میشه، یه حرکت انیمیشنی خاص بین دو صفحه ایجاد شه که معمولا کپی کردنی نیست و برای نصبش ستاپ داره . اگه کپی کردنی هم باشه ینی بصورت پوشه اگه بود ، میتونین تو مسیر پیش فرض زیر کپی کنین :

    C:\Program Files\AutoPlay Media Studio 8 Trial\Plugins\Transitions

    برای استفاده از این پلاگین ، باید روی صفه ی خالی پروژه ، کلیک راست و peroperties رو بزنین و از قسمت پایین صفه ای که باز شد ، ینی قسمت transition ، پلاگین مورد نظرتونو انتخاب کنین تا موقع ورود به صفه ، اون نوع انیمیشن اجرا بشه






    حالا تو زیر ، براتون یه چن تا پلاگین آپلود کردم که بیشتراشون از مهم ترین پلاگین ها ینی action plugin ها هستن . میتونین از لینک زیر دانلود کنین :


    22023824255202312520




    پلاگین هایی که توشه :


    1) AMS Utilities Setup 2.6
    2) Winapi V22
    3) Download 11
    4) ZipExBundle
    5) RecycleBin
    6) TaskBarListActionsPlugin
    7) Tray 1
    8) skin

    9) Progres---




    حالا توضیحات به ترتیب :


    1) درباره ی اولی ینی
    AMS Utilities Setup 2.6 که قبلا توضیح داده بودم و مجموعه ای از هر 3 نوع پلاگین هه و کلا پلاگین ارزشمندیه . ینی تک دونه ی یکی یه دونه هه از اکشن پلاگین های این قسمت هم میشه به HTTP که برای ادامه ی دانلود های قطع شده یا خراب شده هست و ... . اکشن پلاگین FTPS برای آپلود فایل و ... هه . اکشن پلاگین Math ، کدها و توابع مهم برای ریاضی هه مثلا برای محاسبه ی Nan و Nor و ... (علاوه بر توابعی که اکشن Math داره) و ... و همینطور انواع transition plugin مثل Metro و FadeIn و ...
    این پلاگین ، بصورت ستاپ نصب کردنی هه . ینی کپی کردنی نیست . اما قضیه ی استفاده رو
    ، باید از طریقش همونطور که قبلا گفتم برین

    2) یکی دیگه از تکدانه (آب میوه نه ها ) ی دوردونه که بالای 100 تا اکشن پلاگین داره که مخلوطی از اکشن ها و کدهای مختلف ان
    مثلا مهم ترین هاش میشه به اکشن هایی مثل کم و زیاد کردن وضوح (transparency) پنجره ی اتوران و حتی بقیه ی پنجره ها (WinApi.SetWindowTrans) و برای عکس گرفتن از پنجره ها (مثلا پنجره ی اتوران) WinApi.CaptureWindow و برای نشون دادن یا ندادن و یا مینیمایز کردن کل پنجره ها (مخصوص وقتی که میخاین صفه دسکتاپ فقط نمایش داده شه) و ایجاد انواع شکل های هندسی مثل بیضی و ... و مدیریت Rycycle bin و فعال و غیر فعال کردن موس و کیبرد برای بضی از پنجره ها و ایجاد نوار وضعیت (WinApi.CreateWindowEx) و خیلی از اکشن های دیگه

    3) سومی هم اکشن پلاگینی برای دانلود همزمان چندین فایل با قابلیت مکث و ادامه هه (نمونه ی این اکشن هم تو پلاگین اولی هست اما از این اکشن استفاده کنین بهتره. ینی اون اصلا کار نمیکنه resume اش انگار اما این یکی کار میکنه ولی گاهی اوقات ممکنه ارور بده. پیشنهادم اینه که اول با کد و اکشن پیش فرضی که تو قسمت HTTP نرم افزار AMS هست (نه پلاگین HTTP اولی که گزاشتما) ، برای دانلود قدم پیش بزارین
    ، بعد اگه نصفه نیمه کاره طرف ول کرد ، با این پلاگین ، ادامه شو انجام بدین .)
    نکته ی مهمی که درباره ی این پلاگین باید بگم اینه که در هر صورتی که طرف بخاد کنسل کنه یا اینکه وسط دانلود و یا حتی بعد از اینکه دانلود تموم شد ، از نرم افزار و اتوران خارج شه ، قبل از کد خروج ، حتما کد استوپ دانلود و حذف دانلود سیژن که هر دو کار را کد

    کد:
    result = Download.Delete(DownloadSesion);

    انجام میده رو بزارین و بعد از این کد ، کد دلخواه خودتونو مثلا خروج از نرم افزار رو بزار وگرنه برنامه تون کرش میشه
    دقت کنین که متغییر DownloadSesion تو کد بالا ، متغییر عددیه که برا کد Download.Start هست ینی کد یا تابع یا همون اکشن Download.Start ، عددی رو برمیگردونه اینجا که تو متغییرذخیره DownloadSesion ذخیره کردیم و این عدد رو برای استوپ دانلود و حذف دانلود سیژن ای که گفته بودم ، باید به کد Download.Delete داد (همونطور که تو بالا میبینین)

    4) اکشن پلاگینیه برای اکسترکت و ساخت فایل های Rar (بدیش اینه که رایگان نیست و 14 روزه هه . اگه کسی سریال اینو پیدا کنه که خیلی ممنون میشم یا نسخه ی رایگانشو پیدا کنه)

    5) اکشن پلاگین برای مدیریت Rycycle Bin

    بقیه هم که چندان نیاز به توضیح نداره و از نوع اکشن پلاگین اند و توضیح آبجکت پلاگین
    Progres--- رو قبلا داده بودم تو پست صفه قبل




    راستی میتونین از این سایت ، پلاگین های بیشتری رو دانلود کنین

  6. #16
    عضو سایت
    این کاربر شعاری برای خود انتخاب نکرده است
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    نوشته ها
    38
    تشکر تشکر کرده 
    14
    تشکر تشکر شده 
    15
    تشکر شده در
    5 پست
    قدرت امتیاز دهی
    19
    Array

    پیش فرض پاسخ : فیلم آموزش کامل زبان برنامه نویسی Lua و 8 Autoplay Media Studio + آموزشهای تکمیلی

    نکته ی دیگه :

    اگه یه متغییری تعریف کرده باشین که هنوز اجرا نشده باشه یا کلا اصلا یه متغییر رو تعریف نکرده باشین ، مقدار nil رو برمیگردونه اون متغییر
    مثلا اگه تو رویداد کلیک راست شی ای یه متغییر عددی ای بنام Count=5 تعریف کرده باشین و اگه رو اون شی هنوز کلیک راست نکرده باشین ، پس این متغییر تعریف نشد و اگه در این موقه تو رویداد کلیک چپ این شی ، این متغییر رو بخاین فراخونی کنین ، nil رو برمیگردونه که باید این جوری براش بنویسین :

    کد:
    if Count~=nil then
    اینجا دستورات رو بنویسین
    end
    که ینی فقط مخالف nil یا همون مخالف پوچ بود ینی اگه فقط و فقط این متغییر Count اجرا شده بود (ینی اول کلیک راست کرده باشه طرف) ، این دستورات داخل که فارسی نوشته شد تو خط بالا اجرا بشن وگرنه اگه کلیک راست نشده بود (ینی اون متغییر تعریف نشده بود) ، این دستورات اجرا نشه

    در کل منظورم اینه که nil فقط برای متغییرها یا بهتر بگم تابع ها و اکشن هایی که بصورت پیش فرض تو خود برنامه ی AMS هستن و موقه رخ دادن خطا اتفاق میافتن ، نیست بلکه واسه همه ی متغییر های تعریف نشده و یا همه ی متغییر های اجرا نشده هم هست

    nil هم که میدونین به منی هیچ و پوچ هست (ینی هیچ چی متغییر تعریف نشد و یا این متغییر یا تابع یا آرایه ، پوچ هست و خطا اتفاق افتاد)

  7. #17
    عضو سایت
    این کاربر شعاری برای خود انتخاب نکرده است
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    نوشته ها
    38
    تشکر تشکر کرده 
    14
    تشکر تشکر شده 
    15
    تشکر شده در
    5 پست
    قدرت امتیاز دهی
    19
    Array

    پیش فرض پاسخ : فیلم آموزش کامل زبان برنامه نویسی Lua و 8 Autoplay Media Studio + آموزشهای تکمیلی

    یه نکته ی دیگه درباره ی تغییر (کد نویسی برای تغییر) رنگ :
    اینه که چون رنگ ها هر کدوم شون یه عدد (کد) ای دارن پس متغییرشون از نوع عددی هه اما یه مشکل کوچیک اینه که از نوع اعداد شونزده دهی (هگزا دسیمال) ان که برای استفاده اش باید اول اون عدد رو که حتی میتونین از عدد رنگ تو همین انجمن (نوشته ی زیر رنگی که انتخاب میکنین و با علامت # شروع میشه) یا تو همون AMS این عدد ها رو به عدد دهدهی تبدیل کنین ، و بعد استفاده کنین وگرنه جواب نمیده

    مثلا عدد هگزا دسیمال رنگ سفید ffffff# هست که باید اول به عدد دهدهی تبدیل اش کنین که میشه 16777215
    بدشم که خودتون اوستایین و با کد و آرایه ی مخصوص خودش که تو فیلم کاملا توضیح داده شد ، اجرا و تغییر رنگ میدین . ینی مثلا اگه بخین برا یه شی Label1 برا حالت نرمال اش تعریف کنین :


    کد:
    Label.SetProperties("Label1", {ColorNormal=16777215});
    یا مثلا عدد رنگ سیاه هست 000000# که تو عدد دهدهی اش هم میشه 0

  8. #18
    عضو سایت
    این کاربر شعاری برای خود انتخاب نکرده است
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    نوشته ها
    38
    تشکر تشکر کرده 
    14
    تشکر تشکر شده 
    15
    تشکر شده در
    5 پست
    قدرت امتیاز دهی
    19
    Array

    پیش فرض پاسخ : فیلم آموزش کامل زبان برنامه نویسی Lua و 8 Autoplay Media Studio + آموزشهای تکمیلی

    تبدیل عدد هگرادسیمال (شانزده دهی) به دسیمال (دهدهی) :

    من هی عذاب وجدان میگیریما. بزارین اون تبدیل عدد شونزه دهی رم بگم
    کلاس اول ابتدایی ، یکان ، دهگان ، صدگان خوندینو بلدین هَندا (هنوز)؟ این هم عدل همونه
    مثلا 251 رو به یکان و دهگان و صدگان بخایم تبدیل کنیم ، چی میشه؟
    میشه یکی ، یکان (یکی ، یک تایی) و 5 تا دهگان و 2 تا صدگان که 2 تا بسته ی صدتایی که میشه 200 تا رو با 5 تا بسته ی دهگان که میشه 50 تا رو با یکی یکان جمع میکردیم و میشد 251
    ینی شد :

    (1*1)+(10*5)+(100*2)

    تا اینجا حالی بَیِّه؟ (ینی متوجه شدین؟) خا بریم ادامه
    خا حالا اینو بصورت ریاضی بگین . خوب 2 و 5 و 1 که تو معادله ی بالا سرجاشون هست ان . با اینا که کاری نداریم . منظور من 100 و 10 و 1 معادله ی بالاست. خوب معلومه که عددهای ممولی (نقی نیستا ) ما در مبنای 10 ان پس این 3 تا عدد 100 و 10 و 1 رو یه جوری باید بگین که وقتی عدد 10 رو صربدر خودش میکنیم ، این اعداد بدست بیاد .
    ینی 10 ضربدر چه عددی میشه 100؟ ملومه دیگه 10
    ینی 100=10*10
    ینی 10 به توان 2 میشه 100 پس جوابش میشه 10 به توان 2
    حالا 10 را ضربدر چه عددی کنیم ، میشه 10؟ منظورم اینه که توان 10 چند باشه که خودش بشه؟ ملومه دیگه 1
    بدش 10 به توان چند میشه 1؟ بازم ملومه ، 0
    پس میشه :

    (1*10 به توان 0)+(5*10 به توان 1)+(2*10 به توان 2)

    خوب ، تا اینجا رم که متوجه شدین؟ (حالا نمیدونم اینجا چجوری توان رو بالای عدد مثل تو ریاضی بنویسم ، این جوری بصورت فارسی نوشتما )
    حالا تو محاسبات ، 4 ساعت نمیتونین جذر 100 رو بگیرین که یادتون بیاد میشه 10 به توان 2 که میخاین جین فنگی حساب کنین ، چی کار میکنین؟
    میدونین دیگه ، اصل اون توان هه هست که مهمه و اگه بدونین به توان چن میشه ، دو سوته تو ماشین حساب میزنین و بدیت میارین
    10 که مبنای ما بود و باهاش کاری نداریم . هیچ چی . توانو چجوری سریع بدست بیاریم؟
    عدد ما بود 251 درسته؟
    همیشه توان مبنای 10 ، اولین عدد از سمت چپ (در اینجا عدد 1) میشه 0 و توان دومین عدد از سمت چپ (در اینجا عدد 5) میشه 2 و توان سومینعدد از سمت چپ (در اینجا عدد 2) میشه 2 و ... ینی توان n امین عدد از سمت چپ ، میشه n-1
    ینی اینکه الان 251 ، 3 تا دونه عدد نیست؟
    عدد 2 (صدگان) ، چندمین عدد از سمت چپ هه؟ 3 امین عدد دیگه ، پس یکی کم کنین ، میشه 2 خوب؟ پس توان عدد 2 (صدگان) عدد 251 میشه 10 به توان 2
    عدد 5 (دهگان) ، چندمین عدده؟ دومین دیگه؟ ها؟ یکی کم کنین میشه 1 . پس توان عدد 5 (دهگان) ما میشه 10 به توان 1
    آخری هم که توان 10 اش یکی کم کنین میشه 0
    پس بازم رسیدیم به همون بالایی (ضرب و جمع رو گفتم دیگه مثل بالایی هه)

    خسته کیه؟
    تکبیر

    اسب نرم افزار Matlab :
    حالا این مفعوم اعداد دهدهی بود . بریم سوراخ (چی سراغ) شونصد دهی
    اول بزارین اینو بگم . همنطور که میدونین که نمیدونین ولی میدونین چرا اعداد تو کامپیوتر 0 و 1 ان؟ ینی به اعداد 0 و 1 چی میگن؟ میگن دودویی یا همون دو بیتی (غزل نیستا. بِیت نخونین ) . نه اینکه دو تا عدد باشه بهش بگن دو بیتی ها . مثلا دهدهی به چه اعدادی میگن؟ از عدد 0 تا 9 درسته؟ پس مثلا هر وقت شنیدین دهدهی ینی عدد هه از 0 شرو میشه تا یکی کمتر از 10 که میشه 9
    یا مثلا تو همین دودویی ینی از 0 تا یکی کمتر از 2 که همون میشه 1
    یا شونزده دهی هم ینی از 0 تا یکی کمتر از 16 ینی 15
    قضیه ی اعداد هم همه ایجوریه
    اما ما عدد بزرگتر از 9 نداریم (منظورم تو اعداد و تنوع اعداد هست که از 9 بزرگتر نداریم و بقیه مخلوطی از 0 تا 9 ان) . مثلا ما که میگیم 10 ، ده نیست . مخلوطی از 1 و 0 هه
    برا اعداد شونزده دهی هم همینجوره چون بزرگتر از 9 وجود نداره ، مجبور شدن ، بجای عدد 10 تا 15 ، حروف الفبا را به ترتیب بزارن تا به 15 برسه (گفتم دیگه عدد شونزده دهی ینی از 0 تا 15)
    اونا این حروف ها ان و هر جا حروف شون رو دیدین ، عدد بجاش بزارین :

    10 --> a
    11 --> b
    12 --> c
    13 --> d
    14 --> e
    15 --> f

    خوب حالا باید اتوماتیک طبق چیزایی که تو بالا گفته شد ، تبدیل رو بلد باشین دیگه؟ ها؟

    مثلا عدد شونزده دهی 00FD2C رو میخایم به دهدهی تبدیل کنیم :
    چون شونزده دهی هست عدد مبدا ما (عددی که میخایم تبدیل کنیم ، ) پس 16 رو مینویسیم ینی پایه ی ما 16 هه و توانش مهمه
    توانش هم اولین عدد از سمت چپ که C باشه 0 میشه. خود C هم که میشد عدد 12 پس تا اینجا میشه 12*16 به توان 0
    توان دومین عدد از سمت چپ که 2 باشه ، میشه 1 که میشه 2*16 به توان 1
    توان سومین عدد از سمت چپ که D باشه میشه 2 . خود D هم که میشه 13 پس میشه 13*16 به توان 2
    توان چهارمین عدد از سمت چپ که F باشه میشه 3 و خود F هم که میشه 15 پس میشه 15*16 به توان 3
    اون صفرهای سمت چپ هم مثل عددهای ممولی (مثلا 00100 که میشه همون 100) هم که حساب نمیشه
    پس کلا میشن :

    (12*16 به توان صفر)+(2*16 به توان 1)+(13*16 به توان 2)+(15 *16 به توان 3)

    که با یه حساب سر انگشتی (ماشین حسابی ) میشه :

    64812 = 61440+3328+32+12

    باز چیز دیگه ای هست که میخاین یاد بگیرین ، بگین ، تارف نکنینا

  9. #19
    عضو سایت
    این کاربر شعاری برای خود انتخاب نکرده است
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    نوشته ها
    38
    تشکر تشکر کرده 
    14
    تشکر تشکر شده 
    15
    تشکر شده در
    5 پست
    قدرت امتیاز دهی
    19
    Array

    پیش فرض پاسخ : فیلم آموزش کامل زبان برنامه نویسی Lua و 8 Autoplay Media Studio + آموزشهای تکمیلی

    یه نکته ی کوچولوی دیگه درباره ی رنگ ها :

    خسته که نشدین؟ ها ؟
    الان زنگ تفری رو میزنم
    2 دیقه بصبرین
    اینو که الان دونستین که رنگ ها بصورت عدد شماره گزاری میشن و چجوری تبدیل اش کنین؟ و از 0 شرو میشن تا 16777215
    حالا اینکه یه قضیه ی دیگه اینکه هر رنگ (منظورم پر رنگ اون رنگه ها
    ) ینی مثلا اگه آبی منظورتونه ، آبی پر رنگ رو میگم ، تا بخاد کم رنگ بشه ، 255 بار تغییر میکنه
    مثلا یکی از اعداد آبی پر رنگ 16711935 هه . از این عدد تا 255 تا اگه بالاتر برین ، میبینین که آروم آروم رنگ آبی پر رنگ داره به بنفش تبدیل میشه ینی از عدد
    16711935 که واسه آبی پر رنگ هست تا 16712191 که بنفش هست (که اختلافشون 255 تاست) ، آروم آروم آبی پر رنگ به بنفش تبدیل میشه اما وقتی همین عدد یه دونه بالاتر بره و بشه 16712192 ، یهو رنگ یه دفه عوض میشه

    تو بالا گفتم یکی از اعداد پر رنگ منظورم اینه که نگا کنین آبی پر رنگ خودش چندین (شاید صدها یا هزار) تاست . مثلا تو بالا ، (عدد مربوط به ) آبی پر رنگی رو گفتم که اگه 255 تا بالاتر برین ، آروم آروم تبدیل میشه به صورتی اما آبی پر رنگی که اگه 255 تا بالاتر برین و مثلا آروم آروم تبدیل بشه به سبز ، و هر رنگ دیگه ای ، عددش گفته نشد تو اینجا پس هر رنگی چندین عدد داره واسه خودش هر چند عین همدیگه باشن
    جان من متوجه شدین دیگه؟ ها؟

    یه نمونه کد ساده میدم واسه تغییر رنگ تا یه کم بیشتر حس کنین این قضیه رو :


    اینو تو رویداد On Show بزارین :

    کد:
    CT = 16711935
    Paragraph.SetProperties("Paragraph1", {ColorNormal= CT});
    Page.StartTimer(100, 1);
    اینو تو رویداد On Timer :

    کد:
    if e_ID == 1 then
    CT = CT + 1
    Paragraph.SetProperties("Paragraph1", {ColorNormal= CT});
    Label.SetText("Label1", CT);
    end
    
    
    یه شی Label1 و Paragraph1 هم بزارین تو همون صفه

  10. #20
    عضو سایت
    این کاربر شعاری برای خود انتخاب نکرده است
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    نوشته ها
    38
    تشکر تشکر کرده 
    14
    تشکر تشکر شده 
    15
    تشکر شده در
    5 پست
    قدرت امتیاز دهی
    19
    Array

    پیش فرض پاسخ : فیلم آموزش کامل زبان برنامه نویسی Lua و 8 Autoplay Media Studio + آموزشهای تکمیلی

    بازم یه نکته ی دیگه :

    جدنی خسته شدین؟
    تو رو خدا؟
    پس اندکی بتحملین
    تنا کلاسیه که شاگرد نداره
    شوخی بسه ، جدی دارم میگما . خوب گوش کنین وقت کلاس گرفته شد

    خوب اساتیدای بالام جان ، این AMS هم گاهی هول برش میداره ، اندکی قات میزنه موقه تغییر رنگ حتی اگه تبدیل اعداد هگزا دسیمال رو به دسیمال هم درست انجام بدین (البته گاهی و بهتر بگم بیشتر اوقات)
    برا اینکه عدد رنگ رو درست بدست بیارین تو AMS اول یه رنگ (مثلا رنگ آبی پر رنگ) رو تو یه شی (تو اینجا مثلا بنام Paragraph1) تنظیم کنین و از تابع زیر استفاده کنین (که البته آموزش نحوه ی استفاده ی کامل این تابع ها و اینکه آرایه ای رو که برمیگردونه چجوریه استفاده اش تو فیلم گفته شد) :

    کد:
    ColorText = Paragraph.GetProperties("Paragraph1");
    Dialog.Message("Notice", ColorText.ColorNormal, MB_OK, MB_ICONINFORMATION, MB_DEFBUTTON1);

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/